یٰآددٰآشْـٺ℘ـٰاۍشـ℘َـدآْ••🌿
اگر چه دوست به چیزی نمیخرد مارا به عالمینفروشیم موییاز سرِ دوست #براےتـُـو.. #حافظ
مـرا به هیـچ بدادی و من هنوز بر آنم
ڪهاز وجودِتو مویی بهعالمینفروشم
#براےتـُـو..
#سعدی
بزرگترین درس زندگی رو سعدی داد،
اونجا کہ گفت: اندازه نگہدار ڪہ اندازه نڪوسٺ، هم لایقِ دشمن اسٺ و هم لایقِ دوسٺ.. :)
تعجبم ازڪساییه ڪه وقتوحوصله دارن یه رمان صـدصفحهاےرو بخونن! اماوقتی میخوان یهصفحه قرآنبخونن یهو وقتشون تنگمیشه و حوصلهشون نمیشه...!•
- امام خامنهای:
شهادت، مرگ انسان های زیرک و هوشیار است که نمیگذارند این جان به مفتی از چنگشان در برود.
#یادشهداباصلوات
@Shahadat1398🕊
قبل از عملیات بود ...
داشتیم با هم تصمیم میگرفتیم
اگر گیر افتادیم چطور توی بیسیم
به همرزمامون خبر بدیم ...
که تکفیریا نفهمن ...
یهو سیدابراهیم (شهیدصدرزاده) از فرماندههای تیپ فاطمیون، بلند گفت:
آقا اگر من پشت بیسیم گفتم همه چی آرومه من چقدر خوشبختم...
بدونید دهنم سرویس شده.....😅
-شهیدمصطفیصدرزاده
یٰآددٰآشْـٺ℘ـٰاۍشـ℘َـدآْ••🌿
دیوانهترینحالتِیکعشقزمانیست... دلتنگشوی،کارزِدستتوبرنیاید..!💔"
سختتراینکه همهدرهارو هم بروت ببنده..:)
شهیدگمنام.mp3
5.71M
شهیدگمنام...🥀💔
زنده یاد ابوالفضلسپهر
مادر نفهمید اون قبر...
علی اکبرش بود
#رزقشبتون..✨
اولین روزهای مدرسه یاد این دانشآموزا رو هم باید زنده کرد. درسته درس و مشق رو بیخیال شدن، اما شاگرد ممتاز مکتب ایثار و جهاد بودن..
@Shahadat1398🕊
یٰآددٰآشْـٺ℘ـٰاۍشـ℘َـدآْ••🌿
اولین روزهای مدرسه یاد این دانشآموزا رو هم باید زنده کرد. درسته درس و مشق رو بیخیال شدن، اما شاگرد
#شهیداحمدقبادیدیالی..
در یکم خرداد سال ۱۳۴۸ در روستای نامجو اولادقباد از توابع شهرستان کوهدشت متولد شد. دانشآموز مقطعِ راهنمایی بود و با اینکه نوجوانی بیش نبود؛ به ندایِ ولی خویش، امام خمینی(ره) لبیک گفت و علیاکبروار وارد میادین نبرد شد و در تاریخ ۲۴ مرداد سال ۱۳۶۴ در منطقه عملیاتی چنگوله بسوی معبود خویش پرکشید. او در فرازی از وصیتنامهاش آورده است: «چشمهایم را در تابوت باز بگذارید تا منافقان کوردل بدانند که این راه را کورکورانه انتخاب نکردهام، دستهایم را از تابوت بیرون آورید تا مردم نگویند چیزی با خود بُردهام»
"روحششادباصلوات"
خیلیهامون اگر شهـدا نبودن از تنهایی دق میکردیـم..
ولی
یاد مادرپدراشون بخیر!! جای خیلیهاشون خالیه کنارمون که با چه ذوق و آهی خاطرات شهیدشون رو برامون میگفتن.
یاد پدرومادرشهید مهران ذهابی بخیر.
مادر توی بستر افتاده بود و توان بلند شدن نداشت. فقط یچیزو خوب یادش بود!:
" الان مهرانم کجاست؟💔
بعد پدر با اون صدای لرزونش برامون شعر میخوند و عکسهای مهرانش رو نشونمون میداد.
اشک که توی چشماش حلقه میزد میگفت: خیلی جاها دنبالش گشتم..💔
پدرومادر آسمونی شدن
ولی
مهرانشون هنوزم برنگشته💔
یا مادرشهیدسیدناصرالدینحسینی.
که کنار مزارشهدای بام ملایر با بغض بچههارو قسم داده بود که دعاکنید دیگه ناصرم برگرده..💔
مادر رفت ولی ناصرش برنگشت💔