⚜بسم الله الرحمن الرحیم⚜ ✋نیت کنین... 🌺امروز مهمان شهیدی والامقام از شهدای محافظان مملکتمون هستیم... 🌷 #شهیدمصطفی_صفری_تبار معروف به شهید کمیل🌷 حاجت ها رو از شهدا طلب کنید ، مرام و معرفتشون زیاده حتما دستگیرمون میشه..

سلام بچه ها👋مصطفی(کمیل)صفری تبارهستم😊متولد 1367/3/9😎 من ستوان یکم پاسدارازیگان ویژه صابرین بودم💪 1

من همیشه توهرکارخیروثوابی خانوممو شریک میکردم😊همیشه فکرمیکردم خیلی ازشهدا عقب میموندم به همین خاطرتونماز خیلی خواهش وتمنا والتماس میکردم بااشک وگریه😭😭 2

به طلاب ارادت داشتم☺️یه مدتیم خاستم برم حوزه تادرس دین بخونم وراه خدایی شدن رو پیش بگیرم ریانباشه دوستان بعدازشهادتم میگفتن طلاب راه صدساله ای که میرن من یه شبه رفتم وشهید شدم من به نماز اول وقت خیلی اهمیت میدادم📿حتی اگردربدترین شرایطم بودم خودموسروقت میرسوندم وخانومم همیشه به نمازاول وقت📿خواندن قرآن💚وزیارت عاشورا❤️تشویق میکردم 3

چندروزبعدازعقدباهمسرعزیزم😇دوتایی رفتیم مشهد❤️ سفرخیلی خوبی بود یه روزداشتیم توحرم آقاامام رضا(علیه السلام)قدم میزدیم🚶دیدیم جلوی مهمان خانه ی آقاامام رضا(علیه السلام)شلوغه😳 ازم پرسید منم گفتم:اینهامیرن جاهایی وژتون هایی رومیدن به یه سری آدماواوناهم دعوت میشن برای خوردن غذای آقاامام رضا(علیه السلام)😍بعد دوتایی گفتیم کاش ماهم دعوت میشدیم😔 4

نشسته بودیم 🚗دیدیم دراتاقمونو زدن من رفتم دروبازکنم🚶یه آقایی بود گفت:سلام پسرم زیارتتون قبول ببخشیدشماچندنفرین🤔سلام ممنون سلامت باشیددونفریم چطورمگه؟؟ بعداون آقادوتاژتون غذاگذاشت تودستم گفت ناهارمهمون آقاامام رضاهستید😍چندلحظه بعدازرفتنش فقط داشتم خانوممونگاه میکردم😳 ازخوشحالی زنگ زدم به شهید محمدمحرابی پناه وقضیه روگفتم جاتون خالی 5

خانومم میگفت موقع خاستگاری من شب محرم بوده ورفته سردیگ آقام امام حسین(علیه السلام)❤️ وگفته آقااگه این پسرقسمت منه خودتون جورش کنید اگه نه که خودتون تمومش کنید☺️منم همون شب سردیگ بودم همین دعاروکردم😉 6

من خیلی به همسرم محبت میکردم مثل یه مادری که ازبچش🤗مراقبت میکنه خانومم به گرماحساس بود.یه بارجلوی کولرخوابیده بود که برقارفتن😱یه ملحفه رو 1ساعت بالاسرش میچرخوندم تاگرمش نشه دلم نمی اومد بیداربشه😭 7

من خیلی عکس وفیلم میگرفتم خانومم😇همیشه میگفتن چقدازخودت فیلم وعکس میگیری؟می گفتم این عکسایه روزی بدردت میخوره واسه شهادتم لازم میشد 8

به نقل از همسر شهید بعد از شهادت #پرسیدم_بهشت_چه_شکلیه🤔❤️ ‍ ‍ ‍ یادمه ایام عید بود وفاطمیه بود😭خواب کمیلم رو دیدم..ازش پرسیدم کمیل جان ازبهشت چه خبر؟؟؟😍گفت جات خالی پیش مادرمون حضرت زهراییم💚هروقت شهادتی میشه ماهمه دور همیم😊بهش گفتم کمیل جان بهشت چه شکلیه؟؟😍دیدم داره دست به سرم میکنه،بهش گفتم ولت نمیکنم تابگی😒گفت اگه بهت بگم توطاقت شنیدنش رو نداری 😍 9

#آخرین_سفر😍 ‍‍ آقا مصطفی❤️ وقتی که مرخصی میگرفتند و به شهرستان میامدند اونقدر به کارشون علاقه داشتند😍 که به محض اینکه از یگانشون(صابرین) باهاشون تماس میگرفتند که باید برگردی بلافاصله شال و کلاه میکردند و خودشون رو می رسوندن به یگان ؛ یادمه بعد از چند روز کار سخت 😁به مرخصی اومدن و تازه 2 روز از مرخصی شون گذشته بود ، گفتم دوتایی بریم مسافرت ❤️رفتیم ولی تازه یک روز از سفرمون نگذشته بود که از یگان زنگ زدند📲که باید سریع برگردی ! منم خیلی ناراحت شدم 😔ولی ایشون با حرفهاشون آرومم کردند و از سفر برگشتیم تا فردای اون روز برگردند تهران البته اون سفر،سفر آخر ما شد و2 ماه بعدش هم آقا کمیل شهید شدند😭 10

اینم مزارمن😍من به همسرم وصیت کرده بودم تازمانی که مزارمادرم فاطمه الزهرا(سلام الله علیها)قبرنداره منم سنگ قبرنمیخام 11