فراز بیست و پنجم: حامیان امام مظلوم مقتدر
رمز عملیات: «کأین من نبیٍ قاتل معه ربیون کثیر»
بخش اول
در این فراز که سردار شهید با نهایت تواضع و ادب، به بیان حقایق تعیین کننده ای پرداخته است، خطاب به علما و مراجع معظم است.
1. جایگاه و منزلت علما و مراجع در ایجاد نورانیت در جامعه و رفع و دفع ظلمات و تاریکی ها تعریف می شود. نور، وصف حق است و ظلمات، توصیف باطل. علما و مراجع که مرزبانان حریم اسلامند. از جانب خداوند متعال ماموریت یافته و از جانب انبیا و اولیای الهی ارث گرفته اند که در راه نورانیت مردم و جامعه و دور کردن ظلمات و باطل از جامعه مبارزه و مجاهده نمایند. این تکلیف الهی و دِین اولیای الهی است بر عهده علما که نسبت به آن مواخذه خواهند شد.
2. یکی از فواید انس با فضای مجاهده و مقابله رو در رو با دشمن، درک عمق دشمنی ها و عداوت های جبهه باطل و آمادگی دائمی برای مجاهده و جان فشانی در راه حق است. در روایت است که اگر کسی مجاهده نکند و شوق به مجاهده و شهادت در وجودش نباشد، بر شعبه ای از نفاق است. «دیده بان» عارفی بصیر و مجاهد است که حیات و شهادتش به وضوح از جانب خداوند متعال مفتخر به قبولی شده و «برج دیده بانیِ» او نیز عمق جبهه های نبرد و درگیری حق و باطل را می بیند. لذاست که ندای او، هدیه ای الهی برای علما محسوب می شود.
3. یگانه نظام حاکمیتی در جهان که بر اساس توحید و ولایت تشکیل شده و نزدیک به نیم قرن کارآمدی خود را اثبات نموده است، در حال جذب قلب ها و فکرها به سوی خود است و این هشدار و خطر بزرگی برای صاحبان زر و زور و تزویر و حاکمان مستکبر محسوب می شود. انواع و اقسام دشمنی ها و عداوت ها، -سخت و نرم، با عوامل داخلی و خارجی و...- برای نابودی این نظام و خاموش شدن ندای حق خواهی اش، صورت گرفته و میگیرد. در زمانه ای که این نظام الهی و ارزش هایی که اعلان می کند و تحقق آنها در جامعه و عالم بشری را هدف خویش می داند، علما می بایست همه وجود، امکانات و توانایی های خود را در خدمت این نظام و اهدافش قرار دهند. اگر هدف عالِم، کسب و انتشار معرفت به حق و عمل به مقتضای این معرفت است، این مهم جز در یک بستر مناسب محقق نخواهد شد. فارغ از استدلالات و نظریه پردازی ها، جبهه حق و باطل هر دو در یک بستر و زمینه حاکمیتی است که می توانند طرح ها و برنامه های خود را پیاده سازی نمایند. لذا اکنون که دین در گوشه ای از دنیا حاکمیت یافته، هیچ عالِمی نمی تواند خود را عالِم بداند و در عین حال نسبت به این پدیده سکوت کند. تحقق یک نظام حاکمیت دینی نقطه امید همه دین داران جهان و همه آزادگان عالم است. شکست این نظام در هر عرصه ای، مساوی با شکست اصل دین و ارزش ها و اصول آن است و جبران نخواهد شد. هرگونه قصور و تقصیر علما و به تبع آن افراد متاثر از آنها، تبعات شدید و غیر قابل تدارک خواهد داشت.
داشتن دید کلان و توجه به جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی و نیز محوریت انقلاب اسلامی ایران در محور مقاومت، نقش هر اقدام خُرد و کلان علما و مراجع معظّم را به روشنی معین می کند.
4. «راه صحیح، حمایت بدون هرگونه ملاحظه از انقلاب و جمهوری اسلامی و ولی فقیه است.» انقلاب اسلامی موجودی زنده است و حیاتش فراز و فرود بسیاری در خود دارد. آنچه مهم است محوریت و عظمت امامِ جامعه در همه حوادث و فراز و فرودهاست، به خصوص در حوادث فتنه گون که فضا غبارآلود و تاریک است، قشری از جامعه که مسلح به سلاح علم و معرفت و بصیرت اند و با خودسازی، ذره ای منیت و خودخواهی نداشته و ذوب در ولایت شده اند، می بایست رسالت خطیر جهت دهی به جامعه اسلامی را مسئولیت پذیرانه بر عهده گرفته و با گام های محکم به علم و نورانیّتِ توسّل به ساحت پاک اهل بیت علیهم السلام، از حریم ولایت دفاع نظری و عملی نموده و پیروان خود را نیز در این مسیر حفظ کنند. این تکلیف الهی علمای عصر انقلاب اسلامی(یا همان انقلاب دوم نبی اکرم صلی الله علیه و آله) می باشد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥باید آماده باشیم...
🔰 نشر دهید و همراه ما باشید
📌 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
بسم الله الرحمن الرحیم
*اخلاق انقلابی*
*بخش مقدماتی
انقلاب اسلامی به عنوان پدیده ای الهی که به تحول اساسی در ساخت جامعه و کشور منجر شده و می رود تا همه جوامع بشری را با ندای حیاتبخش خود آشنا و از آن متنعم سازد، در کنار همه برکات و ثمرات اجتماعی و جهانی خود، برکات بسیاری را برای فرد فرد ابنای بشر به ارمغان آورده است. به عبارت بهتر، پیش فرض یک تحول اجتماعی عظیم در حدّ انقلاب، ابتدا در درون تک تک انسان ها رقم خورده است، هرچند به علت درونی بودن از دید جامعه شناسان و تحلیلگران تا حدودی مخفی بماند.
انقلاب اسلامی ابتدا با جهانبینی و آرمان های خود، عقل و قلب تک تک مخاطبان خود را سیراب نموده و آن هنگام که از ایشان انسانی با اخلاق انقلابی ساخت، در ساماندهی نظام اجتماعی انقلابی کوشید. هیچ حرکت انقلابی جز به واسطه عزم ها و اراده هایی استوار که ریشه در جهانبینی و اعتقاد قطعی به آرمان ها و اهداف آن حرکت داشته باشد، به پیروزی نخواهد رسید و حفظ نخواهد شد.
به حکم یکی بودن علت محدثه و علت مبقیه یک شی؛ همچنان که اخلاق انقلابی انقلابیون موجب پیروزی انقلاب اسلامی شد، اکنون و در گام دوم انقلاب اسلامی نیز می بایست به این اخلاق انقلابی در جهت حفظ دستاوردها و استمرار خط اصیل انقلاب اسلامی توجه کافی مبذول داشت.
انقلاب اسلامی تنها انقلاب و تحول اجتماعی گسترده ای است که اصل را بر تحول از درون افراد -و نه تحمیل و اجبار یا تطمیع و وعده های توخالی- قرار داده است. این وجه ممیزه انقلاب اسلامی از جمله مواردی است که تحلیلگران دنیا را در شگفتی فرو برده است. انقلاب اسلامی با حرکت عمومی مردم اغاز شد و استمرار این انقلاب نیز متوقف بر همراهی مردم با آرمانهای انقلاب و مجاهدت ایشان در این راه است. لذا شایسته است که انقلابیون برای نهادینه کردن معارف انقلاب اسلامی از این شیوه بهره مند شده و تحول درونی افراد را هدف تبلیغ و فعالیت های انقلابی خویش قرار دهند.
لذا برآنیم تا به فضل الهی در دهه مبارک فجر، به بررسی مهمترین مولفه های اخلاق انقلابی بپردازیم تا با محاسبه خود و برنامه ریزی برای ایجاد و تقویت این مولفه ها، روز به روز خود را به اخلاق تراز انقلاب اسلامی نزدیکتر نموده و آیینه صاف و خالصی برای تجلی زیبایی های انقلاب اسلامی و مایه زینت صاحب حقیقی انقلاب اسلامی، حضرت صاحب الامر ارواحنا فداه باشیم.
ان شاء الله
🇮🇷 @shab_amaliat
بسم الله الرحمن الرحیم
*الگوی انقلابیگری با الهام از مکتب حاج قاسم*
*ویژه دهه فجر ۹۹*
مقدمه
به حکم آیه «من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر»، معیار صدق عهد انقلابیمان، آن است که یا جان بر این راه گذاریم و یا از مشی جانبرکفان طی طریق کنیم؛ که انتظار یعنی تلاش خستگیناپذیر و صحیح برای وصول به قلهی کمال.
الگوی امروزین انقلابیگری را باید در قهرمانمان بجوییم؛ قهرمانی که مهر تایید ولایت بر زندگی او، گواه صدق و وفای به عهد اوست...
به توفیق الهی، در شبهای دهه فجر ۹۹، به ده ویژگی از الگوی انقلابیگری شهید عزیزمان میپردازیم تا مکتب حاج قاسم را به فضای تنفس تمامی آزادگان جهان، تبدیل کنیم...
از درگاه خداوند متعال تمنا داریم که این ایام الله را بر ما مبارک گرداند و ما را شایسته درک ایام موفور السرور ظهور حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف بگرداند.
🇮🇷 @shab_amaliat
بسم الله الرحمن الرحیم
*الگوی انقلابیگری با الهام از مکتب حاج قاسم-۱*
*ویژه دهه فجر ۹۹*
*مدیریت جهادی*
هنر، تجلی بیرونی عشق هنرمند است به حقائق. به میزانی که هنرمند از درون با حقائق مانوس باشد و قلبش مالامال از عشق به آنها باشد، می تواند حقیقت مشهود خود را به مخاطبانش منتقل و آنان را با زیبایی های آن حقیقت آشنا سازد.
مدیریت، یک هنر است. هنر انسجام بخشی به نیروهای انسانی و ظرفیت های آنان در مسیر وصول به غایت حق. هنر مدیریت و رهبری خوب، انسان ها را تحت تاثیر قرار می دهد؛ اذهان انسان ها را به تحرک واداشته، عواطف و احساساتشان را بر می انگیزاند و آنان را زنده می کند. مدیریت جهادی غیرممکن ها را ممکن ساخته و نتایج را فوق انتظار رقم می زند.
مدیریت باید اولا تجلی بخش نام ربّ پروردگار متعال در خود باشد و ابعاد مختلف وجودی خود را از قلب و عقل گرفته تا وهم و خیال و جوارحش در مسیر الله تعالی ساماندهی نماید. آنگاه است که می تواند با ماموریتی که دریافت می کند، در یک مجموعه منسجم و یک تشکیلات منظم مسیر بندگان خدا را به سوی اهداف الهی تسهیل نماید.
مدیریت جهادی، مدیریتِ دلهاست و محبت مدیر است که بر دلهای نیروها حکومت دارد و با مدیریت انگیزه ها و عزم ها، ظرفیت و توانمندی های افراد را در مسیر حق و صدق جهت دهی نموده و با قلب خود، قلوب و دلها را امامت می کند.
قلب مدیر جهادی، که با حقایق الهی مرتبط و مانوس و با اولیای الهی در ارتباط دائم است، خود منبعی از نورانیت است که با این قوت قلبی می تواند نیروهای خود را استحکام بخشیده و از سیم خاردارهای نفس و سپس سیم خاردارهای دشمن، عبور دهد. اینجاست که این تشکیلات جهادی، امکانات خود را نه در کمیت و کیفیت ابزار مادی، بلکه در میزان ارتباط خود با خالق دنیا و مافیها تعریف می کند و هیچ مانعی در راه وصول به اهداف پیش روی خویش نمی بیند.
روح تمام این تشکیلاتِ همه جانبه نگر، اخلاصی است که تمامی طاقت و استعداد خود را برای خدا می گذارد و می گوید «خدایا من کاری نکردم» یعنی خوبی های خود را نمی بیند و اجر هم نمی خواهد. از جان مایه می گذارد و مناجاتش چنین است «الهی و سیدی الهی و سیدی وَدَدتُ ان اقتل و احیی سبعین الف مره فی طاعتک و محبتک (معبودا و سرورا دوست دارم در راه فرمان بری و محبت تو، هفتاد هزار بار کشته و زنده شوم.) و این چنین است که بیست نفر بر دویست نفر غلبه دارند (ان یکن منکم عشرون صابرون یغلبوا مائتین و ان یکن منکم مائه یغلبوا الفا من الذین کفروا بانهم قوم لایفقهون)
مدیریت جهادی، بیش از آنکه رهآورد عقل نظری باشد، رهین عقل عملی است. مدیریت جهادی بیش از آنکه به گفتن باشد، به شدن است و از گذرگاه دیدن، سریعتر حاصل می شود؛ تا انسان باور کند با وجود سیطره تفکر مادی گرایانه غرب باز هم می شود فراتر از دنیا را دید و احساس ترجیح دنیا بر آخرت را به سخره گرفت. و الگوی انقلابی حاج قاسم عزیز ثابت کرد که مدیریت جهادی در هر عرصه ای از زندگی شخصی و اجتماعی، کارآمد است. تبدیل نیروی قدس از نهادی نهضتی به عنصری بی بدیل و تعیین کننده در تحولات منطقه و جهان، حضور در عرصه رایزنی های معطوف به قدرت و اقتدار نیروهای مقاومت و انقلاب اسلامی، حضور در عرصه حل مشکلات سنگین معیشتی و فرهنگی امت اسلامی و...، اموراتی هستند که جز با مدیریت مخلص جهادی امکانپذیر نیست.
تسری یافتن این الگو به همه نهادهای جمهوری اسلامی -از تک تک خانواده ها گرفته تا ادارات خرد و کلان و غیره- تحولی شگرف را در عرصه حیات مادی و معنوی رقم خواهد زد...
انشاالله.
🇮🇷 @shab_amaliat
بسم الله الرحمن الرحیم
*اخلاق انقلابی ۱-دلسوزی*
یکی از مهمترین اوصاف انقلابیون که باید در کنش های آنان تجلی نماید، دلسوزی است. انقلاب اسلامی، تحولی از درون افراد است و چنانچه بخواهیم کاری برای حفظ و نشر معارف آن انجام دهیم، باید به شیوه انقلاب اسلامی رفتار کرده و به قلب مخاطب خود توجه کنیم. این سوز انقلابی، نشان از عشق به انقلاب و اسلام دارد. لذاست که فرد انقلابی، یک فرد دلسوز است. انقلاب در اعماق وجود او تاثیر گذاشته و او را با شاکله خود هماهنگ ساخته است، او نیز با سرمایه متراکمی که از معارف انقلاب اسلامی اندوخته است، چشمه های زیبایی از آن را از قلب خود، به قلب مخاطب خود سرازیر می کند و این چنین، بصیرت لازم برای همراهی با انقلاب را در او بیدار می کند. همچنان که انقلابی ترین انسان تاریخ، یعنی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از سوی خداوند متعال به مدال دلسوزی مفتخر شدند و در راه این دغدغه مندی خود را به زحمت و مشقت می انداختند:"لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ (شعراء، 3) گویا می خواهی خودت را به خاطر اینکه ایمان نمی آورند، هلاک سازی."
یگانه راه انقلابی ماندن و انقلابی کردن دیگران، توجه به تاثیر عمیق و درونی ارزش ها در مخاطب است. راز بی اثر شدن یا بی نتیجه ماندن اقدامات انقلابی عموما در این است که ما تلاش می کنیم تا مخاطبمان انبوهی از اطلاعات را بداند، و در کنار این تلاش، اقدامی در جهت ارتباط مخاطب با آن حقایق انجام نمی شود. ما مخاطب خود را خدادان می کنیم، نه خدادار. حال آنکه مخاطب ما، یک ربات نیست، یک انسان است که فرمانده وجودش قلب اوست و عقل نیز تابع قلب می باشد. حال آنکه پیامبراکرم صلی الله علیه و آله که با وصف دلسوزی بسیار از جانب خداوند متعال ستوده شده اند:«حریص علیکم(توبه 128) نسبت به ایمان شما دغدغه مند و دلسوز است» قلب مخاطب خود را فعال می نمودند. آنگاه که قلب فعال شود و قیامی از درون فرد به سوی خوبی ها شکل بگیرد، او می تواند در شاکله جامعه اسلامی مفید باشد.
این است که هدف جامعه اسلامی تنها ایجاد قسط و عدل نیست، بلکه هدف قیام کردن مردم برای ایجاد قسط و عدل است(لیقوم الناس بالقسط)، یعنی اولیای الهی آمده اند تا مردم را نورانی کنند و درون ایشان را فعال نمایند، آنگاه این پتانسیل درونی در ظهور بیرونی خود، به اقامه قسط و عدل در سطح جهان اقدام می کند.
✔️حال ما به عنوان کسانی که می خواهیم از سپاهیان انقلاب جهانی موعود باشیم و در رکاب امام خامنه ای عزیز حفظه الله تعالی تمرین ولایتمداری می کنیم، باید مراقب باشیم که معارف انقلاب اسلامی را در اعماق وجود خود راه داده و نهادینه نماییم تا هنگام تبلیغ این معارف و آموزه ها این سخنِ از دل برآمده بر دلها اثر گذارد. می گویند به میزانی که فردی برای دیگران دلسوز است، ماموریت می گیرد و امام خمینی کبیر رضوان الله تعالی علیه چون به قدر تمام بشریت دلسوز بودند، ماموریت جهانی دریافت نموده و انقلابی برای جامعه بشر ایجاد فرمودند. اینجاست که باید درون و قلبمان را برای اینکه ظرف معارف الهی شود از هر ناخالصی و غبار تطهیر نموده و رهبان شب بودن و سجده های طولانی را مغتنم بدانیم، تا بتوانیم در رسالت جهانی اسلام نقش موثری ایفا نماییم.
✨دلها دست خداست، تنها با ارتباط با مقلّب القلوب و دریافت ماموریتی از جانب الهی می توان بر آنها تاثیر نهاد و انقلاب را قلب به قلب وسعت بخشید.
🇮🇷 @shab_amaliat
فراز بیست و پنجم: حامیان امام مظلوم مقتدر
رمز عملیات: «کأین من نبیٍ قاتل معه ربیون کثیر»
بخش دوم
در ادامه این فراز که سردار شهید با نهایت تواضع و ادب، به بیان حقایق تعیین کننده ای خطاب به علما و مراجع معظم پرداخته اند، به ادامه نکته چهارم رسیدیم...
4. «راه صحیح، حمایت بدون هرگونه ملاحظه از انقلاب و جمهوری اسلامی و ولی فقیه است.» انقلاب اسلامی موجودی زنده است و حیاتش فراز و فرود بسیاری در خود دارد. آنچه مهم است محوریت و عظمت امامِ جامعه در همه حوادث و فراز و فرودهاست، به خصوص در حوادث فتنه گون که فضا غبارآلود و تاریک است، قشری از جامعه که مسلح به سلاح علم و معرفت و بصیرت اند و با خودسازی، ذره ای منیت و خودخواهی نداشته و ذوب در ولایت شده اند، می بایست رسالت خطیر جهت دهی به جامعه اسلامی را مسئولیت پذیرانه بر عهده گرفته و با گام های محکم به علم و نورانیّتِ توسّل به ساحت پاک اهل بیت علیهم السلام، از حریم ولایت دفاع نظری و عملی نموده و پیروان خود را نیز در این مسیر حفظ کنند. این تکلیف الهی علمای عصر انقلاب اسلامی(یا همان انقلاب دوم نبی اکرم صلی الله علیه و آله) می باشد.
واژه «نبی»در قرآن کریم اشاره به هر مُصلح اجتماعی مؤید به الهامات الهی دارد، «ربّیّون»، همراهان این رهبر اجتماعی و علمای ربانی آن امت اند که دوشادوش ولیّ، مجاهده نموده و جان خود را فدای جان و راه او می نمایند و لحظه ای به سستی و وهن دچار نمی شوند.«و کاین من نبی قاتل معه ربیون کثیر»(آل عمران، 146) تشخیص میدان مبارزه و نقش خود و سایرین، مبارزه حول محور ولیّ، تصمیم و اقدام به موقع و به جا و... از رسالت های علمای زمانه است که اسلام شناسند و آگاه به مذاق شریعت.
مرحله بعدی مجاهدت علما، استقامت ورزیدن و تشویق به استقامت است. اینک باید از آبرو و سرمایه علمی و معنوی خود مایه گذاشته و در برابر تمامی ملامت ها، توطئه های تفرقه آمیز، مصلحت اندیشی های عافیت جویانه، وسوسه های دنیا طلبانه، خود و مجموعه خود و جامعه را حفظ نموده و در مسیر حق حول محور ولی امر استقامت نمایند.
حفظ سابقه همراهی با معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه متوقف است بر عملکرد انقلابیون در نسبت با امام حاضر، امام خامنه ای عزیز حفظه الله تعالی. به حکم« مَا نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا»(بقره، 106) امام خامنه ای عزیز حفظه الله تعالی خلف صالح حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه و نائب بر حق امام عصر ارواحنا فداه هستند و حکم مسلم برای امام حسین علیه السلام را دارند. مکتب سیاسی و خط فکری حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در سالیان پس از ایشان، تنها با استقامت و بصیرت حضرت امام خامنه ای حفظه الله تعالی حفظ شده و تعالی یافته است. این خط اصیل، که باید همواره مد نظر علما و مراجع معظم باشد.