eitaa logo
کلبه ی شعر
2.3هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
3.5هزار ویدیو
29 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
از  من  طعم  گس  دلتنگی  را بگیر مرا گوش  کن  ! مرا  از  گوشواره هایت عبورم  ده بگذار طعم  فقر را  چشیده  بیایم و یک  دل  سیر تماشا تماشا تماشایت  کنم یک  دل  سیر 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
دلبر ابرو کمانم، زودتر برگرد که چایی ام یخ کرد از چشم انتظاری شما 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
گیج می زند شعرهایم در واپسینِ دقایق دلتنگی و من خودم را آماده می کنم تا از سرشب تا صبح منتظر طلوع چشمهایت باشم در بامدادی که هنوز دل به مهرت دارم و دل به مهرم داری 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
هزار تزویر  کردم که در  خفا  دوستت  بدارم غافل  از  اینکه رسوای  عالمم ... 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
کلبه ام  برفی ست و عمری  دارد  به  درازای سن  من با شوق  پرواز در ابر با  ذوق  دویدن  در مه با  میل  نوشیدن  چایی  در عصر با خواهش  رقصیدن  در آفتاب با  شور  بغلی تغزل بوسه ای  سخت آغوشی  نرم و گُر گرفتنی  با  عطر  نسیم لبخندی  سرشار  از  گرما چشمکی  از شهریور نقشی  خاطره  انگیر از  مهر آرامشی  آبانگاهی سو سوی نگاهی آذرانه و شعری  سپید که  در من  شعله  می کشد آرام  آرام درد  را ... 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
ببین چگونه مرا بردی به سفری خیالی از روایت آشنای دستهایت وقتی آب پاشی کرده بودی حیاط خانه را و سو سو می زد گل های رُز قرمز به تاراج می بری دلم را پشت نفس نفس زدن های آهسته قدم هایت و من چقدر بی رحمم که فقط تو را نگاه می کنم از پشت این قاب روشن با لبخندی ملیح که به اسارت برده آرامش لحظه هایت را هنوز نت نفس گیر تلخند درخت  آلوچه را حس می کنم وقتی حس آمیزشی عمیق بین دوست داشتن هایمان گره می خورد به راستی این چه تقلایی ست که در من شورشی دوباره برپا می کند بانو جان؛ صدای ضربان  قلب مرا می شنوی... 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
لبخند بزن کوچه ما شعر شد از بس احساس تو در جان وتن کوچه نشسته 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
شبیه سیبی از درخت جدا افتاده ام دلسوخته چون جعبه های میوه پشت وانت و گونه هایم سرخ است از گریه 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
تو  خلاصه ی زمستانی سرد و دوست  داشتنی پر  بارش، برفی  برای  چشمهایت  اسفند  دود باید  کرد مهم فصل  آمدنت  بود که مهربانی را  رقم  زد و فصل  کوچ  پرستوها را که حالا  بهار  را مژده  می دهد 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
همقطار منی در ایستگاهی متروکه مشترکا پیاده می شویم و با هم در مسیرها تنهایی پیش می رویم غافل از اینکه ما دو نفریم دونفر ِ تنها 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
صبورم بسان عودی که در آتش دود می شود حیرانم شبیه پرنده ای در قفس غمگنانم شبیه مادر فرزند مرده دلگیرم از دست خودم از دست روزهای تنهایی و در تکرارم هر روز همینگونه دلگیر، غمگنان، حیران، صبور... 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
گل های شمعدانی گل های شمعدانی و رازهای میان ما که هرشب در کور سوی چراغ شعر زمزمه می کردیم و از عاشقانه ها گپ می زدیم و تا صبح ستاره ها را در آغوش سحر می شمردیم چقدر وقت تنگ بود و زمان گذرا و حالا چقدر زود دیر شد لعنت به این فراق لعنت به جدایی لعنت به روزگار 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky