فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نقاشی دیواری این فرد معلول با استعداد رو ببینید
🌛🌒👇
@shabsobh
@time_khande
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
Forever Your existence
will stay the bedt event
برای همیشه وجود تو بهترین اتفاق خواهد بود💞💖
تقدیم به بهترینم🌸💓
🌛🌒👇
@shabsobh
@time_khande
Garsha Rezaei - Mahi.mp3
8.82M
💞
🌛🌒👇
@shabsobh
@time_khande
#ازدواج
💞یک تمرین مناسب برای امادگی پیش از ازدواج
در مراحل آشنایی برای ازدواج تمام خواسته های خود را طبقه بندی کنید و بر اساس اولویت آنها را با همسر آینده تان در میان بگذارید.
🌼در این میان خواسته های اولویت بندی شده شما چند ستون را تشکیل می دهند.
🌸ستون اول : تمام ویژگی هایی که حتما همسرآینده تان "باید" دارا باشد.
🌸ستون دوم : تمام ویژگی هایی که "نباید" همسرآینده تان داشته باشد.
🌸ستون سوم :ویژگی هایی که ترجیح می دهید وجود داشته باشد.
🍒 نهایتا رابطه ای را برای شناخت و ارزیابی فرد مورد نظر شروع می کنید و پس از مدتی که با او در تعامل بودید متوجه خواهید شد که ستون انتظارات شما تا کجا تکمیل شده است؟
🌛🌒👇
@shabsobh
@time_khande
زیبایی خونه تکونی روستا😍
🌛🌒👇
@shabsobh
@time_khande
6.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شکوفه های بارون خورده ی درختِ گوجه سبز ☺️
🌛🌒👇
@shabsobh
@time_khande
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی خدا به درختت برکت میده...
🌛🌒👇
@shabsobh
@time_khande
📚 #داستانی_از_مثنوی_معنوی
👈 کر و عیادت مریض
🌴مرد کری بود که میخواست به عیادت همسایه مریضش برود. با خود گفت: من کر هستم. چگونه حرف بیمار را بشنوم و با او سخن بگویم؟ او مریض است و صدایش ضعیف هم هست. وقتی ببینم لبهایش تکان میخورد. میفهمم که مثل خود من احوالپرسی میکند. کر در ذهن خود, یک گفتگو آماده کرد. اینگونه:
🌴من میگویم: حالت چطور است؟ او خواهد گفت (مثلاً): خوبم شکر خدا بهترم. من میگویم: خدا را شکر چه خوردهای؟ او خواهد گفت (مثلاً): شوربا، یا سوپ یا دارو. من میگویم: نوش جان باشد. پزشک تو کیست؟ او خواهد گفت: فلان حکیم. من میگویم: قدم او مبارک است. همه بیماران را درمان میکند. ما او را میشناسیم. طبیب توانایی است.
🌴کر پس از اینکه این پرسش و پاسخ را در ذهن خود آماده کرد. به عیادت همسایه رفت و کنار بستر مریض نشست. پرسید: حالت چطور است؟ بیمار گفت: از درد دارم میمیرم.کر گفت: خدا را شکر. مریض بسیار بدحال شد. گفت این مرد دشمن من است.
🌴کر گفت: چه میخوری؟ بیمار گفت: زهر کشنده، کر گفت: نوش جان باد. بیمار عصبانی شد.
🌴کر پرسید پزشکت کیست. بیمار گفت: عزراییل. کر گفت: قدم او مبارک است.
حال بیمار خراب شد.
🌴کر از خانه همسایه بیرون آمد و خوشحال بود که عیادت خوبی از مریض به عمل آورده است. بیمار ناله میکرد که این همسایه دشمن جان من است و دوستی آنها پایان یافت.
👌بسیاری از مردم میپندارند خدا را ستایش میکنند, اما در واقع گناه میکنند. گمان میکنند راه درست میروند. اما مثل این کر راه خلاف میروند.
🌛🌒👇
@shabsobh
@time_khande
لطفا پنیرش زیاد باشه - @mer30tv.mp3
3.86M
#قصه_کودکانه
یک قصه جذاب و آموزنده
برای کودکان دلبند شما👧👶
🌛🌒👇
@shabsobh
@time_khande