یٰآددٰآشْـٺ℘ـٰاۍشـ℘َـدآْ••🌿
اولین باری که #علیآقا را دیدم در یکی از رزمایشها بود.. کلاس آشنایی با تاکتیکهای رزمی داشتیم.. ایش
یک روز از روزای سرد زمستون بود که برای ثبت سوابق پروندهام رفتم حوزه پیش علیآقا..
تقریبا موقع نماز بود.. هوا هم انروز سوز عحیبی داشت که گویی استخوانم نیز یخ کردهاست..
- گفتم: علیآقا کار من عجلهایه اگه میشه این پرونده رو برامن ثبت کن برم خدا خیرت بده..
نگاهی به من انداخت، خندهای شیرین کرد و گفت:
+ فعلا که خدا دعوتمون کرده بریم دیدارش..بزار بعد نماز..
برای گرفتن وضو باید میرفتیم داخل حیاط.. بیرون هم که بشدت سرد بود..
گفتم: علیآقا هوا خیلی سرده.. یخ میزنیم.
با اطمینان و آرامش عجیبی گفت:
+ نترس بیا خدا گرممون میکنه.....
وقتی وضو گرفتیم احساس هیچ سرمایی نکردم.. به چهره علیآقا نگاه کردم که همانطور آرام بود و لبخندی ریزی که روی لبهایش نشسته بود..
- دانستم هرکس دل بخدا بدهد خدا هوایش را همه جوره خواهد داشت.. دانستم مردان حق در سرما و گرما فقط یک چیز برای آنها مهم است و آن تنها عبد بودن و عشق به خداوندیست..
و #علیآقا به جد یک بنده و #عبدواقعی خدا بود..
- حقیقتا علیآقا الگوی نمونهای در #نمازاولوقت بود..
#شهیدمدافعامنیتمهندسعلینظری
#روحششادویادشگرامی🌹
#راویدوستشهید(آقای ا . ش)
#ادامهدارد...
🚫 برایاینپست #کپیبدونلینککانالجایزنیست
@Shahadat1398🕊
یٰآددٰآشْـٺ℘ـٰاۍشـ℘َـدآْ••🌿
یک روز از روزای سرد زمستون بود که برای ثبت سوابق پروندهام رفتم حوزه پیش علیآقا.. تقریبا موقع نماز
#قصههایعلی••✨
✍ فصل زمستان است و چندباری از خاطرات دوستانشهید را که دیدم برایم جالب بود ، هر کدامشان ناخودآگاه به مسئله وضو و سردی و زمستان اشاره کردند. حتم دارم خودشان هم متوجه این موضوع نشدند.. این خبر از مهمی میدهد که خوب است شمارا هم آگاه کنم.
( علیآقا گام به گام این خاطرات بودند و یاری دادند.. یادم هست یک شب خیلی دلمشکست که بعضی از دوستان علیآقا کمک نمیدهند، پایان تمام متنها نوشتم #ادامهدارد... آنشب گفتم یعنی علیآقا اینبار بنویسم #پایان؟؟ یعنی آن ادامهدارد آخر را پاک کنم؟؟
چشمهایم پراز اشک بود ، شاید دلمشکسته بود شاید هم گلایه بود ، شاید دلتنگی، نمیدانم اما صدایی گفت: #علینمیگذاردتمامشود ، علی ادامهمیدهد ، #علیادامهدارد.. علی زندهاست تا اینجا را خودش آورده ازاین به بعد هم خودش میرساند..
- میدانم همهتان میدانید اما خواستم یادآوری کنم: #شهدازندهاند.. #شهدامیدانند و #شهدامیبینند..✨
و هرچیزی که درمورد آنها باشد را قطعا خودشان به دست گرفتهاند و من و حتی راویان #قصههایعلی همه وسیلهای بیش نیستیم.. همه چیز دست خود شهیداست. حتی پایان و ادامهدارد خاطرات🌹✨
#ادامهدارد...♥️
#شهیدمدافعامنیتمهندسعلینظری
#روحششادویادشگرامی🌹
🚫 برایاینپست #کپیبدونلینککانالجایزنیست
@Shahadat1398🕊
یٰآددٰآشْـٺ℘ـٰاۍشـ℘َـدآْ••🌿
#قصههایعلی••✨ ✍ فصل زمستان است و چندباری از خاطرات دوستانشهید را که دیدم برایم جالب بود ، هر کدا
شده از یک خیابان تا خیابان در به در باشی؟
که شاید لحظه ای از حال یارت با خبر باشی
دلا سخت است اگر مانند یک فرماندهی عاشق
امیر یک سپاه اما... اسیر یک نفر باشی♥️
یٰآددٰآشْـٺ℘ـٰاۍشـ℘َـدآْ••🌿
مرا جواب میکند سکوت چشمهای تو
و باز تنگی نفس و باز هم هوای تو
دوباره میزند به این سر جنون گرفتهام
دوباره انقلاب من، دوباره کودتای تو
یٰآددٰآشْـٺ℘ـٰاۍشـ℘َـدآْ••🌿
روزی که ذره ذره شود استخوانِ من
باشد هنوز در دلِ تنگم هوای تو...♥️
« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »
اللّهمَّ عَجَّل لِوَلیّکَ الفَرَج
اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله)
یٰآددٰآشْـٺ℘ـٰاۍشـ℘َـدآْ••🌿
چشمهایم را رو به ماه بستم.. و در دل دعایت کردم.. آنگاه به ماه گفتم: هرکجاهست تو میبینیاش ، سلامم را به او برسان.. و خیره شدم به ماه.. نگاه بود و اشک بود و نگاه.. میدانستم تو هم آن لحظه ماه را نگاه میکنی و درجوابم میگویی: " سلام.."🌱
#بهتوازدورسلام..💔
#السلامعلیکیامولاییاصاحبالزمان(عج)