eitaa logo
کانال شبکه عماریون
2.6هزار دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
14.3هزار ویدیو
41 فایل
کانال تحلیلی _ خبری تحولات داخلی و خارجی سیاسی فرهنگی اجتماعی اقتصادی احزاب و جریانات سیاسی ارتباط با مدیر https://eitaa.com/smjmm1399
مشاهده در ایتا
دانلود
باشه! اما هنوز تو اهواز ما کولر گازی روشنه و خبری از بارون نیست و اگه کسی پالتو بپوشه حتما عقلش شیرین‌ه. لطفا قرصاتو برعکس نخور 😂 🗣کیوان ساعدی 🇮🇷 📌شبکه عماریون https://eitaa.com/joinchat/3835625684Cb092b114d2
وقتی تیر برانداز پلاستیکی به سنگ میخوره😂 🇮🇷 📌شبکه عماریون https://eitaa.com/joinchat/3835625684Cb092b114d2
کانال شبکه عماریون
🔴🆕اندیشکده روس: ترور سلیمانی نقطه عطف نظم جهانی بود حدوداً یک ماه پس از ترور سردار سلیمانی، «دمیتری ویتالیویچ ترنین[۱]» مدیر «مرکز مسکوی کارنگی[۲]» دفتر منطقه‌ای وابسته به اندیشکده‌ی آمریکایی «موقوفه‌ی صلح بین‌الملل کارنگی» در مسکو، طی مقاله‌ای تحت عنوان «طوفانی در ژانویه: پیامدهای بحران اخیر [در روابط] آمریکا-ایران برای نظم جهانی[۳]» رویکرد قدرت‌های مختلف منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای را در قبال این رخداد عظیم شرح داد. ترنین تا ماه آوریل سال ۲۰۲۲، زمانی که دولت روسیه دستور تعطیلی شماری از اندیشکده‌ها و مراکز رسانه‌ای غربی در این کشور را صادر کرد، رئیس شورای پژوهش و برنامه‌ی سیاست‌گذاری امنیتی و خارجی مرکز مسکوی کارنگی بود. وی پیش از فعالیت‌های پژوهشی، در ارتش روسیه و شوروی سابق خدمت می‌کرد و در مذاکرات مربوط به سلاح‌های اتمی آمریکا-شوروی در ژنو (۱۹۹۱-۱۹۸۵) نیز مشارکت داشت. ترنین کارشناس و تحلیلگر مسائل نظامی و امنیتی در حوزه‌ی بین‌الملل است. مقاله‌ی ترنین ۴ فوریه ۲۰۲۰، یعنی یک ماه پس از ترور سردار قاسم سلیمانی، در پایگاه اینترنتی اندیشکده‌ی مرکز مسکوی کارنگی منتشر شده است. نویسنده، ابتدا توضیح می‌دهد که این بحران به یک جنگ تمام‌عیار در خاورمیانه منجر نشد، اما به نظر می‌رسد قتل سلیمانی نظم منطقه را دگرگون کرده است. سپس به طور اجمالی می‌افزاید که کشورها به سوی «ملی‌سازیِ سیاست خارجی» خود پیش می‌روند، بدین معنا که از درگیری نظامی به نفع دوستان و متحدان خود دوری می‌گزینند. همچنین قدرت‌های منطقه بیش‌ازپیش نسبت به استفاده از تسلیحات نظامی و تشدید تشنج محتاط شده‌اند. این شرایط تأثیرات عمیقی در موقعیت جغراسیاسی (ژئوپلتیک) جهان خواهد گذاشت و جهان را از دوقطبی‌هایی که مثلاً در دوره‌ی جنگ سرد رواج داشتند، تهی خواهد کرد تغییری در چشم‌انداز قدرت ترنین در ابتدای مقاله نگاهی گذرا به عکس‌العمل قدرت‌های منطقه در قبال آتش‌افروزی آمریکا (ترور سردار سلیمانی) و پاسخ ایران به آن (موشک‌باران پایگاه عین‌الاسد، مقر نیروهای آمریکایی در عراق) می‌کند. عربستان، سلطنت‌نشین‌های خلیج فارس و همچنین رژیم صهیونیستی مسلماً حامیان منطقه‌ای واشینگتن بودند. البته باید توجه کرد که اگرچه رویکرد آن‌ها حمایت از آمریکا بود، ولی با احتیاط فراوان مسائل را زیر نظر گرفته بودند و آمریکا را به پاسخ‌های تندتر ترغیب نمی‌کردند. عراق به عنوان متحدی تازه‌کار، هم برای ایران و هم برای آمریکا، در میانه‌ی ماجرا نشسته بود. دقیقاً به همین خاطر آتش هر دو کشور متخاصم یعنی ایران و آمریکا در این کشور متمرکز شده است. اما ترکیه شاید تنها قدرت منطقه باشد که موضعی مستقل اتخاذ کرد و بدون حمایت از ایران، آمریکا را مورد نقد قرار داد موضع اعضای ناتو نیز مشابه همین وضع است. اولاً حمله‌ی ایران به مواضع نظامی آمریکا در عراق (عین‌الاسد) نتوانست تضمین «بند ۵» از پیمان ناتو (به این مفهوم که «حمله به یکی از اعضای ناتو، به منزله‌ی حمله به تمامی اعضای ناتو است) را فعال کند. بنابراین هیچ‌یک از اعضای ناتو سلاح‌های خود را از غلاف بیرون نکشیدند. انگلیس و استرالیا به سوراخ خود خزیدند و دیگر کشورها از بیرون کشیدن نیروهای خود از عراق خودداری کردند. متحدان اصلی آمریکا، یعنی آلمان، فرانسه و انگلیس، صرفاً به اظهار نگرانی پرداختند و هیچ پیشنهادی برای پادرمیانی ندادند. به بیان دیگر، تقریباً هیچ‌یک از اعضای ناتو شجاعت این را نداشتند که تصمیمی صریح و قدرتمند در دفاع یا محکومیت آمریکا اتخاذ کنند در خاور دور نیز اتفاق خاصی نیفتاد. هند که بسیاری از اتبعاش در اطراف خلیج فارس فعال هستند، نتوانست میان همسایه‌ی راهبردی خود ایران و قدرت بزرگ آمریکا یکی را انتخاب کند و لذا سکوت کرد. ژاپن کمی فعال‌تر بود. آن‌ها یکی از کشتی‌های نظامی خود را روانه‌ی خلیج فارس کردند تا نشان دهند به عنوان یکی از قدرت‌های جهانی قابلیت استفاده از قدرت نظامی را دارند. کشورهای رقیب آمریکا نیز مواضعی نسبتاً مشابه داشتند. چین با احتیاط فراوان هر دو کشور را به آرامش دعوت کرد و روسیه به تنش‌های خود با آمریکا نیافزود. در بیانیه‌های وزرای خارجه و دفاع روسیه تنها به شکل ترور قاسم سلیمانی انتقاد شده و هیچ اشاره‌ای به کلیت سیاست آمریکا نشده است. در واقع، مسکو بر خلاف انتظارات، به گزینه‌های نظامی روی نیاورد و از یک راه‌حل دیپلماتیک دفاع کرد. آقای ترنین کارشناس اندیشکده‌ی کارنگی در این بند نشان داد که تقریباً همه‌ی کشورهای دنیا موضعی ضعیف و منفعلانه نسبت به این مسئله مهم اتخاذ کردند تاکتیک‌های بزرگ؛ اهداف کوچک دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، در سه سال اول دوره‌ی ریاست‌جمهوری‌اش سعی کرد با سلاح تحریم و زبان تند به مصاف ایران برود. به طور ویژه وقتی در میانه‌ی سال ۲۰۱۹ ایران یکی از پهپادهای گران‌قیمت آمریکا را هدف گرفت و به نوعی آمریکا را بی‌آبرو کرد،
کانال شبکه عماریون
ترامپ هیچ اقدام نظامی را در پیش نگرفت و صرفاً به بیانیه و تحریم اکتفا کرد. اما احتمالاً دو مسئله به شکل همزمان در تصمیم به ترور قاسم سلیمانی مهم بود. اول، حمله‌ی برخی از نیروهای عراقی به سفارت آمریکا در بغداد بود که احتمالاً توسط ایران و شخص سلیمانی هدایت می‌شد. اما دوم استیضاح محتمل ترامپ در کنگره‌ی آمریکا بود. در واقع تصمیم ترامپ برای ترور سردارِ ایرانی، علامتی به سیاسیون آمریکا مبنی بر قدرت رئیس‌جمهور در حمله به کسانی بود که منافع آمریکا را تهدید می‌کنند. نویسنده‌ی این مقاله معتقد است این همان اقدامی است که باراک اوباما در قبال قتل سفیر آمریکا در لیبی انجام نداد و باعث ضعف او شد البته ترنین معتقد است ترامپ با ترور سردار سلیمانی ریسک بزرگی کرد. هیچ مشخص نبود پاسخ ایران به این اقدام خصمانه چیست. در صورتی که تنها چند غیرنظامی آمریکایی کشته می‌شدند، معادله بسیار متفاوت می‌شد. احتمالاً آمریکا برای حفظ آبروی خود شماری از مراکز حیاتی ایران را هدف قرار می‌داد و ایران نیز پاسخ متقابل می‌داد. کشورهای منفعل منطقه و جهان نیز احتمالاً موضعی صریح‌تر اتخاذ می‌کردند و جنگی تمام‌عیار شکل می‌گرفت. اما آمریکا از طریق شبکه‌ی دیپلماتیک خود این پیغام را واصل کرد که این اقدام فقط همین یک بار بوده و قصد تشدید روابط را ندارد. ایران نیز تمایلی به جنگ نداشت و راهکاری عقلانی و هوشمندانه پیش گرفت. حمله‌ی ایران پیامی روشن داشت: «ما اشتباهات شما را نخواهیم بخشید، اما جنگ هم نمی‌خواهیم و خواهان تثبیت شرایط هستیم.» هدف ایران پس از قتل سلیمانی بیش‌تر معطوف به بیرون کردن آمریکا از عراق و سوریه (دو مرکز راهبردی برای ایران) بود و نتایجی هم به بار داشت. پارلمان عراق بلافاصله قانونی را تصویب کرد که خواهان خروج نیروهای آمریکایی از عراق بود. اگرچه خروجی در کار نبود، ولی پیغام ارسال شد و پروژه‌ی خروج کلید خورد. البته ایران نیز در شلیک به هواپیمای اوکراینی اشتباه کرد، ولی این معضل به طور مسالمت‌آمیز در داخل و خارج ایران بر طرف شد. در نهایت هم ایران و هم ترامپ توانستند موقعیت خود را حفظ کنند عکس‌العمل روسیه عکس‌العمل روسیه در قبال ترور سلیمانی نشان داد که روسیه تنها در منافع خود با ایران متحد است. در واقع، در زمینه‌ی حضور در سوریه و مبارزه با داعش، ایران را به عنوان دوست و متحد قلمداد می‌کند، اما نسبت به قتل سلیمانی واکنش چندانی نشان نداد. پیش‌تر هم مسکو از نزدیک شدن بیش‌تر سلیمانی به اطلاعات و تجهیزات خود جلوگیری می‌کرد، اما پس از ترور او مشخص شد که روسیه تنها وقتی که پای منافعش در میان باشد به شرکا و متحدانش اعتنا می‌کند نویسنده‌ی مقاله‌ی اندیشکده‌ی مرکز مسکوی کارنگی می‌نویسد در بحران ژانویه‌ی ۲۰۲۰ پوتین تنها رهبری بود که به خاورمیانه سفر کرد، اما نه برای صلح میان ایران و آمریکا، بلکه برای تضمین صادرات گاز خود به اروپا از طریق ترکیه عازم این کشور شد. چند روز بعد نیز به فلسطین اشغالی سفر کرد و با نتانیاهو، نخست‌وزیر وقت اسرائیل، دیدار کرد. نتانیاهو نیز چند روز بعد، پس از مسافرت به آمریکا، به مسکو سفر کرد. دیگر دیدارهای پوتین در روزهای انتهایی ژانویه نیز مربوط به لیبی، ترکیه و کشورهای عربی بود. این رفت‌وآمدها نشان می‌دهد که سیاست روسیه در غرب آسیا بیش‌تر معطوف به شرق مدیترانه است تا ایران نتیجه‌گیری‌های اولیه دمیتری ترنین، مدیر ارشد سابق دفتر اندیشکده‌ی کارنگی در مسکو، معتقد است ژانویه‌ی ۲۰۲۰ ماه پرتلاطمی بود. آمریکا سردار سلیمانی را ترور کرد و ایران یکی از پایگاه‌های نظامی آمریکا در عراق را موشک‌باران کرد. این دو اقدام بی‌سابقه مستعد شکل‌گیری جنگی بزرگ بود، ولی هیچ‌یک از طرفین خواهان جنگ نبودند. با وجود آن‌که رابطه‌ی میان ایران و آمریکا قطع است، اما عراق و سوئیس به عنوان میانجی پیام طرفین را به یک‌دیگر واصل کردند اما نکته‌ی جالب در این تنش بین‌المللی انفعال تمام نهادها و کشورهای دیگر بود. شورای امنیت سازمان ملل قانع نشد که جلسه‌ی اضطراری برگزار کند و کشورهای دیگر هر یک به نوعی نسبت به جانبداری از ایران یا آمریکا طفره رفتند. روسیه که غالباً نسبت به اقدامات نظامی آمریکا واکنشی تند و سریع نشان می‌دهد، در این زمینه فروتنی کرد و دیگر کشورهای اروپایی تنها به ابراز نگرانی اکتفا کردند. در واقع نه متحدان و دوستان آمریکا و نه متحدان و دوستان ایران به یاری آن‌ها نیامدند. هر دو طرف در این ماجرا تنها ماندند. این امر به معنای آن است که جهان به سوی «ملی‌سازی سیاست خارجی» پیش می‌رود؛ یعنی هر کشوری تنها برای منافع خود اقدام می‌کند. در دنیای جدید، دوستی و اتحاد میان کشورها تا زمانی است که منافع خودشان در خطر نباشد. این دقیقاً بر خلاف جریانی است که در جنگ سرد ایجاد شد و کشورها تشکیل بلوک دادند در این میان، چین هنوز آمادگی عرضه‌ی اندام ندارد. اگرچه سلطه‌ی جغرااقتصادی (ژ
کانال شبکه عماریون
ئواکونومیک) چین بر جهان گسترده شده است، اما هنوز سلطه‌ی جغراسیاسی (ژئوپلتیک) این کشور به آن اندازه وسیع نیست. چین هنوز تجربه‌ی دیپلماتیک کافی برای حضور جهانی ندارد. از سوی دیگر، ایران تنها یکی از اهداف اقتصادی چین است، حال آن‌که چین منافع بیش‌تری در ارتباط با دشمنان ایران، مانند عربستان و کشورهای حاشیه‌ی خلیج فارس، دارد. لذا چین هنوز به بلوغ کافی برای مقابله‌ی تمام قد با آمریکا نرسیده است. اتحادیه‌ی اروپا نیز هنوز قدرت کافی برای عرضه‌ی اندام ندارد. به جز چند ادعای توخالی از سوی رئیس‌جمهور فرانسه، اتحادیه‌ی اروپا عملاً حرفی برای گفتن ندارد. در خصوص مسئله‌ی برجام نیز شاهد بودیم که آمریکا سال ۲۰۱۸ بدون آن‌که کشورهای اروپایی را لحاظ کند، یک‌جانبه از توافق هسته‌ای خارج شد و این توافق عملاً معنای خود را از دست داد. ایران نیز برخی از تعهدات خود را زیر پا گذاشت. اروپا نیز تحت فشار آمریکا تحریم‌های جدیدی علیه ایران صادر کرد. در واقع ضعف اروپا سبب شده است آن‌ها جایگاه میانجیگری خود را میان ایران و آمریکا از دست بدهند ترنین معتقد است تنش‌های اخیر میان ایران و آمریکا شکل چینش قدرت‌های جهان را تغییر داده است. در حال حاضر، کشورهای مختلف جهان هر یک به نوعی قدرت نظامی خود را افزایش داده‌اند و دیگر در جهانی یک یا دوقطبی زندگی نمی‌کنیم. قدرت‌های روبه‌رشد مانند ایران، چین، هند، روسیه، ترکیه و کشورهای اروپایی هر یک تنها برای منافع خود عمل می‌کنند و نسبت به جان اتباع خود بسیار حساس هستند. اگر در زمان جنگ سرد، خاورمیانه عرصه‌ی رقابت قدرت‌های جهان بود، امروز کشورهای این منطقه هر یک برای خود قدرتی دارند و در پی گسترش نفوذشان هستند. اکنون دیگر قدرت‌های جهان نمی‌توانند در خاورمیانه نقشه‌های بزرگ بکشند، بلکه خودشان نیز می‌دانند که تأثیرگذاری آن‌ها در بهترین حالت اجرای برخی نقشه‌های کوچک‌تر در زمینه‌های نظامی، اطلاعاتی، فناورانه و اقتصادی است. جنگ بزرگ تمام شده است، اما جنگ‌های کوچک همچنان ادامه دارد 🇮🇷 📌شبکه عماریون https://eitaa.com/joinchat/3835625684Cb092b114d2
17.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴🆕فیلم جدید اطلاعات سپاه از نحوه سازماندهی اغتشاش‌گران دشمن در حوادث اخیر تلاش کرد با سازماندهی برخی افراد و رسانه‌ های معاند برای ایجاد آشوب، کشور را با مشکلات جدی مواجه کنند که با هوشیاری مردم و تلاش مدافعان امنیت ناکام ماندند بعد از فوت مهسا امینی دشمنان تلاش کردند که با سازماندهی برخی افراد و رسانه‌ های معاند برای ایجاد آشوب، کشور را با مشکل مواجه کنند که با هوشیاری مردم و تلاش مدافعان امنیت در رسیدن به اهداف شوم خود ناکام ماندند. در این ویدئو از رصد، شناسایی و دستگیری لیدرهای اغتشاشات توسط پاسداران گمنام سازمان اطلاعات سپاه استان تهران آمده که نشان می‌دهد اغتشاش‌گران چگونه سازماندهی شده دست به آشوب می‌زدند 🇮🇷 📌شبکه عماریون https://eitaa.com/joinchat/3835625684Cb092b114d2
13.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴🆕تصاویری از باغ زیبای یک مسئول بلند پایه +فیلم در حقیقت اروپایی‌ها زمانی به این درک رسیدند که باید متمدنانه‌تر باشند و در کنار هم باغی درست کنند که از کشتن یکدیگر خسته شدند ▶️مسئول سیاست‌ خارجی اتحادیه اروپا اخیرا طی سخنرانی خود در بلژیک گفت: «اروپا یک باغ است اما اکثر سایر نقاط جهان یک جنگل و جنگل می‌تواند به باغ حمله کند». شاید بشود با این گفته بورل که قاره سبز را به یک باغ توصیف می‌کند کنار آمد اما چیزی که دقیقا مسؤول ارشد دیپلماسی اروپا نمی‌گوید این است که این باغ به چه بهایی به دست آمده است 🇮🇷 📌شبکه عماریون https://eitaa.com/joinchat/3835625684Cb092b114d2
کانال شبکه عماریون
🔴🆕رونمایی از پشت پرده بازی آمریکا رمزگشایی از یک اتفاق عجیب در قالب جنگ اوکراین +جزئیات "ولادیمیر زیلنسکی" رئیس جمهور اوکراین به تازگی و در موضع گیری در بحبوحه جنگ این کشور با روسیه، خواستار عضویت فوری و سریع کشورش در سازمان ناتو شده است. درخواستی که البته تاکنون بارها از سوی مقام های اوکراینی مطرح شده است با این حال، این درخواست بلافاصله با واکنش منفی اعضای ارشد تیم امنیت ملی و سیاست خارجی دولت آمریکا رو به رو شد. در این راستا، "جیک سالیوان" و "نِد پرایس" هر کدام به صورت جداگانه تاکید کردند که "هنوز زمان مناسبی جهت عضویت اوکراین در سازمان ناتو نیست". این در حالی است که دولت آمریکا از زمان شروع جنگ اوکراین سعی کرده خود را به مثابه اصلی ترین حامی کیِف معرفی کند. البته که در این رابطه آمریکایی ها اقدام به تخصیص کمک های مالی قابل توجه و همچنین ارسال ادوات نظامی به اوکراین نیز کرده و می کنند. با این همه، "تناقض" را بایستی بهترین واژه جهت توصیف سیاست رسمی واشینگتن در قبال اوکراین دانست که البته به نظر می رسد ریشه های این مساله را باید در سیاست خارجی ریاکارانه دولت آمریکا جستجو کرد. از این رو، به طور خاص می توان سه دلیل عمده و محوری را جهت توضیح علل مخالفت آمریکا با عضویت اوکراین در سازمان ناتو مطرح کرد. یک: آمریکا و بهره کشی از اوکراین به مثابه گوشت دمِ توپ یکی از ابتدایی ترین دلایلِ مخالفت های مکرر آمریکا با عضویت اوکراین در ناتو، تلاش های واشینگتن و به طور کلی محور قدرت های غربی، جهت دور ماندن از آتشِ درگیری های مستقیم با روسیه است. در واقع، جهان غرب با درک روسیه به مثابه یک رقیب و چالشگر جدی برای خود، سعی دارد نوعی نبرد نیابتی گسترده و فراگیر را علیه روسیه راهبری کند و تا جای ممکن از هزینه های مواجهه مستقیم با کرملین نیز خود را دور نگه دارد. از این رو، آمریکا و دیگر دولت های غربی، اوکراین را به مثابه گوشت دم توپ می بینند و سعی دارند از طریق این کشور، روسیه و به طور خاص رئیس جمهوری آن ولادیمیر پوتین را تا جای ممکن در راستای منافع خود تضعیف کنند. درست به همین دلیل است که اکنون شاهدیم اغلب تحلیلگران غربی به این نکته اشاره می کنند که بهترین سناریوی ممکن برای غرب در قالب جنگ اوکراین، فرسایشی شدنِ روند منازعات و درگیری ها است. موضوعی که از چشم انداز غرب، جدای از ضعیف کردن روسیه می تواند اهرم های فشار قابل توجهی را نیز در اختیار قدرت های غربی علیه کرملین قرار دهد. در این چهارچوب، قربانی شدن مردم اوکراین به هیچ عنوان جز دغدغه های اساسی دولت های غربی، برخلاف مواضع به ظاهر بشردوستانه آن ها نیست. دو: آمریکا و طمع کسب منافع اقتصادی از جنگ اوکراین بیش از هشت ماه است که جنگ اوکراین آغاز شده و در این دوره، شرکت های آمریکایی که به ویژه در حوزه تسلیحات فعال هستند و در قالب مجتمع های نظامی-صنعتی این کشور معنا پیدا می کنند، سودهای مالی قابل توجهی را از روند جنگ مذکور برای خود ایجاد کرده اند. در این راستا، شرکت های تسلیحاتی آمریکایی که از قدرت لابی‌گری زیادی نیز در آمریکا و در قالب نهادهای اصلی حکمروایی این کشور نظیر وزارت دفاع آمریکا(پنتاگون) و یا کاخ سفید برخوردارند، عملا عمده دریافت کنندگان کمک های مالی هستند که دولت آمریکا از تخصیص آن ها به دولت و ملت اوکراین خبر می دهد. مساله ای که در ظاهر ماهیتی تبلیغاتی برای دولت آمریکا دارد اما عملا به دلیل نیاز شدید دولت اوکراین به تسلیحات، موجب می شود تا اوکراینی ها پول هایی را که از آمریکا می گیرند، صرف خرید سلاح از شرکت های تسلیحاتی آمریکایی کنند. موضوعی که از دو منظر برای آمریکا حائز اهمیت است. اولا این رویه موجب می شود که شرکت های تسلیحاتی و مجتمع های نظامی-صنعتی آمریکایی سودهای کلانی را به جیب بزنند. سودهایی که بعضا رد پای مقام های ارشد سیاسی و امنیتی و اطلاعاتی آمریکایی نیز در قالب آن ها دیده می‌شود و آن ها هم از آن ها برخوردار می شوند. و در عین حال، آمریکا با اعطای منابع مالی که به دولت اوکراین تخصیص می دهد که در ظاهر از آن ها با عنوان کمک مالی یاد می شود اما نوعی قرض دادن به این کشور هستند، عملا اوکراین را تا حد زیادی به خود بدهکار می کند که این مساله موجب می شود تا در آینده، آمریکا در نزدیکی مرزهای روسیه، یک دولتِ گوش به فرمان را در کنترل داشته باشد و همچنان به ماجراجویی های خود علیه مسکو ادامه دهد. در این چهارچوب، اگر آمریکا بخواهد با عضویت اوکراین در ناتو موافقت کند، این مساله تا حد زیادی منافع کلان واشینگتن و شرکت های تسلیحاتی آمریکایی را در قالب جنگ اوکراین قطع خواهد کرد و زیان های گسترده ای را برای آن ها به همراه خواهد داشت. سه: واشینگتن و استفاده تبلیغاتی از جنگ اوکراین در نهایت باید گفت یکی دیگر از محرک های اصلی و بنیادین دولت آمریکا از فرسایشی کردن و تطویل جنگ اوکراین
کانال شبکه عماریون
و مخالفت با عضویت این کشور در سازمان ناتو، تداوم بخشی به بازی های تبلیغاتی و رسانه ای خود علیه روسیه و مخدوش سازی چهره این کشور در میان افکار عمومی جهانی است. در واقع، هر چه این جنگ بیشتر به طول انجامد، آمریکایی ها نیز فرصت های گسترده تری را جهت برسازی تصویری منفی از روسیه جلوی چشم افکار عمومی جهان خواهند داشت. مساله ای که به طور خاص با توجه به موقعیت خاص کشورهایی نظیر روسیه و چین که خود را در مقام قدرت‌های چالشگر نظامِ بین الملل غرب محور معرفی می کنند و تاکید دارند که بایستی نظم موجود بین المللی با نظمی جدید جایگزین شود، از اهمیت قابل توجهی برخوردار می شود. در این چهارچوب، جبهه غرب به طور خاص سعی دارد تا جای ممکن تصویر بین المللی روسیه و ایده آن مبنی بر ضرورت تغییر نظم و نظام بین المللِ غرب محور را زیر سوال ببرد 🇮🇷 📌شبکه عماریون https://eitaa.com/joinchat/3835625684Cb092b114d2