"مرز ما عشق است" به چاپ سوم رسید. این کتاب که در نمایشگاه سال ۹۶ منتشر شده بود با استقبال مخاطبان در کمتر از یکسال به چاپ سوم رسید. #سید_محمدمهدی_شفیعی #شهرستان_ادب

نمانده از شب و روزم مگر گردونه ی رنجی رهایم کردی و بی شاه، ماتش برده شطرنجی خم است از بار دوری قامت یعقوب ها حتی توان شانه ام را نامسلمان! با چه می سنجی؟! من آن ویرانه قصرم، گم شده در پستوی تاریخ نه در خاطر مرا بزمی و نه در دل مرا گنجی دو چشمم بر در است اما عزیزم رفته از دستم نه مهمانی نه دیداری نه چاقویی نه نارنجی مرا در خواب و بیداری همین کابوس تکراری است نمانده از شب و روزم مگر گردونه رنجی #سید_محمدمهدی_شفیعی از مجموعه "مرز ما عشق است"

دهان زخم اگر باز و دهان زخم اگر بسته تو کتمان کن که راز ما بماند باز سربسته لب افشا ببند، از دور سر تا پا تماشا باش غزل تنها به رسوا کردن عاشق کمر بسته دمادم راهی است این کاروان خسته اما آه! تو گویی راهزن بر آه من راه اثر بسته به سمت آسمان هرچند دستان دعا بالاست نشسته روی بامم مرغ آمین بال و پر بسته کلید خانه ی دل را شکستم بعد تو آری شکستم تا بماند تا ابد این خانه در بسته #سید_محمدمهدی_شفیعی

از صبر سرشار است باغ از زخم‌ها لبریز کی می‌رسد فردا؟ کجا سر می‌رسد پاییز؟ این سرزمین مانند تو کمتر به خود دیده است من خوانده‌ام افسانه‌ها را، قصه‌ها را نیز رودی که جاری بود آخر رفت و دریا شد قدّ رشید ملتی، در ماتمش تا شد هم‌نام قاسم بود، احلی من عسل بر لب همچون علیّ اکبر آخر ارباََ اربا شد باری تماشای عروجش گرچه جانکاه است ققنوس‌ها را مرگ، تازه اول راه است درد است آری درد، اما جز سعادت نیست درمان درد عشق چیزی جز شهادت نیست آری شهیدان بر سر خوان خدا مستند از حبس دنیا پر گشودند از قفس رستند آیینه وقتی بشکند تکثیر خواهد شد صدها سلیمانی در این گهواره‌ها هستند ما روز روشن از شب تاریک می‌جوییم آری شهادت را به هم تبریک می‌گوییم شعب عراقی می‌شود طوفان‌تر از دریا وقتی ابومهدی است الگوی عراقی‌ها عشق است مرز ما، شهادت شاهراه ماست خون تو و خون ابومهدی گواه ماست یک عمر با شوق شهادت زندگی کردی رفتند یک یک دوستانت، تاب آوردی حیف است راهت بی شهادت طی شود سردار آسوده باش و این علم را دست ما بسپار ما از تبار کاظمی و باکری هستیم فهمیده، مقصودی، وصالی، باقری هستیم هرچند آتش بارها زد بوسه بر دستت شکر خدا انگشترت مانده ست در دستت کی در غبار جاده ها گم می شود خونت؟ الهام بخش گام دوم می شود خونت اینجا جهانی بی قرار و داغدار توست آنجا شبیه جبهه حاج احمد کنار توست یاری قدیمی از تبار آسمان دارد ای خوش به حال حاج احمد، میهمان دارد رفتی که با خیل شهیدان باز برگردی بهر ظهور این جاده را آماده‌تر کردی حس می‌کنم روز فرج انگار نزدیک است یک بار دیگر دیدنت بسیار نزدیک است با لشکر صاحب زمان برگشتنت زیباست تو، با نوای کاروان برگشتنت زیباست ما مرد رزمیم و اگرچه سخت غمگینیم حاشا که تا روز ظهور از پای بنشینیم داغ تو بر دلهای ما هرچند جانکاه است دشمن بداند: انتقام سخت در راه است جان‌های ما گشته است از خون‌خواهی‌ات لبریز خون‌خواهی تو می‌شود آغاز رستاخیز آزادگی با لاله‌ها تکثیر خواهد شد خون تو باران است، بر این دشت حاصلخیز باید شبیهت زیست چون آزاده‌ها آزاد باید شبیهت رفت تا مرگی غرورآمیز #سید_محمدمهدی_شفیعی #سید_علیرضا_شفیعی #امیر_سلیمانی #میلاد_حبیبی #محمدرضا_معلمی

بسم الله مدتی قبل بنا داشتم یادداشتی بر "آمدنت" بنویسم که مشغله ها و قیل و قال ها امان نداد اما حالا در آستانه نیمه شعبان و به بهانه این پیشنهاد ویژه ی منتشر شده، از باب اینکه ما لا یدرک کله لا یترک کله اجمالا چند خط مینویسم و امیدوارم حال و مجال نوشتن یادداشت هم فراهم شود. در چند سال اخیر چند مجموعه شعر انتظار را خوانده یا تورق کرده ام، مجموعه هایی که برخی از آنها گزیده شعر انتظار بوده و برخی هم آثار شرکت کرده در جشنواره های مهدوی. تفاوت جدی "آمدنت" با سایر این کتابها در چند چیز است که دوتایش برای من مهمتر است: اول اینکه گزینش کنندگان نه تنها شاعرند و از شاعران خوب آیینی بلکه شعرشناس هستند و شعر دیروز و امروز آیینی را خوب میشناسند. علاوه بر شناخت آثار شاعران شناخته شده، آثار شعر جوان کشور را هم خوب رصد میکنند. شاهدم بر این حرف سایت آیات غمزه است که مرجعی بسیار خوب برای خواندن و یافتن شعرهای خوب در موضوعات متنوع از شاعران نسلهای مختلف است، نه فقط برای مخاطبان شعر بلکه حتی برای شاعرها. دوم اینکه تنوع مشهود در آمدنت را کمتر جایی میتوانید سراغ بگیرید. در شعر سالهای اخیر ما نگاه های متفاوت و مختلفی به مفهوم انتظار شده است، از انتظار منفعلانه بگیرید تا انتظار فعال و حتی انتظار معترض (تا آنجا که گاهی انگار شاعر از خود حضرت هم طلبکار است). از نگاهی که حضرت را متعلق به شیعیان می داند بگیرید تا نگاه جهان وطنی و فراتر از مذهب و ملت. از انتظارهای گل و بلبل بگیرید تا انتظارهای حماسی و پر خروش. از انتظاری که حال منتظران را می بیند تا انتظاری که حال جهان را قبل و بعد از ظهور تماشا می کند. از فردیت محض بگیرید تا اجتماعی ترین نگاه ها به انتظار. خلاصه اینکه به نظر من تنوع در جهان بینی و اندیشه، تنوع در زبان و تنوع در گونه های شعر انتظار که ویژگی شعر آیینی معاصر ماست، در این کتاب به خوبی قابل مشاهده و پیگیری است. #سید_محمدمهدی_شفیعی @shafiepoems

"هرکه را صبح شهادت نیست شام مرگ هست.." شعرخوانی حاج قاسم سلیمانی #سید_محمدمهدی_شفیعی @shafiepoems

⭕️گپ و گفت با شاعری که حاج قاسم شعرش را با اشک و بغض خواند؛ در روزنامه جام جم 👉 yjc.ir/00Ur24 #سید_محمدمهدی_شفیعی @shafiepoems

نماهنگ "دم عشق" ویژه سالروز ولادت حضرت زینب سلام الله علیها #سید_محمدمهدی_شفیعی @Shafiepoems

چه فرق میکند اصلا که دیر یا زود است خیالم از تو و از وعدۀ تو آسوده ست تو گفته ای که می‌آیی و وقت آمدنت چه فرق میکند اصلا که دیر یا زود است همین که راه بیفتم در این مسیر بس است که پاک می شود آری هرآنچه در رود است همین که راه بیفتم رسیده ام بی شک که انتظار خودش مقصد است و مقصود است فقط نه هرکس هیزم بیاورد، هرکس نسوخت پای غمت، در سپاه نمرود است قمار کردن عمر است، انتظار ولی در این قمار فقط حرف سود یا سود است در امتحان بزرگی که وعده حق است کدامیک از ما در کنار موعود است هرآنکه منتظر قائم است برخیزد هرآنکه منتظر غائب است مردود است #سید_محمدمهدی_شفیعی @shafiepoems

#اعلام_برنامه #شعرخوانی #مسجد_جمکران #سید_محمدمهدی_شفیعی @shafiepoems

فقط حق بوده با حیدر #استوری #سید_محمدمهدی_شفیعی https://eitaa.com/joinchat/1849819141C1e2bf9218e