eitaa logo
شهدای گروه سایپا
289 دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
611 ویدیو
20 فایل
✅ وب سایت: www.narenjiposh.ir ✅ تلگرام: t.me/sfatehir ✅ ایتا: eitaa.com/sfatehir 🌷 معرفی شهدا و ایثارگران گروه سایپا ادمین: ۰۹۳۸۲۹۶۵۰۴۲
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻فشار دشمنان، شما را دچار تفرقه نکند ✍شهید سلیمانی: جمهوری اسلامی امروز سربلندترین دوره خود را طی می کند. بدانید که مهم نیست دشمن چه نگاهی به شما دارد ،دشمن به پیامبر شما چه نگاهی داشت و چگونه با پیامبر خدا و اولادش عمل کردند! چه اتهاماتی به او زدند! چگونه با فرزندان مطهر او عمل کردند!؟ مذمت دشمنان و شماتت آنها و فشار آنها ،شما را دچار تفرقه نکند..! 💠ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج💠 🇮🇷 پایگاه اطلاع رسانی شهدای گروه سایپا
🌹سالروز ولادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام مبارک باد
📖 نکات کلیدی زندگی موفق در جزء پانزدهم قرآن
شهدای گروه سایپا
📌 *بیسمچی شهیدی که مانوس با قرآن بود* | *شهید امیر (احمد) اربابی* بیسیمچی گردان عمار ازلشگر ۲۷ محمد رسول الله (ص) که در فکه سال 1365 به شهادت می رسد| 🔹️ یکی از همرزمان درباره این *شهید قرانی* میگوید: بعد از پدافندی فاو که نیروهای گردان آماده رفتن به مرخصی بودند فقط گردان عمار و حبیب در دوکوهه بودند مقرر شد گردان عمار تجهیز شود. ◇ برادر یزدی گفت: در خط فکه برای جلوگیری از پیش روی دشمن به ما احتیاج دارند ،اجباری در کار نیست ، همه نیروها اعلام آمادگی کردند تجهیزات را دوباره تحویل گرفتیم وبسوی خط فکه حرکت کردیم 🔹️ بعد از شام تا نزدیکی های صبح تجهیز شدیم و صبح اول وقت راه افتادیم نزدیک های ظهر به پیچ انگیزه منطقه فکه رسیدیم . 🔹️ مثل همیشه بیسیمچی ها بین گروهانها تقسیم شدند ، بصورت اورژانسی وبا درگیری خط فکه را تحویل گرفتیم. 🔹️ گروهان شجاع باهنر با بچه های مخلصش در خط مقدم درگیری با دشمن بود آن روز تا شب تلفات خوبی از دشمن گرفتیم ودر کانالهایی که در بالای تپه های رملی بود مستقر شدیم وبرادر صابری تعدادی از نیروهارو جلو ما و پایین تپه ها مستقر کردند در جلو کانال قبل سنگر های کمین برادر صابری ومعاون ایشان برادر یونسی و بیسیم چی دیگر برادر حاج عابدینی وبنده شب را تا صبح گذراندیم، یادم هست قرارشد اول حاج عابدینی پای بیسیم پاس بده تا ساعت دوازده بعد من در همان کانال تنگ با ارتفاع تا بالای زانو من که خوشخواب هم هستم راحت بصورت نشسته خوابیدم ساعت دوازده شب برادر حاج عابدینی منو بیدار کرد گوشی بیسیمو داد دست من وگفت نوبت توست وخواست بخوابد وهرچی سعی کرد بخوابه نتونست و با نگاه به من که داشتم پای بیسیم چرت میزدم گفت ،بیا باز من پاس میدم تو بخواب، بعد نماز صبح بود که آتش تهیه دشمن برای یه پاتک سنگین شروع شد. 🔹️ *کوتاه از زندگی نامه شهید:* ۱۵ اسفندماه ۱۳۴۳ه.ش. در محله‌ی‌ لویزان تهران در خانواده‌‌ی استاد و قاری قرآن، مرحوم «علی اربابی»، فرزندی به دنیا می‌آید که نام زیبای *«احمد»* را برایش انتخاب می‌کنند. ◇ احمد را در خانه و محل با نام *امیر* صدا می‌کردند. بی‌شک پرورده شدن در دامان چنین پدری از *شهید «احمد اربابی»* یک شخصیت کاملاً قرآنی و مذهبی ساخت ◇ از دبیرستان منتظری دیپلم علوم تجربی گرفت و بعد از گذراندن دوره‌های نظامی، سیاسی و عقیدتی در تهران، زنجان، ایلام و اندیمشک رهسپار جبهه می‌شود و آن‌چه که از قرآن آموخته بود را به عمل می‌رساند. ◇ *این شهید بزرگوار* در جواب سؤالی که از او پرسیده بودند چرا می‌خواهید وارد بسیج شوید؟ نوشته است *«فقط به خاطر خدمت به اسلام و جمهوری اسلامی و انقلاب و مردم.»* 🔹️ *مادر شهید بزرگوار چنین نقل می‌کند:* *امیر (احمد)* هر وقت در خانه راه می‌رفت، آیه‌های قرآن را زمزمه می‌کرد و علاقه‌‌ی خود به قرآن را به‌ آن شکل نشان می‌داد. یک روز من غذا را آماده کرده بودم و داشتم سفره را پهن می‌کردم. در این حین امیر به پدرش گفت: می‌خواهم چند دقیقه‌ای برای آموختن قرآن به من وقت بدهی. پدرش گفت: بعد از غذا با هم کار می‌کنیم. ولی امیر اصرار و خواهش کرد که فقط چند دقیقه طول می‌کشد. بعد از تمنّاهای امیر، این‌ها مشغول قرائت قرآن شدند و سرشان گرم شد که غذاخوردن یادشان رفت و غذا کاملاً سرد شد. 🔹️ *بخشی از وصیت نامه شهید:* اینک پس از حدود چهارده قرن گذشت از واقعه خونبار کربلا شاهد آن هستم که چگونه خون حسین {ع} در رگ های ضعیف و ناتوان این بسیجیان عاشق و این سجاده نشینان مسلخ عشق، جوشیدن گرفته و آنچنان قوت و قدرتی به این بندگان مخلص خداوند عطا فرموده که هیچ قدرت خارجی تاب و توان مقابله با این نیروی عظیم الهی را ندارد. ◇ آنچنان شور و عشقی در جهت رسیدن به لقاء محبوب و معشوق خویش سراسر وجودشان را فرا گرفته که تو گویی از خود بیخود شده و دیگر چیزی را به جز وجه الله نمی بینند ◇ خدای را سپاسگزارم از اینکه بر من نیز منّت نهاد و مرا در جمع این شیردلان و عاشقان و عارفان بالله پذیرفت و امید آن دارم که این بنده حقیر و عاصی درگاهش را در جوار رحمت حقّش نیز پذیرا بوده و توفیق رسیدن به لقاء رحمتش را نصیب من هم بفرماید خرم آن روز کزین منزل ویران بروم راحت جان طلبم وز پی جانان بروم/ گرچه دانم که به جایی نبرد راه غریب من به بوی سر آن زلف پریشان بروم/ 🇮🇷 پایگاه اطلاع رسانی شهدای گروه سایپا
روزانه یک صفحه از قرآن کریم 🕋 تقدیم به ساحت مقدس امام حسن مجتبی علیه السلام ❇ دوستان و خانواده خود را هم مشارکت دهید 🇮🇷 پایگاه اطلاع رسانی شهدای گروه سایپا 🌐 http://sfateh.ir 🆔️ @sfatehir
📖 صفحه ۴ 🔴 سوره مبارکه بقره 📌 آیه های ۱۷ الی ۲۴