ོ شَبیهِ اَبر...
تولدت مبارک خونِ در رگهایِ زندگیِ من... ♥️ @shabih_abr
١٠٠ صلوات ( کَرَمتون بیشترم بود یاعلی :)
هدیه به روح مطهر شهید...
باشد که تبسمی بنشاند به لبانش
تحفه ای از طرف خاک به افلاک... 🌱✨
از آنهمه منطق و سخنان انگیزش زای حضرت #سیدالساجدین، دیگر عقل و احساس #مردمشام به نقطه ی اوج رسیده بود
و اشتعال و انفجار احساسات آنها
ترس عجیبی به جان یزید انداخته بود
______
آتشین خطبه در شام، مرتضی آقاتهرانی
@shabih_abr
تو گرم سخن گفتن و از جام نگاهت
من مست چنانم که شنفتن نتوانم... ♥️
#حَبیبی
@shabih_abr
ོ شَبیهِ اَبر...
گاهی به بهزیستی سر میزد و کمک مالی میکرد وقتی پول نداشت نصف روز میرفت با بچه ها بازی میکرد _ قصه د
البته زیاد هیات دونفری داشتیم
برای هم سخنرانی میکردیم
و چاشنی اش چند خط روضه هم میخواندیم
بعد چای، نسکافه، یا بستنی میخوردیم
میگفت: این خوردنیا الان مال هیاته...!!
هر وقت جای میریختم و میآوردم میگفت :
بیا دو سه خط روضه بخونیم تا چای روضه خورده باشیم...!!
______
قصه دلبری روایتِ زندگیِ #شهیدمحمدحسینمحمدخانی
@shabih_abr
ོ شَبیهِ اَبر...
[ ای #حُسِیــــْــــنْ ای شوقِ بی پایانِ من ]... 🕊 @shabih_abr
[ مَن گِریه کُنِ بَرادَرِ آبآوَرتَم #حُسِیــــْــــنْ]
دل هایتان را از دنیا بیرون کنید
قبل از آن که بدن هایتان را از آن بیرون کنند
#ابوترابعلیعلیہالسلام
خطبه ٢٠٣ نهج البلاغه
مدرسه که میرفتیم
هربار دفتر مشقمون و جا میذاشتیم معلممون میگفت
" مواظب باش خودت و جا نذاری!!"
و ما میخندیدیم و فکر میکردیم نمیشه خودمون و جا بزاریم
بزرگ که شدیم، بارها و بارها یه قسمت از خودمون رو جا گذاشتیم...
توی یه کافه
توی یه خیابون
توی یه خاطره
توی یه...
♥️✨ @shabih_abr
ོ شَبیهِ اَبر...
آموختهایمْ از تو وفاداری را
خون تو نوشت معنی یاری را
ای کآش که آب کربلآ میآموخت
آن روز ز چشمتْ آبرو داری را
#مجنونالقمر 🌊♥️
من و تو دوستای خوبی برای هم میشدیم
ولی تو...
گوشه ی صفحه های کتاب و تا میزدی 🙂😂
@shabih_abr