🌴یاد #حاج_همت به خیر؛
خانومش یه بار لابلای سررسیدش، نامه های بسیجی ها رو دیده بود. یکی از اونا نوشته بود؛
من سر پل صراط جلوی تورا می گیرم. سه ماهه به عشق روی تو در جبهه منتظرم که فرمانده م رو ببینم.
حاجی گفت؛ تو فکر نکن من آدم خوبی هستم که بسیجیها برام نامه نوشتند. من باید با محبت اینها عذاب پس بدم.
#مگه_من_کیام که اینها برای من نامه مینویسند؟!
#صلوات
کتاب #بانوی_ماه1
@shabhayeshahid
🌴یاد شهید مدافع حرم #حمید_سیاهکالی_مرادی بخیر؛
به خانومش توی کارهای خونه خیلی کمک می کرد و وقتی خانومش می گفته خسته نباشید ازش میخواسته بگه ان شاء الله #شهید_بشی
تو وصیتش نوشته بود؛
...اما من می نویسم تا هر آن کس که می خواند یا می شنود بداند شرمنده ام از اینکه یک جان بیشتر ندارم تا درراه ولی عصر (عج) و نایب برحقش امام خامنه ای (مدظله العالی) فدا کنم.
#صلوات
کتاب #یادت_باشد
@shabhayeshahid
🌴یاد شهید #علی_چیت_سازیان به خیر؛
آلبومشو نگاه می کرد. آه می کشید و اشک می ریخت می گفت فرشته اینا همه عاشق اباعبدالله (ع) بودند به خاطر آقا خیلی عرق ریختند، خیلی زخمی شدند، خیلی بی خوابی کشیدن، خیلی تشنگی و گرسنگی کشیدن، خیلی زیر آفتاب سوختن، اما یه بار نگفتن خسته شدیم، به اینا نگاه می کنم تا یادم نره الان زمان آرزو و حرف نیست وقت عمل کردنه.
#صلوات
از کتاب #گلستان_یازدهم
@shabhayeshahid
🌴یاد شهید #علیرضا_شهبازی بخیر؛
از روز اولی که وارد تفحص شد هر کاری می تونست انجام می داد و فقط فکر شهید پیدا کردن نبود.
سحر مناجات پخش می کرد و بعدش آبجوش می زاشت.
به قول معروف #کار_راهانداز بود؛ تدارکات، اطلاعات، شناسایی، ثبت نقشه، نگهبانی
ایام نوروز با روی خوش مدام از کاروانها پذیرایی می کرد . می گفتن رضا یه استراحتی بکن. می گفت وقت خوابیدن زیاده...
#صلوات
از کتاب #معبرتنگ
@shabhayeshahid
🌴 یاد شهید مدافع حرم #مهدی_طهماسبی بخیر؛
شاگردانش می گفتند استاد بهمون می گفت کتاب و دفترها روجمع کنید و این چند توصیه رو گوش کنید:
1 نمازاول وقت
2 احترام به والدین
3 گریه برای اهل بیت مخصوصاامام حسین علیه السلام
4 پهلوان باشیم
و استاد خودش مرام پهلوانی را با پیکر سوخته اش در این راه به اثبات رسوند
#شادی_روحش_صلوات
@shabhayeshahid
🌴 یاد شهید #حسن_تهرانی_مقدم بخیر؛
رفته بود برای بازدید از موشک فوق پیشرفته روسی. به کارشناس موشکی شون گفت فناوری این موشک را به ما یاد بدین اونا خندیدن گفتن امکان نداره
حسن خیلی جدی گفت ولی ما #خودمون_اینو_میسازیم اونا دوباره خندیدند.
با تلاش بسیار وقتی از ساختش ناامید شدند حسن راهی مشهد شد
روز سوم که در حرم ماند حلقه مفقوده به ذهنش رسید.
برگشت و بهتر از آن را ساختن.
@shabhayeshahid
🌴 یاد شهید #سیدعلی_موسوی بخیر؛
روز عروسیش گفت ماشین را گل نزنید تا خودنمایی نشه.
اصرار هم نکنید در جمع خانوما بیام.
مجلس عروسیش ساده بود و پر از عطر صلوات و مولودی و بگو و بخند.
داماد هم تا رسید در مجلس، کتش را در آورد . تو این وادی ها غرق نمی شد.
در خواستگاری هم گفته بود من نه نماز جمعه و جماعتم را ترک میکنم، نه هیئت و دعا رو. #فقط_برای_انجام_وظیفه ازدواج می کنم.
@shabhayeshahid
🌴 یاد فرمانده تفحص #شهید_مجید_پازوکی بخیر؛
در تفحص می گفت مثل زمان جنگ هر روز را با یک #رمز شروع می کنیم مثلاً یا قاسم ابن الحسن،یا امام حسن مجتبی علیه السلام.
تاکید داشت قبل از کار #وضو داشته باشیم و به ائمه توسل کنیم تا مدد کنند شهدا زودتر پیدا شوند... مجید خیلی اهل هیئت بود و بسیار شوخ طبع بود ولی توی کار با هیچکس شوخی نداشت و خیلی جدی بود
مجید ۱۷ مهر ۸۰ شهید شد
@shabhayeshahid
🌴یاد شهید #محمدحسین_حدادیان بخیر؛
خیلی دلش می خواست مثل شهید حججی شهید بشه. روز آخر مادرش بهش می گه نرو وسط درگیری.
مثل همیشه دستشو رو سینه می زاره ولی مثل همیشه نمی گه #چشم .
روزی که حضرت آقا رفتند منزل این شهید ۲۲ ساله و عکسش را نگاه کردند گفتند این شهید سراسر نور است و لباس خادمی هیئتش را بوسیدند و بر پیشانی گذاشتند.
چه زود به حججی پیوست.
@shabhayeshahid
🌴 یاد شهید مدافع حرم #عبدالله_باقری ( بادیگاردی از سپاه انصار المهدی ) بخیر؛
تو یکی از جلسات در سوریه گفت: "ما مدافع حرم نیستیم بلکه ما به خانم حضرت زینب سلام الله علیها #پناه_آوردیم و این ما هستیم که پناهنده و فدایی ایشان شده ایم".
بعد از عملیات ها با یادآوری صحبت حضرت آقا که "اسرائیل 25 سال آینده را نخواهد دید" خستگی رو از تن و جان بچه ها بیرون می کرد.
#شادی_روحش_صلوات
@shabhayeshahid
🌴 یاد شهیدان رضا و حسن و علی #مظفر بخیر ؛
مادرشون می گن سال 55 رفتیم کربلا. کنار ضریح امام حسین (ع) نشستم و یک دل سیر گریه کردم. اونجا به امام حسین(ع) گفتم، ما که از زنان بنی اسد کمتر نیستیم! کربلا نبودیم تا یاریت کنیم اما حالا جوانان رشیدی دارم که دلم میخواد برایت قربانی کنم.
وقتی خبر شهادت سه فرزندم را یکجا دادند، عهدم یادم اومد و سجده شکر به جا آوردم که قربانیهایم قبول شد.
@shabhayeshahid