eitaa logo
◗شـ‌مثڶ‌شهـ﴿ش﴾ـآدٺ◖
261 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
801 ویدیو
88 فایل
‌ ‌• سࢪنوشٺ‌مقلدان‌خمینے‌چیزے‌جز‌شهادٺ‌نیست .🥀. ‌ شرایطموݧ | @sharayetemon ‌ ‌ناشناس | https://harfeto.timefriend.net/16288409374986
مشاهده در ایتا
دانلود
مولای غریبم ... نمی‌دانم کِی اما می‌دانم می‌آیی؛ و من هر روز خود را آماده‌تر می‌کنم برای دیدارت ... هر روز بزرگ‌تر می‌کنم قلبم را، هر روز بیشتر می‌کنم فاصله‌ام را با گناه، چون نمی‌توانم تحمل کنم جلوی مادرت زهرا سلام الله علیها شرمنده باشم ... اللّهُمَّ عَجِّل فَرجَ مُنتَِقمِ الزَّهرٰاء سَلٰامُ اللهِ عَلَیها @shahadat_kh313
یڪ نفر هسٺ، کہ خود نیسټ ولے خاطـره‌ اش هر ساعٺ و هر روز مرا سخت بغل مےگیرد !!! ❤️ @shahadat_kh313
: خاطره را باید درمقابل طوفان تبلیغات دشمن حفظ کرد آخرین نگاه فرزند شهید مدافع حرم شهادت:94/11/27 @shahadat_kh313
🌷ســـلام بر شهـــدا🌷 آن مهدے باوران و یاوران ڪہ"لبیڪ گفتند بہ نائب المهدے و مهدے نیز ادرڪنےشان را خریدار شد اے ڪاش ادرڪنےِ ما جاماندگان با لبیڪِ شهـــدا اجابت گردد و شهیـــدشویم 🍃🌸🍃 🌺 ارواح طیبه شهدا صلوات @shahadat_kh313
یکی از دوستانش تعریف میکرد علی رغم اینکه فرمانده ما بود اما در عین رعایت مسایل شرعی و اخلاقی بسیار شوخ طبع بود و دائم لبخند بر لب داشت دوستان و بچه ها که از طوایف مختلف بودند به او میگفتن یادت باشد اینقدر که تو سر به سر ما میگذری ما هم جبران خواهیم کرد و بعد از شهادتت هیچ کاری برایت نمیکنیم و او باز هم با لبخند همیشگیش جواب می داد مطمئن باشید به طریقی از بین شما خواهم رفت که یکی به یکی شما عزادارم خواهید شد روز تشیع و لحظه تدفین پیکر خونین سردار شهید حاج احمد مجدی ما اعضای خانواده فقط نظارگر خیل عظیم دوستانش بودیم که با اشکهای چشمانشان مشغول دفن و وداع با او بودند . 🌷شهید 🌷 یاد شهدا با صلوات🌷 @shahadat_kh313
✌️افلاکیان یعنی متفاوت بودن👌 یعنی میان دنیایی که همه انسانهایش میکنند 😒 تو متفاوت باشی...😍 یعنی میان انسان های 😏 تو متفات باشی و امامت✌️😌 یعنے میان مشتی تو متفاوت باشی😊 آنگاه خداوند را نیز با دیگران میکند و میشوے!😍❤️ ✌️ •┈┈••✾•🔹🔷🔹•✾•┈┈•• @shahadat_kh313
هرجا‌ ضربه‌خوردیم‌ و ضررڪردیم ازبی‌معرفتیمون نسبت‌ به "خدا " بوده.😔 👈پس به خاطرغصه‌هات سرِخدا دادنزن ! بشین فکرڪن ببین کجارو اشتباه رفتی خدا توۍ تمام لحظه‌هات بوده یا نه؟! 💢 الان ڪه جا زدی یادش افتادی ؟ ...!! [وَمٰابِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ‌اَللّٰهِ ثُمَّ إِذٰا مَسَّكُمُ اَلضُّرُّ فَإِلَيْهِ تَجْئَرُونَ ﴿۵۳﴾] وهر‌نعمتى‌که‌دارید‌از‌خداست، سپس چون‌آسیبى‌به‌شما‌رسد‌بھ‌ سوۍ‌او روى مى‌آورید و ناله‌و‌فریاد میکنید... [ثُمَّ إِذٰاكَشَفَ اَلضُّرَّعَنْكُمْ إِذٰا فَرِيقٌ مِنْكُمْ بِرَبِّهِمْ يُشْرِكُونَ ﴿۵۴﴾‌] اما‌همين كه نگرانى ومِحنت را از شما برطرف كرد، ناگهان گروهى از شما نسبت به پروردگارشان شرڪ مى‌ورزند. {وعوامل‌وافرادِديگرۍرا در دفع بلا‌مؤثّرمى‌دانند} در طوفان زندگیت یه جورۍ با ♥️ حرف بزن... ڪه وقتی بھ ساحل آرامش میرسۍ روت بشه باز تو رو خدا نگاه‌کنی...! ✅ خب؟! @shahadat_kh313
یکم اردیبهشت ماه سال 1336 در خانواده «هادی» در تهران فرزندی به دنیا می آید که نامش را «ابراهیم» می گذارند. ابراهیم از شعله های آتش بسیاری می گذرد و بیست و دوم بهمن ماه 1361 برای همیشه در فکه می ماند. در نخستین روز اردیبشهت ماه که با شصت و یکمین سالروز ولادت شهید «ابراهیم هادی» تقارن دارد، خاطراتی از این پهلوان بی مزار را مرور می کنیم: روزهای آخر آخر آذرماه بود. با ابراهیم برگشتیم تهران. در عین خستگی خیلی خوشحال بود. می گفت: هیچ شهیدی یا مجروحی در منطقه دشمن نبود، هرچه بود آوردیم. بعد گفت: امشب چقدر چشم های منتظر را خوشحال کردیم، مادر هرکدام از این شهدا سر قبر فرزندش برود، ثوابش برای ما هم هست. من بلافاصله از موقعیت استفاده کردم و گفتم: آقا ابرام پس چرا خود دعا می کنی که گمنام باشی!؟ منتظر این سوال نبود. لحظه ای سکوت کرد و گفت: من مادرم رو آماده کردم، گفتم منتظر من نباشه، حتی گفتم دعا کنه که گمنام شهید بشم! ولی باز جوابی که می خواستم نگفت. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅┅❅♥️❅┅┅┄‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌ @shahadat_kh313 ┄┅┅❅♥️❅┅┅┄‌
بخوانیم دعای فرج را