eitaa logo
•| شهید محمد حسین حدادیان |•
770 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
5هزار ویدیو
124 فایل
♦️شهیدمحمدحسین‌حــدادیان 🌹ولـــادت۲۳دی‌مـــــاه‌۱۳۷۴ 🌿شــهادت‌۱اسفـــندماه۱۳۹۶ 🌹ٺوســط‌دراویــش‌داعشی خادم: @sh_hadadian133 خادم تبادل: @falx111 کپی حلال برای ظهور آقا خیلی دعا کنید !❤️
مشاهده در ایتا
دانلود
1_547117787.mp3
11.47M
دعایِ هفتم صحیفه سجادیه ✨ بانوایِ 🌾 جهت برآورده شدن حاجات🌱 @sh_hadadian74 🌸🍃
⸾🙂🍀⸾ نماز اول وقت یعنی: ⏱ خدایا تو اولویت اول زندگیمی... 😍 نماز اول وقت یعنی : یه قرار عاشقانه بین تو و خدا... 😌 اذان رو شنیدی عشقتو ثابت کن ! عاشقان وقت نماز است🌸 اذان میگویند... ما رو از دعای خیرتون سر نماز بی نصیب نکنید♥:) @sh_hadadian74 🌸🍃
امیرالمؤمنین علی علیه السلام :💛 وقتی برای گفتار، زمان مناسبی نمی بینی غرور الحکم @sh_hadadian74 🌸🍃
امیدش زیارت کربلا بود و خدا در پاداش تمامی خدمت هایی که به انقلاب کرد و به جبران تمامی آن شب بیداری هایی که برای زنده نگه داشتن دین خدا کرده بود ؛ مقام شهادت را نصیبش کرد. 🍃در اش نقل کرده بود که حل شدن مشکلات تمامی مردم را از خدا خواستار است. ما چشممان به قول شماست ؛ شما چشمتان به دلگیری های این روزهایمان هست؟! @sh_hadadian74 🌸🍃
قسمتی از مصاحبه خبرگزاری تسنیم بامادر بزگوار شهیدمحمدحسین حدادیان ✨ 🌻 اگر می‌شود به موضوع شهادت محمدحسین بپردازیم. شما در جریان حوادث و درگیری‌ها بودید؟ محمدحسین شب حادثه پیش من بود. به من گفت: مامان پاسداران شلوغ شده و تیر‌اندازی است. من گفتم: شما نرو در دل تیراندازی! مسئولان باید رسیدگی کنند. گفتم: مامان شما بسیجی هستید، بسیجی همیشه دستش خالی است و سینه‌اش سپر. با عشق می‌روند، شما نرو . اول حرفی نزد. اذان مغرب را که گفتند، وضو گرفت و گفت می‌خواهم بروم هیئت. می‌دانستم می‌رود محل درگیری ، می‌شناختمش، محال بود برای دفاع نرود. همیشه می‌گفت: همه ما سرباز این نظام هستیم. وقتی می‌خواست از در خانه بیرون برود به من نگاه کرد و خندید. گفتم: محمدحسین من دائم به شما زنگ می‌زنم . خندید و گفت: مامان حالا نمی‌خواهد تند تند زنگ بزنید. گفتم: مامان نرو، بعد دستش را به احترام روی سینه‌اش گذاشت و تعظیم کرد. حرفی نزد حتی یک چشم هم نگفت که با رفتنش به من دروغ گفته باشد. محمدحسین به هیئت رفت. پسرم به عزای آل‌الله اهمیت می‌داد. برای عزای اهل‌بیت لباس مشکی می‌پوشید. در ایام فاطمیه در هر دو دهه مشکی می‌پوشید. محرم که از راه می‌رسید انگار فصل بهار زندگی‌اش از راه رسیده باشد. همه‌اش می‌گفت دارد محرم می‌آید. بعد از شهادت محمدحسین جوانی که همان شب در هیئت حضرت زهرا (س) با محمدحسین آشنا شده بود به خانه ما آمد و برایم تعریف کرد: محمدحسین را در هیئت دیدم و همان شب با هم دوست شدیم. سینه زدن‌ها و حال و هوای محمدحسین من را به خودش جذب کرد و شیفته‌اش شدم. لباسش خیس عرق بود. ساعت 11 بود که دیدیم محمدحسین می‌خواهد از هیئت خارج شود، از محمدحسین پرسیدم: فردا شب هم می‌آیی؟ گفت: بله،حتماً، من هیئت حضرت زهرا (س) را ترک نمی‌کنم. امروز فهمیدم محمدحسین شهید شده است. من در هیئت با محمد دوست شده بودم اما باورکردنی نبود که محمدحسین ظرف چند ساعت بعد از آشنایی‌مان، شهید شده باشد. او با لباس عزای حضرت زهرا(س) از هیئت خارج شد. میان هیئت از محمدحسین و دوستانش خواسته می‌شود که خودشان را به خیابان پاسداران برسانند. محمدحسین با همان عرق عزای خانم زهرا(س) که بر جانش نشسته بود، راهی می‌شود و بعد هم که شهادت محمدحسین در نزدیکی‌های اذان صبح اول اسفند ماه رقم می‌خورد. @sh_hadadian74🌸🍃
❣بعضی از خانم‌ها می‌گویند: «اگر ما محبتي به همسرمان بكنيم، مي‌گوید باز چه مي‌خواهي؟» من می‌گویم همسرتان درست می‌گوید. مشكل اصلي خانم‌ها اين است كه به آن ترفندهاي نهايي و حقيقي آشنا نيستند و رفتارها را به‌صورت عمومي مي‌دانند. هر زمان مشكل داشته باشند خيلي صدایشان گرم مي‌شود و محبتشان زياد مي‌شود. اگر كسي با شما اين كار را مي‌كرد، تحملش را داشتيد؟ اگر فقط وقتی به شما نياز داشت خيلي با شما شيرين برخورد مي‌كرد، خوب بود؟ البته عموماً خانم‌ها این شکایت را دارند. پس ببینید چطور شما دچار یک نوع آسیب و به‌هم‌ریختگی روحی می‌شوید. ❣در ارتباط با زن‌وشوهر مهم‌ترین مسئله این است: «نوازش؛ به‌جا و به‌اندازه و بی‌دریغ و بی‌منت باشد.» بی‌دریغ یعنی "برای" نداشته باشد. نوازشی که به خاطر هدفی انجام شود، فاقد ارزش است و درجه‌تان را پایین می‌آورد. 📝 کارگاه 👤 استاد @sh_hadadian74 🌸🍃
امام علی علیه السلام : روزه ماه شعبان وسواس دل و پریشانی های جان را ازبین می برد. @sh_hadadian74 🌸🍃