mirdamad-moh97-sh009 (1).mp3
27.11M
#روضه
#جمعه #امام_حسین_علیه_السلام #حضرت_اباالفضل_علیه_السلام #ما_ملت_امام_حسینیم #محرم #تاسوعا #عاشورا
روضه خوان: سید مهدی میرداماد
روضه شب نهم محرم
[آب هم شرمنده عباس شد]
mirdamad-moh97-sh009 (3).mp3
9.71M
#جمعه #امام_حسین_علیه_السلام #حضرت_اباالفضل_علیه_السلام #ما_ملت_امام_حسینیم #محرم #تاسوعا #عاشورا
مداح: سید مهدی میرداماد
مداحی شب نهم محرم
ای عمو عباس بن الزهرا
ای علمدار خوش قد و بالا
پاشو از روی خاک این صحرا
ساقی تشنه بر لب دریا
13790126_2604-mc.mp3
5.41M
#جمعه #امام_حسین_علیه_السلام #حضرت_اباالفضل_علیه_السلام #ما_ملت_امام_حسینیم #محرم #تاسوعا #عاشورا
شهادت حضرت عباس علیه السلام
به روایت رهبر معظم انقلاب
#شنبه #امام_حسین_علیه_السلام #محرم #ما_ملت_امام_حسینیم #تاسوعا #عاشورا #روایات #احادیث
اشك چشم و ترس دل، رحمت خداوند
امام حسین(علیه السلام)فرمودند:
«بُكَاءُ الْعُيُونِ وَ خَشْيَةُ الْقُلُوبِ رَحْمَةٌ مِنَ اللّهِ».
«گريستن چشم ها و ترسيدن قلب ها، رحمتى از جانب خداست».
مستدرك الوسائل، جلد ۱۱ صفحه ۲۴۵ حدیث۳۵
4_5906767087946172591.mp3
2.28M
#شنبه #امام_حسین_علیه_السلام #محرم #ما_ملت_امام_حسینیم #تاسوعا #عاشورا #روایات #احادیث
مداحی حضرت اباالفضل (علیه اسلام)
با نوای: سید مجید بنی فاطمه
شفقت
#شنبه #امام_حسین_علیه_السلام #حضرت_عباس_علیه_السلام #محرم #ما_ملت_امام_حسینیم #تاسوعا #عاشورا #روایا
#شنبه #امام_حسین_علیه_السلام #حضرت_عباس_علیه_السلام #محرم #ما_ملت_امام_حسینیم #تاسوعا #عاشورا #روایات #احادیث
ماجرای امان نامه برای حضرت اباالفضل(علیه السلام)
شمر لعین، كه فرمانده پیادگان قشون عمر بن سعد لعین و از عناصر كلیدى و پلید واقعه كربلا بود، در عصر روز تاسوعا، امان نامه اى از عمر بن سعد لعین براى چهار فرزند رشید و دلاور ام البنین علیهاالسلام یعنى عباس ، عبدالله ، جعفر و عثمان(علیهم السلام) از برادران پدرى امام حسین علیه السلام آورد تا آنان را از سپاه خداجوى و حقیقت طلب امام حسین علیه السلام جدا سازد.
ام البنین(سلام الله علیها) ، همسر حضرت على علیه السلام داراى چهار فرزند دلاور و فداكار بود كه همگى در ركاب برادر و امامشان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در كربلا حاضر بودند.
حضرت عباس علیه السلام كه بزرگترین آنان است، از شهرت به سزایى برخوردار بود. وى به خاطر جمال زیبا، قامت موزون ، دلاورى ، غیرت و شجاعت بى مانندش ، به «قمر بنى هاشم» معروف شده بود.
ام البنین(سلام الله علیها) از قبیله بنى كلاب بود كه شمر بن ذى الجوشن لعین نیز به همین قبیله انتساب پیدا مى كرد. بدین جهت در عصر تاسوعا به نزدیكى خیمه گاه امام حسین علیه السلام آمد و با صداى بلند فریاد زد: : «أین بنو اختنا»؛ پسران خواهر ما کجایند؟ ولی آن بزرگواران جواب ندادند.
امام حسین علیه السلام كه منظور شمر لعین را دانسته بود، به برادران خود فرمود: پاسخ شمر را بدهید. اگر چه او فاسق است و لیكن با شما قرابت و خویشى دارد.
حضرت عباس علیه السلام كه كانون وفادارى و معدن غیرت بود، بر او بانگ زد: بریده باد دست هاى تو و لعنت خدا بر تو و امان نامه ات . اى دشمن خدا، ما را دستور مى دهى كه از یاری برادر و مولایمان حسین علیه السلام دست برداریم و سر در طاعت ملعونان و فرزندان ناپاك آنان درآوریم . آیا ما را امان مى دهى ولى براى فرزند رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم امانى نیست ؟
حضرت عباس علیه السلام به همراه سه برادر خود، در جواب فرمودند:چه می گویی؟ شمر لعین گفت : شما خواهرزادگان من هستید. بدانید تا ساعتى دیگر شعله هاى جنگ برافروخته مى گردد و از یاران حسین بن على کسی زنده نمى ماند. من براى شما امان نامه اى از عمر بن سعد آوردم . شما از این ساعت در امان هستید، مشروط بر این كه دست از یارى برادرتان حسین بردارید و تو سپاهیانش را ترك كنید.
حضرت عباس علیه السلام كه كانون وفادارى و معدن غیرت بود، بر او بانگ زد: بریده باد دست هاى تو و لعنت خدا بر تو و امان نامه ات . اى دشمن خدا، ما را دستور مى دهى كه از یاری برادر و مولایمان حسین علیه السلام دست برداریم و سر در طاعت ملعونان و فرزندان ناپاك آنان درآوریم . آیا ما را امان مى دهى ولى براى فرزند رسول خدا صلى الله علیه و آله امانى نیست ؟
شمر از پاسخ دندان شكن فرزندان ام البنین، خشمناك شد و به خیمه گاه خویش برگشت.
بحارالانوار، جلد ۴۴، صفحه ۳۹۱ ؛ منتهى الامال ، جلد ۱، صفحه ۳۳۷.
#شنبه #امام_حسین_علیه_السلام #حضرت_عباس_علیه_السلام #امام_مهدی_عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف #محرم #ما_ملت_امام_حسینیم #تاسوعا #عاشورا #روایات #احادیث
امام زمان عجل الله فرجه و حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
حجت الاسلام و المسلمین آقاى حاج سیّدمحمد تقى حشمت الواعظین طباطبائى قمى داستانى را از آیت الله العظمى مرعشى نجفى قدس سره این چنین نقل فرمود: یکى از علماى نجف اشرف، که مدّتى در قم آمده بود، براى من چنین نقل کرد که : من مشکلى داشتم به مسجد جمکران رفتم درد دل خود را به محضر حضرت بقیة الله حجةّبن الحسن العسکرى امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشریف عرضه داشتم و از وى خواستم که نزد خدا شفاعت کند تا مشکلم حل شود. براى همین منظور به کرّات به مسجد جمکران رفتم ولى نتیجه اى ندیدم. روزى هنگام نماز دلم شکست و عرض کردم: مولاجان، آیا جایز است که در محضر شما و در منزل شما باشم و به دیگرى متوسل شوم؟ شما امام من مى باشید، آیا زشت نیست با وجود امام حتّى به علمدار کربلا قمربنى هاشم (ع ) متوسل شوم و او را نزد خدا شفیع قرار دهم؟! از شدت تاثر بین خواب و بیدارى قرار گرفته بودم. ناگهان با چهره نورانى قطب عالم امکان حضرت حجّت بن الحسن العسکرى عجل الله تعالى فرجه الشریف مواجه شدم . بدون تامل به حضرتش سلام کردم . حضرت با محبت و بزرگوارى جوابم را دادند و فرمودند: نه تنها زشت نیست و نه تنها ناراحت نمى شوم به علمدار کربلا متوّسل شوى، بلکه شما را راهنمائى هم مى کنم که به حضرتش چه بگویى . چون خواستى از حضرت ابوالفضل (ع) حاجت بخواهى، این چنین بگو: «یا ابا الغوث ادرکنى» اى آقا پناهم بده.
لاله هاى رنگارنگ ص ۴۱