eitaa logo
کانال شبکه عماریون
2.7هزار دنبال‌کننده
19.2هزار عکس
13.5هزار ویدیو
41 فایل
کانال تحلیلی _ خبری تحولات داخلی و خارجی سیاسی فرهنگی اجتماعی اقتصادی احزاب و جریانات سیاسی ارتباط با مدیر https://eitaa.com/smjmm1399
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال شبکه عماریون
🔴🆕یادداشت منتشر شده در سایت اصلاح طلب: آلمان ها به خاطر ساده لوحی، نادانی مطلق و داشتن کم‌ترین سطح شعور و درک سیاسی، علی کریمی را برای دیدار با رئیس جمهورشان انتخاب کردند سایت اصلاح طلب انصاف نیوز در یادداشتی علت دیدار رئیس جمهور آلمان با علی کریمی را ساده لوحی، نادانی مطلق کریمی و داشتن کم‌ترین سطح شعور و درک سیاسی – تاریخی او دانسته است متن کامل این یادداشت را در ادامه خواهید خواند: روز پنجشنبه خبری مبنی بر دیدار علی کریمی فوتبالیست سابق تیم ملی کشورمان با فرانک والتر اشتاینمایر رییس جمهوری آلمان منتشر شد. شاید برای خوانندگان سئوال باشد چرا رییس جمهوری کشوری همچون آلمان از وقتی که علی‌القاعده باید به رتق و فتق امور ملت آلمان اختصاص یابد، صرف دیدار با یک فوتبالیست ایرانی می‌شود؟ این سئوال البته سوال به‌جایی است که خود واجد دو نوع پرسش است. ۱- پرسش اول این است که اساسا چرا باید دیداری از سوی عالی‌رتبه‌ترین مقام یک کشور اروپایی با یک فوتبالیست سابق تیم ملی ایران که چندی است در نزاع‌های سیاسی داخلی، عَلَمِ مخالفت با نظام سیاسی مستقر را برافراشته شکل بگیرد؟ جواب این پرسش این است که برخی کشورهای غربی علاقه زیادی دارند در امور سایر کشورها دخالت‌ کنند. این مساله در مورد کشور ما نیز ظاهرا از دیرباز جذابیت بیشتری داشته است؛ چنانکه در دوران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از موارد رقابت‌های جدی میان دولت‌های مختلف غربی، دخالت در امور ایرانِ ما بوده است. اما پس از انقلاب که این فرصت توسط مردم ایران از آنها سلب شد، هواره آنها سعی داشته‌اند با نفوذ بر افکار عمومی، نظر بخشی از جامعه ایران را به سود خود تغییر دهند. طبیعی است که با هزینه‌های گزافی که در طول چهاردهه گذشته در این باره کرده‌اند و به ویژه سالیان اخیر که این هزینه‌ها و اقدامات به شکل فزانیده‌ای بیشتر هم شده، موفقیت‌هایی به دست آورند. در این میان البته ناکارآمدی برخی مسئولان اجرایی کشور در سال‌های گذشته و بروز برخی نارضایتی‌ها نیز مزید بر علت و به نفع دولت‌های خارجی مداخله طلب منجر شده است. ۲- اما سئوال دیگر و مهمتر این است که در چهار دهه پس از انقلاب اسلامی، ما شاهد شکل‌گیری طیف متنوعی از نیروهای اپوزسیون هستیم که بسیاری از آنها در خارج از کشور زندگی می‌کردند. هم‌اکنون نیز شمار زیادی از نیروهای اپوزسیون و مخالفان جمهوری اسلامی در خارج از مرزها مشغول فعالیت‌ علیه نظام هستند که بسیاری از آنها دارای تحصیلات عالی دانشگاهی‌اند یا حتی در رشته‌ای از علوم دارای جایگاه جهانی هستند و از اقبال نسبتا قابل توجهی در داخل کشور هم برخوردارند. حال سئوال این است که با وجود این همه افراد دانشگاهی مخالف نظام – که برخی از آنها سابقه مخالفت‌شان هم بسیار طولانی است – چرا مقامات کشورهای غربی، حتی برای دخالت در امور داخلی ایران و تلاش برای براندازی نظام، ترجیح می‌دهند با کسانی نشست و برخاست کنند که از کم‌ترین فهم دانش سیاسی، تاریخی، فرهنگی، علمی و … نیز برخوردار نیستند. چرا رییس‌جمهور آلمان به جای آن همه نیروی اپوزسیون تحصیلکرده و دانشگاهی خارج از ایران، علی کریمی را به حضور می‌طلبد که فاقد حداقل تحصیلات دانشگاهی و کم‌ترین فهمی از تاریخ و فرهنگ کشور خود است. شاید بهترین راه برای درک پرسش فوق و یافتن پاسخی به آن مراجعه به تاریخ است. آری وضعیت امروز و برو بیای امثال کریمی به محضر دولتمردان اروپایی، سیاست جدیدی نیست که توسط کشور آلمان در دوره کنونی خلق شده باشد. یکصد و دو سال پیش هم که انگلیسی‌ها به کمک نیروهای داخلی‌شان کودتای اسفند ۱۲۹۹ را رقم زنند، نهایتا گزینه‌ای را روی کار آوردند که از حداقل‌های تحصیلی و حتی سواد خواندن و نوشتن برخوردار نبود! آنها که سال‌ها سیدضیاء طباطبایی را به عنوان نیروی سرسپرده و کاملا قابل اطمینان خود در اختیار داشتند، اما پس از کودتای سال ۱۲۹۹ رضاخان میرپنج را که فاقد سواد حداقلی بود و از خواندن یک متن ساده هم عاجز بود بر او ترجیح دادند. چراکه در نظر دولت بریتانیا، سیدضیاء هرچند سرسپرده‌ای کاملا مطمئن بود اما به هر حال روزنامه‌نویسی بود که سواد خواندن و نوشتن داشت و در حدّ خودش اهل فکر بود. اما برای انگلیسی‌ها، سرسپردگیِ صرف، کافی نبود. بلکه آنها کسی را می‌پسندیدند که از کم‌ترین فهم و شعور برای تشخیص منافع خود و دولتش نیز برخوردار نباشد. چنانکه محمدعلی موحد در تحلیل چرایی ترجیح رضا خان بر سیدضیاء توسط بریتانیا می‌نویسد: «سرنخِ کودتا، تا آنجا که از اسناد افشاشده بر می‌آید، دست وزارت جنگ و مقامات اطلاعاتی بریتانیا بود و آنها نوعا با قزاقی یالقوز که در دایره محدودتری سیر می‌کند، بهتر کنار می‌آیند و به سیاست‌پیشگان حرفه‌ای و روزنامه‌نویسان کمتر اعتماد می‌کنند». (خواب آشفته نفت از قرارداد دارسی تا سقوط رضاشاه، محمدعلی موحد، نشر کارنامه، چاپ دوم؛ ۱۳۹۴، ص۲۰۰) حال شاید ب
کانال شبکه عماریون
هتر بتوان درک کرد دلیل دیدار رییس‌جمهور آلمان با فوتبالیستی که از کم‌ترین سطح شعور و درک سیاسی – تاریخی برخوردار نیست. آری کریمی شاید اگر اندکی و فقط اندکی با تاریخ معاصر کشورش آشنا بود و اندک اطلاعاتی در مورد خرابکاری آلمان‌ها در سال ۱۹۱۵ بر روی خطوط لوله‌‌هایی که نفت را از مسجدسلیمان به پالایشگاه آبادان می‌برد – تا بر اساس قرارداد دارسی در اختیار انگلیسی‌ها بگذارد – داشت، شاید برای رفتن به خدمت رییس‌جمهور آلمان تامل بیشتری می‌کرد. او اگر کم‌ترین اطلاعی داشت از غرامتی که انگلیسی‌ها از ایران به واسطه خرابکاری آلمانی‌ها بر تاسیسات صنایع نفت کشورمان گرفتند، احتمالا در برابر رییس جمهور این کشور تعظیم نمی‌کرد. اما علی کریمی نه به این دلیل که زمانی فوتبالیست قابلی در تیم ملی کشورمان بوده بلکه دقیقا به دلیل جهل و نادانی مطلقش از وضعیت و تاریخ کشور و ساده‌لوحی‌های کودکانه‌اش توسط دولت آلمان انتخاب شده است که حضورا به خدمت فرانک والتر اشتاینمایر فرستاده شود. چنانکه از استاد موحد در مورد برخی دولت‌های غربی نسبت به تحولات ایران نقل شد: «آنها نوعا با قزاقی یالقوز که در دایره محدودتری سیر می‌کند، بهتر کنار می‌آیند». 🇮🇷 📌شبکه عماریون https://eitaa.com/joinchat/3835625684Cb092b114d2
کانال شبکه عماریون
🔴🆕نامه‌ای که حاج قاسم با آن پیش رهبر انقلاب مباهات کرد پیش از شهادت حاج قاسم، برخی به این فرمانده اسرارآمیز تهران لقب «سوپرمنی» داده‌ بودند که مأموریتش خنثی کردن مداوم اهداف واشنگتن و متحدان آن ضمن تقویت شکوه انقلابی جمهوری اسلامی ایران است. میزان تأثیرگذاری واقعی این مأمور اساطیری تهران ممکن است جای سؤال داشته باشد؛ اما در فضای مجازی با محاسن خاکستری، چهره باصلابت و شبیه جالب‌ترین مرد در جهان به یک چهره تأثیرگذار مهم تبدیل شده است. این‌ها بخشی از توصیف روزنامه آمریکایی لس آنجلس تایمز از حاج قاسم است که نشان می‌دهد دشمنانش نیز زبان به تمجید او گشوده‌اند. به مناسبت سومین سالگرد شهادت فرمانده جبهه مقاومت جهان اسلام به بیان رشادت‌ها و سلحشوری او در قالب خاطرات هم‌رزمانش می‌پردازیم که بخش نخست آن در ادامه می‌آید: شاگرد باکری باید مانند باکری عمل کند رحیم نوعی اقدم از فرماندهان مدافعان حرم درباره شرایط سخت درگیری در عملیات آزادسازی شهر «دیرالعدس» می‌گوید: جایی که ما بودیم به شدت زیر آتش بود و شرایط خاصی داشت، اما حاج قاسم خودش را به آن منطقه رساند. وقتی آمد، شدت آتش توپخانه و خمپاره‌ها در بالاترین حد خود بود؛ با این حال حاجی، سکینه و آرامش خاصی داشت که من به عینه در وجودش مشاهده کردم. علی القاعده به دلیل اینکه ما نتوانسته بودیم، مأموریتمان را به طور کامل انجام دهیم و هنوز بخش اعظم دیرالعدس دست مسلحین بود، حاجی باید به ما تشر می‌زد و از ما بازخواست می‌کرد، اما ایشان چیزی نگفت و فقط وضعیت منطقه را پرسید. بعد هم به بررسی میدانی پرداخت و رفت. ۸ دستوری که حاج قاسم در شرایط غیرممکن داد ۲۰ دقیقه بعد پیکی از طرف حاج قاسم آمد و یک یادداشت از طرف ایشان به من داد. آن را خواندم. هشت دستور برایم نوشته و در انتها قید کرده بود که ابوحسین بنویسد آیا می‌تواند دستورات را اجرا کند یا نه؟ هر چه برانداز کردم،‌ دیدم نمی‌توانم. هیچ کدام از آن‌ها قابل اجرا نبود. تماسی با ایشان گرفتم تا سؤالی را بپرسم. حاجی در آن مکالمه به من گفت: اگر موفق شوی توکلی که شهید باکری گفته را پیدا کنی، حتماً می‌توانی. قبل‌تر من نکته‌ای از شهید باکری را برای حاج قاسم گفته بودم که آقامهدی به ما یاد داد اگر کاری به لحاظ عقلی، محاسباتی، نظامی، منطقی و منطقه‌ای غیرممکن باشد، به شرط اخلاص و توکل به خدا، ممکن خواهد شد. حاج قاسم این نکته را به من یادآور و گوشزد کرد. حضور شهید مهدی باکری در خط مقدم داعش! شرایط سختی بود. با قلبم به آقا مهدی رجوع کردم و گفتم: می‌بینی نمی‌توانم و شدنی نیست. خودت بگو چه‌ کار کنم؟ یک لحظه حس خاصی بر من مستولی شد و دیدم می‌توانم! به جرأت می‌توانم بگویم آقا مهدی دست مرا گرفت و گفت: توکل کن. همان لحظه به خدا توکل کردم و به زبان ترکی با خداوند نجوا کردم و گفتم: خدایا! می‌‌خواهم به تو توکل کنم. به من کمک می‌کنی؟ دست آخر هم با قدرت گفتم: ای خدای باکری! از این به بعد به تو توکل می‌‌کنم. از این به بعد به تو! نامه‌‌ای که با خون امضا شد جواب نامه حاج قاسم را دادم و نوشتم: می‌توانم. بعد با سوزن به نوک انگشتم زدم و با خونم پای نامه را امضا زدم و به پیک گفتم: برو این نامه را تحویل حاج قاسم بده. بینی و بین‌الله هیچ زمینه و امکاناتی فراهم نبود که این اتفاق بیفتد، اما من توکل کرده کردم. نامه‌ای که حاج قاسم با آن پیش رهبر انقلاب مباهات کرد بعداً برایم تعریف کردند وقتی پیک نامه را به دست حاج قاسم داد، ایشان با دیدن خون پای نامه، کمی منقلب شد. بعد هم نامه را تا کرد و در جیب گذاشت و گفت: این را می‌برم نشان آقا بدهم تا ببیند چه سربازانی در خط مقدم جبهه دارد. هنوز شرایط سخت و آتش دشمن سنگین و عقبه ما هم بسته بود. هوا که کامل تاریک شد، از خاکریزی که بین ما و دشمن بود، رد شدم و به آن طرف رفتم. در کمال تعجب دیدم دشمن در حال فرار است. صبح روز بعد وقتی ما یکی از افراد دشمن را که از شب تا روز پنهان شده بود، پیدا کردیم و دلیل فرارشان را پرسیدیم،‌ گفت: نیروهای ما احساس کردند شما می‌خواهید دورمان بزنید. به همین خاطر، دستور رسید منطقه را خالی کنیم. در آن مرحله به من ثابت شد که توکل واقعی و خالصانه غیر ممکن را ممکن می‌کند 🇮🇷 📌شبکه عماریون https://eitaa.com/joinchat/3835625684Cb092b114d2
کانال شبکه عماریون
🔴🆕همه چیز از آن مکان و سخنرانی خاص شروع شد! ریشه اصلی فحاشی علی کریمی علیه دکتر زاکانی +جزئیات در آخرین استوری علی کریمی نقل قولی کذب از علیرضا زاکانی منتشر شده که سراسر توهین و فحاشی به خانواده و مادر محترم شهردار تهران، و همسر پهلوان حسین زاکانی است. این لیدر فراری اغتشاشات با عبور از مرزهای اخلاق و پشت کردن به مهمترین شعار اغتشاشاگران یعنی «زن زندگی آزادی» موجب خشم بسیاری از فعالین رسانه‌ای و مجازی در داخل ایران شد و در این چند روز شاهد واکنش گسترده کاربران به فحاشی علی کریمی هستیم. اما ریشه فحاشی علی کریمی علیه شهردار تهران از کجا می‌آید؟! یک: علی کریمی قبل فرار از ایران در توییتی به مراسمات عزاداری امام حسین (ع) توهین کرد که با واکنش قاطع شهردار تهران روبه‌رو شد. دکتر زاکانی در اولین اقدام دستور جمع آوری بیلبوردهای تبلیغاتی این سلبریتی هتاک را از شهر تهران صادر کرد. علی کریمی که پیش از این با چنین قاطعیتی رو‌به‌رو نشده بود در واکنش به این اقدام شهرداری تهران شروع به فحاشی در فضای توییتر کرد ولی شهرداری نه تنها کوتاه نیامد، بلکه او مجبور به عقب نشینی و عذرخواهی شد. دو: علی کریمی پس از فرار از ایران و ساکن شدن در یکی از کشورهای عربی و سپس دریافت پاسپورت آمریکا، با نظارت کارفرمایان غربی، بخشی از هدایت اغتشاشات و آشوب‌ها در ایران را برعهده گرفت. از چندی قبل اما اغتشاشات رو به کاهش رفت و تمام تلاش ضدانقلاب معطوف به ایام خاص مانند 16 آذر و روز دانشجو شد. تدارکات ویژه ضدانقلاب برای سازماندهی مجدد آشوب در 16 آذر مهمترین فعالیت آنها در هفته‌های گذشته بود و در همین راستا یکی از اصلی‌ترین مکان‌های احیای آشوب را در دانشگاه شریف برنامه‌ریزی کرده بودند. اما با رفتن دکتر زاکانی به دانشگاه شریف و قاطعیت و قدرت تبیین گری که در مراسم روز دانشجو از خود نشان داد، حس بزرگی از شکست و تحقیر شدن و ناامیدی در ضدانقلاب و اغتشاشاگران شکل گرفت. به همین دلیل فرمان تخریب زاکانی توسط اصلی ترین چهره‌های ضدانقلاب خارج نشین از همان ساعات اول حضور در دانشگاه شریف صادر شد ولی نه تنها راه به جایی نبردند بلکه مراسم روز دانشجو در دانشگاه شریف به نقطه عطفی برای بازگشت مقتدرانه‌تر جریان انقلابی به دانشگاه‌ها و موجب عقب نشیتی و حس شکست در جریان آشوب شد. سه: اما پس از چند روز از مراسم روز 16 آذر، برنامه انتقام از زاکانی به خاطر حضور موثر و مقتدرانه‌ای که در دانشگاه شریف از خود نشان داد، وارد فاز جدیدتری شد. کار به جایی رسد که در یک روز چندین رسانه اصلاح طلب به صورت همزمان و مشترک حمله و تخریب شهردار تهران را آغاز کردند. زاکانی به یکباره مسئول تمام مشکلات چند دهه انباشته شده در تهران از ترافیک تا آلودگی هوا از میان 23 دستگاه متولی این امور معرفی شد و در این میان از جعل اخبار دروغ نیز درباره او و عملکردش در شهرداری نگذشتند. این در حالی است که بر اساس گزارش‌های رسمی منتشر شده، شهرداری تهران نه تنها در میان بسیاری از دستگاه‌های متولی عملکرد بهتری در همین فاصله کوتاه 15 ماهه دوره جدید مدیریت شهری داشته بلکه فراتر از وظایف معمول خود نیز اقداماتی را انجام داده است. با این وجود گرچه توهین علی کریمی به خانواده شهردار تهران نیز نقطه اوج تلاش برای تخریب و انتقام گیری از او به شمار می‌آید ولی ریشه اصلی همان بود که گفته شد، یعنی از لحظه‌ای که جریان حامی اغتشاش و آشوب در دانشگاه شریف احساس سرخوردگی و شکست کرد، برنامه فحاشی، تهمت و تخریب علیه زاکانی نیز طراحی و عملیاتی شد. چهار: فحاشی و هتاکی بی سابقه علی کریمی علیه شهردار تهران و پدر بزرگوار ایشان که از پهلوانان قدیمی پایتخت و از اولین داوران بین المللی کشتی ایران بوده و همچنین هتاکی بی شرمانه علیه خانواده ارزشی و انقلابی دکتر زاکانی، البته نشانه افول جریانی است که پس از چندین ماه تلاش برای اغتشاش، آشوب و اعتصاب و تحمیل هزاران میلیارد تومان خسارت به مردم و بیت المال و امکانات عمومی کشور، اینک احساس شکست و سرخوردگی می‌کند و در ناتوانی و ناامیدی با فحش دادن و توهین کردن در حال عقده گشایی هستند 🇮🇷 📌شبکه عماریون https://eitaa.com/joinchat/3835625684Cb092b114d2
🔴🆕گفت و شنود/ پشت این کوه! روزنامه کیهان در ستون گفت و شنود خود نوشت: گفت: آقای روحانی گفته است؛ «‌برخلاف آنچه تحویل گرفته بودیم، خزانه را پر تحویل دادیم. موجودی ارزی را چند صدمیلیون دلار تحویل گرفتیم، ولی با چند میلیارد دلار تحویل دادیم‌»! گفتم: پس چرا رسماً اعلام شد که خزانه را با ۴۸۰ هزار میلیارد تومان کسری بودجه به دولت آقای رئیسی تحویل داده‌اید؟! و وزرای شما در اولین نشست با آقای رئیسی رسماً اعلام کردند که موجودی خزانه حتی برای پرداخت حقوق مردادماه کارکنان دولت هم کافی نیست؟! و چرا هرگز این سخن وزرای دولت خود را تکذیب نکردید؟! گفت: ایشان گفته است؛ «‌برای خرید ۲۰۰ میلیون دُز واکسن کرونا اقدام کردیم و وقتی دولت را تحویل می‌دادیم، جریان ورود واکسن‌های خریداری شده، شروع شده بود»! گفتم: آقای روحانی فراموش کرده‌اند که وقتی از ایشان می‌پرسیدند چرا واکسن وارد نمی‌کنید؟ در پاسخ گفته بودند؛ «واکسن کرونا سوهان قم نیست که شما وقتی از در مغازه رد می‌شوی دائما دعوتتان کنند که یک سوهان خوب دارم و آقای ربیعی سخنگوی دولت گفته بود، بدون برجام و بدون پذیرش FATF نمی‌توانیم واکسن بخریم‌»‌! گفت: پس آقای روحانی از کدام خزانه و کدام واکسن و... سخن می‌گویند؟! گفتم: شخصی به یک نقاش مراجعه کرد و سفارش یک تابلو از صحنه جنگ را سفارش داد. بعد از چند روز که برای تحویل تابلو مراجعه کرد، دید نقاش تابلوی ساده‌ای از یک کوه کشیده است! با تعجب پرسید؛ پس صحنه جنگ چه شد؟ و نقاش گفت؛ این کوه را می‌بینی؟ پشت این کوه جنگ است! 🇮🇷 📌شبکه عماریون https://eitaa.com/joinchat/3835625684Cb092b114d2
کانال شبکه عماریون
🔴🆕گفت و شنود/ پشت این کوه! روزنامه کیهان در ستون گفت و شنود خود نوشت: گفت: آقای روحانی گفته است؛ «
📌دروغهای شاخدار و تپه ای روحانی در مورد ماجرای خرید واکسن 🔹 حسن روحانی: ما می‌توانستیم در اسفند ۹۹ تحریم را تمام کنیم. در گزارش رسمی که وزارت خارجه به مجلس داد روشن است که ما در مذاکرات، به چه رسیده بودیم!!!! 🔹بر خلاف آنچه تحویل گرفته بودیم، خزانه را پر تحویل دادیم. موجودی ارزی را چند صد میلیون دلار تحویل گرفتیم ولی با چند میلیارد دلار تحویل دادیم!!!!!!! 🔹برای خرید ۲۰۰ میلیون دوز واکسن کرونا اقدام کردیم و وقتی دولت را تحویل می‌دادیم، جریان ورود واکسن‌های خریداری شده، شروع شده بود که در ماه‌های بعد ادامه یافت!!!!!!. 🇮🇷 📌شبکه عماریون https://eitaa.com/joinchat/3835625684Cb092b114d2