eitaa logo
شاگرد استاد 🇵🇸
417 دنبال‌کننده
87 عکس
61 ویدیو
5 فایل
﷽ «ما مؤمنان ذکرُ علیٍ عبادتیم» 🌱 _ کتاب الله _ تاریخ اهل بیت ﴿؏﴾ _ انقلاب اسلامی _ بزرگان اسلام و تشیع (وقفِ امیرالمؤمنینِ قلبم 🫀) + من؟ شاگرد مکتب «سَلونی» 💚 . 📪ناشناس: https://daigo.ir/secret/434196413 🤝حرفامون: @ham_shagerdi
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
• حسن آمد و رمضان شد «رمضان الکریم» :)✨ 💚 💠 @shagerde_ostad
• و فرمود: به خدا قسم کسی‌که ما رو دوست‌داشته باشه، حتی اگه در دورترین شهر دنیا اسیـر باشه، این دوستی‌ما براش مفیده! این رو بدونید که ولایت و محبت ما اهل‌بیــت، گناهان مردم رو می‌ریزه همــون طوری که باد، برگ‌ها رو شاخه‌هاشــون جدا می‌کنه و به زمین می‌ریزه! 📚 بحارالانوار، ج44، ص25 💚 💠 @shagerde_ostad
• 🔰 اینجا طلب نکرده، می‌بخشند! 🔸اومد پیش امام حسن تا از ایشون کمک بخواد؛ هنوز دهان باز نکرده بود، حضرت به خادمشون فرمودن هرچی تو خزانه داریم به ایشون بده! خادم رفت، ده هزار درهم آورد و تقدیم نیازمند کرد. 🔹نیازمند گفت: آقاجان کاش می‌ذاشتید حاجتم رو بگم و ستایشتون کنم بعد این طور در حقم لطف می‌کردید.. 🔸امام حسن فرمودن: ما قبل از اون که ازمون درخواست بشه می‌بخشیم، چون می‌ترسیم مبادا یه وقت کسی به خاطر رو‌ زدن به ما شرمنده بشه و آبروش بریزه!... 💚 💠 @shagerde_ostad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم ✨ خب وقتشه هندزفری‌ها رو آماده کنیم و بشینیم پای حرف‌های حضرت خالق 🌱 🔸صوت ترجمه روان و شیرینِ قرآن کریم 📖 🗓 روز پانزدهم رمضان: جزء ۱۵ 👇 •
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
• 🔰شوخی‌ای که کلی پیامبر رو خندوند! 🔸چند نفر باهم راهی سفر شدن؛ برای این که آذوقه کم نیارن، یه نفر به اسم نعیمان رو مسئول آذوقه کردن تا حواسش به کم و زیاد مواد غذایی باشه. 🔹یه روز بین راه، یه نفر به اسم سویبط گرسنه‌اش شد؛ اومد پیش نعیمان و ازش خواست یه مقدار غذا بهش بده. نعیمان گفت بذار همه جمع بشن بعد. سویبط از این حرف نعیمان ناراحت شد؛ تصمیم گرفت هر طور شده تلافی کنه. 🔸همین طور به راه خودشون ادامه دادن تا این که به یه کاروان دیگه رسیدن. سویبط رفت پیش اون کاروان و گفت: «من یه غلام دارم که می‌خوام بفروشمش؛ شما می‌خرید؟» اونها هم از خدا خواسته قبول کردن. سویبط بهشون گفت: «ولی این غلام من خیلی شوخ و سر و‌ زبون داره؛ احتمالا به شما بگه من غلام نیستم! اگه این طوری گفت به حرفش گوش ندین و ببرینش.» 🔹سویبط غلامش رو به قیمت ۱۰ تا شتر ماده فروخت. 🔸وقتی خریدارها اومدن غلام رو ببرن، سویبط نعیمان رو نشون داد و گفت غلامم اینه! هرچی نعیمان داد میزد که من غلام نیستم کسی گوش نداد، دست و پاشو بستن و دنبال خودشون کشیدن و بردن. 🔹همین که همراهان نعیمان جریان رو شنیدن با عجله رفتن ماجرا رو تعریف کردن و نعیمان رو آزاد کردن. 🔸خبر این اتفاق که به گوش پیامبر رسید، تا مدت‌ها هربار یاد اون جریان میفتادن کلی می‌خندیدن. 💠 @shagerde_ostad
• بنویـســیـــــد مـــرا نوکـــــــر دربــار حس‍ـــــــن یا همان‌خوارترین، خوارترین، خوارِ حسن عالمی محو تماشای حسین بن علی‌است و حسین بن علــی سخت گرفتـــار حســــن 💚 ✍ 💠 @shagerde_ostad