eitaa logo
دلم آسمون میخاد🔎📷
3.3هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
11.4هزار ویدیو
117 فایل
﴾﷽﴿ °. -ناشناسمون:بگوشم 👇! https://harfeto.timefriend.net/17047916426917 . -شروط‌وسفارشات↓ @asemohiha . مدیر کانال و تبادلات @Hajkomil73 . •|🌿|کانال‌وقفِ‌سیدالشهداست|🌿|• . -کپی‌‌محتوای‌کانال = آزاد✋
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 برخورد بی‌سابقه پلیس فرودگاه تفلیس با یک زن ایرانی 🔹در پی تشدید روند دیپورت شهروندان ایرانی در مبادی ورودی گرجستان، این بار یکی از زنان ایرانی در فرودگاه تفلیس، بازداشت و با رفتار خشونت‌آمیز پلیس این کشور مواجه شد. 🔹«هدی.م» ۳۵ ساله سه‌شنبه سوم دسامبر (۱۲ آذر ماه) از مقصد استانبول به تفلیس پرواز و ساعت ۲ بامداد چهارم دسامبر (۱۳ آذر ماه) وارد فرودگاه تفلیس می‌شود، که با ممانعت پلیس فرودگاه روبرو می‌شود. 🔹بعد از اعتراض به این روند، او توسط پلیس گرجستان برای مدت بیش از ۲۰ ساعت بازداشت و مورد رفتارهای خشونت‌آمیز پلیس‌ نیز قرار می‌گیرد. 🔹پس از گذشت بیش از ۲۰ ساعت، پلیس مهاجرت گرجستان او را با هواپیما به استانبول بازمی‌گرداند و وی پس از ورود به استانبول به کنسول‌گری گرجستان در این شهر مراجعه کرده، ولی هیچ پاسخی به او داده نمی‌شود. 🔹این شهروند ایرانی، سپس به کنسول‌گری ایران در استانبول مراجعه کرده، و ضمن ثبت شکایت خود، بلیط تهیه کرده و به تهران بازمی‌گردد. 🔹وی پس از ورود به کشور به وزارت خارجه ایران و همچنین پزشکی قانونی مراجعه می‌کند. 🔹پزشکی قانونی نیز آثار و جراحات ناشی از رفتار خشونت‌آمیز پلیس گرجستان بر بدن وی را تأیید می‌کند. 🔻 او به خبرنگار فارس گفت: 🔸پس از ورود به سالن ترانزیت فرودگاه، پلیس مستقر در فرودگاه به من اعلام کرد که نمی‌توانم وارد تفلیس بشوم. 🔸در زمان بازداشت، چند بار درخواست تماس با سفارت‌مان را داشتم که هر بار تنها با بی‌توجهی و توهین‌های پلیس حاضر مواجه شدم. 🔸زمانی که در بازداشت بودم می‌گفتند: بروید گم شوید! ما احتیاجی به سرمایه‌های ایرانی‌ها نداریم. 🔸تا زمانی که همه حق و حقوقم را دریافت نکنم، از پیگیری در این زمینه دست نمی‌کشم. 📸 yon.ir/vfrVh fna.ir/bq871l @FarsNewsInt پ.ن. جناب ظریف هروقت که از توئیتر و التماس به اروپا خسته شدید و خواستید استراحت کنید، کمی هم به عزت ایرانیها فکر کنید و درجهت آن اقدام کنید. !!!!!! کانال ❣دلم آسمون میخواد ❣ 📲 @shahadat_arezoomee
❤️ ❤️ قسمت ۳۹ بعد هم آهے کشید و گفت ان شا اللہ اربعیـݧ باهم میریم کربلا... تاحالا کربلا نرفتہ بودم چیزے نمونده بود تا اربعیـݧ تقریبا یک ماه... با خوشحالے نگاهش کردم و گفتم:جان اسماء راست میگے❓ _لبخندے زد و سرشو بہ نشونہ ے تایید تکوݧ داد دوستم یہ کاروانے داره اسم دوتامونو بهش دادم البتہ برات سخت نیست پیاده اسماء❓ پریدم وسط حرفشو گفتم:مـݧ از خدامہ اولیـݧ دفعہ پیاده اونم با همسر جانم برم زیارت آقا  آهے کشید و گفت:ان شا اللہ ما کہ لیاقت خدمت بہ خواهر آقا رو نداریم حداقل بریم زیارت خودشوݧ _از جاش بلند شد و دو سہ قدم رفت جلو،دستش و گذاشت تو جیبشو وهمونطور کہ با چشماش تموم شهر رو بر انداز میکرد  دوباره آهے کشید هوا سرد شده بود و نفسهاموݧ تو هوا بہ بخار تبدیل میشد کت علے دستم بود. احساس کردم سردش شده گوشاش و صورتش از سرما قرمز شده بودݧ کت رو انداختم رو شونشو گفتم بریم علے هوا سرده.... _سوار ماشین شدیم ایندفعہ خودش نشست پشت ماشیـݧ حالش بهتر شده بود اما هنوز هم تو خودش بود... علے❓ جانم بہ خوانواده ے مصطفے سر زدے❓ آره صبح خونشوݧ بودم خوب چطوره اوضاعشو❓ اسماء پدر مصطفے خودش زماݧ جنگ رزمنده بوده.امروز میگفت خیلے خوشحالہ کہ مصطفے بالاخره بہ آرزوش رسیده اصلا یہ قطره اشک هم نریخت بس کہ ایـݧ مرد صبوره مثل بابارضا دوسش دارم اما مادرش خیلے بہ مصطفے وابستہ بود خیلے گریہ میکرد با حرفاش اشک هممونو درآورد میگفت علے تو برادر مصطفے بودے  دیدے داداشت رفت❓دیدے جنازشو نیورد❓ ‌حالا مـݧ چیکار کنم❓  آرزو داشتم نوه هامو بزرگ کنم❓بعدشم انقد گریہ کرد از حال رفت علے طورے تعریف میکرد کہ انگار داشت درمورد پدر مادر خودش حرف میزد آهے کشیدم و گفتم زنش چے علے؟ گفت:زنش مثل خودش بود از بچگے میشناسمش خیلے آرومہ آروم بے سروصدا اشک میریخت اسماء مصطفے عاشق زنش بود فکر میکردم بعد ازدواجش دیگہ نمیره اما رفت خودش میگفت خانومش مخالفتے نداره اخمهام رفت تو هم و گفتم:خدا صبرشو بده سرمو بہ شیشہ ماشیـݧ تکیہ دادم و رفتم تو فکر _اگہ علے هم بخواد بره مـݧ چیکار کنم❓ مـݧ مثل زهرا قوے نیستم نمیتونم شوهرمو با لبخند راهے کنم.من اصلا بدوݧ علے نمیتونم... قطره هاے اشک رو صورتم جارے شد و سعے میکردم از علے پنهانشو کنم عجب شبے بود بہ علے نگاه کردم احساس کردم داره میلرزه دستم گذاشتم رو صورتش خیلے داغ بود... علے❓خوبے❓بز کنار خوبم اسماء میگم بزن کنار دارے میسوزے از تب با اصرار هاے من زد کنار سریع جامونو عوض کردیم صندلے و براش خوابوندم و سریع حرکت کردم _لرزش علے بیشتر شده بود و اسم مصطفے رو زیر لب تکرار میکردو هزیوݧ میگفت ترسیده بودم اولین بیمارستاݧ نگہ داشتم   هر چقدر علے رو صدا میکردم جواب نمیداد سریع رفتم داخل وگفتم یہ تخت بیارݧ علے و گذاشتـݧ رو تخت و برد داخل حالم خیلے بد بود دست و پام میلرزید و گریہ میکردم نمیدونستم باید چیکار کنم علے خوب بود چرا یکدفعہ اینطورے شد❓ _براے دکتر وضعیت علے و توضیح دادم دکتر گفت:سرما خوردگے شدید همراه با شوک عصبے خفیفہ فشار علے رو گرفتـݧ خیلے پاییـݧ بود براے همیـݧ از حال رفتہ بود بهش سرم وصل کردݧ ساعت۱۱بود گوشے علے زنگ خورد فاطمہ بود جواب دادم الو داداش❓ _سلام فاطمہ جاݧ إ زنداداش شمایے❓داداش خوبہ‌❓ آره عزیرم واسه شام نمیاید❓ بہ مامانینا بگو بیرون بودیم.علے هم شب میاد خونہ ما نگراݧ نباشـݧ نمیخواستم نگرانشو کنم و چیزے بهشو نگفتم سرم علے تموم شد _بادرآوردݧ سوزݧ چشماشو باز کرد میخواست بلند شہ کہ مانعش شدم لباش خشک شده بود و آب میخواست براش یکمے آب ریختم و دادم بهش تبش اومده پاییـݧ لبخندے بهش زدم و گفتم خوبے❓با زور از جاش بلند شد و گفت:خوبم مـݧ اینجا چیکار میکنم اسماء ساعت چنده❓ هیچے سرما خوردے آوردمت بیمارستاݧ خوب چرا بیمارستاݧ میبردیم درمانگاه ترسیده بودم علے _خوب باشہ مـݧ خوبم بریم کجا❓ خونہ دیگہ ساعت۳نصف شبہ استراحت کـݧ صبح میریم خوبم بریم هر چقدر اصرار کردم قبول نکرد کہ بمونہ و رفتیم خونہ ما.... ❤️ ❤️ @shahadat_arezoomee 🍃❤️❤️🍃❤️❤️🍃
🍃👌 +ڪاش اینقدر ڪه بخاطر مشڪلات دنیا ناراحت میشیم، واسه گناهانمون هم ناراحت میشدیم..؛ 📲 @shahadat_arezoomee
یوسـ❤️ـف گم گشته ... باز آید ؛ اگر ثابت شود در فراقش ؛ مثل یعقوبیم و ... حسرت میخوریم 🌛💛💚 کانال ❣دلم آسمون میخواد ❣ 📲 @shahadat_arezoomee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💞 تلاوت #قـرآن_کریـم از قاریان مطرح💞 ✅ ترجمه گویا (استاد فولادوند) ✅ ترجمه گویا (تفسیر نور) ✅ متن قرآن pdf ✴️ با تفکیک #جزء و #سوره ✴️ ⚠️❗️بجای چرخیدن در فضای مجازی کمی قرآن بخوانیم😊👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2994601997C52c0bdbc8a صوت قرآن از 14 قاری رو گذاشتم تا الان😍😍زود عضو شین👏👆👆
ڪانـال #از‌ڪـــربـــلا‌تــا‌شــــہـادتــــღ 🔸🔹🔸🔹 #شهادٺــــ🌹 یعنے مٺفاوٺــ بہ آخر رسیدن وگرنہ مرگ پایان همہ قصہ هاسٺــ.... 🍃به ما بپیوندید🍃 👇👇👇👇👇👇 eitaa.com/joinchat/1377632268Cc19bd91091
از این پروفایلا میخواے؟🎈🍃 به جاے چند کانال🙁👇 #توئیت💡 #خنده_حلال 😂 #پروفایل_ناب_طورے🎀 #عاشقانه_ناب😍 #شهدا🕊 #رهبرے🏳 همه و همه در یک کانال☝️👇 http://eitaa.com/joinchat/3527213064C490b606848
توجه 🌟🌟✨🌟توجه 😳دوست دارید نمازهاتون خاص باشه ولذت ببرید😍 پس چرا معطلید☹️ زودباشید عضو بشید.😉👇👇👇 به تخصصی ترین و زیباترین کانال نماز بپیوندید 😊 💢 توی این کانال برای فرهنگ نماز و نماز خوانی تلاش میشه 😃 🌍💖 ان شالله یه زندگی عالی و یه دنیای زیباتر رو تجربه خواهید کرد... در کانال تخصصی نماز↙️ http://eitaa.com/joinchat/547880964Cbb066cccb4 🔷🌺🔸🌹🔸🌺🔷
اگه میخوای راز نفوذ درقلب همسرتو 💑بدونی اگه میخوای فرزندت همونی بشه که تو میخوای 👭 اگه مجردی میخوای فوت و فنای خواستگاری رو بدونی(استفاده از بهترین مشاوره های بین المللی) اگه محجبه ای دنبال پوشش خاصی هستی اگه میخوای آرایش کردن یاد بگیری خلاصه میخوای یه خانم خاص💁 بشی بدو💃💃 بیا اینجا( جمع بانوان هنرمند) eitaa.com//khanom_khass sapp.ir/khanom_khass
اگه دنبال ست سرویس اشپزخونه هستین بیایین اینجا😊👇 http://eitaa.com/joinchat/4186374157C5e2a60e879 ست سرویس دستگیره دستکش فر کاور قابلمه و....💐💐 منبع تصویرتبلیع:اینترنت
عشق جان😍😍 سلام مهربانترینم! هنوز تا درک مهربانیهایت😍 راه زیادی دارم از خدا که پنهان نیست🙈 از شما چه پنهان وقتی به محبت شما نسبت به خودم فکر میکنم تمام حسهای خوب دنیا به قلبم سرازیر میشود 😍 مگر عشـ❤️ـق و دوست داشتن چیزی جزء این است که یه نفر 24 ساعته به رسم عاشقی😌 هوایت را داشته باشد و تکیه گاهت باشد ؟!☺️ توصیه مینومایم به شما به تجربه چنین عشقی😎 با کلیک و وارد شدن به اینجا👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2882142216C2d2fbbea47
👇 لطفا وارد این کانال بشید تا خودتون ببینید👇 🍃 زیبا و جذاب 🍃 پست های کوتاه 🍃 مطالب طولانی و پشت سر هم نداره 🍃 پست های مفید و نکته ای و مهم 🍃 در زمینه های: #روان_شناسی #علمی #طب_سنتی #کلام_علما #همسرانه #حجاب_عفاف وووو😊 http://eitaa.com/joinchat/2179072000Cd60c31f0b9 #انواردین
هدایت شده از حِزبُ الحَسَن ۱۱۸
.۶. خادم الحسن 💙🍃😻 چالش شماره۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣زیارت "شهــــــداء"❣ بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم 🌹اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ 🌹 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ 🌹 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ 🌹اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ 🌹اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ 🌹 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ 🌹 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ 🌹اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم... ❣❣❣❣❣❣ 🌹 هدیہ بہ ارواح طیبہ شهدا صلوات🌹 🌺اللهم عجل لوليک الفرج🌺 https://eitaa.com/shahadat_arezoomee 🍃❤️
🍃🌸〰 هر چند ڪِه بـیمار تو هستیم همـہ🤕 دیوانه دیـدار تو هستـیم همه 😥 (💔) بیڹ خودماڹ بماند آقـا عمریستـ انگار طلب ڪار توهسـتیم هم.ه @shahadat_arezoomee 🍃🌸〰🍃🌸〰🍃🌸〰
🍃❤️❁﷽〰❁❤️🍃 دلم رفاقتے مےخواهد ڪہ سر بند یا زهرایم ببند😍 ڪه دلم را حسینے ڪند ڪہ خاڪے باشد😢 دلم رفاقتے مےخواهد ڪہ #شهیدم ڪند😔 💚←رفاقتے تا بهشٺ→💚 #صبحتون_شهدایی🌹 @shahadat_arezoomee 🍃☀️〰
🍃👌 👑|• •|👑 گفت اصل بده؟🌹 گفتم مادرم کنیز رباب... 🍂 باباموڹ هم غلام عباس... 🍃 برادرم غلام علی اکبر... خودمم کنیز زینب✔️✔️✔️ ما اصل و نصبمون غلام در خونه حسینه...🍂 جد در جدمون نوکرش بودن، غلام خانه زادشیم..!🌹 گفت : تو دنیا چی داری؟؟؟🍂 گفتم: یه چادر...!رنگش مشکیه چون تا ابد عزادار حسین...!🍃 و یه سَر ، که اگه بخواد افتاده زیر پاش..!!🍂 خندید گفت روانی خدا شفات بده!!!🍃 گفتم: "بیمار حسینم شفا نمیخواهم...🍂 جز حسین و کربلا از خدا نمیخواهم"☺️والا🍃 كانال➺ 😉⬇️ 🕊دلم آسمون میخاد🕊 @shahadat_arezoomee 🍃👌
♻️ #دوست_داشتن آدمهای بزرگ انسان را بزرگ میکند 🍃و دوست داشتن آدمهای نورانی به انسان نورانیت میدهد 🍃اثر وضعی #محبوب، آنقدر زیاد است که آدم باید مراقب باشد 💥مبادا به افراد بی‌ارزش علاقه پیدا کند. 🍃🌸چه دوستی بهتراز #شهـــدا ⁉️ رفیقت که شهدایی باشد #توهم_شهید_خواهی_شد... 💎 @shahadat_arezoomee
محبوب همه باش، معشوق یکی... مهرت را به همه هدیه کن، عشقت را به یکی بهشت...❤️✨❤️ ‌‌‌❤️🍃❤️
مقام معظم رهبری: ⚪ جناب عبدالعظیم با این‌که اهل ری نیست، اما حقّاً و انصافاً به ری و تاریخ ری آبرو داد و حقّ عظیمی به گردن تهرانی‌ها و اهل ری دارد رهبر معظم انقلاب ۴ربیع‌الثانی روز ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) مبارک‌باد ‌ 💎 @shahadat_arezoomee
❤️🍃🌾💚🌾🌹 🌾💚 🌹 ❤ ... . از سر کار که برمیگشت... همش منتظر بودم که صدای موتورشو 🏍بشنوم و... برم کنار آیفون تا زنگ درو بزنه...😊 با اینکه کلید خونه همراش بود... ولی دوست داشت که من در خونه رو واسش وا کنم...💕 وارد خونه که میشد... با اینکه میدونستم خیلی خسته ست ولی... چنان انرژی داشت و میخندید😊 که دیگه خستگیشو احساس نمیکردم...❤️ میگفت... "خانومم من چایی رو دم میکنم...😉 ولی دوست دارم شما واسم چایی بیاری...💕 چایی دست شما یه مزه دیگه ای داره...😋" دوست داشت همش کنارش بشینم و ازش دور نشم... حتی آشپزخونه هم که میرفتم میومد کنارم و کمکم میکرد...💕 میگفت... "کنارم که نیستی دلتنگت میشم...❤️" . ... ... . توی کارای خونه خیلی کمکم میکرد... نمیذاشت زیاد کار کنم... بعضی وقتا... یا با هم ظرف میشستیم...💕 یا اینکه نمیذاشت من بشورم خودش همه ظرفارو میشست...❤️ میگفت... "کمی استراحت کنم بعدش بریم بیرون...💕" اکثرا میرفتیم پارک... با اینکه زندگی ساده ای داشتیم... ولی خیلی خوشبخت بودیم...💕 با موتور همه جا رو میگشتیم...😌😇 . (همسر شهید ابوذر امجدیان) . ┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄ الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 🌹 @shahadat_arezoomee
حداقل مهرباااانی...🌹🌹🌹🌹☝️ @shahadat_arezoomee😌🕊