خودت در تنهایی ترسناکم مونسم باش!
لغزشم را ندیده بگیر!
کج رویام را بیامرز!
توبهام را قبول کن!
صدا زدنهایم را پاسخ بده!
حفاظت از من را به عهده بگیر!
و نداریام را با داراییات پر کن.
نگذار رابطهام با تو قطع شود
و مرا از خودت دور نکن.
ای نعمت و بهشت من!
ای دنیا و آخرت من!
ای مهربانترین!
#درگوشی_های_عاشقانه
@sh_hosein
سلام علیکم
نمیدونم امروز با چه رمقی #وقایع_بعد_از_شهادت_پیامبر رو بذارم😔
بابت پُستهایی که میذارم عذرمیخوام🙏🏻
التماس دعا
@sh_hosein
📜 وقایع بعد از شهادت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم
📖موضوع: شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها
📌نقشه حمله به خانه حضرت:
وقتی علی علیهالسلام خوار کردن مردم و ترک یاری او را، و متحد شدنشان با ابوبکر و
اطاعت و تعظیمشان نسبت به او را دید، خانه نشینی اختیار کرد.
عمر به ابوبکر گفت: چه مانعی داری که سراغ علی بفرستی تا بیعت کند، چراکه کسی جز او و این چهار نفر باقی نمانده مگر آنکه بیعت کردهاند.
ابوبکر در میان آن دو نرمخوتر و سازشکارتر و زرنگتر و دوراندیشتر بود، و دیگری (عمر) تندخوتر و غلیظتر و خشنتر بود.
ابوبکر گفت: چه کسی را سراغ او بفرستیم؟
عمر گفت: قنفذ را میفرستیم. او مردی تندخو و غلیظ و خشن و از آزاد شدگان است و نیز از طایفه بنی عدی بن کعب است.(عمر نیز از همین طایفه هست)
ابو بكر قنفذ را نزد امیرالمؤمنین علیهالسلام فرستاد و عدهای کمک نیز به همراهش قرار داد.
او آمد تا در خانهٔ حضرت و اجازه ورود خواست، ولی حضرت به آنان اجازه نداد.
اصحاب قنفذ به نزد ابوبکر و عمر برگشتند در حالیکه آنان در مسجد نشسته بودند و مردم اطراف آن دو بودند و گفتند: به ما اجازه داده نشد.
عمر گفت: بروید، اگر به شما اجازه داد وارد شوید و گرنه بدون اجازه وارد شوید.
آنها آمدند و اجازه خواستند. حضرت زهرا سلاماللهعلیها فرمود:
به شما اجازه نمیدهم بدون اجازه وارد خانه من شوید.
همراهان او برگشتند ولی خود قنفذ ملعون آنجا ماند. آنان (به ابوبکر و عمر) گفتند: فاطمه چنین گفت، و ما از اینکه بدون اجازه وارد خانهاش شویم خودداری کردیم.
عمر عصبانی شد و گفت: ما را با زنان چه کار است!!
سپس به مردمی که اطرافش بودند دستور داد تا هیزم بیاورند. آنان هیزم برداشتند و خود عمر نیز همراه آنان هیزم برداشت و آنها را اطراف خانه علی و فاطمه و فرزندانشان قرار دادند.
سپس عمر ندا کرد بطوریکه علی و فاطمه بشنوند و گفت:
بخدا قسم ای علی باید خارج شوی و با خلیفۀ پیامبر بیعت کنی و گرنه خانه را با خودتان به آتش میکشم!
حضرت زهرا فرمود: ای عمر! ما را با تو چه کار است؟
جواب داد: در را باز کن و گرنه خانهتان را به آتش میکشیم.
فرمود: ای عمر! از خدا نمیترسی که به خانه من وارد میشوی؟!
ولی عمر اباکرد از اینکه برگردد.
📚منبع:
کتاب اسرار آل محمد علیهمالسلام، ح۴، ب۳
#وقایع_بعد_از_شهادت_پیامبر
#شهادت_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
@sh_hosein
📜 وقایع بعد از شهادت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم
📖موضوع: شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها
📌آتش زدن در خانه و مجروح شدن حضرت زهرا به دست عمر:
عمر آتش طلبید و آنرا بر در خانه شعله ور ساخت و سپس در را فشار داد و باز کرد و داخل شد.
حضرت زهرا سلاماللهعلیها در مقابل او درآمد و فریاد زد: یا ابتاه، یا رسول الله!
عمر شمشیر را در حالیکه در غلافش بود بلند کرد و به پهلوی حضرت زد.
آن حضرت ناله کرد: یا ابتاه.
عمر تازیانه را بلند کرد و به بازوی حضرت زد. آن حضرت صدا زد: یا رسول الله! ابوبکر و عمر با بازماندگانت چه بد رفتاری کردند!
📌دفاع امیرالمؤمنین از حضرت زهرا:
علی علیهالسلام ناگهان از جا برخاست و گریبان عمر را گرفت و او را به شدت کشید و بر زمین زد و بر بینی و گردنش کوبید و خواست او را بکشد. ولی سخن پیامبر و وصیتی را که به او کرده بود بیاد آورد و فرمود: ای پسر صهاک[۱]، قسم به آنکه محمد را به پیامبری مبعوث نمود، اگر نبود مقدّری که از طرف خداوند گذشته و عهدی که پیامبر با من نموده است میدانستی که تو نمیتوانی به خانه من داخل شوی.
📚منبع:
کتاب اسرار آل محمد علیهمالسلام، ح۴، ب۳
___پاورقی_______
[۱]. صهاک، نام مادر عمر هست.
ادمین کانال: انشاءالله در آینده توضیحاتی درمورد این شخصیت خواهیم داد.
#وقایع_بعد_از_شهادت_پیامبر
#شهادت_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
@sh_hosein
📜 وقایع بعد از شهادت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم
📖موضوع: شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها
📌دستور ابوبکر برای حمله و آتش زدن خانه:
عمر فرستاد و كمك خواست، مردم هم آمدند تا داخل خانه شدند، و امیرالمؤمنين هم سراغ شمشیرش رفت.
قنفذ نزد ابوبکر برگشت در حالیکه میترسید علی با شمشیر سراغش بیاید. چرا که شجاعت و شدّت عمل آنحضرت را میدانست.
ابوبکر به قنفذ گفت: برگرد، اگر از خانه بیرون آمد (دست نگه دار) و گرنه در خانهاش به او هجوم بیاور، و اگر مانع شد خانه را بر سرشان به آتش بکشید!
قنفذ ملعون آمد و با اصحابش بدون اجازه به خانه هجوم آوردند.
علی علیهالسلام سراغ شمشیرش رفت، ولی آنان زودتر به طرف شمشیر آنحضرت رفتند، و با عده زیادشان بر سر او ریختند.
عدهای شمشیرها را بدست گرفتند و بر آنحضرت حمله ور شدند و او را گرفتند و برگردن او طنابی انداختند.!!
📌مجروح شدن حضرت زهرا بدست قنفذ:
حضرت زهرا سلاماللهعلیها جلو در خانه، بین مردم و امیرالمؤمنین مانع شد. قنفذ ملعون با تازیانه به آنحضرت زد، بطوریکه وقتی حضرت از دنیا میرفت در بازویش از زدن او اثری مثل دستبند بر جای مانده بود.[۱]
خداوند قنفذ را و کسی که او را فرستاد لعنت کند.
📚منبع:
کتاب اسرار آل محمد علیهمالسلام، ح۴، ب۳
___پاورقی_______
[۱]. «د»: حضرت زهرا آمد تا بین مردم و امیرالمؤمنین مانع شود. قنفذ با تازیانهاش به او زد و بین در مورد فشار قرار گرفت و فریاد زد: یا ابتاه يا رسول الله. و جنین کشته شده را سقط کرد، و تازیانه قنفذ در بازوی او مثل دستبند اثر کرد.
در کتاب احتجاج عبارت چنین است:
با تازیانه بر بازویش زد و اثر آن -بخاطر زدن قنفذ- در بازوی آنحضرت مثل دستبند باقی ماند. ابوبکر سراغ قنفذ فرستاد که «فاطمه» را بزن! قنفذ او را به طرف چهارچوب درب خانه کشانید و سپس درب را فشار داد و استخوانی از پهلویش شکست و جنینی سقط کرد. در نتیجه دائماً در بستر بود تا در اثر همان شهید شد.
#وقایع_بعد_از_شهادت_پیامبر
#شهادت_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
@sh_hosein
آدمها کسانیاند که تعریف آدم بودن را به آنچه هستند، تقلیل دادهاند.
🌱کهکشان نیستی
#تلگراف
@sh_hosein
✅ #رهایی_از_رابطه_حرام ۱۱
☢️ نکته بعد برای رهایی از این روابط اینه که حتما هر نوع راه ارتباطی با طرف مقابل رو برای خودتون ببندید.
⭕️ هوای نفس طوریه که "هر چقدر احساس کنه که برای ارضا شدن سختی کمتری باید بکشه بیشتر ترغیب میشه که این کار رو بکنه".
✅ برای همین اگه با گوشی با طرف مقابل در ارتباط هستید حتما تمام شمارهها و خطهاش رو مسدود کنید.
اگه خط جدید هم بگیرید که بهتره.
جوری عمل کنید که اگه بعداً هم خودتون خواستید برید سراغش کارتون خیلی سخت باشه.
⭕️ وقتی آدم در حال و هوا و فضای روابط نفسانی با نامحرم هست بهترین کار اینه که جاش رو عوض کنه.
اگه بتونه کلا مهاجرت کنه به یه جای دیگه که خیلی بهتره.
اگه بتونه مدتی رو جای دیگهای زندگی کنه هم خوبه.
به طور کلی تغییر فضا خیلی مهم و موثر خواهد بود.
🚫 اگه طرف مقابل به راحتی در دسترس باشه واقعا آدم نمیتونه مقاومت کنه و آخرش تسلیم خواهد شد.
✅ نشر این پیام صدقه جاریه است.
@sh_hosein
•
همه جا رفتم و خوردم به در بسته حسین
فقـط آخر کـه رسـیـدم بـه تـو ، راهـم دادی!
•
مجتبی شکریان
@sh_hosein
خدا جانم!
کسی هست که شیرینی عشق تو را چشیده باشد
و به جای تو دنبال کس دیگری رفته باشد؟!
یا کسی هست که طعم انس با تو را چشیده
باشد
و خواسته باشد رهایت کند؟!
پس خدای من!
بگذار ما هم از آنهایی باشیم
که انتخابشان کردی
تا کنار تو و زیر پر و بال تو باشند
و در رفاقت و دوستیِ خودت منحصرشان کردهای
همانها که شوق دیدارت را در دلشان بهپاکردی
به حکم خودت راضیشان کردی
به آنها دیدن روی خودت و خشنودیات را
هدیه دادی
و از دوری و دشمنیات پناهشان دادی.
#درگوشی_های_عاشقانه
@sh_hosein