اَلذِّکْرُ مُجالَسَةُ الْمَحْبُوبِ
ذکر، همنشینی با محبوب است.
🌱غرر الحکم، حکمت۳۲۲
@sh_hosein
🌸عاشورا؛ صحنه گذشت از تعلقات و محبوبها
مشکل ابلیس چه بود که وقتی گفتند به آدم سجده کن سجده نکرد؟ او گفت: «أَنَا خَيْرُ مِنْهُ خَلَقْتَني مِنْ نارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طين» (من از او بهترم مرا از آتش و او را از گل آفریده ای) او قبول دارد که هر دو آفریده خدا هستند، ولی چطور شد که قبول نکرد سجده کند؟
علتش این بود که شیطان «عزّت پرست» بود پا روی عزّت خودش نمی گذاشت. پیش از آن عزّت او و بندگی خدا را در یک امتداد می دید؛ بنابراین شش هزار سال عبادتی را که در امتداد عزّت خودش بود، انجام می داد.ظاهرش عبادت بود و باطنش عزّت طلبی. خدا نمی خواست او را رسوا کند می خواست نجاتش دهد. روی خودت پا بگذار و از خودمحوری به خدا محوری منتقل شو.
خداوند در قرآن کریم می فرماید: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ»
(هرگز به نیکی دست نخواهید یافت مگر از آنچه دوست دارید به دیگران ببخشید).
می فرماید آنچه دوست داری را خرج کن. خرج کردن عزت واقعاً سخت است. آدم همه چیز را برای عزّتش خرج میکند ولی کمتر کسی است که عزتش را برای چیزهای دیگر خرج کند.
حسین بن علی در عاشورا چه کرد؟ محبوبانش را به میدان آورد: دخترش را، زنش را، بچه شیرخوارش را، او همۀ اینها را انفاق میکند.
عاشق ها این کار را می کنند و غیر عاشق ها این کار را نمی کنند. عاشق اگر به خاطر عشقش بدنام شود، صدایش در نمی آید و اعلام برائت و پشیمانی نمی کند.
@sh_hosein
📜شرح فرازهای مناجات شعبانیه
📖فراز: إِلهی فَلَكَ الْحَمْدُ أَبَداً أَبَداً دائِماً سَرْمَداً یَزِیدُ وَ لا یَبِیدُ كَما تُحِبُّ وَ تَرْضى؛ خداوندا، پس تو را حمد و ستایش مىكنم همیشه و براى ابد و دائم كه همواره در تزاید است و قطع نمىشود و آنگونه است كه تو دوست دارى و راضى شوى.
مناجاتكننده، از آغاز كه هیچ راهى به حریم دوست نداشت تا اكنون كه یقین به اجابت درخواست خود دارد، به طور یقینى فاصلهاى طى كرده، حال آن كه خود را خیلى نزدیك احساس مىكند و زبان به ستایش و حمد مىگشاید و مىگوید: حالا كه مطمئن شدم مرا مىبخشى در مقام حمد و ستایش تو برمىآیم و پیوسته تو را ستایش مىكنم، آن هم ستایشى كه تو دوست مىدارى و مىپسندى. نه لحظهاى و زودگذر است و نه موجب خستگى و ملالت كه آن را رها كنم، بلكه ستایشى است روزافزون.
اِلهی اِنْ اَخَذْتَنی بِجُرْمی اَخَدْتُكَ بِعَفْوِكَ. اِلهی وَ سَیِّدی وَ عِزَّتِكَ وَ جَلالِكَ لَئِنْ طالَبْتَنی بِذُنُوبی لاَُطالِبَنَّكَ بِعَفْوِكَ وَ لَئِنْ طالَبْتَنی بِلُؤْمی لاَُطالِبَنَّكَ بِكَرَمِكَ وَ لَئِنْ اَدْخَلْتَنِی النّارَ لاَُخْبِرَنَّ اَهْلَ النّارِ بِحُبّی لَك؛ خداوندا، اگر تو مرا به گناهم بگیرى من هم تو را به عفوت مىگیرم، اى خدا و اى سرور من، به عزت و جلالت سوگند، اگر تو مرا به گناهانم مطالبه كنى من نیز تو را به عفوت مطالبه مىكنم و اگر تو مرا به خاطر لئامت من مطالبه كنى من نیز تو را به بزرگواریت مطالبه مىكنم، و اگر تو مرا به آتش جهنم ببرى من به دوزخیان خواهم گفت كه من تو را دوست مىدارم.
فرض كنید كه پدرى، گوهرى گرانبها به فرزندش هدیه داده و براى حفظ آن، سفارش اكید نموده است. ولى فرزند با سهلانگارى آن گوهر را از دست داد. چنین فرزندى در مقابل پدر ابتدا دچار ترس و وحشتى مىشود و خود را سزاوار كیفر مىبیند و چارهاى جز عذرخواهى ندارد چرا كه زندگى او توسط پدر اداره مىشود و به همین خاطر چون جرأت جلو آمدن را ندارد، با رعایت فاصله سر خود را پایین انداخته و آهسته آهسته عذرخواهى كرده كه من نفهمیدم و از دست رفتن گوهر براى تو اهمیّتى ندارد و مىتوانى صدها برابر آن را به من بدهى. از این به بعد حواسّم را جمع مىكنم.
اگر بداند چگونه احساسات پدر را تحریك كند با سخنانى لطیف و مؤدبانه دل پدر را به خود مهربان مىكند و كمكم به نزدیك پدر رفته و بعد از عذرخواهىهاى فراوان و اظهار خشوع و خضوع، كار به جایى مىرسد كه پدر دستى به سر او مىكشد و خاطر جمع مىشود كه دیگر او را كیفر نخواهد كرد بلكه از سر مهربانى به روى او لبخند نیز مىزند. پس ترس او از بین رفته و به امید این كه پدر او را در آغوش بگیرد و پذیراى او شود قدم به قدم جلو آمده و وقتى كه در آغوش او قرار گرفت، باب گفتوگو با پدر را باز كرده و تشكّر مىنماید و اندك اندك با حالت ناز و دلال مىگوید: پدر جان اگر تو بخواهى مرا به واسطه جرمم مؤاخذه كنى من نیز تو را با بخششى كه دارى مؤاخذه مىكنم. اگر بگویى چرا آن جرم و سهلانگارى را مرتكب شدى؟ من هم دست به دامن بخشش تو مىشوم و مىگویم: پس بخشش تو كجا رفت؟ اگر بگویى، كارهاى پَستت چه مىشود؟ من هم مىگویم: پس بزرگوارى تو چه مىشود؟ اگر بخواهى مرا بزنى، من در همان حال كه كتك مىخورم به اطرافیان مىگویم تو را دوست دارم، و اگر بخواهى مرا به زندان ببرى، به زندانیان خواهم گفت كه من پدرم را دوست دارم. اگر فرزند در ابتدا چنین سخنانى مىگفت خیلى دور از ادب و نهایت بىادبى بود، ولى حال كه خودش را در آغوش پدر دیده است، این چنین سخن مىگوید.
مناجاتكننده نیز همه این حالات را پشت سر گذارده و اكنون به ناز و دلال پرداخته و مىگوید: «اگر مرا به جهنم ببرى به جهنمیان مىگویم كه خدا مرا كه دوستش داشتهام به جهنم آورده است. آن وقت تو چكار مىكنى»؟
اگر كسى در شرایط عادى با خداوند چنین حرف بزند او را توبیخ مىكنند كه اى بىادب با این حرفها مستحق عذاب و عقاب بیشترى شدى، ولى وقتى كه خود را در آغوش رحمت الهى مىبیند، لب به غنج و دلال مىگشاید.
پس یكى از شیوههایى كه در مقام راز و نیاز با خداوند مورد استفاده قرار مىگیرد تنها در بیانات اهلبیت(علیهم السلام) است و اگر در گفتار منظوم و منثور دیگران، خواه به عربى یا فارسى دیده مىشود نقل به مضمون گفتههاى آن بزرگواران در صحیفه علویه و صحیفه سجّادیه و دعاهاى امیر مؤمنان(علیه السلام) در مفاتیح الجنان و... مىباشد.
به تعبیر حضرت امام خمینى(قدس سره) به نقل از یكى از اساتیدشان، دعا قرآن صاعد است.
#مناجات_شبانه
#مناجات_شعبانیه
@sh_hosein
تو را از دور دیدن هم
مرا آرام خواهد کرد
کسی جز آنکه دلتنگ است
حالم را نمیفهمد...
@sh_hosein
همانا
به سوی تو
گریختم
فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْک
#مناجات_شعبانیه
@sh_hosein
آقا رسول اللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم میفرمایند:
لا تَزالُ اُمَّتي بِخَيرٍ ما تَحابّوا وتَهادَوا وأدَّوُا الأَمانَةَ.
امّت من تا هنگامى كه يكديگر را دوست بدارند، به يكديگر هديه دهند و امانتدارى كنند، سعادتمند خواهند بود.
عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج ۲، ص ۲۹
@sh_hosein
📜شرح فرازهای مناجات شعبانیه
📖فراز:اِلهی اِنْ كانَ صَغُرَ فی جَنْبِ طاعَتِكَ عَمَلی فَقَدْ كَبُرَ فی جَنْبِ رَجائِكَ اَمَلی؛ خداوندا، اگر در مقایسه با اطاعت تو عمل من اندك است، در رابطه با رجاى تو آرزوى من بزرگ است.
گفتیم كه فرزند در آغوش پدر به ناز و دلال پرداخته ولى باید توجّه داشت كه این شیرینكارىها و نازها نباید خیلى طول بكشد وگرنه روابط پدر و فرزندى تیره خواهد گشت، بنابراین آن فرزند از گفتار خود كه مىگفت: «اگر تو كارهایى بكنى من هم كارهایى مىكنم»، خیلى زود برمىگردد و به وظایف خود و اطاعت از پدر مىپردازد. به همین سبب است كه تعابیر برخاسته از ناز و دلال در مناجاتها حجم بسیار اندكى نسبت به سایر مناجاتها دارند، چرا كه زیادتر از این مقدار موجب مىشود كه نمكین بودن خود را از دست داده و از حدّ ادب خارج شوند. البتّه همانطور كه فرزند یك باره خود را در آغوش پدر نمىافكند بلكه آرام آرام به این مرحله مىرسد، بنده نیز براى رعایت حریم حرمت خداوند باید آرام آرام به حدّى برگردد كه بتواند ادب عبودیّت را مراعات كند.
حال بعد از آن شیرینزبانىها بار دیگر به رعایت ادب پرداخته و با نهایت لطافت و ظرافت مىگوید: من در انجام وظایف بندگى خودم كوتاهى كردم. اعمالى كه مىبایست به عنوان بندگى انجام دهم در مقام مقایسه با آنچه كه مقتضاى ربوبیّت تو است بسیار ناچیز و اندك است ولى در عین حال جود و كرم و بزرگوارى كه تو دارى و موجب امیدوارى به رحمتت مىگردد، سبب شده است آرزوى من به رحمت تو بسیار شود. پس گرچه عمل من اندك است ولى امیدم بس فراوان مىباشد و گویا آن، این را جبران مىكند.
اِلهی كَیْفَ اَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِكَ بِالْخَیْبَةِ مَحْرُوما؛ خداوندا، چگونه از نزد تو محروم و دست خالى برگردم؟
خداوندا، حالا كه اینقدر به لطف تو دل بستهام و امیدوار شدهام و نسبت به تحقق آمال و آرزوهایم حسن ظنّ به تو دارم، حال چگونه مرا از خانهات محروم و دست خالى برمىگردانى؟ اگر آرزویم برآورده نشود، با آن جود و كرم تو سازگار نیست. درست است كه عمل من كم و اندك است ولى سرانجام امید من به جود توست.
مناجاتكننده از آن اوج دلال، آرام آرام به قوس نزولى بازمىگردد و به تواضع روى مىآورد.
#مناجات_شبانه
#مناجات_شعبانیه
@sh_hosein
درک دنیای مطهر به عطر حجت خدا
رایحه ایِ که تنها نصیب صابران می شود
نصیب آنهاکه تا آخرین نفس پای یار
می مانند...
#امام_زمان
#یاایهاالعزیز
@sh_hosein
پس از روزی دراز و بس سوزان،
امّ عبدالله ظرف شیری برای افطار رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرستاد. حضرت ظرف را به وی بازگرداند و به وی پیغام فرستاد که: این شیر را از کجا آوردهای؟ امّ عبدالله گفت: از گوسفند خویش. سپس فرمود: این گوسفند را از کجا آوردهای؟ امّ عبدالله گفت: از مال خود خریدهام. سپس ایشان، شیر را آشامید. فردای آن روز، امّ عبدالله نزد پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آمد و عرض کرد: ای پیامبر خدا! به خاطر گرمی هوا و درازی روز، ظرف شیری برایتان فرستادم؛ امّا شما آن را همراه پیکی باز گرداندی؟ پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «بِذَلِکَ اُمِرَتِ الرُّسُلُ اَنْ لَا تَاکُلَ اِلَّا طَیِّباً وَلَا تَعْمَلَ اِلَّا صَالِحاً»؛
«به همین خاطر که، پیامبران، فرمان یافتهاند که جز حلال نخورند و جز کار نیک، انجام ندهند.»
بر همین اساس در وصیتش به امام علی (علیهالسلام) میفرماید: «یَا عَلِیُّ! اثْنَتَا عَشْرَةَ خَصْلَةً یَنْبَغِی لِلرَّجُلِ الْمُسْلِمِ اَنْ یَتَعَلَّمَهَا فِی الْمَائِدَةِ اَرْبَعٌ مِنْهَا فَرِیضَةٌ وَاَرْبَعٌ مِنْهَا سُنَّةٌ وَاَرْبَعٌ مِنْهَا اَدَبٌ فَاَمَّا الْفَرِیضَةُ فَالْمَعْرِفَةُ بِمَا یَاکُلُ»...؛
یا علی! دوازده خصلت است که سزاوار است انسان مسلمان در رابطه با غذا خوردن فرا گیرد؛ که چهارتا از آن واجب و چهارتای دیگر سنت و مابقی (جزء) ادب (سفره) است: (یکی از واجبات) شناخت به آن چیزی است که میخورد....»
حکمت نامه پیامبر اعظم، ج۱۳، ص۳۴۸
الخصال، ج۱، ص۴۸۶
#روزی_حلال
@sh_hosein
«إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ»
مگر کسى که با روح و قلب پاک به سوىِ
خدا آید.
💌 شعراء/ ۸۹
در بدن بخشی است که اگه سالم باشد کل بدن سالم است و اگر فاسد باشد کل بدن فاسد میشود و آن قلب است.
@sh_hosein
مرحوم ملااحمد نراقی (رحمهالله) در کتاب «معراج السعاده» مال حرام را از بزرگترین عوامل هلاکت انسان و مهمترین موانع رسیدن به سعادت (دنیوی و اُخروی) معرفی میکند و میفرماید: «بیشتر کسانی که به هلاکت رسیدهاند، بهسبب خوردن مال حرام بوده و اکثر مردمی که از فیوضات و سعادات محروم ماندهاند، بهواسطه آن است ... کسی که تامل کند، میداند که خوردن حرام، اعظم حجابی است که بندگان را از وصول به درجه ابرار (باز داشته) و قویتر مانعی است برای اتصال به عالم انوار».
ایشان در ادامه میفرماید: «آری، دلی که از لقمه حرام روییده شده باشد کجا و قابلیت انوار عالم قدس کجا؟ و نطفه را که از مال مردم به هم رسیده باشد با مرتبه رفیعه انس با پروردگار چه کار؟ چگونه پرتو لمعات عالم نور، به دلی تابد که بخار غذای حرام، آن را تاریک کرده؟ و کی پاکیزگی و صفا از برای نفس حاصل میشود که کثافات مال مشتبه آن را آلوده و چرک نموده باشد؟»
معراج السعاده، ص۴۴۰
#روزی_حلال
@sh_hosein
این جمله را باید آویزه گوشمان کنیم و مدام با خود تکرار کنیم، و اگر میتوانیم آن را در کاغذی بنویسم و در محل دیدمان نصب کنیم. جملهای که قلب انسان را تکان میدهد:
عاشورا هر روز در کربلای دلمان اتفاق میافتد مواظب باشیم...
🌱سی شب سی آیه
#تلگراف
@sh_hosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قلــبم از فراق تو درد می کند...
#دلتنگی
@sh_hosein
هوای کربلا-زمینه.mp3
25.26M
به جونِ تو قسم، تویی همه کسم
اگه منو رها کنی غریب و بی کسم
از هرچی حاجته یه کربلا بَسَام
🎙کربلایی جواد مقدم
#بر_در_کوفتن_های_شبانه
@sh_hosein
امام علی عليه السلام میفرماید:
أفضلُ الأدبِ أن يَقِفَ الإنسانُ عند حَدِّه و لا يَتَعدّى قَدْرَهُ
برترين ادب آن است كه انسان در حدّ خود بماند و از اندازه خويش تجاوز نكند.
غرر الحكم، ح ۳۲۴۱
@sh_hosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ...
تکه هایی از من که زنده اند
تکه هایی است که برای تو اشک ریخته اند...
#دلتنگی
@sh_hosein
اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فیما مَضى مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِىَ مِنْهُ
خدایا اگر در آن قسمت از ماه شعبان که گذشته ما را نیامرزیده اى در آن قسمت که از این ماه مانده بیامرزمان.
@sh_hosein
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
إنَّ للّه ِتعالى في الأرضِ أوانِيَ، ألا و هِي القُلوبُ، فَأحَبُّها إلَى اللّه، أرَقُّها و أصفاها و أصلَبُها؛ أرقُّها للإخوانِ، و أصفاها مِن الذُّنوبِ، و أصلَبُها في ذاتِ اللّه.
همانا خداوند متعال در زمين ظرفهايى دارد. بدانيد كه آن ظرفها، همان دلهايند.
پس دوست داشتنى ترين دلها نزد خداوند، نازكترين و صافترين و سختترین آنهاست:
نازكترين آنها براى برادران.
و صافترين آنها از گناهان.
و سختترين آنها در راه خدا.
📚كنز العمّال، ح ۱۲۲۵
@sh_hosein
آقایامامحسین!
خلاصهیهمهتقلاهاموناینه:
هیچوقتنذارتوجمعی
قراربگیریمکهرفتهرفته
محبتشماروبرامونکمرنگکنه!
@sh_hosein
📜شرح فرازهای مناجات شعبانیه
📖فراز: اِلهی وَ قَدْ أَفْنَیْتُ عُمْری فی شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْكَ وَ اَبْلَیْتُ شَبابی فی سَكْرَةِ التَّباعُدِ مِنْك؛
خداوندا، من عمر خودم را در نادرستى و غفلت از تو نابود، و جوانى خود را در مستى دورى از تو فرسوده كردم.
این فراز، بیان دیگرى از تقویت روحیّه ادب در پیشگاه پروردگار و به جوش آوردن مجدّد دریاى رحمت الهى و پیدا كردن استعداد و شایستگى درك رحمت خداوند است.
خداوندا، به خود نگاه مىكنم و به عمرى كه در نهایت شرارت و غفلت و بىخبرى گذراندم. البته غفلتها و بىخبرىها متفاوتند. امثال ما ممكن است به حال غفلت از گناهان كبیره دچار شویم، ولى كسانى كه در مراتب عالى به سر مىبرند اگر از آن ژرفنگرى كه باید در یاد خدا داشته باشند به هنگام توجّه به زندگى و نیازهاى مادى، كم شود برایشان غفلت به حساب مىآید و با توجه به خواستههاى مشروع دنیوى از عمق توجّه به ماوراى ماده و طبیعتْ غافل مىشوند. هر انسانى زندگى خود را از ابتداى كودكى تا مدتها با سهو و غفلت مىگذراند. غفلت در تمامى عمر
مىتواند همراه آدمى باشد، به خصوص دوران جوانى كه اوج شادابى و نشاط است، و گاهى انسان را به حالتى دچار مىكند كه سبب شرمندگى و پشیمانى خود او مىشود. انسان وقتى به مقتضاى طبیعت خود، دچار چنین حالاتى مىشود حتى اگر به گناه هم مبتلا نشود باز از پیدایش چنین حالاتى در محضر خداوند شرمنده و خجل مىگردد. از این حالت به مستى تعبیر شده است كه گویا عقل انسان در آن حالت درست كار نمىكند. پس هر كسى اوج جوانى خود را به یاد مىآورد و از كهنه و فرسوده كردن آن افسوس مىخورد كه با حالت مستىگونهاى از خداوند دور شده است. البته جوانى اولیاى الهى نیز با حالتى متفاوت با حالت ما انسانهاى معمولى گذشته است.
اِلهی فَلَمْ اَسْتَیْقِظْ اَیّامَ اغْتِراری بِكَ وَ رُكُونی اِلى سَبیلِ سَخَطِك؛
خداوندا، من در ایام بىخبرى بیدار نشدم و
به همان راهى كه به غضب تو منتهى مىشد اصرار مى ورزیدم.
خداوندا، از این حال بىهوشى و مستى و بىخبرى كه داشتم و مىتوانستم بیرون بیایم و این كار را نكردم و دلم را متوجه آن راهى كه از تو دور مىشد نمودم و به سخط و خشم تو گرفتار شدم. با عمل ناچیزى، عمر خود را به هدر دادم و حال به خود آمدهام.
اِلهی وَ اَنَا عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِكَ قائِمٌ بَیْنَ یَدَیْكَ مُتَوَسِّلٌ بِكَرَمِكَ اِلَیْك؛
خداوندا، من بنده تو و فرزند بنده تو هستم كه اكنون در پیشگاه تو ایستادهام و به كرم تو توسّل جستهام تا به تو دست یابم.
خدایا! من، پدر، مادر و همه گذشتگان من، غلام و غلامزاده تو بوده و هستیم. نهتنها من بنده تو كه همه گذشتگان من غلام تو بودهاند و مملوكیّت ما تازگى ندارد. حال امیدم به كرم و بزرگوارى توست تا این غفلتها و بىخبرىها را جبران كنم و دیگر نمىخواهم به آنها برگردم.
#مناجات_شبانه
#مناجات_شعبانیه
@sh_hosein