« یلدا » به این یلدا وُ یلداهای دیگر اعتباری نیست که پیشِ رو افق ، در امتدادِ انتظاری نیست نفس ، افتاده از پا در میانِ راهِ نارفته هدر رفته ، هدر رفته ، برایم راه کاری نیست دقایق را سپردم دستِ دستانی که می دانم به روی سینه ی فردا مدالِ افتخاری نیست نشد همراهِ من خویشم ، در این احوالِ درویشم که در پیمایشِ هر دورِ باطل اختیاری نیست نقاب از چهره بردارد ، زمان میلِ خطر دارد در این صورت به هر صورت ، مجالِ استتاری نیست زمستان پشتِ پاییز آبِ پاکی ریخت برگردد بهاری در پِیِ اثباتِ فصلِ اقتداری نیست تفأل می زنم امشب مگر که حضرتِ حافظ بفرماید که حق فرموده وقتِ بدبیاری نیست #آسیه_مرادپور (خاتون) 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

بی تو هر روز ما شده چون شب همه شب های ماست یلدایی تو نباشی چه۰گونه این شعرم بدرخشد بدون زیبایی روی این شانه های دل تنگی باز هم مانده بار دوری تان بازبان غزل وگلواژه کی توان گفت اژ صبوری‌تان قلب دنیا اگر چه از سنگ است ولی چشمان ما براهت هست ما بدنیای عهد دل بستیم ندبه خوانیم و جمعه هایت هست همه شب های ما یلدایی است بی نگاه و امید روز وصال دوری ما زتو چه طولانی است تو هنوزم‌کنار ما به خیال ظلمت دوری تو شب کرده روزگار تمام هستی را زود تر ماه من رخت بنمای تا بسر آید این شب یلدا #صدیقه_شاداب_نیک 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

گلایه‌ی حافظ دوباره یلدا شب اول دی داغه بساطِ یاد و فالِ تو هی میان سراغت تو همه خونه‌ها تا بگیرن یه فال با شعرات اونا میگن سلام کتابِ توی طاقچه بیا تو جمعِ گلای تو باغچه میگن‌ بیا که شبِ یلدا شده دوباره موقع تقاضا شده دوباره مرد و زن میان سراغت تازه میشه ولی دوباره داغت یهو زبون وا می‌کنی رو کُرسی از اونا یه چند تا سوال می‌پرسی میگی خجالت ندارید از این کار؟ هیچ ندارید از این مرام‌تون عار؟ سالی یه بار میایید سراغ بنده تازه اونم با شوخی و با خنده سالی یه دفعه می‌گیرید فالمو اینجوری دارید می‌گیرید حالمو میایید سراغم که بگم حال‌تون؟ بگم چه‌جوره حال امسال‌تون؟ بگم که وضع‌تون چه‌جوری میشه؟ بگم کی دشمنه کی قوم و خویشه؟ بگم که کی می‌رسه به عشق جونش؟ کی می‌رسه به یارِ مهربونش؟ بگم که کِی تموم میشه گرونی؟ نرخ دلارو هم میخوای بدونی؟ می‌خوای بیایی یه غزل بخونی تا قیمت همسترو بدونی؟ زشته بابا برای فارسی زبون که با مفاخر باشه نامهربون زشته که من تو طاقچه باشم یه سال بعد بیاریم پایین برایِ یه فال باید که هر شب یه غزل بخونی بیشتر از این قدرِ منو بدونی بیا با من باش که می‌مونم برات میشم تو راهِ زندگی رهنمات رفیق باشید با شعر و دیوان من گل بچینید از این گلستان من گل بچینید همش ز باغِ حافظ بیشتر از این بیایید سراغِ حافظ راستی بگم که یلداتون مبارک حس قشنگ‌ و زیباتون مبارک #یلدا #فال_حافظ #احمد_رفیعی_وردنجانی 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

سلام به همه ی عزیزان و یلداتون مبارک 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 چشم تو کار همان لب می کند آنکه می بیند تو را تب می کند تب نگو عاشق مریض دائم است لحظه لحظه شخص دکتر لازم است عاشقت آنکس که شد از دست رفت هوشیار آمد به دنیا مست رفت دور تو گشتم چه بیدار و چه خواب من زمین هستم تو هستی آفتاب دل بدون تو فقط مشتی گل است بی تو سر کردن عزیزم مشکل است چشم من مهمان لبخند تو شد قلب من خواهان پیوند تو شد روز و شب چشم و دلم دنبال توست عشق من من هر چه دارم مال توست من چه دارم جز دو چشم اشک بار سینه ئی چون دشت لاله داغدار من چه دارم غیر اشک و غیر آه کوله باری از گناه و اشتباه آنچه من دارم خریداری نداشت سوز سینه هیچ بازاری نداشت من شنیدم دل شکسته می خری آنکه را دل بر تو بسته می خری آرزویم را بر آور خوب من تا ابد پیشم بمان محبوب من #علیرضا_مرادی 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

#رمان‌_لقمه‌ی‌حلال‌ #قسمت‌‌‌‌هفتم‌ 🌷 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

#لقمه_حلال #قسمت‌هفتم درهمین زمان ,زن ودختر داریوش خان که بعداز تمام شدن جنگ احساس امنیت میکنند ,خبربازگشت قریب الوقوعشون را به اقا احمد میدهند. اقا احمد که درمقابل انها احساس مسوولیت میکند ترتیبی میدهد که از درامد خودشون یک خانه ی جم وجور زیبا برایشان فراهم بشود . بالاخره مادرم ژیلا ومادر بزرگم از فرنگ قدم رنجه میفرمایند,ژیلا خانم که در سن جوانیست وسرشار از نیرو ونشاط واز طرفی بس که تعریف احمد اقا را از زبان پدرمرحوم ومادرش شنیده ,مشتاق دیدار اقای نادریست،چندروز بعداز برگشتشان از فرنگ به عنوان سرکشی از ملک ودارایی پدری به کارخانه سرکی میزند . پدرم ازاین سرکشی ناگهانی,غافلگیر میشود اما خیلی محجوبانه تمام قسمت های کارخانه را به ژیلا خانم نشان میدهد،ژیلا درعوض اینکه حواسش به کارخانه وحرفهای اقای نادری باشد ،به حرکات وخود احمداقای نادریست ویک دل که نه....صد دل عاشق احمد اقا میشود. ازانجا که ژیلا خیلی سال بوده از کشور خودش دوربوده ودوست ورفیقی نداشته,حرف دلش را به مادرش که دوست خودش میدونسته میزند وپرده از.عشق اتشینش به احمد اقا برمیدارد. مادر ژیلا خانم که همون ملیحه جان خودمون است,درسته که نظر خوبی راجب احمدنادری دارد وبه صداقت وپاکدامنی این پسر اعتماد دارد,اما سالها بوده که یک جوان فرنگ رفته که پسریکی از دوستای,خارج نشینش بوده رابرای ژیلا درنظرداشته والبته این انتخاب اتفاقی نبوده بلکه پیشنهاد خانواده پسره بوده اما ملیحه جان هنوز این پیشنهاد رابه ژیلا نداده بود وقصد داشت درفرصت مناسب به دخترش بگوید والان که میبینه دخترش مجنون یک جوان انقلابی که هرچه دارد وندارد از اقای ادهمی است ,شده.احساس خطرمیکند ودنبال نقشه ایست تا این عشق را ازسر دخترش بیاندازد وخواستگاری را که خودش پسندیده,داماش شود. ازان طرف هم بی بی معصومه دربه دربه دنبال دختری محجبه وسربه زیر وخانواده دار برای احمداقاست که...... #ادامه‌دارد....🌷 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

زمین آبستنِ بغضی نهان بود شبی شب‌تر ز شب‌های جهان بود شبی که بود یلدایی به قدرِ هزار و یک شب آن شب ورزقان بود #آمنه‌_آل‌‌اسحاق #یلدا #رئیسی_عزیز 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

هر چند که از رسوم جالب باشد دورهمیِ خوب و مناسب باشد شیرینیِ تلخی است به کامم یلدا وقتی پسر فاطمه غائب باشد #نوروز_رمضانی 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

#یلدای_مهدوی #جبهه_مقاومت والفجر که نوبت ظفر خواهد شد از شام و عراق، جلوه‌گر خواهد شد با معجزهٔ خون شهیدان، آخر یلدای مقاومت، سحر خواهد شد #مرتضی_درزی 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky