eitaa logo
دلم آسمون میخاد🔎📷
3.4هزار دنبال‌کننده
13.3هزار عکس
11هزار ویدیو
116 فایل
﴾﷽﴿ °. -ناشناسمون:بگوشم 👇! https://harfeto.timefriend.net/17047916426917 . -شروط‌وسفارشات↓ @asemohiha . مدیر کانال و تبادلات @Hajkomil73 . •|🌿|کانال‌وقفِ‌سیدالشهداست|🌿|• . -کپی‌‌محتوای‌کانال = آزاد✋
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃💞💞🍃💞💞🍃 (سلام الله علیها) ⭐دو شب قبل از اینکه امین حرفی از سفر به سوریه بزند، خوابی دیده بودم که نگرانی من را نسبت به مأموریت دو چندان کرده بود. ✔خواب دیدم یک صدایی که چهره‌ای از آن به خاطر ندارم، نامه‌ای برایم آورد که در آن دقیقاً نوشته شده بود"جناب آقای امین کریمی فرزند الیاس کریمی به عنوان محافظ درهای حرم حضرت زینب (سلام الله علیها) منصوب شده است" و پایین آن امضا شده بود. 😢گریه امانم نمی داد، 🔹گفت «زهرا این طور بروم خیلی فکرم مشغول است. نه می‌توانم تو را در این وضعیت بگذارم و بروم و نه می‌توانم سفر را کنسل کنم تو بگو چه کنم؟» 🔸 گفتم «به من قول بده که این اولین و آخرین سفرت به سوریه باشد.» قول داد آخرین‌بار باشد. 🔹گفتم «قول بده که خطری آنجا تهدیدت نکند.» 🔸خندید و گفت «این که دیگر دست من نیست!» 🔹گفتم «قول بده سوغاتی هم نخری. تو اصلاً بیرون نرو و در همان حرم بمان.» 🔸 گفت «باشه زهرا جان. اجازه می‌دهی بروم؟‌ پاشو قرآن را بیاور...» اشک‌هایم امانم نمی‌داد... ✳واقعاً از صمیم قلبم راضی نشده بودم فقط به احترام امین و برای اینکه به عشقش برسد و آرام شود ساکت شدم. اما به هیچ عنوان راضی نشدم که شوهرم به آنجا برود و خطری او را تهدید کند. 🔹گفت «برویم خانه حاجی؟» پدرم را می‌گفت. قبول نکردم. 🔹گفت «برویم خانه پدر من؟»  نمی‌خواستم هیچ‌جا بروم. 🔹گفت «نمی‌توانم تو را اینطور بگذارم و بروم. تمام فکر و ذهنم پیش تو می‌ماند. پس بگذار بگویم آنها به اینجا بیایند.» 🔸گفتم «نه، حرفش را نزن! می‌خوام تنها باشم. می‌خواهم گریه کنم.» 🔸گفت «پس به هیچ‌وجه نمی‌گذارم تنها بمانی.» 🍃با وجود تمام تلاش‌هایم، امین اما به اهدافش اعتقاد و ایمان داشت.  امین وابستگی زیادی به زن و زندگی‌اش داشت اما وابستگی‌اش به چیزهای دیگری خیلی بیشتر بود. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👈با ما همراه باشید...🌹🌹🌹 https://eitaa.com/shahadat_arezoomee
🕊 خوش آڹ روزے ڪه نوبت برمڹ آید حتماالان ڪناراربابے منویادت نره😭 توزمره خوباواصحابے منویادت نره😭 🌷|●شادے ارواح طیبه شهداصلواتے عنایت بفرمایید●|🌷 @Shahadat_arezoomee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣❣❣❣❣❣ ❣زیارت "شهــــــداء"❣ بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم 🌹اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ 🌹 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ 🌹 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ 🌹اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ 🌹اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ 🌹 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ 🌹 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ 🌹اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم... ❣❣❣❣❣❣ 🌹 هدیہ بہ ارواح طیبہ شهدا صلوات🌹 🌸اللهم عجل لوليک الفرج🌺 https://eitaa.com/shahadat_arezoomee 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴
|•روشن از روے تو چشم👀 و دلِ روز❤️•| صبح از نام #تو دم زد ڪه دمید🙈 #شهید_مصطفی_صدرزاده 📎سلام، صبحتون شهدایے🌷 @shahadat_arezoomee 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹 🍃🌹 🍃 ❤️ #بسیجے_شهید #بابڪ_نورے_هریس ❤️ ❣ولادتـــــ‌: ۱۳۷۱/۷/۲۱ ✨شهادتـــــ: ۱۳۹۶/۸/۲۸ 🎊🎉امروز تولد ڪسي است... ڪسي خوبـــــ☺️ ..ڪسي ڪه مثل هيچ ڪس نيستـــــ..😍 ڪسي ڪه لبخند هايش بوي آسمان مےداد😇 #تولدتــــــــــ_مبارڪ #آقا_داداش @shahadat_arezoomee 🎈🎈🍃🎈🎈🍃🎈🎈🍃
خواهے نشوے #رسوا #همرنڱ شهیداڹ شو... 😔 ✔فقط ڪافیه یه #یاعلے بگید... ⇦ڪاری به حرفهای دیگراڹ نداشته باشید...😌 |●شهــــــ🌹ــــدانظرمیڪنندبه وجہ الله●| ازشهداڪم نگیرید،زیادبخواید. @shahadat_arezoomee 🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃 تازه عروسی کرده بودند👰🏻🏻 با چند تا از دوستان قرار گذاشتیم گل💐و شیرینی🍪بخریم و یه سری به خانشان🏠بزنیم خانهشان🏠کوچک بود. یک پذیرایی دوازده متری داشتند.روی دیوار بالای پذیرایی یک قاب بزرگ🖼خالی بود! برای هممان سوال❓شده بود. تا حالا ندیده بودیم کسی قاب خالی🖼به دیوار پذیرایی خانه اش🏠بچسباند! عاقبت من طاقت نیاوردم و به نمایندگی از همه پرسیدم:این قاب خالی🖼چیه؟ نکنه به زودی در این مکان عکس عروسیتون👰🏻🏻نصب میشه؟ بچه ها خندیدند 😂 خودش هم لبخندی زد☺️ و گفت:نه...!این قاب جای خالی عکس امام زمان(عج)است.میخواییم وقتی حضرت ظهور کردند و چهرشون رو همه دیدند👀عکسشان را به دیوار خانمان بچسبانیم... هممان مات و مبهوت😵شدیم یکی پرسید:پس چرا از حالا قاب خالی به خانه ات زده ای؟🙄🤔هنوز که آقا ظهور نکرده اند! فوری جواب داد:همین دیگه...میخواییم همیشه یادمون باشه یه چیزی تو زندگیمون کم داریم.هر وقت این قاب خالی رو ببینیم یادمون می افته که منتظر ظهور باشیم...❤️ 💕«الهم عجل لولیک الفرج»💕 @shahadat_arezoomee 🍃🌹
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 🍃 🍃 گفت: کاش چفیه اورده بودین. گفتم:لابد محض ریا؟؟😎 گفت:اتفاقا محض ریا هم باشه خوبه. گفتم:چطور گفت:باچفیه خیلی جاها نیاز به بحث نیست باچفیه خیلی جاهانیاز به توضیح نیست با چفیه خیلیا نزدیک نمیشن با چفیه ..... رفتم تو فکر تا حالا اینجور بهش فکر نکرده بودم . https://eitaa.com/shahadat_arezoomee
@shahadat_arezoomee
#پروفایل_شهدایی🌹 #شهید_محمد_سلیمانے✨ @shahadat_arezoomee
#پروفایل_شهدایے🌹 #شهید_رسول_پور_مرادی✨ @shahadat_arezoomee
💞💞💞 💛قرارعاشقی💛 🍁صلوات خاصه امام رضا به نیابت از 🍁اَللّهُم صلِّ على علِیِّ بنِ مُوسَى الرِّضاالْمُرْتَضَى الاِمام التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحجَّتکَ عَلے مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمن تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَة مُتَواتِرَةً مترادِفَةً کاَفْضَل ماصَلَّیْتَ علےاَحد منْ اَوْلِیائِک. ساعت هشت به وقت امام رضا😍😍😍 👇👇 @shahadat_arezoomee 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
@shahadat_arezoomee 🌹
🍃🌺 بسمـ رب✨ شهدا 🌺🍃 ❤️🕊 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 در سوریه یک نیروی عالی و ارزشمند برای فرمانده اش محسوب می شد. به خاطر پر انرژی بودن و بدن رو فرمی که داشت، برای هر فرمانده ای یک سرمایه بود😌. همه کاری می کرد. یک آچار فرانسه ی واقعی بود. این قابلیت را داشت که بتواند در هر پستی📬 قرار بگیرد و از عهده ی وظیفه اش خوب بربیاید. سربازی بود که هر فرمانده ای آرزویش را داشت.😍 ❤️ ❤️ ✨ 🍃🌹 @Shahadat_arezoomee
❌آن خواب سوریه ذهنم را آشفته کرده بود. وقتی که راضی نشد بماند، به او گفتم 🔸 «امین درست است که من راضی به رفتن تو نیستم اما یک خوابی دیدم که می‌دانم حضرت زینب(سلام الله علیها) تو را دعوت کرده.»  با خودم فکر می‌کردم خانم فقط برای زیارت امین را دعوت کرده. 🔹به من گفت «چطور زهرا؟»  خوابم را برای او گفتم و گفتم که حس کردم امضا حضرت زینب (سلام الله علیها) پای نامه بود... 💟 به قدری خوشحال شده بود که حقیقتاً این خوشحالی با تمام شادی‌هایی که همیشه از او می‌دیدم بسیار بسیار متفاوت بود. اصلاً از خوشحالی در پوست خودش نمی‌گنجید. 🔹می‌گفت «اگر بدانی چقدر خوشحالم کرده‌ای زهرا جان، خانمم، عزیزم...»  عصبانی‌تر ‌شدم. ترس یک لحظه رهایم نمی‌کرد. 🔸گفتم «بله، شما که به آرزویت می‌رسی، می‌روی سوریه، چرا که نه؟ چرا خوشحال نشوی مرا که تنها می‌گذاری؟ مرا می‌خواهی چکار؟» 🔹 گفت «انصافاً خودت که خوابش را دیده‌ای دیگر نباید که جلویم را بگیری.» 🔸گفتم «خوابش را دیده‌ام اما این فقط خواب است!» 🔹 گفت «نگو دیگر! انگار انتخاب شده‌ام.» 🍃برای نرفتنش به او می‌گفتم «امین می‌دانی عروسی بدون تو خوش نمی‌گذرد.» 🔹 می‌گفت «باور کن برای من هم رضا خیلی عزیز است اما اگر عروسی برادر خودم، حسین هم بود باید می‌رفتم. قول می‌دهم جبران ‌کنم... ان‌شاء الله اربعین به کربلا می‌رویم.» 🔸گفتم «ان‌شاء الله... سلامتی تو برای من بس است.» 💕وابستگی خاصی به هم داشتیم. واقعاً ارتباطمان عجیب و غریب بود.  29 مرداد 94، اولین اعزامش به سوریه بود که حدود 15 روز بعد برگشت. 🌟با اینکه رضا تنها برادرم است و خیلی برای ازدواجش شوق داشتم اما در روز جشن همه فهمیدند که من چقدر آشفته و ناراحتم. غمگین و ماتم‌زده فقط نشستم و با هیچ‌کس حرف نمی‌زدم. مهمان‌ها از مادرم می‌پرسیدند همسر زهرا کجا رفته که زهرا اینطور می‌کند! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👈با ما همراه باشید...🌹🌹🌹 @shahadat_arezoomee 🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣❣❣❣❣❣ ❣زیارت "شهــــــداء"❣ بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم 🌹اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ 🌹 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ 🌹 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ 🌹اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ 🌹اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ 🌹 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ 🌹 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ 🌹اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم... ❣❣❣❣❣❣ 🌹 هدیہ بہ ارواح طیبہ شهدا صلوات🌹 🌸اللهم عجل لوليک الفرج🌺 https://eitaa.com/shahadat_arezoomee 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴
سلام ارباݕ✋ سرصبحِ🌤نوڪر شروع میشود با در ڪوبے خانه ے ارباݕ...😍 نوڪرے پشت در است در بگشایید😢 ارباݕ...😊 🌷 @shahadat_arezoomee
﷽🍃🌹🍃🌹 #وصییت_نامه 📌اگر دلتان گرفت یاد زیارت عاشورا ڪنید ومطمئن باشید غم شما از غم خانم زینب ڪبرے(س)ڪوچڪ تر است.. #شهید_محمد_رضا_دهقان 🕊 #صبحتون_شهدایی 😍 @shahadat_arezoomee 🍃🌸🌸🍃🌸🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 🌀یک دستش قطع شده بود اما دست بردار جبهـه نبود، بهش گفتند: « با یک دست که نمیتونی بجنگی برو عقب.» ⇦میگفت: « مگه حضرت ابوالفضل با یک دست نجنگید؟ ❇️مگه نفرمود : « والله ان قَطعتَمو یَمینــی، اِنی اُحـــامی ابـداً عن دینــــی »... ⚜عملیات والفجر 4 مسئول محور بود. حمیدباکری بهش مأموریت داده بود گردان حضرت ابوالفضل رو از محـاصره دشمن نجات بـده با عـده ای از نیـروهاش رفت به سمت منطـقه مأموریـت، لحظه‌های آخر که قمقمه را آوردن نزدیک لبای خشکش گفته بـود: ⚜«مگه مولایم امام حسین عليه السلام در لحظه‌ی شهـادت آب آشامید که من بیاشامم.» شهید کہ شد هم تشنه‌لب بود هم بی‌دست ..😞 ✍ راوی : همرزم شهیـــد 🌷شهید شاپور برزگر گلمغانی فرمانده‌محورعملیاتی‌لشکر۳۱عاشورا 🌹 ❤️ @shahadat_arezoomee 🍃🌹