eitaa logo
دلم آسمون میخاد🔎📷
3.3هزار دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
11.7هزار ویدیو
118 فایل
﴾﷽﴿ °. -ناشناسمون:بگوشم 👇! https://harfeto.timefriend.net/17341201133437 . -شروط‌وسفارشات↓ @asemohiha . مدیر کانال و تبادلات @Hajkomil73 . •|🌿|کانال‌وقفِ‌سیدالشهداست|🌿|• . -کپی‌‌محتوای‌کانال = آزاد✋
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️🍃🌾💚🌾🌹 🌾💚 🌹 ❤ ... . از سر کار که برمیگشت... همش منتظر بودم که صدای موتورشو 🏍بشنوم و... برم کنار آیفون تا زنگ درو بزنه...😊 با اینکه کلید خونه همراش بود... ولی دوست داشت که من در خونه رو واسش وا کنم...💕 وارد خونه که میشد... با اینکه میدونستم خیلی خسته ست ولی... چنان انرژی داشت و میخندید😊 که دیگه خستگیشو احساس نمیکردم...❤️ میگفت... "خانومم من چایی رو دم میکنم...😉 ولی دوست دارم شما واسم چایی بیاری...💕 چایی دست شما یه مزه دیگه ای داره...😋" دوست داشت همش کنارش بشینم و ازش دور نشم... حتی آشپزخونه هم که میرفتم میومد کنارم و کمکم میکرد...💕 میگفت... "کنارم که نیستی دلتنگت میشم...❤️" . ... ... . توی کارای خونه خیلی کمکم میکرد... نمیذاشت زیاد کار کنم... بعضی وقتا... یا با هم ظرف میشستیم...💕 یا اینکه نمیذاشت من بشورم خودش همه ظرفارو میشست...❤️ میگفت... "کمی استراحت کنم بعدش بریم بیرون...💕" اکثرا میرفتیم پارک... با اینکه زندگی ساده ای داشتیم... ولی خیلی خوشبخت بودیم...💕 با موتور همه جا رو میگشتیم...😌😇 . (همسر شهید ابوذر امجدیان) . ┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄ الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 🌹 @shahadat_arezoomee
❤️😍😌 🌷 💠هرروز عاشق‌ تر از دیروز 🔸میگفت: زهرا، باید کمتر کنیم💕 انگار میدونست که قراره چه اتفاقی بیفته. گفتم: این که خیلی خوبه😍 ۲ سال و ۸ ماه از زندگی مشترکمون💍 میگذره. این همه به هم وابسته‌ایم💞 و روز به روز هم بیشتر میشیم. 🔹گفت: آره،خیلی خوبه ولی اتفاقه دیگه...! گفتم. آهاااان؛ اگه واسه خودت میترسی⁉️ گفت: نه زبونتو گاز بگیر. اصلاً‌ منظورم این نبود🚫 🔸حساسیت بالایی بهش داشتم. بعد یکی از دوستاش بهم گفت: "حلالم کنید"😔 پرسیدم: چرا⁉️گفت: با چند تا از رفقا👥 میکردیم. یکی از بچه‌ها آب پاشید رو . 🔹امین هم چای☕️ دستش بود. ریخت روش زدم تو صورت امین😔 چون ناخنم بلند بود، زخمی شد💔 امین گفت: حالا جواب چی بدم❓گفتیم:یعنی تو اینقده 🔸گفته بود: نه❌…ولی همسرم💞 خیلی روم . مجبورم بهش بگم شاخه درخت🌲 خورده تو صورتم. وگرنه پدرتونو در میاره😅 🔹از بر‌گشته بود. از شوق دیدنش میخندیدم😍 با دیدن خنده از لبام رفت. گفتم: بریم پماد بخریم براش. میدونست خیلی حساسم مقاومت نکرد🚫 با خنده گفت: منم که اصلاً خسته نیستتتم😉 🔸گفتم: میدونم خسته‌ای، خسته نباشی. تقصیر خودته که خودت نبودی. بااااید بریم بخریم. هر شب🌙 خودم پماد به صورتش میزدم و هر روز و شاید جای خراشیدگی💔 رو چک میکردم و میگفتم: پس چرا ⁉️😔 راوےهمسر شهید 🍃| @shahadat_arezoomee 🌷🍃 🍃🌷🍃 🌷🍃🌷🍃
❤️🍃🌾💚🌾🌹 🌾💚 🌹 ❤ بخش اول😍👌 آن شب نیز مثل هر شب، آرام در بستر خوابیده بودم، 👀 اما رؤیایی جلو چشمانم نقش بست که زندگی‌ام را عوض کرد.😌 در خواب علی به خانه ما آمد.👨 با هم سوار بر مرکبی به آسمان بال گشودیم.✨🌼 در طی طریق اشک از نهاد هر کدام از ما جاری شده بود. با هم در آسمان این آیه را زمزمه می‌کردیم: ✨ «ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره الحسنه...»🙏 ناگهان دیدم آن مرکب ما را به آسمان بهشت زهرا برد، 🔆به مقبره تابناک شهیدان. بر سر قبر شهیدان طوافی کردیم و به راه خود ادامه دادیم🌿 و به بوستانی از گل‌های رنگارنگ و درختان شاداب و خرم رسیدیم☘🌸🌿🌺 و در سایه سار آن نشستیم که ناگاه از خواب پریدم...😄 بی‌اختیار این آیه بر زبانم جاری بود «ربنا آتنا...». 🙏صبح آن شب رؤیایی بود که علی به آمد.💫💍 روی دیوان خانه امام (ره) نشسته بودیم. از هیجان این پیوند در حضور اماممان، سینه‌ام گنجایش قلب تپنده‌ام را نداشت😁😍. بوسه‌ای بر دستان و ملکوتی امام زدیم. امام لب باز کرد و خطبه عقد ما را جاری کرد. 💍💫❤️ بعد به‌عنوان هدیه عقد، این جمله را به ما هدیه کرد: 🌺«عزیزانم گذشت داشته باشید، با هم بسازید ان‌شاءالله که مبارک باشد.»🙏🌸 ادامه دارد...☺️ 🔰راوی: همسر @shahadat_arezoomee الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 🌹 🌾💚 ❤️🍃🌾💚🌾🌹 🍃
روز اول زندگے مشترڪ... پا شدم غذا درست کنم، از هر انگشتم یه اعتماد به نفس می بارید😌 به به...بوے غذا تو ڪل خونه پیچیده بود😋 علے از مسجد اومد😍 سلام خانم چه ڪردی؟ چه بویی راه انداختے😋 منم یه ژستــ هنرمندانه گرفتم😌 گفتم الآن سفره رو میارم😎 سر دیگ و برداشتم یه قاشق تستــ ڪنم😥 وااای نفسم بند اومد😰😱 خدایااااا اینکه نمکش اندازه بود😫😲 داشت گریه م میگرفت😢 خاااک تو سرتــ هانیه خاڪ😤 چه قدر مامان گفتــ آشپزی یاد بگیر😞 قیافم تابلو شده بود😵 علے گفتــ چیزی شده😕 منم که بغض تو گلوم گیر کرده بود گفتم نه😒😢 علی گفت مطمئنی😕 منم با بغض گفتم آره😓 علی قاشق و برداشت یه تست کرد😐 منم یهو بغضم ترکید زدم زیر گریه😭 گفت به خاطر این گریه میکنی😂 بلند بلند خندید😂😂😂😂 منم مست خنده هاش شدم😐 گفتم یعنی ناراحت نشدی😕😒 گفت فدا سررررتــ😍 مامان میگفت املت هم بلد نیستے درست کنیا😂 بعدش غذا رو یه جوری خورد که دهنم آب افتاد😋 منم شروع کردم به خوردن اماااا...😫😵😣 گفتم داری از این میخوری به این شوووری😩 گفتــ خیییلیم خوشمزه ستــ😋 واسه بار اول عالیہ دستتم درد نکنه😍 +ماشهادت دادیم که زیباست↓ @shahadat_arezoomee 🍃🎈
#عاشقانه_شهدا روزهای جمعه میگفت:امروز میخوام یه کارخیربرات انجام بدم 😊 هم برای شما، هم برای خدا😉 وضومیگرفت ومی رفت تی آشپزخانه، هرچه میگفتم :نکنیداین کارومن ناراحت میشم باعث شرمتدگیمه😔 گوش نمیکرد، درامیبست وآشپزخونه رومیشست❤️ #شهید_علی_صیاد_شیرازی🌸 #عاشقانه_های_مذهبی •❥•❤️🌿 ↳ @shahadat_arezoomee ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑💕
❤❤❤ 🌸 همسرم از همان اول ازدواج پیشنهاد داد که هر وقت دلخوری از من داری و نمیتوانی ابراز کنی، برایم بنویس! . خودش هم همین کار را میکرد. عادت داشت قبل از خواب همهء مسائل روز را حل کند. خیلی وقتها شبها برایم مینوشت که امروز بخاطر فلان مسئله از من دلخور شدی، منو ببخش😔. من منظوری نداشتم😔 آخرش هم یه جمله عاشقانه مینوشت 😍. گاهی من کاغذ را که میخواندم، میگفتم: کدام مسئله را میگی؟ من اصلا یادم نمیاد😁😁 ، یعنی آن مسئله اصلا من را درگیر نکرده بود، ولی پویا مراقب بود که نکند من دلخور شده باشم...☺️ . ✨ به نقل ازهمسرشهید مدافع حرم •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• 🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📿 ♥️🌿↓ @shahadat_arezoomee ما دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
💕 🍃💞🍃هیچ گاه برای خودش چیزی نمی گرفت. تمام ها و حتی کفش? را من برای ایشون میگرفتم. 🍃💞🍃برای اینکه منو خوشحال کنن یک تکه برای خودشون میگرفتن. چون میدونست از این کار خیلی خوشحال میشدم حتی بیشتر از چیزهایی که برای من میگرفت. 🍃💞🍃تو نشد من چیزی بخوام و ایشون بگه نه البته هیچگاه چیزی که در ایشون نبود را طلب نمیکردم. 🍃🌹🌷 @shahadat_arezoomee
🌹 دیـپـلمم را تـازه گرفتہ بودم ڪه آمدند خواستگاری💐. شـرط ها و معیـارهایمان را گفـتیم اما هـر ڪدام با یڪ محور اصلے؛ شرط اصلی من، ماندنش در سپاه بود؛😊 آن هـم نہ بصورت مقطعی. او هـم شرط ڪرد ڪه باید به حضرت امام(ره) اعتقاد داشته باشی 😇 و مطیع بـے چون و چرای رهبری باشی. البته این از شرط های خود من هم بود💚🙂 🌸 ⚫️ 🖤🤚