🔴🆕چرایی گستردگی تجمع ایرانیان خارج از کشور در قضیه مهسا امینی
اکانت فیلمساز انقلابی در توییتر طی سلسله توییتی نوشت:
چرا ایرانیان خارج از کشور در قضیه مهسا امینی تا این حد گسترده دست به تجمع زدند؟ چرا سابق بر این صد نفر هم در این تجمعات شرکت نمیکرد؟
به عنوان یک ایرانی که چند ماهی میشه که خارج نشین شدم میخوام شناختم از کامیونیتی ایرانیان خارج از کشور رو با شما در میون بگذارم.
برخلاف کلیشه های رایج، عُمده ایرانی های خارج عملا به فعلگی مشغولن و کار یدی میکنن
از pizza delivery گرفته یا شستن ظرف در رستوران ها و کارگری و...
اینکه گفته میشه ایرانی های خارج اکثرا از قشر بورژوا وثروتمند هستن و در BMW وVolvo سهام دار هستن و کار میکنن رو بریزید دور
در این مدت، من ایرانی های زیادی در سوئد، دانمارک، ایتالیا، فرانسه، سوییس و آلمانی که خودم توش زندگی می کنم دیدم. اکثرا از کار زیاد و سرسام آور و حقوق ناکافی ناراضی هستن (مثل خودم) و با حقوقی که دارن عملا به هیچ بخش از زندگی شون نمیتونن رسیدگی کنن و همیشه بدهکار هستن
حاشیه نریم
چرا ایرانی های خارج از کشور این بار تا این حد گسترده سر قضیه #مهسا_امینی تجمع کردند؟
این اتفاق زمینه های اقتصاد سیاسی(political economy) داره یعنی کنش های سیاسی ای که این مدت از این کامیونیتی خارج نشین دادیم کاملا معطوف به اقتصاده و ربطی به مهسا امینی نداره
فشارهای اقتصادی در اروپاو کانادا (انصافا در امریکا کمتر) در سه سال اخیر (و به طور چشمگیر در چند ماه اخیر) به اوج خودش رسیده
ایرانی هایی که تا قبل از اومدن به اینجا یک dream land تام و تمام از غرب ساخته بودن سرخورده تر از همیشه هستن و به دنبال روزنه ای برای نجات میگردن
از طرفی وضعیت اقتصادی ایرانی های خارج از کشور روز به روز در حال وخیم تر شدنه. تقریبا اکثر پس اندازها از دو سه هزار یورو تجاوز نمیکنه و عملا جز گوشی و پیراهنی که بر تن دارن مالک چیزی نیستن
حقوق ناکافی باعث شده تمامی آتراکسیون ها و نکات ظاهری جذاب غربی برای آنها رنگ ببازه
در این بین ناگهان فوت #مهسا_امینی بدل به مقوله ای سیاسی و امنیتی میشه و دائما رسانه های جریان اصلی سقوط نظام رو امری قریب الوقوع معرفی میکنن
اینجاس که زمینه های اقتصادی ایرانی ها، نقطه عزیمتی (departure point) میشه برای کنش های سیاسی کف خیابان های اروپا و کانادا
مشاهدات میدانی و گفتگوی هام با این ایرانی های معترض در چندین شهر در اروپا من رو به این باور قطعی رسوند که این سمپاتی ها و اظهار دلسوزی ها به هیچ عنوان برای فوت #مهسا_امینی نبوده
اینها به این دلیل تجمع کردن که از حقوق کم و کار طاقت فرسا خسته شدند و...
و فکر میکنن اگر در ایران نظام سیاسی چینج بشه اینها میتونن به وطن برگردن و از رانت پوشالی و دروغین "ایرانی نخبه خارج از کشور" استفاده کنن و افسار امور حاکمیت جدید رو دست بگیرن یا دست کم به جایگاه های شغلی بهتری نسبت به چیزی که الان در غرب هستن برسن
اما نکته حائز اهمیت و طلایی
من در مشاهدات میدانیم در این تجمعات حتی یک ایرانی بورژوا و سرمایه دار در بین مردم مشاهده نکردم... عدم شرکت این جامعه کوچک از ایرانی ها که از قضا متمول هم هستن مهر تاییدی هست بر زمینه "اقتصاد سیاسی" که خدمتتون عرض کردم
بله مهسا امینی بهانه بود
و ایرانی های کم برخوردار خارج از کشور بوی کباب به مشامشون رسید و براندازی نظام رو به عنوان روزنه ای برای خلاصی از اقتصاد ناپایدار اروپا و کانادا دیدند
غافل از اینکه داشتن واسه شون خر داغ میکردن و همچنان باید به شستن ظرف ادامه بدن
🇮🇷 📌شبکه عماریون
https://eitaa.com/joinchat/3835625684Cb092b114d2
کانال شبکه عماریون
🔴🆕آقای امریکا! لطفاً در بیزینس با سلبریتیها لیبرال باش!
افشای خبرنگار بی بیسی از پرداخت ۴۰۰ هزار دلار به یک خواننده رپ برای حمایت از حمله نظامی به ایران، خبر فروش اکانت علیکریمی به مبلغ گزاف میلیوندلاری، فروش اکانت مهناز افشار به مؤسسهای وابسته به سازمان سیا، افشای درآمدزایی گزاف مصیعلینژاد از ویدئوهای خانواده زندانیان امنیتی در ایران و اعتراف خود او به دریافت دستمزد از وزارت خارجه امریکا و دهها مورد دیگر از این نمونهها نشان از جریان سازمانیافته معامله غرب آشوبگر با سلبریتیهاست، اما ظاهراً سهم کسانی که در ایران با هدایت آنان دیوارنویسی میکنند یا سطل زباله آتش میزنند یا رفتار هنجارشکنانه برنامهریزی شده انجام میدهند، فقط خرده پول ریالی است!
کیسههای دلار برای سلبریتیهای برجعاجنشین در امریکا و انگلیس و آلمان، و رفتن به دل اغتشاشات و قربانی کشتهسازی آشوبگران شدن، سهم نوجوانان فریبخورده.
غرب حتی در بیزینس با آشوبگران هم رعایت اصول تجارت لیبرالیسم را نمیکند!
رعنا رحیمپور، خبرنگار بیبیسی در توئیتی از «هیچکس» خواننده رپ، خواست تا به عنوان هنرمندی که در خارج از ایران زندگی میکند، درباره اینکه از ارتش امریکا تقاضای بمباران ایران را کرده، شفافسازی کند و علاوه بر این روشن بگوید که آیا برای فروش NFT خود (توکنهای غیرقابلمعاوضه) ۴۰۰ هزار دلار دریافت کرده و این دریافت با آن تقاضای حمله به ایران مرتبط است؟!
«هیچکس» البته به او جواب سربالا داده است.
با اینحال این فقط یکی از معاملات سلبریتیهای خارجنشین با پنتاگون و سازمان جاسوسی امریکاست.
یک منبع مطلع امنیتی نیز گفت اکانت علی کریمی به مبلغ گزاف ۵/۳ میلیوندلار (بالای ۱۰۰ میلیارد تومان) از او خریده شده است تا ضمن کمک به او برای حمایت از اغتشاشات در ایران، مطالبی برای هدایت اغتشاش از اینستاگرام او منتشر شود.
اینستاگرام کریمی دو هفته پیش مطلبی را با «بگو» آغاز کرده بود (بگو پرستارای اورژانس برای مریضای...) که نشان میدهد او فراموش کرده مطالب ارسالی را ویرایش و کلمه «بگو» را از اول آن حذف کند!
مهناز افشار، اما خود درباره اکانت اینستاگرامش در توئیتی خبر داد که قرار است مطالب آموزشکده توانا را در اینستاگرام خود منتشر کند.
توانا مؤسسهای مستقر در هلند است که اعلام کرده از وزارت خارجه امریکا بودجه دریافت میکند، اما در واقع این مؤسسه بازوی رسانهای سیا، سازمان جاسوسی امریکاست، هرچند این دو با هم فرقی نمیکنند و استفاده از نام وزارت خارجه بهجای سیا برای این هنرمندان اعتبار و آبرو ایجاد نمیکند!
کسانی مانند کامیار علایی، لادن برومند، رامین جهانبگلو، مهرانگیز کار، مهدی خلجی، ایوان مارویچ، مجید محمدی، آرش نراقی، محمدرضا نیکفر، منصور اسانلو، سعید پیوندی، نانسی پیرسن، نیما راشدان، محسن سازگارا، کتلین شیفر، حسن شریعتمداری، مریم معمارصادقی و اکبر عطری، اصلاحطلبان و ضدانقلابهای فراری از ایران هستند که کمترین درخواستشان در قالب این مؤسسه، تحریم ایران و بمباران کل کشور با بمبافکنهای امریکایی بوده است.
اما مصی علینژاد در روزهای اخیر دو بار افشا شد که چگونه و با چه حجمی سرش در آخور وزارت خارجه امریکاست.
ابتدا صدای لورفته سالومه، مجری شبکه وهابی منوتو پخش شد که میگفت: «تازه فهمیدیم علینژاد چه کثافتی است، چون بهخاطر یک ویدئو که از مادر یکی از زندانیان گرفته بود، برای مدیرعامل منوتو ۱۰ هزار پوند بیل (صورتحساب) فرستاده بود».
مورد دوم مصاحبه بیبیسی انگلیسی با او بود که مجری برنامه «هاردتاک» بخش جهانی بیبیسی از علینژاد میپرسد: «زنان موفق زیادی در ایران مثل خلبانان، ورزشکاران، هنرمندان و مهندسان هستند. آیا برایت مهم نیست که ایرانیها بگویند مهره امریکا هستی؟» و علینژاد وقیحانه پاسخ میدهد: «برای من مهم نیست که از چه کسی پول میگیرم بلکه میخواهم صدای کسانی باشم که من را میخواهند!»
این آخور امریکایی قطعاً افراد بیشتری را تغذیه میکند، اما باید برای آن نوجوان سادهدلی که برای چنددههزار تومان پول در ایران به خیابان میآید و شعارنویسی میکند و سطل آتش میزند، دل سوزاند که با به خطر انداختن جان هموطنانش از این دلارهای امریکایی سهمی نمیبرد و سهم ناچیز ریالی دریافت میکند!
🇮🇷 📌شبکه عماریون
https://eitaa.com/joinchat/3835625684Cb092b114d2
کانال شبکه عماریون
🔴🆕سانسور سرکوب معترضان در پاریس توسط اصلاحطلبان و اینترنشنال +عکس
یکی از فصل مشترکهای جریان بهظاهر اصلاحطلب در داخل کشور با جریان معاند و ضدانقلاب در خارج از کشور، سانسور چهره واقعی دولت آمریکا و دولتهای اروپایی و ارائه تصویر دروغین از زندگی در غرب است.
این طیف اینگونه القاء میکند که غرب مهد آزادی و حقوق بشر و احترام به حقوق زنان است. از سوی دیگر این جریان طوری القاء میکند که گویی شهروندان آمریکایی و اروپایی در بهترین شرایط زندگی کرده و به هیچ عنوان با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم نمیکنند. بر همین اساس این جریان با توهین و تحقیر مردم ایران، زندگی در غرب را «زندگی نرمال» جا زده و با شعارهای دروغینی همچون «زن، زندگی، آزادی» آرزو میکنند که روزی ایران بتواند شبیه به کشورهای غربی از جمله فرانسه شود
اما این روزها باز هم تشت رسوایی این جماعت از بام افتاده و فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی روزهای ملتهبی را سپری میکنند. در روزهای اخیر مردم کشورهای اروپا و از جمله فرانسه در اعتراض به تورم و پیش رو بودن زمستان سخت و مشکل مواجهه با سرما و مشکلات دیگر به خیابانها آمده و خواستار خروج کشورشان از جنگ اوکراین هستند اما دولت فرانسه با گاز فلفل و باتوم و ضرب و جرح شدید از آنها استقبال کرده است.
در این میان پلیس با معترضین زن نیز به سختی برخورد کرده و آنان را مورد ضرب و جرح قرار داده است. با اینحال فعالین جریان معاند که تعدادی از آنها در فرانسه نیز مقیم هستند به هیچ عنوان به این اتفاقات واکنش نشان نداده و حتی یک کلمه نیز درباره آن نمینویسند. همچنین خبری از همصدایی سلبریتیهای اروپایی و آمریکایی با معترضین نیست و هیچ اسمی از معترضین نیز در شبکههای اجتماعیترند نمیشود.
این تنها بخشی از چهره بدون روتوش دیکتاتوری دولتهای غربی است. دولتهایی که ناقضان اصلی حقوق بشر در جهان هستند و در تضییع حقوق زنان نیز رکورددار بوده اما خود را حامی حقوق بشر و حقوق زنان جا میزنند
🇮🇷 📌شبکه عماریون
https://eitaa.com/joinchat/3835625684Cb092b114d2
🔴🆕تحریمکنندگان انتخابات و شنیدن صدای مردم؟
"نمایش تناقض" چپها برای دمیدن بر اغتشاشات/ درخواست بنزین برای ریختن روی آتش!
چندی قبل و در بحبوحه التهابِ آشوبها بود که برخی رسانههای چپگرا خبری مبنی بر درخواست چند حزب اصلاحطلب از رئیسجمهور رئیسی را منتشر کردند.
در این خبر آمده بود که این احزاب چپ از رئیسی درخواستِ برگزاری تجمع اعتراضی مسالمتآمیز داشتهاند.[1]
در ذیل نامه نیز 6 اسم به چشم میخورد که شامل "انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها، مجمع ایثارگران، سازمان معلمان ایران، حزب اتحاد ملت ایران اسلامی، انجمن اسلامی مهندسین ایران و انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران" بودند.
پس از این اقدام و چند روز بعد؛ "جواد امام" دبیر حزب مجمع ایثارگران و از چهرههای نزدیک به لیدر اصلاحات نیز در همین رابطه با سایت جماران مصاحبه و اظهاراتی را مطرح کرد.
او گفته بود: این درخواست بر اساس اصل 27 قانون اساسی صورت گرفته؛ توسط شش حزب جریان اصلاح طلب که حزب رسمی و قانونی هستند. اساسا در قانون اساسی بحث تجمعات و اعتراضات قانونی نیاز به مجوز ندارد. ولی در قانون گفته شده که احزاب هماهنگ کننده هستند و باید هماهنگی در این زمینه داشته باشند. با توجه به شرایط روز و بر اساس این تصریح قانونی برای اعتراض به گشت ارشاد و تعرضاتی که نسبت به حقوق انسان و خصوصا حقوق زنان صورت گرفته ما تقاضای تجمع کردیم.
امام در ادامه میافزود: احزاب را که از کارکرد انداخته ایم و اساسا موضوعیت ندارد و اکثریت مردم را هم از مشارکت ناامید و منصرف کرده ایم؛ کار به جایی رسیده که خواسته هایشان را در کف خیابان مطرح می کنند و دیگران هم وقتی آب گل آلود شود ماهی خودشان را می گیرند. من فکر می کنم در درجه اول خود حکومت مسبب است که چنین شرایطی را به وجود آورده و مردم را در مقابل خودش قرار داده و امروز باید اعتراضات و خاستگاه ها را در کف خیابان شاهد باشیم.
در بخش پایانی اظهارات این فعال اصلاحطلب همچنین میخوانیم:
"سال های قبل آقای خاتمی از حاکمیت و همه دلسوزان درخواست کردند به گفت و گو بنشینیم و شرایط آشتی ملی را فراهم کنیم تا از همه ظرفیت ها استفاده و از این خسارت ها جلوگیری کنیم. فکر نکنیم دایره محدود تک صدایی می تواند توفیقاتی داشته باشد که اگر توفیق داشت امروز شاهد این اعتراضات نبودیم. فکر می کنم یکی از دلایل بحران های موجود در جامعه ما همین «سیاست های اقتدارگرایانه» و «تفسیرهای تنگ نظرانه» است که دارد صورت می گیرد. خواهش من این است که حکومت صدای اعتراض را بشنود و اجازه ندهد که دشمنان ایران و ایرانی از این فضا بهره برداری کنند. می توانیم دست مردم خودمان و با مشارکت مردم بر این بحران ها فائق بیاییم ولی به نظرم می رسد که ما داریم مدیریت کار را به افراد یا رسانه هایی می سپاریم که خواهان سربلندی ایران و ایرانی نیستند. باید هرچه سریع تر به گفت و گو بپردازیم، واقعیت ها را بپذیریم و صدای مردم، جوانان و خصوصا زنان را در این زمینه بیشتر بشنویم و به خواسته های آنها اهمیت بدهیم."[2]
*طبعا کسی که دارای اشراف کافی به اخبار و تاریخ نباشد؛ با این صحبتهای ظاهرالصلاح، به ظلمی میاندیشد که در حق اصلاحطلبان و خاصّه هواخواهان تجمع مسالمتآمیز رفته است!
معالوصف در قبال اظهارات آقای امام؛ گفتنیهای جالبی وجود دارد که خوانش آنها برای دانستن پشت پرده این حرفها خالی از لطف نیست:
1_ در خاطر نداریم که هیچیک از احزاب نامی اصلاحطلب و ایضا هیچکدام از 6 حزبی که نام آنها در بالا برده شد؛ تا پیش از اغتشاشات اخیر و قضایای مربوط به درگذشت تصادفی مرحومه امینی، درخواست تجمع کرده باشند!
فلذا درخواست تجمع قانونی در بحبوحه التهابات، نشان از ابنالوقتی احزاب مذکور است. اگر ناشی از تقلای آنها برای راهبری اغتشاشات به سمت بحران بیشتر نبوده باشد...
2_ هر عقل سلیمی میداند که "درخواست تجمع در بحبوحه التهاب و بلوا یعنی دمیدن بر آتش اغتشاش و زمینهسازی برای جنایت بیشتر." اینکه چرا عقول منفصل و مغزهای حزبی گروههای فوق به این حقیقت ساده اشراف ندارند و نمیدانند که بنزین را نباید روی آتش ریخت از تأملات روزگار ماست.(البته این یک سوال خوشبینانه است!)
3_ مسئلهای که شاید از سایر بخشهای ماجرا جالبتر باشد اینست که برخی از احزاب مذکور که خواستار شنیده شدن صدای مردم و برگزاری تجمع قانونی شدهاند! از جمله احزابی هستند که در انتخابات ریاستجمهوری 1400 صراحتا و بصورت رسمی دست به تحریم انتخابات زدند.
اکنون همین احزاب در یک "نمایش تناقض" به صحنه آمده و از ساز و کارهای قانونی و لزوم شنیده شدن صدای مردم سخن میگویند!
اما نمیگویند این چه قانونی است که در زمان انتخابات باید ذبح شود و این کدامین صدا و کدامین مردم هستند که صدایشان در زمانه انتخابات هیچ اهمیتی نداشت؟!
ضمن اینکه احزاب تحریمگر انتخابات را چه به مردم و دموکراسی
؟
4_ جواد امام در حالی از خاتمی و آشتیجویی او سخن میگوید که مردم ایران باید بدانند پای یک تزویر در پسا فتنه 88 در میان بود...
تزویری که صحنه شکست ادعای خود مبنی بر تقلب در انتخابات را دید اما نمیخواست از آن ادعای دروغین دست بکشد. و برای همین چندین مرتبه پای آشتی (یا همان قرآن بر نیزه) را وسط کشید و به حاکمیت گفت که هر دو طرف باید عذرخواهی کنند و آشتی بجویند.
اما نگفت که تقصیر حاکمیت در این بلوا چه بود که اکنون باید مکلف به عذرخواهی شود و مگر مردم با هم قهر هستند که باید عذرخواهی کنند؟! او این را هم توضیح نمیداد که دشمنان جرّار مردم ایران و پرچمسوزها چگونه قرار است بر سر سفره آشتی بنشینند؟
ضمن اینکه او میخواست چهره مطرود خود در پسافتنه را بازیابی کند و به یک قهرمان ولو پوشالی تبدیل شود.
تزویری که البته با درایت حاکمیت و بصیرت مردم شکست خورد؛ یکان یکان یاران تزویر به صحنه آمدند و از بیبنیادی ادعای تقلب حرف زدند و ژست آشتیجویی نیز به بایگانی سپرده شد تا شاید دوباره برای دمیدن به التهابات به کار بیاید...
این بود داستان آشتیجویی لیدر اصلاحطلبان که جواد امام در روایتی ممیزی شده و ماتیکمالیده، تقلا میکند تا آنرا به افکار عمومی بباوراند!
*چهار گزاره قبلی همچنین میتوانند شاقول مناسبی باشند برای درکی صحیحتر از اظهارات جواد امام پیرامون «سیاست های اقتدارگرایانه» و «تفسیرهای تنگ نظرانه»...
اقتدارگرایی و تنگنظری در تحریم انتخابات و اغتشاشمحوری و دهان کجی به قوانین کشور است یا در تحلیل صحیح، ابنالوقت نبودن و شهامت عقلانیتمحوری؟!
🇮🇷 📌شبکه عماریون
https://eitaa.com/joinchat/3835625684Cb092b114d2