eitaa logo
سید مصطفی مدرس مصلی؛مصطفای مکتب امام
505 دنبال‌کننده
105 عکس
9 ویدیو
0 فایل
ارتباط با ادمین کانال: @ali_abedi273
مشاهده در ایتا
دانلود
⚫ یادبود طلبه فاضل مرحوم حجت الاسلام و المسلمین سید مصطفی مدرس مصلی ⚫ 🎞️ ارائه مرحوم حجت الاسلام و المسلمین سید مصطفی مدرس مصلی 🔰 طرح تخصصی عاقله نخبگان انقلاب اسلامی 🔰 رویداد احیای عاصمه 📆 اسفند 1400 📺 https://www.aparat.com/v/Hxwdz •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• *موسسه آموزش عالی حوزوی مشکات* —---— ◼️ سید مصطفی مدرس مصلی 🔗@seyyedmodarresi
🌗 هیئت هفتگی بمناسبت اعیاد شعبانیه و یادبود طلبه فاضل «سید مصطفی مدرس مصلی» 🔹 سخنران: حجت‌الاسلام‌ حمزه وطن فدا 🔸مداح: حجت الاسلام محسن همت 📆 چهارشنبه ۱۰ اسفند ماه ساعت ۲۰ 🚩 حسینیه مسجد محمدیه —---— ◼️ سید مصطفی مدرس مصلی 🔗@seyyedmodarresi
▪️یادداشت شخصی حجت الاسلام سید مصطفی مدرس مصلی؛ منتشر شده در کانال شخصی ایشان 🔗این یادداشت را اینجا بخوانید. —---— ◼️ سید مصطفی مدرس مصلی 🔗@seyyedmodarresi
🔰 💠سکانس اول: حقیقت انقلاب اسلامی و چالش ما پس از انتخابات سالهاست حزب الله میخواهد را با پاسخ بدهد. در حالیکه فرع بر یک امر دیگر است! در انقلاب اسلامی مردم مسئله شان و سیاسی نبود. در انقلاب اسلامی مسئله مردم، بودنی دیگر، زیستنی دیگر بود و این در گرو بود. اراده دیگری که هر انسانی مسئولیت خویش و جامعه خویش را بپذیرد. میشل فوکو در این باره میگوید: مردم در بافتی از بحران و مشکلات اقتصادی و غیره قیام کردند، اما مشکلات اقتصادی ایران در این دوران آن‌قدرها بزرگ نیست که مردم در دسته‌های صدهزار نفری و میلیونی به خیابان‌ها بریزند و در مقابل مسلسل‌ها سینه سپر کنند. در مورد این پدیده است که باید صحبت کرد. ... در نهایت با در نظر گرفتن تمام مشکلات اقتصادی، هم‌چنان باید ببینیم که چرا مردم قیام کردند و گفتند : دیگر این وضع را نمی‌خواهیم. ایرانیان با قیامشان به خود گفتند باید همه چیز را در این کشور، اعم از تشکیلات سیاسی، نظام اقتصادی و سیاست خارجی تغییر دهیم. اما به ویژه باید خودمان را تغییر دهیم. باید شیوۀ بودن‌مان و رابطه‌مان با دیگران، با چیزها، با ابدیت، با خدا و غیره کاملاً تغییر کند و تنها در صورت این تغییر ریشه‌ای در تجربه‌مان است که انقلاب‌مان انقلابی واقعی خواهد بود. من فکر می‌کنم در همین‌جاست که اسلام ایفای نقش می‌کند. تشیع دقیقاً شکلی از اسلام است که با تعالیم و محتوای باطنی خود میان اطاعت صرف بیرونی و زندگی عمیق معنوی تمایز قائل می‌شود، وقتی می‌گویم که آنان از طریق اسلام در جست و جوی تغییری در ذهنیت خویش‌اند، این گفته کاملاً سازگار است با این واقعیت که روش سنتی اسلامی از پیش حضور داشته و به آنان هویت می‌داده است، در این شیوه که آنان مذهب اسلام را به منزلۀ نیرویی انقلابی زیست می‌کنند، چیزی غیر از ارده به اطاعتی وفادارانه‌تر از قانون شرع وجود داشت، یعنی اراده به تغییر کل هستی‌شان با بازگشت به تجربه‌ای معنوی که فکر می‌کنند در قلب اسلام شیعه می‌یابند. ... اسلام در آن سال 1978 افیون مردم نبوده است، دقیقاً از آن‌رو که روح یک جهان بی‌روح بوده است. (ص60،ایران روح یک جهان بی روح) 💠سکانس دوم: زمانه ما حکما زمانه، زمانه این خواهد شد که شیفتگان خدمت و نه تشنگان قدرت، یعنی جوانان حزب اللهی پر پرواز به کسب مناصب قدرت بگشایند. بر فرض هم که کارآمد باشند باز هم رویه سوپرمنی و خادم ملت بودن را در پیش خواهند گرفت. بله وضع به جهاتی بهتر خواهد شد اما تکنوکرات های حزب اللهی مخلص به وجود خواهند آمد که مسئله شان پیوند دین و دنیا نبوده و پشت به دین و رو به دنیا برای خدا به پا خواهند خواست!!! ورود جوانان حزب اللهی به مناصب قدرت بدون شک و تردید به فربگی نظام دیوانسالار خواهد انجامید و اینک زمانه این خواهد بود که رخنه پوش دولت مدرن جوانان حزب اللهی باشند که مخلصانه گرده به زیر ماشین توسعه غربی می دهند. 💠سکانس سوم: چه باید کرد؟ کسی از ایشان مقصر نیست! حوزه بایستی نقش تاریخی خویش را ببیند و بفهمد. به نام نامی جمهور، بیش از همه چیز جمهوریت در معرض خطر است. بایستی جمهوریت و اراده ملی به عنوان مسئله اساسی و جان مایه پیشرفت همه جانبه در کانون دغدغه های نخبگان وارد شده و این مقوله را در تعامل تامّ مورد خوانش تئوریک و راهبردی قرار بدهند. جوانان حزب اللهی شیفته خدمت اگر ندانند چیست دور نیست که به صبغه در آیند. مروق امری نیست جز اینکه منطق ولی را قبول داشته باشی اما طرح ولی را نه! اگر طرح رهبری را ندانستیم؛ یا از سر ندانستن کنار گذاشتیم یا فراموش کردیم یا منحرف گشتیم، قطعا و بتّا مسئولیم! فهم برای این موقف راهبردی و نیز جایگاه نقش رکنی جمهوریت و اراده ملی در نسبت با پیشرفت ایران مهمترین گام در پیشبرد انقلاب اسلامی به سوی مقاصد می باشد. —---— ◼️ سید مصطفی مدرس مصلی 🔗@seyyedmodarresi
بسم الله الرحمن الرحیم جشن میلاد حضرت علی اکبر علیه‌السلام به یاد مرحوم سید مصطفی مدرس مصلی به یاد شهیدان مصیب و علی اصغر انصاری ◽️سخنران: حجت‌الاسلام علی فخری ◽️با نوای: حجت‌الاسلام علی عالمی 🗓 جمعه ۱۲ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۹:۳٠ 🔶 قم؛ بلوار بوعلی سینا، نرسیده به میدان شهید آیت الله دستغیب، جنب بیمارستان علی بن ابی طالب علیه‌السلام، مسجد تولیت خواهران و برادران —---— ◼️ سید مصطفی مدرس مصلی 🔗@seyyedmodarresi
▪️یادداشت شخصی حجت الاسلام سید مصطفی مدرس مصلی؛ منتشر شده در کانال شخصی ایشان 🔰 توحید، انقلاب اسلامی، مستضعفان و رؤیای آمریکایی!!! این یادداشت تقدیم می گردد به امام مستضعفان جهان... این یادداشت را اینجا بخوانید.🔻🔻 —---— ◼️ سید مصطفی مدرس مصلی 🔗@seyyedmodarresi
بسم الله الرحمن الرحیم 🔰پرده اول: توحید و برابری انسان ها در رابطه با خدا، آفرینش و امکان تکامل مقام معظم رهبری در کتاب فاخر به تبیین معنای توحید از منظر انسان شناختی می پردازند؛ ایشان اینگونه بیان میکنند: توحید • به معناى وحدت و يكسانى انسانها در رابطه با خدا است. او خداوندگار و رب همۀ انسانها است. هيچ‌كس از نقطه نظر طبيعت انسانى‌اش، با او ارتباط ويژه و اختصاصى ندارد، هيچ‌كس با او خويشاوندى ندارد، خداى ملت يا قوم و قبيله خاص نيست كه ديگران را به طفيل آن‌ها و براى آن‌ها و همچون وسيله‌اى براى سرورى آن‌ها آفريده باشد و روزى دهد. • به معناى وحدت و برابرى انسانها در آفرينش و مايه‌هاى انسانى نيز هست. انسانيّت، عنصر واحدى است كه در همۀ افراد و مصاديق اين نوع، به طور برابر، سارى و جارى است. انسانهاى وابسته به طبقات مختلف اجتماعى، بنده و آفريدۀ خدايان گوناگون نيستند تا مايه‌هاى آفرينش آنان نيز متفاوت باشد و در نتيجه، ميان آنان مرزى غيرقابل عبور وجود داشته باشد و يا خداى طبقات بالا، خدائى نيرومندتر و والاتر باشد از خداى طبقات فرودست. همه آفريدۀ يك خدايند، و همه در گوهر اصلى در يك طراز؛ • به معناى يكسانى و برابرى انسانها در امكان تعالى و تكامل نيز هست. چون گوهر و سرشت انسانى در همه يكسان است و اين مايه‌اى است دست‌پرورد حكمت، پس هيچ‌كس نيست كه در ذات و سرشت، از پيمودن صراط مستقيم تعالى و تكامل ناتوان باشد. از اين رو دعوت خدا، دعوتى عام است، ويژۀ كسانى يا ملتى يا طبقه‌اى نيست. آنچه که امروز در آمریکای مستکبر مشاهده می شود همین معنا از توحید است. گمشده بشریت امروز همین قضاوت درباره انسان و انسانیت اوست. 🔰پرده دوم: رؤیای مستضعفان صدها سال است که سیاه پوستان در جای جای کره خاکی به بردگی کشیده می شوند و هیچ کس زبان نمی گشاید! کجاست سازمان ملل؟! کجاست بیانیه حقوق بشر؟! آیا سیاه پوستان انسان نیستند؟! مسئله فقط کشته شدن جورج فلوید نیست؛ مسئله تحقیریست که مستکبران عالم به انسانیت انسان روا میدارند! مسئله رؤیای مستضعفانی است که زیر چکمه شیطنت های نظام سلطه می میرد! مسئله این است که یک حق ساده از انبوهی از انسانها به راحتی دریغ شده و نفس از هیچ کس در نمی آید! مسئله فقط سیاه پوستان آمریکا نیستند! مسئله همه مستضعفانی هستند که فتنه طاغوت چکمه خویش را مستکبرانه بر گردن ایشان نهاده و می فشارد! فرقی نمیکند این گردنکشی مستکبران در افغانستان باشد یا فلسطین، میانمار باشد یا یمن، عراق باشد یا کشمیر...در هر کجای این کره خاکی که باشد محکوم است! مذموم است! سالهاست که سیاه پوستان آمریکا در خود آمریکا عقب نگه داشته شده اند! چه به لحاظ اقتصادی* چه به لحاظ امکان بهداشتی و چه به لحاظ امکانات آموزشی و ... مسئله این است که ساینس امروز سیاه پوستان را نمی بیند! استکبار مستکبران را نمی بیند! یمن را نمی بیند! افغانستان و عراق و سوریه و فلسطین را نمی بیند! خیل مستضعفان را نمی بیند! مسئله این است امپراتوری رسانه ای غرب نمیخواهد مستضعفان را ببیند! مسئله این است که ظلم مستکبران را گزینشی و با سیاست های رقیق سازی فاجعه روایت میکند... مسئله اینهاست. تنها ندای توحید است که پاسخی صدق و حق برای این مسئله تاریخی بشر دارد... 🔰 پرده سوم: انقلاب اسلامی و رؤیای آمریکایی انقلاب اسلامی طغیان و عصیان جنود عقل بر ظلمت مسیطر جنود جهل بود. دستگاه استکبار و نظام سلطه و در راس آن چیزی جز وهم و جهل در برابر بشریت قرار نداده و نمی دهد. انقلاب اسلامی وظیفه دارد رؤیای مستضعفان را در پیش چشم ایشان قرار بدهد تا جنس های تقلبی نظیر رؤیای آمریکایی سالهای سال نفوس انسانی را به بیراهه نکشاند! نخبگان جوان!، حوزوی و دانشگاهی موظفند آنچنان واضح و بلیغ و رسا رؤیای مستضعفان را روایت کنند تا هیچ امکانی برای بزک کردن رؤیای آمریکایی باقی نماند. آن کدامین آینده ایست که مستضعفان قرار است آن را به ارث ببرند؟! آن کدامین رؤیاست که قرار است از مستضعفان جهان دل ربایی کند؟! آن کدامین اراده الهی است که قرار است عطش چند هزار ساله مستضعفان را سیراب کند؟! چقدر خود را در مسیر تبیین این آینده و رؤیا و اراده قرار داده ایم؟! مارتین لوتر کینگ در سخنرانی** به یاد ماندنی خود در سال 1963 که پنج سال بعد از این سخنرانی به یاد ماندنی ترور شد به ما یادآوری می کند که ای موحدان! که ای مریدان مولای یاور مظلومان و مستضعفان به خود آیید! به خود آیید و حقیقت رؤیای مستضعفان را در پیش پای بشریت بگذارید! به خود آیید و آینده ای که صدها سال است که مستضعفان چشم به راه آنند در پیش پای ایشان قرار دهید. پ.ن: *در مقاله ذیل میتوانید اختلاف درآمدی بین سفید پوستان و سیاه پوستان آمریکا را مشاهده کنید: 🌐https://opportunityinsights.org/paper/race/ —---— ◼️ سید مصطفی مدرس مصلی 🔗@seyyedmodarresi
🔴 ** ترجمه متن سخنرانی مارتین لوتر کینگ: از این‌که امروز در تظاهراتی کنار شما هستم که روزی در تاریخ ملت ما به عنوان بزرگ‌ترین رخداد در راستای آزادی به ثبت خواهد رسید، خوشحالم. یکصد سال پیش، یک شهروند بزرگ آمریکایی که ما امروز زیر سایه‌ی نمادین او ایستاده‌ایم، اعلامیه‌ی آزادی بردگان را امضا کرد. این فرمان پربار، همچون فانوس دریایی، امیدی در دل میلیون‌ها برده‌ی سیاهپوست افکند که در آتش بی‌امان بیداد می‌سوختند. سپیده‌ی مسرت‌بخشی بود که پایان شب بلند بردگی‌شان را نوید می‌داد. امروز، یکصد سال از آن روز می‌گذرد، اما هنوز سیاهپوستان آزاد نیستند. پس از یکصد سال، با تاسف باید اذعان کنیم که زندگی سیاهپوستان هنوز هم اسیر بند و زنجیرهای تبعیض و جدایی نژادی است. پس از یکصد سال، در پهنه‌ی بیکران دریای رفاه مادی آمریکا، هنوز سیاهپوستان در جزیره‌ی دورافتاده‌ی فقر به سر می‌برند. پس از یکصد سال، سیاهپوستان در گوشه و کنار جامعه‌ی آمریکا، زار و نزار، خود را تبعیدیانی در کشورشان می‌یابند. ما امروز در اینجا گرد آمده‌ایم تا این اوضاع شرم‌آور را برملا کنیم. به یک معنا، ما در پایتخت کشور گرد آمده‌ایم تا «چک» مواعید خود را وصول کنیم (۱). با نگارش متن مهم قانون اساسی و اعلامیه‌ی استقلال، سازندگان جمهوری ما تعهدنامه‌ای را امضا کردند که هر آمریکایی وارث آن است. این سند تعهد کرده است که حق جدایی‌ناپذیر همه‌ی انسان‌ها- آری، سیاهپوستان و سفیدپوستان هردو- برای زندگی، آزادی و شادمانی تضمین شود. امروز این دیگر عیان است که آمریکا در پیوند با شهروندان رنگین پوستش در انجام این تعهدنامه کوتاهی کرده است و به جای احترام به این پیمان مقدس، به سیاهپوستان «چک» بی‌پشتوانه‌ای داده؛ چکی که با عبارت «موجودی کافی نیست» برگشت خورده است. ما نمی‌توانیم بپذیریم که «بانک عدالت» ورشکسته شده باشد. ما نمی‌توانیم بپذیریم که موجودی خزاین بزرگ «فرصت» در این کشور ناکافی باشد. از این‌رو ما آمده‌ایم تا این چک را نقد کنیم، چکی که با ارایه‌ی آن می‌توانیم صاحب آزادی و امنیت عدالت شویم. ما همچنین به این مکان تقدیس شده آمده‌ایم تا شدت اضطرار موقعیت کنونی را به آمریکا خاطرنشان سازیم. امروز زمان آن نیست که وقت خود را صرف اقدامات تجملی مانند خونسردی یا تزریق داروی مسکن پیشرفت تدریجی کنیم. وقت آن رسیده است که وعده‌های واقعی دموکراسی بدهیم. وقت برخاستن از تاریکی و گودال مهلک جدایی نژادی و گذار به جاده‌ی روشن عدالت نژادی فرا رسیده است. امروز روز رهایی کشور از ریگ‌های روان بی‌عدالتی نژادی و کشاندن آن به زمین استوار برادری است. امروز وقت تحقق بخشیدن به عدالت برای همه‌ی فرزندان خداست. بی‌اعتنایی به موقعیت مضطر کنونی برای کشور مصیبت به همراه خواهد آورد. تابستان سوزان ناخشنودی مشروع سیاهپوستان به پایان نخواهد آمد، مگر اینکه پاییز روحبخش آزادی و برابری جای آن را بگیرد. هزار و نهصد وشصت و سه، پایان نه، بل آغازی است. اگر کشور به روال معمول خود بازگردد، آنهایی که می‌پنداشتند «سیاهپوستان لازم بود عقده‌های خود را خالی کنند و حالا دیگر خرسند شده‌اند»، با ضربت خشنی بیدار خواهند شد. مادامی که حقوق شهروندی سیاهپوستان به آنها داده نشود، آمریکا به آسایش و آرامش دست نخواهد یافت. تا زمانی که آفتاب عدالت برندمد، گردبادهای خیزش همچنان پایه‌های کشورمان را خواهند لرزاند. اما سخنی هست که باید به مردم خودم که در آستانه‌ی گرم ورود به کاخ عدالت ایستاده‌اند، بگویم. در روند به‌دست آوردن جایگاه مشروع خود نباید مرتکب کارهای نادرست شویم. بیایید تشنگیمان را برای آزادی، با نوشیدن جام تلخی و دشمنی رفع نکنیم. ما باید همواره مبارزات خود را در کمال عزت و انضباط به پیش بریم. نگذاریم اعتراض خلاق ما به مرتبه‌ی نازل خشونت‌های جسمانی سقوط کند. همواره تلاش کنیم در بلندی‌های باشکوه، زور بدنی را با توان روحانی پاسخ گوییم. منازعه جویی شگفت انگیز تازه‌ای که جوامع سیاهپوست را فرا گرفته نباید ما را به بی اعتمادی نسبت به تمام مردم سفیدپوست رهنمون شود، زیرا بسیاری از برادران سفیدپوست ما، همانگونه که حضورشان امروز در اینجا شاهد این مدعاست، دریافته‌اند که سرنوشتشان با سرنوشت ما گره خورده است. آنها دریافته‌اند که آزادیشان به گونه پیچیده‌ای با آزادی ما بستگی دارد. ما نمی‌توانیم این راه را به‌تنهایی بپیماییم. —---— ◼️ سید مصطفی مدرس مصلی 🔗@seyyedmodarresi
و همچنان‌که در این راه گام برمی‌داریم، باید عهد کنیم که همواره پیش خواهیم رفت. ما نمی‌توانیم به عقب بازگردیم. برخی‌ها، از هواخواهان حقوق مدنی می‌پرسند، «کی راضی خواهید شد؟» ما تا روزی که سیاهپوستان قربانی وحشت غیرقابل بیان بی‌رحمی پلیس‌اند نمی‌توانیم راضی شویم. تا روزی که تن‌های خسته از سفر ما نتوانند بستری در مسافرخانه‌های شاهراه‌ها و هتل‌های شهرها پیدا کنند، نمی‌توانیم راضی باشیم. تا روزی که تحرک اصلی ما فقط از محله‌های اقلیت‌نشین کوچکتر به محله‌های اقلیت‌نشین بزرگتر است نمی‌توانیم راضی باشیم. تا روزی که شخصیت و احترام فرزندان ما بسادگی با تابلوهای «ویژه‌ی سفیدپوستان» زایل می‌شود، نمی‌توانیم راضی باشیم. تا روزی که سیاهپوستان می‌سی سی پی حق رای ندارند و سیاهپوستان نیویورک برآنند که چیزی ندارند که به آن رای دهند، نمی‌توانیم راضی باشیم. نه! نه، ما راضی نیستیم و راضی نخواهیم شد مگر آن‌که عدالت مانند آبشار، و راستکاری چون رودی پرخروش جاری شوند. می دانم که برخی از شما به دلیل مصیبت‌ها و رنج‌های سختی که تحمل کرده‌اید به اینجا آمده‌اید. برخی از شما از سلول‌های تنگ زندان به اینجا آمده‌اید. برخی از شما از جاهایی آمده‌اید که در راه آزادی‌طلبی خود، ناگزیر با توفان‌های آزار و خشونت پلیس روبرو شده‌اید. شما کهنه سربازان رنج‌ها و محنت‌های خلاقانه هستید. با ایمان به کار خود ادامه دهید که رنج و عذاب ناخواسته موجب رستگاری است. به می‌سی سی پی برگردید، به آلاباما برگردید، به کارولینای جنوبی برگردید، به جورجیا برگردید، به لوئیزیانا برگردید، به محله‌های خود در شهرهای شمالی کشور برگردید و مطمئن باشید که این وضعیت می‌تواند دگرگون شود و دگرگون هم خواهد شد. نگذاریم در دره‌ی ناامیدی غوطه‌ور شویم. خطاب من امروز با شماست، دوستان من، اگرچه با دشواری‌های امروز و فردا رودررو هستیم، اما من هنوز هم رویایی دارم. این رویا، رویایی است که ریشه‌های ژرفی در «رویای آمریکا» دارد. رویای من اینست که روزی این کشور به‌پا می‌خیزد و به معنای واقعی اعتقادات خود جان می‌بخشد: «ما این حقیقت را که همه انسان‌ها برابر خلق شده‌اند آشکار و بدیهی می‌دانیم.» رویای من اینست که روزی فرزندان برده‌های پیشین و فرزندان برده‌داران پیشین بر فراز تپه‌های سرخ جورجیا کنار هم سر میز برادری خواهند نشست. رویای من اینست که سرانجام روزی ایالتی مانند می‌سی سی پی، ایالتی که در آتش بیدادگری می‌سوزد، در آتش تعدی می‌سوزد، به واحه‌ی آزادی و عدالت بدل خواهد شد. رویای من اینست که چهار فرزند کوچکم روزی در کشوری زندگی خواهند کرد که آنها را نه به سبب رنگ پوست، که با درونمایه‌ی شخصیتشان داوری خواهند کرد. من امروز رویایی دارم! رویای من اینست که روزی در آلاباما، با آن نژادپرستان وحشی‌اش، با فرماندارش که از گاله‌ی دهانش، عدم پذیرش مداخله در قوانین فرومی‌چکد، آری روزی در همین آلاباما، پسرها و دخترهای کوچک سیاهپوست خواهند توانست چون خواهران و برادرانی دست در دست پسرها و دخترهای کوچک سفیدپوست بگذارند. من امروز رویایی دارم! رویای من اینست که سرانجام روزی دره‌ها بالا خواهند آمد و تپه‌ها و کوه‌ها پایین خواهند رفت، ناهمواری‌ها هموار خواهند شد و ناراستی‌ها راست؛ جلال خداوند آشکار خواهد شد و همه ابنای بشر با هم به تماشای آن خواهند نشست. این امید ماست. این باوری است که با خود به جنوب می‌برم. با این باور ما خواهیم توانست از کوه‌های ناامیدی سنگ امید بتراشیم. با این باور خواهیم توانست هیاهوی ناسازگاری کشورمان را به همنوایی زیبایی از برادری بدل کنیم. با این باور خواهیم توانست با هم کار کنیم، با هم دعا کنیم، با هم مبارزه کنیم، با هم به زندان رویم، با هم از آزادی دفاع کنیم، مطمئن از اینکه سرانجام روز آزادی مان فراخواهد رسید. روزی که همه فرزندان خدا خواهند توانست سرود آزادی را با مفهومی نو بخوانند. «ای کشور من، ای سرزمین زیبای آزادی، برای توست که می‌خوانم. سرزمینی که پدران من در آن در گذشتند، سرزمین فخر زائران، بگذار از هر گوشه‌ی کوهساران زنگ آزادی به صدا درآید.» اما اگر قرار است آمریکا به کشوری بزرگ تبدیل شود، این باید به حقیقت بپیوندد. پس بگذارید زنگ آزادی از فراز تپه‌های شگرف نیوهمشایر به صدا درآید. بگذارید زنگ آزادی از کوه‌های بلند نیویورک به صدا درآید. بگذارید زنگ آزادی از بلندی‌های الگینی پنسیلوانیا به صدا درآید. بگذارید زنگ آزادی از فراز قله‌های پر برف کوه‌های راکی کلرادو به صدا درآید. بگذارید زنگ آزادی از شیب‌های پرکرشمه کالیفرنیا به صدا درآید. نه تنها اینها؛ بگذارید زنگ آزادی از بلندی‌های «استون جرجیا» به صدا درآید. بگذارید زنگ آزادی از کوه «لوکاوت تنسی» به صدا درآید. بگذارید زنگ آزادی از هر تپه و خاکریز- از هر کوهسار «می‌سی سی پی» به صدا درآید. —---— ◼️ سید مصطفی مدرس مصلی 🔗@seyyedmodarresi
بگذارید زنگ آزادی به صدا درآید. و زمانی که چنین شد، زمانی که گذاشتیم زنگ آزادی به صدا درآید- آنگاه که گذاشتیم زنگ آزادی از هر روستا و هر دهکده، از هر ایالت و هر شهر به صدا درآید، خواهیم توانست رسیدن آن روزی را جلو بیاندازیم که در آن روز همه فرزندان خدا- سیاه و سفید، یهودی و غیریهودی، پروتستان و کاتولیک- خواهند توانست دست در دست هم بگذارند و آن سرود قدسی قدیمی سیاهان را سردهند: «سرانجام ما آزادیم! سرانجام آزادیم! سپاس خداوند متعال را، سرانجام آزادیم!» —---— ◼️ سید مصطفی مدرس مصلی 🔗@seyyedmodarresi
اطلاعیه مراسم یادبود ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ 🔸قم ▪️ مراسم ترحیم و یادبود: شنبه ۱۳ اسفندماه ساعت ۱۸:۴۵ (بعد از نماز عشا‌ء)؛ ۴۵ متری صدوقی، ۲۰ متری حضرت ابوالفضل (ع)، مسجد حضرت ابوالفضل (ع) پایگاه شهید سید علی اصغر حسینی ۱۱ اسفند۱۴۰۱ —---— ◼️ سید مصطفی مدرس مصلی 🔗@seyyedmodarresi