eitaa logo
روش تدبر در قرآن و سیره
168 دنبال‌کننده
174 عکس
185 ویدیو
37 فایل
تدبر؛ عرضه خالصانه سرزمین وجودم است بر آسمان بارانی و رشد افزای آیات وحیانی و روایات با درک فقر و ضعفم و طلب و تسلیمم...
مشاهده در ایتا
دانلود
۳۲ ✅ مزد شاكران دوستى مى‌ناليد كه من با اين همه برهان و استدلال به يقين و اطمينان نرسيده‌ام و نمى‌دانم از كجا بايد به يقين رسيد. گفتم: تو با احتمال شروع كن و شكر كن و آنچه را كه يافته‌اى به كار بگير تا آنچه را كه ندارى به تو بدهند؛ كه: «... مَن عَمِلَ‌ بما عَلِمَ‌، وَرَّثَهُ‌ اللّه عِلْمَ مَا لَمْ‌ يكن يعلم » ؛ هر كس به دانش خود و معرفت خود عمل كند خداوند او را توفيق مى‌دهد و آنچه نمى‌داند و نمى‌توانست بداند به او مى‌سپارد. يقين مزد شاكران است. مزد آنهايى است كه به تذكرات حق و هدايت‌هاى او توجه داشته‌اند و عمل كرده‌اند؛ كه: «وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْهَا ۚ إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ» ؛ چه كسى ستمكارتر است از كسى كه به نشانه‌هاى پروردگارش يادآورى شده و با تمام هدايت‌ها و فرصت‌ها، «ثم اعرض» ؛ سپس اعراض كرده. ما از كسانى كه مجرم هستند و اعراض كرده‌اند انتقام مى‌گيريم و آنها را به ختم و طبع و وقر و خزى و وهن مبتلا مى‌سازيم تا آنجا كه از ادراكات حسى و قلب و گوش و چشم خود هم محروم مى‌گردند. كسانى كه كفر مى‌ورزند و به هدايت‌ها روى نمى‌آورند و شكر يادآورى‌ها و هدايت‌ها را نمى‌كنند، محروم مى‌شوند و گرفتار مى‌گردند . گفتم اين هدايت‌هاى مستمر و مداوم براى همه مى‌آيد. مى‌بينم كه به من تذكر مى‌دهند كه به فلانى كمك كن. از فلان بگذر. فلانى را درياب. مى‌فهمم كه تو گرسنه‌اى و من امكان دارم، تو گرفتارى و من توانايى دارم. مى‌فهمم و به من تذكر مى‌دهند و برايم جا مى‌اندازند و به من فرصت مى‌دهند، ولى من اعراض مى‌كنم. گفتم داستان، فقط‍‌ داستان محرمات و واجبات نيست، كه داستان هدايت‌هاى مستمر و تذكرات مداومِ‌ در راه است. 📚 آیه‌های سبز، صفحه ۷۷ ✍ استاد علی صفایی حائری 🍀 @EinSadTehran 🌐 Einsadtehran.ir
۳۸ ✅ اين همه بُت! من آن روزها وقتى پاى منبرها مى‌نشستم كه مى‌گفتند در كعبه سيصدوچند بت گذاشته بودند، تعجب مى‌كردم كه در يك اطاق و اينقدر بت‌؟! ولى بعدها ديدم كه در دل كوچك من بت‌هاى بى‌شمار صف بسته‌اند. و بت‌هاى بزرگ نفس و خَلق و دنيا و شيطان، با بى‌حساب بت‌هاى كوچك، در من غوغايى راه انداخته‌اند و شب و روزم را پُر كرده‌اند. آنها محرك‌هاى من بودند و من مى‌خواستم كه اينها را مهار كنم. و مى‌خواستم از كفر به شرك و به توحيد برسم. و تنها يك محرك براى خودم داشته باشم. يكى از بزرگان وعده داده بود كه: ايها الناس! جمع شويد تا براى شما حرفى را بگويم كه نه نبى و پيامبرى و نه وصىّ‌ و ولىّ‌ و رهبرى، هيچ كس نگفته. مردم مى‌گفتند: اين ديگر چه مى‌خواهد بگويد و چه ادعايى دارد.؟! و آن بزرگ مرد گفته بود: مردم! تمام انبياء، تمام اوصياء، تمام اولياء آمدند و گفتند موحد شويد؛ جز اللّه حاكم و محركى نداشته باشيد. در وجود شما جز او متصرف نباشد و امر و نهى نكند. همه گفتند: «قولوا لا اله الا اللّه»، ولى من مى‌گويم: نامردها بياييد! مشرك شويد. بياييد يك پا هم خدا را شريك كنيد. آخر هميشه براى غير او؟! بياييد در برابر اين همه بت، يك سهمى هم براى خدا بگذاريد. به راستى كه ما خوب‌هايمان كافر هستند و خوب‌ترهامان مشرك، از ما تا توحيد فاصله‌هاست. و اين‌كه مى‌گويم كافر هستيم، نه كفر در اعتقاد است، كه منظورم كفر در عمل است. با اين‌كه به او رسيده‌ايم، و به او علاقه‌مند شده‌ايم، در كارها و در زندگى از او چشم مى‌پوشيم و او را كنار مى‌گذاريم. با تدبّر در اين محرك‌ها بود كه خودم را مى‌شناختم كه با چه نسيم‌هايى، توفان مى‌گيرم و موج برمى‌دارم. و مى‌ديدم كاهى هستم كه حرف‌هاى اين و آن مرا مى‌غلتاند. در حالى‌كه بايد كوهى باشم كه توفان‌ها، گرد و خاكم را بگيرند و پاك‌ترم سازند. 📚 آیه‌های سبز، صفحه ۹۸ ✍ استاد علی صفایی حائری ☘️ @EinSadTehran 🌐 Einsadtehran.ir