🌺 خاطرهای زیبا از بزرگواری شهید خرازی
#متن_خاطره
ترکش خورده بود به گلویِ حاج حسین خرّازی و
رانندهاش. خونریزی حاجی شدید شده بود ، اما نمیگذاشت زخمش رو ببندم. میگفت: اول زخمِ رانندهام...
بعد هم با خودش حرف میزد و میگفت: اون زن و بچه داره ، امانته دستِ من ... حاجی با خودش داشت این حرفها رو زمزمه میکرد که بیهوش شد...
🌹خاطرهای از زندگی سردار شهید حاج حسین خرّازی
📚منبع: یادگاران۷ «کتاب شهید خرّازی» صفحه ۶۶
#شهیدخرازی #ایثار #مسئول #خودسازی #تقوا