eitaa logo
کلبه ی شعر
2.3هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
3.6هزار ویدیو
31 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
دلتنگم و نیست جز تو درمان ، الغوث من دشـتم و تو همیشـه باران ،الغوث عجل لولیک الفرج چشـمه ی نور شب خیمه زده به قصد ایمان، الغوث 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
6.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب چو در بستم و مست از مِیِ نابش کردم ماه اگر حلقه به در کوفت جوابش کردم دیدی آن تُرکِ خَتا دشمن جان بود مرا گرچه عمری به خطا دوست خطابش کردم 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
خانم ط_حسینی 🎬 چنددقیقه از رفتن لیلا میگذشت که صدای ابوعمر راشنیدم که ازقدوبالای لیلا تعریف میکرد واورا باعناوینی میخواند که ازشنیدنش چندشم میشد...خدایا چه کنم؟؟نمیدانستم این پیرمردهرزه اینقدرحیوان صفت است که تا زن وبچه هایش در راپشت سرشان بستند او برای التیام هوسهایش دست به کارشود,انگار لحظه شماری میکرد تا خانواده اش بروند وانوقت به هدف پلیدش برسدواین صدای لیلا بود اری صدای التماس وخواهشش بلند شد:نه نه عمو ,جان بچه هایت عمو به من دست نزن.... ابوعمر:لیلای زیبا....توکنیز منی دخترک...من عموی تونیستم....تو باید تسلیم من شوی..وظیفه ات این است. دوباره اشکهایم جاری شد اخربه چه گناهی؟؟به خدا لیلا کشش اینهمه بلا راندارد...خدااااا وکم کم صدای التماسهای لیلا, تبدیل به فریادهای دلخراش شد و فریاد ابوعمروناسزا گفتن های این حیوان پست وخبیث کل خانه راگرفته بود. نمیدانستم چه کنم؟درقفل بود ,باید کاری میکردم...خدایا چه کنم؟؟دست پاچه بودم,فکرم کارنمیکرد... دوباره صدای گریه...و صدای مشت ولگد ابوعمر که حتما بربدن نحیف ورنجورلیلا فرود میامد واینبار لیلا مرا صدا میزد وکمک میخواست...سلماااا.....سلماااا.. خدایا چه کنم؟؟ آهان ,یافتم....باید ازاول همین کار رامیکردم. باسرعت خودم را به حیاط رساندم. پایم به جاکفشی جلوی در گرفت وبا سربه زمین خوردم. اه چه وقت زمین خوردن بود,دست به دیوار گرفتم بی توجه به درد پایم ,بلندشدم,وای من چرا زودتر به فکرم نرسید...لعنت به من.....اگر ابوعمر اسیبی به لیلایم بزند.... ...🌷 ‎‌‌‎‌‎‌‌ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
7.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هرگاه خدا را خواندم پاسخم گفت به سویش رفتم آغوش گشود به او تکیه کردم نجاتم داد خدایا چقدر با تو بودن زیباست امشب خدا را برایتان آرزو میکنم🙏 🌓🌓🌓🌓 شبتون‌ پراز آرامش‌ 🌓🌓🌓🌓 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلامی به گرمای مرداد ماه بر آن صبح سیمای تابنده ات الهی چنان شاد باشی ز دل که تا شب بماند به لب، خنده ات دلتون شاد، لبتون خندون 🌞🌞🌞🌞🌞 سلام‌صبحتون پراز خیر وخوبی 🌞🌞🌞🌞🌞 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
صبح آمد و آفتاب سر زد از راه دستان ِبلــندِ تیرگی شد کوتــاه برخیز، به آب و روشنی دست بده خورشید، دوباره همنشین شد با ماه 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
عکسی که شبی کرد دچارش به حرم در دست، نگاه بی قرارش به حرم دل راهی و کوله و گذرنامه ردیف پایی که نیفتاد گذارش به حرم... 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
8.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆. 🌟این کار جدید خودش را به رهبر معظم انقلاب تقدیم کرد🌺 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
مهر تو دارد می‌کشد در دل شراره باید بگیرم از تو ای ماهم کناره دیشب تو را از خاطراتم پاک کردم امشب درون خانه می‌چرخی دوباره آخر چگونه دور باشم از خیالت؟ هر چیز یک جوری به تو دارد اشاره مثل خودم اشعار من هم ساده هستند بی هیچ آرایه... بدون استعاره ای‌کاش اسمت هم به گوش من نمی‌خورد دیگر ندارم از خیالت راه چاره تا خواب را مهمان کنم در چشم‌هایم توی خیالم می‌شمارم هی ستاره دیگر نرفتی از دلم دیگر نرفتی ای‌کاش قلبم را نمی‌دادم اجاره! با سوزن مهرت نمی‌دوزی عزیزم؟ دل را که با چاقوی قهرت گشته پاره دیگر‌ برای‌ من‌ نگو‌ از هُرم‌ مرداد وقتی‌ که‌ مهرت‌ می‌کشد در من شراره 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
میان قلبم نشستی ... همچو آفتاب طلوع کردی از چشمهایم .. تمام عالم تورا از نگاهم میبینند ... تو همان صبح منی ؛ که به بودنت دُچارم ..... مهتا_منتظر 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky