وقتی تهِ آن کوچهی بن بست رسیدم
معشوقهی خود را که در آغوش کشیدم
یک لحظه زمین از نفس افتاد و نچرخید
من او شدم انگار که از خویش رهیدم
بوسیدم و بوسید مرا با لب گرمش
جای رژ او ماند بر این ریش سپیدم
#علی_جعفری
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
از سرم هیچ نیفتاده هوایت ...چه کنم
ننشسته است کسی بر سر جایت...چه کنم
به جنونی که ز عشق تو دچارم بانو
کرده در روح و تنم زود سرایت...چه کنم
کوه را کندم و فرهاد تنش لرزیده
این هم از کوه... بگو باز برایت چه کنم؟
کمی انگار نگاهت به دلم سرد شده
من ولی عاشقم وغیرِ شکایت چه کنم
بردهای دل ز من و جز تو کسی نیست در آن
تا بمانم ز سر عشق به پایت چه کنم؟
قصهی عشق قشنگ است در آن شاه تویی
منِ در این قصه شدم باز گدایت..چه کنم
#علی_جعفری
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
رفتی... گرفته پشتِ تو باران چشمانم
بی من خوشی،گفتن ندارد،خوب می دانم
رفتی چنین راحت مرا از یاد خود بردی
از آن زمان که رفتهای یکریز گریانم
با چشم های ملتمس... گفتم بمان پیشم
از من گرفتی دیده و گفتی نمیمانم
رفتی.. تمام لحظه هایم سخت بارانیست
طوفان گرفته در دلم... موجی پریشانم
من بی تو معنایی ندارم...یک شبی شاید
در حسرت عشقت وجودم را بسوزانم
#علی_جعفری
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
رفتی و غزل بدون تو جان نگرفت
هر شعر که گفتم سر و سامان نگرفت
آن روز که قصههایمان خاطره شد
این خانه دگر بوی ز مهمان نگرفت
در کوچهی دل شبی تو را گم کردم
آن شب بخدا که هیچ پایان نگرفت
باریدم و لیک از آسمانهای حسود
تا سال گذشته نیز باران نگرفت
رفتی و شبیه یوسف رفته به مصر
آن کس که دگر سراغِ کنعان نگرفت
ای آنکه تمام شعرهایم شدهای
برگشتی و این فراق میدان نگرفت
حالا که بهار من رسیدهاست ز راه
تقویم دگر رنگ زمستان نگرفت...
#علی_جعفری
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
چشمهی شعرم کمی خشکیده بود
گریه کردم دفترم نَم دیده بود
در کنار هق هق شبهای من
رویِ آن دفتر قلم خوابیده بود
ای دلیلِ شعرهای هر شبم
بذر شعرم پیش تو روییده بود
رفتی و اشعار من آشفته شد
گرد غم در خانهام پاشیده بود
گرچه از آن خانه رفتی سالها
بوی عطرت در فضا پیچیده بود
در فراقت بازهم این شعر من
مثل موهایت... کمی ژولیده بود
#علی_جعفری
#بداهه
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
علی جعفریرسوای عشق...پویا جمشیدی.mp3
زمان:
حجم:
8.52M
لای موهایت همیشه یک گلسر داشتی
لاغر و ساده ولی چشمان محشر داشتی
مثل اسکندر به قلبم میزدی با هر نفس
قتل عامم کردی و چشم ستمگر داشتی
شهر، شهرم را به آتش میکشیدی دم به دم
بیپناهی بودم و در من، تو لشکر داشتی
مطلع شعرم شدی با هر غزل میخواندمت
مطمئن بودم که با من حال بهتر داشتی
روزگار اما برایم خواب دیگر دیده بود
با رژ قرمز، کنارش شالی از پر داشتی
بیقراریهای من رسواترم میکرد و تو
شاعر گم کرده راهی، دست آخر داشتی
خوشخیالیهایم از این با تو بودن بس نبود؟
من میان این همه مهره! تو بد برداشتی
هایهایم میگذشت از کوچههای بیکسی
لا اله «غیر تو»، ایکاش باور داشتی
سالهایم هی گذشت و داغ تو جان میگرفت
فکر اینکه این همه مدت چه در سر داشتی
تا که روزی کودکی دیدم کنارت...لعنتی!!
غرق چشمانش شدم، حالا تو دختر داشتی
دیدمت اما نگاهت سرد آمد سمت من
ساده تنها رد شدی با دیدهی تر داشتی
میچکاندی قطرهقطره روزهای رفته را
روی مرد خستهای که در برابر داشتی
با نگاهی وقت رفتن تلخ فهماندی به من
عاشقم بودی، اگرچه یار دیگر داشتی
#پویا_جمشیدی
خوانش: 🎙#علی_جعفری
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
ای آنکه رُخت داشت به خورشید شباهت
شب آمد و مَه خیره بر آن صورت ماهت
با شاخه گلی که از سر تجریش گرفتم
با شوق تماشا شدن از چشم سیاهت
من آمدم آنجا که تو گفتی و نبودی
ماندم دو سه ساعتنگرانچشم به راهت
من ماندم و دنیای غم بی تو شکستن
رفتی نفسم...دست خدا پشت و پناهت
#علی_جعفری
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
در پی ردهای پایت جمعه ها گشتم چنان
تا رسیدم بی امان بر شنبه ها صاحب زمان(عج)
کاش میشد شنبه و یکشنبه هم می آمدی
خسته از این العجل ها - الامان هاشد زبان
#علی_جعفری
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
مرا چون هست او آرامش جان
ندارد زندگانی خط پایان
اگر روزی رود از پیش من او
تحمل کِی توان آن درد هجران
#علی_جعفری
#بداهه
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
32.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رفتی ولی در دل همیشه ماندگاری
ای اسوه ی اِمداد و غمخواری و یاری
ای کاش می شد بیشتر اینجا بمانی
بهر شهادت گفته بودی بی قراری
ما مانده و چشمان خیس از رفتن تو
از تو فقط یک داغ مانده یادگاری
رفتی... هجوم تیر دشمن ناتمام است
ما را به که تو بعدِ رفتن می سپاری؟
هر گوشه ی شهرم پر از عکس تو اما
بی تو خزان شد...سال هامان بی بهاری
در وصف اوصاف تو بشکستم قلم را
جمع تمام وصف نیکو را تو داری
سردار رزمی و همی سردار دلها
تو بهر ایرانِ عزیزم اعتباری
رفتی... نمیدانم چه در داغت بگویم
با سوزِ دل باید بخواند آیه قاری
#علی_جعفری
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
پُرم از هوایِ تو شوریده سر
کهشب را به یاد تو کردم سحر
دوباره دلم سوی تو پر کشید
و جانم دوباره به این لب رسید
تو ای مطلع شهرهای شبَم
تو ایماه و خورشیدم و کوکبم
تو ایچشمهایت به رنگ عسل
دو ابروی تو شاه بیتِ غزل
و گیسوی مواج پُر پیچ و تاب
دعایم تو بودی، شدی مستجاب
نگاهت پر از حس آرامش است
و اینگونه مهرت به دلها نشست
خدایم تو را بی نظیر آفرید
ز روحشبه جسمتلَبالب دمید
شدم عاشق و دل ربودی ز من
تو ای نقطهی عطف این انجمن
میان دلت آتش انداختم
تمام خودم را به تو باختم
#علی_جعفری
#بداهه
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
ای تو ای ناب ترین قافیهی اشعارم
من به امید تو که شعر شوی بیدارم
فکر محصور تو و لحظهی دلتنگیها
بغض در سینه و گهگاه کمی میبارم
لب بجنبان و کمی از ته دل حرف بزن
ای نفسهای من و جان من و دلدارم
نکند بغض کنی یا که ببارد چشمت
که من از تر شدن چشمِ تو هم بیزارم
تو هر اندازه مرا دوست بداری اما
من تورا دوستتَرَت دوستترت میدارم
#علی_جعفری
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky