eitaa logo
شین حا الف...
559 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
502 ویدیو
50 فایل
مسیرهای طولانی را فقط شوق و علاقه درمان می‌کند و یک زمزمه‌ی آرام از تو گفتن و شنیدن و یک قلبِ‌زیبا برای تکیه دادن... #امام_زمان 📲 توسط ادمین اداره می‌شود. ✍️ انتقادات و پیشنهادات:
مشاهده در ایتا
دانلود
آقای‌امام‌حسین! خلاصه‌ی‌همه‌تقلاهامون‌اینه: هیچوقت‌نذارتوجمعی‌ قراربگیریم‌‌که‌رفته‌رفته محبت‌شماروبرامون‌کم‌رنگ‌کنه! @sh_hosein
📜شرح فرازهای مناجات شعبانیه 📖فراز: اِلهی وَ قَدْ أَفْنَیْتُ عُمْری فی شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْكَ وَ اَبْلَیْتُ شَبابی فی سَكْرَةِ التَّباعُدِ مِنْك؛ خداوندا، من عمر خودم را در نادرستى و غفلت از تو نابود، و جوانى خود را در مستى دورى از تو فرسوده كردم. این فراز، بیان دیگرى از تقویت روحیّه ادب در پیشگاه پروردگار و به جوش آوردن مجدّد دریاى رحمت الهى و پیدا كردن استعداد و شایستگى درك رحمت خداوند است. خداوندا، به خود نگاه مى‌كنم و به عمرى كه در نهایت شرارت و غفلت و بى‌خبرى گذراندم. البته غفلت‌ها و بى‌خبرى‌ها متفاوتند. امثال ما ممكن است به حال غفلت از گناهان كبیره دچار شویم، ولى كسانى كه در مراتب عالى به سر مى‌برند اگر از آن ژرف‌نگرى كه باید در یاد خدا داشته باشند به هنگام توجّه به زندگى و نیازهاى مادى، كم شود برایشان غفلت به حساب مى‌آید و با توجه به خواسته‌هاى مشروع دنیوى از عمق توجّه به ماوراى ماده و طبیعتْ غافل مى‌شوند. هر انسانى زندگى خود را از ابتداى كودكى تا مدت‌ها با سهو و غفلت مى‌گذراند. غفلت در تمامى عمر مى‌تواند همراه آدمى باشد، به خصوص دوران جوانى كه اوج شادابى و نشاط است، و گاهى انسان را به حالتى دچار مى‌كند كه سبب شرمندگى و پشیمانى خود او مى‌شود. انسان وقتى به مقتضاى طبیعت خود، دچار چنین حالاتى مى‌شود حتى اگر به گناه هم مبتلا نشود باز از پیدایش چنین حالاتى در محضر خداوند شرمنده و خجل مى‌گردد. از این حالت به مستى تعبیر شده است كه گویا عقل انسان در آن حالت درست كار نمى‌كند. پس هر كسى اوج جوانى خود را به یاد مى‌آورد و از كهنه و فرسوده كردن آن افسوس مى‌خورد كه با حالت مستى‌گونه‌اى از خداوند دور شده است. البته جوانى اولیاى الهى نیز با حالتى متفاوت با حالت ما انسان‌هاى معمولى گذشته است. اِلهی فَلَمْ اَسْتَیْقِظْ اَیّامَ اغْتِراری بِكَ وَ رُكُونی اِلى سَبیلِ سَخَطِك؛ خداوندا، من در ایام بى‌خبرى بیدار نشدم و به همان راهى كه به غضب تو منتهى مى‌شد اصرار مى ورزیدم. خداوندا، از این حال بى‌هوشى و مستى و بى‌خبرى كه داشتم و مى‌توانستم بیرون بیایم و این كار را نكردم و دلم را متوجه آن راهى كه از تو دور مى‌شد نمودم و به سخط و خشم تو گرفتار شدم. با عمل ناچیزى، عمر خود را به هدر دادم و حال به خود آمده‌ام. اِلهی وَ اَنَا عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِكَ قائِمٌ بَیْنَ یَدَیْكَ مُتَوَسِّلٌ بِكَرَمِكَ اِلَیْك؛ خداوندا، من بنده تو و فرزند بنده تو هستم كه اكنون در پیشگاه تو ایستاده‌ام و به كرم تو توسّل جسته‌ام تا به تو دست یابم. خدایا! من، پدر، مادر و همه گذشتگان من، غلام و غلام‌زاده تو بوده و هستیم. نه‌تنها من بنده تو كه همه گذشتگان من غلام تو بوده‌اند و مملوكیّت ما تازگى ندارد. حال امیدم به كرم و بزرگوارى توست تا این غفلت‌ها و بى‌خبرى‌ها را جبران كنم و دیگر نمى‌خواهم به آن‌ها برگردم. @sh_hosein
می آید از تراکم عالم به این دیار قلبـ🦋ـی که از تراکم اندوه خسته است... @sh_hosein
ماه شعبان ماه بشارت‌هاست، ماه شادی‌هاست، ماه تطهیر دل‌ها و نورانی کردن دل‌هاست با استغفار، با دعا، با مناجات. ماه آماده شدن برای ورود در برکات بی‌نهایت و بی‌پایان ماه مبارک رمضان است. ۱۴۰۲/۱۲/۱۷ @sh_hosein
وَ خُذْ بِقَلْبِي إِلَى مَرَاشِدِي و دلم را به نقطه ای که خیرم در آن است متوجه ساز... 🌿نهج البلاغه خطبه۲۲۷ @sh_hosein
چشم هایش را باز کرد. هنوز ضریح در دستانش بود. نمیدانست چقدر از زمان گذشته فقط میدانست تمام روزهای زندگی‌اش از ذهنش گذشته بود. صدای روح الله در عمق وجودش پیچید. _زینب، اگه رفتیم کربلا حاضری حلقه هامون رو بندازیم حرم؟ _وای روح الله، معلومه که نه. حلقه ازدواجمون تنها چیز مشترک بین من و توئه. _ولی اگه حلقه هامون رو بندازیم داخل حرم، عشقمون جاودانه می شه ها! 🌿دلتنگ نباش زندگینامه شهید مدافع حرم روح الله قربانی @sh_hosein
اجازه میدی از دور عاشقت باشم؟؟ @sh_hosein
السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا جَامِعَ الْکَلِمَةِ عَلَی التَّقْوَی... سلام بر شادی جمعیت قلبهای ما در سایه‌ی دستهای مبارک تو. سلام بر آن لحظه ای که پراکندگی های هوا و هوس را به نگاهی آرام می کنی. @sh_hosein
جنون‌ یعنی‌ کسی‌ در شھر خود سِیر می کند اَما دلش‌... @sh_hosein
اگر آشفتگی و پریشانی سبب خیر میشود و الخــــــیر کلهُ فــی باب الحــــسیــــــن خدا از ما نگیرد نعمتِ آشفته حالی را... @sh_hosein
💠علت ایجاد عُجب در انسان علت عُجب این است که انسان بدهکاری را دارایی تلقی می کند. مثلا چشم بدهکاری است نه دارایی؛ دست بدهکاری است؛ جان بدهکاری است؛ عمر، بدهکاری است؛ وقت و فرصت اینها همه بدهکاری است و هیچ یک دارایی نیست. وقتی انسان اینها را که بدهکاری است دارایی تلقی کرد، چرا عجب پیدا نکند؟ چرا غرور پیدا نکند؟ حتی این چنین فردی تواضعش هم تواضع تصنعی است. وقتی انسان استعدادهایش را دارایی تلقی می کند، مثل این است که قربة الی الله و برای اینکه خدا خوشش بیاید می گوید من کم هستم من عقبم من کسی نیستم و خودش می فهمد که دارد به خودش دروغ می گوید؛ یعنی خودش را کسی می داند، برتر هم می داند، مافوق هم می داند؛ اما برای اینکه خدا از او راضی بشود می گوید خاک بر سر من! ما قابل نیستیم، ما چیزی نمی فهمیم؛ اما در نفسش شهادت می دهد که دارایی هایی برای خودش قائل است. اگر انسان بفهمد آن چیزی را که دارایی تلقی می کند بدهکاری است، مسئله حل می شود. 🌿مربی و تربیت، آیت الله حائری شیرازی @sh_hosein
📜شرح فرازهای مناجات شعبانیه 📖فراز: اِلهی اَنَا عَبْدٌ اَتَنَصَّلُ اِلَیْكَ مِمّا كُنْتُ اُواجِهُكَ بِهِ مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْیائی مِنْ نَظَرِكَ وَ اَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْك؛ خداوندا، من بنده‌اى هستم كه از آن حالتى كه با بى‌شرمى با تو روبه‌رو مى‌شدم چنان دور مى‌شوم كه دیگر بر نمى‌گردم و از تو تقاضاى عفو و بخشش مى‌كنم. تعبیر «اتنصّل» را شاید در هیچ دعایى (جز یك دعاى دیگر) ندیده‌ام. اتنصل از كلمه «نصل» گرفته شده و به معناى رها كردن تیر با فشار شدید از كمان است كه دیگر امكان برگشتن ندارد. در این فراز از مناجات عرض مى‌كنیم: «خدایا من از حالت گذشته خود چنان دورى مى‌جویم كه مى‌خواهم بیرون بپرم و دیگر به آن كمان بر نگردم و این به خاطر قلّة الحیائى است كه در گذشته در محضر تو داشتم». گذشته من به قدرى نامطلوب و خطرناك است كه مى‌خواهم با یك حالت جهش و پرشى چون تیر از كمان رها شده، پرتاب گردم و به حالت بیزارى و تنفر از بى‌شرمى‌هاى گذشته خویش و مستى‌هاى جوانى كه در پیشگاه تو بى‌شرمانه كارهایى را انجام مى‌دادم، برسم. نمى‌خواهم به آن حالت بى‌شرمى گذشته خود برگردم، همانند تیرى كه رها شده و هرگز به كمان برنمى‌گردد. در گذشته چنان غافل و مست و بى‌خبر بودم كه نمى‌توانستم توجّه كنم به اینكه تو حاضرى و زشتى‌هاى مرا مى‌بینى. اینك، از آن حالت برگشته و جبران آن به این است كه از تو تقاضاى بخشش كنم. ملاحظه نمودید كه انسان چگونه از آن حالت غنج و دلال و نازى كه در آغوش رحمت الهى داشت، آرام آرام برگشته و به رعایت ادب پرداخته و اظهار شرم و خجالت نموده و این سیر و سلوك اندك اندك به حد نصابِ مناجات رسید و گناه‌كار براى خود چاره‌اى جز آرمیدن در سایه بخشش الهى نمى‌بیند. به یاد دارید كه گفتیم: انسان وقتى در پیشگاه الهى واقع مى‌شود، نخست مى‌خواهد از خطرات حفظ شود، سپس خواسته‌ها و نیازهاى خود را مطرح مى‌كند و درخواست برطرف شدن گرفتارى‌ها را مى‌نماید، بعد كمالات و فضایل را مطرح كرده تا به مقام قرب الهى برسد، و این‌ها همه در صورتى است كه بازدارنده‌هاى ابتدایى یعنى آلودگى‌ها برطرف گشته و مطمئن شود كه از آن آلودگى‌ها پاك شده است، مانند ظرفى كه شایستگى آن را پیدا مى‌كند كه در آن شیر یا آب میوه ریخته شود. پس مناجات‌كننده اوج و حضیضى داشت و حال به آن حدّ از نصاب رسیده كه مى‌تواند متن خواسته‌هایش را مطرح كند و براى رفع مشكلاتش راز و نیاز كند. تا كنون ظرف وجود خود را تطهیر كرده، و اكنون آماده دریافت و جذب مهربانى شده است. @sh_hosein