eitaa logo
↷⸤ شَبــٰــــــــhengamــــــ⸣ 🌙
4.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
323 ویدیو
30 فایل
﷽ +از مغرب‌تاسحرقدم‌میزنیم🌙 ⚠️⇦نشرِ+ بدون حذفID☘(: [صاحب سبک جدیدی از هیئت مجازی] به گـوشیم⇩ payamenashenas.ir/Shabahengam بیسیمچی⇩📞📻 @bisim_chi_shabahengam شهداییمون⇩ @shahrokhmahdi هیئت⇩ @Omme_abeaha فعالیت⇦ #تحت‌ِنظرِامام‌ِزمان💚
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 سلام بزرگوار••• از این قبیل الطاف ، تو پیام‌ها زیاد داشتیم🌷...همه رو میخونم... پیاماتون انرژی میده بهم... یه جورایی انگار شما بنده‌های خوب خدا باعث می‌شید منم تو راهی که تازه پیش‌رو گرفتم، استوار و ثابت قدم باشم. لبخند امام‌زمان روزیتون✨
• ° • ● • ° • ● • ° • ● • ° • ● • ° ● • ° • 🌙 شب زنده داری های حضرت زینب علیهاالسلام‌؛ از برخی تاریخ نگاران نقل شده که... _تهجد و شب زنده داری زینب علیهاالسلام در تمام مدت عمرش، حتی شب یازدهم محرم، ترک نشد. از حضرت سجاد علیه السلام روایت شده که فرمود: 《در آن شب عمه ام زینب را دیدم در جامه نماز نشسته و مشغول عبادت است.》 _______________________________________ دوماه محرم و صفر می‌سوزیم از غم حضرت زینب... به نظرت وقتش نشده که راهشونو ادامه بدیم!؟ @shabahengam•🌔•
‌■ … ■ … ■ … ■ … ■ … ■ … ■ _ زیاد استغفار کنید و خسته نشوید که مداومت بر این ذکر باعث می‌شود خداوند به شما توفیق عنایت کند. 🌷 🍃 @shabahengam•🌔•
🌙 ذکر مؤمن نمازشب📿 امشب هدیه می‌کنیم به خانم‌جان حضرت زینب سلام‌الله‌علیها✨ •• "أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم" "ِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ" پاشیم یاعلی🥀 •🌖• @shabahengam•🌔•
﴿ 💔 ﴾ پارسال همین موقع‌ها بود که داشتیم گذرنامه‌هامونو آماده می‌کردیم••• 🇮🇷 🇮🇶
•°○°• •°•○°• •°○°• •°○°• •°○°• یاد خدا را فراموش نکنید مرتب بگویید. با یاد و ذکر خدا و عمل برای رضای خدا ، خیلی از مسائل حل مےشود.✨ 🌹 @shabahengam•🌔•
با عرض سلام و تشکر بابت کانال خوبتون . مطلبی رو خوندم دیدم مرتبط با موضوع کانال خوبتونه.اگه دوست داشتین توو کانال بذارید⁦: نماز شب حضرت زینب در شام ادای نماز شب آن هم در میان سپاه دشمن کار بزرگی است که دل طفلان و زنان را آرام کرد، البته ما در منزلی دیگر از حرکت کاروان اسراء داریم که حضرت زین‌العابدین (ع) بیان می‌کنند: «اِنَّ عَمَّتی زَیْنَب کانَتْ تُؤَدّی صَلَواتِها ........ همانا عمه‌‏ام زینب همه نماز‌های واجب و مستحب خود را در طول مسیر از کوفه به شام ایستاده می‏‌خواند و در بعضی از منزل‏‌ها نشسته نماز خواند و این هم به‏ جهت گرسنگی و ضعف او بود، زیرا سه شب بود که غذایی را که به او می‏‌دادند میان اطفال تقسیم می‏‌کرد، چون که آن مردمان (سنگدل) در هر شبانه روز به ما یک قرص نان بیشتر نمی‏‌دادند.» حضرت زینب (س) آن شب در فوج دشمن و حرامی نشسته نماز خواند تا تاریخ عاشورا در ادوار مختلف زمانی استوار باشد و پرچم فرهنگ عاشورایی و قیام امام حسین (ع) برافراشته بماند. 🔖 حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان 🌱 سلام یاور عزیز••• ممنون از پیام کاملی که فرستادید.🌷 ان‌شاءالله که بتونیم ادامه دهنده‌ی راه بانوی دمشق باشیم.🌿
🌱 سلام رفقا••• بازم داستانک داریم 😍 رمان هبا
🍁••• 📖 🌾 قلمو را در سطل تینر رها کرده و از روی چهارپایه برخاستم. کمر راست کرده و دستی به مهره های ستون فقرات خشک شده‌ام کشیدم. تابلوی نقاشی را با وسواسی خاص بالا و پایین کرده و لبخندی از روی رضایت بر لب‌هایم نشاندم. این طبیعت زیادی قشنگ و طبیعی به نظر می‌رسید. می‌شد گوشه تصویر نشست و فنجانی چای نوشید و خیره شد به افق های دور دست...به گنجشکانِ‌طلوع. صدای موبایلم که بلند شد، چرخی زدم و روی میز یافتمش. "ضربان قلب"...زهرا سادات بود. دستی به موهایم کشیدم و مرتبشان کردم. انگار که قرار است از پشت خط مرا ببیند. +سلام. _سلام آقا فواد +حالت چطوره؟ _الحمدلله. قرار بود عصر بیاید دنبالم باهم بریم خرید. چشم بسته و لب بالایم را جویدم. "چرا یادم رفته بود!؟" +شرمندم به خدا زهرا. این تابلو کل وقتمو گرفت. پاک یادم رفت. _اشکالی نداره. عصر دو سه تا پیام بهتون دادم. دیدم خبری نشد زنگ زدم. صدایش مثل همیشه آرام و متین بود. مثل ِ صدای منطبق بر تصویر پیش رویم که چشم بسته آوای دریا را به گیرنده های شنیداری‌ام می‌رساند اصلاً همین آرامش بیانش مرا یک دل نه صد دل عاشق خویش کرده بود. روزی که سمیه خانم (همسایه ی قدیمی‌مان) خواهر عروسش را معرفی کرد، من واقعا قصد ازدواج نداشتم و فکر می‌کردم اکثر تعریفاتش غلو است. ولی وقتی زهرا سادات را در جلسه‌ی خواستگاری با آن چادر گلدار دیدم نظرم عوض شد. آنجا بود که من برای اولین‌بار عاشق شدم. مثل اینکه او هم از من خوشش آمده و دیگر حرفی باقی نمی‌ماند. جلسه‌ی بعد صیغه ی محرمیتی خوانده شد و قرار شد مراسم عقد باشد برای پایان سال تحصیلی. زهرا سادات سال آخر رشته‌ی ریاضی بود و سخت درس می‌خواند که فیزیک امیرکبیر را به دست بیاورد! صدای در مرا از خیالاتم بیرون کشید. _فواد مادر؟ +بفرما مامان جان! در باز شد و مادر وارد اتاق شد. _زهرا ساداتو واسه فردا ناهار دعوت کن. +چشم بهش خبر می‌دم. _یکم بیشتر بیارش اینجا. بازهم چشمان چون عسلش پر اشک شد... _بچم مادر نداره. حاجی موسویم که درگیر کارشه. همش... تو خونه تنهاست... دلم قبول نمی.... +باشه مامان جان... چشم! مادر با کوله باری از آه رفت و در را هم پشت سرش بست. مثل اینکه الهام خانم(مادرِ زهراسادات) پنج سال است که بر اثر بیماری از دنیا رفته. بعد از آن زهرا سادات گوشه گیر می‌شود تا وقتی که پای من در زندگی‌اش باز می‌شود! این اطلاعات را همان سمیه خانم به مادرم داده بود. روی تخت دراز کشیدم وپیامکی برای زهراسادات ارسال کردم. + سلام. فردا میام دنبالت.😃 مامان برای ناهار دعوتت کرده. چند ثانیه بعد جواب پیامکم آمد. _اتفاقاً دلم خیلی براشون تنگ شده. خودم میخواستم فردا به دیدنشون بیام😅. حالا زحمت نشه براشون؟ +نه بابا شما رحمتی!!!! 😍 پیام‌هایش را که می‌خواندم، صدای ملایمش در ذهنم پخش می‌شد. گویی کنارم نشسته از زبانش می‌شنوم. و او با نگاهی ملایم و لبخندی محجوب، برایم حرف می‌زند... صدای فائزه از پایین پله ها به گوشم رسید. _داداااش؟ بیا شام. کلافه بازدمم را خارج کردم. این دختر آخرش هم یاد نگرفت داد نزند. از اتاق خارج شده، پله هارا پایین رفتم و وارد آشپزخانه شدم. _سلام. +علیک سلام. تقریبا‌ً هم سن و سال زهرا سادات بود اما رفتار فائزه کجا و رفتار زهرا سادات کجا. _فائزه، بشقابارو بچین. همان‌طور که به طرف اتاقش می‌رفت جواب داد. _الآن میام مامان. +چیه میری عروسکتو بیاری؟ _مامااااان. یه چیز بهش بگو آ. خودم از خنده ترکیدم. مادر اما به زور خنده اش را جمع کرده بود و این از حالت چهره‌اش کاملاً مشخص بود. _سر به سرش نذار فواد. آخر شب بود که روی تخت دراز کشیده بودم و خط باریک نور مهتاب که از لای پرده به داخل اتاق تابیده شده بود، را تماشا می‌کردم. هوا خنک بود، جیرجیرک ها آوازشان را از سر گرفته بودند... ادامه دارد••• ✍ @shabahengam•🌔•
امام صادق؏: _هنگامی که شب‌جمعه فرا رسد ملائکه ای به تعداد مورچگان (حاکی از کثرت آنهاست ) از آسمان فرود می آیند و در دستانشان قلم هایی از طلا و کاغذهایی از نقره است و تا شب شنبه چیزی نمی‌نویسند جز صلوات بر محمد و آل محمد. پس زیاد صلوات بفرست. [الکافی جلد3ص 416]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا