- میدونی تویِ دنیا به چه کسایی حسودیم میشه؟!
+نه...!
- به اونایی که وقتی دلشون میگیره
پا میشن میرن حرمِ امام حسین و وقتی
برمیگردن حالِ دلشون خوبِ خوبه🥀💔
@shahadat_kh313
•••﴾♥🌿﴿•••
+وعده شبانه، هرشب یک آیه🌱🌺
♥️|إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیلِ وَ النَّهارِ لَآیاتٍ لِأُولِی الْأَلْبابِ|♥️
قطعاً در آفرینش آسمان ها و زمین و اختلاف (تعاقب) شب و روز، آیاتی است برای عقلاء (خردمندان).
+سوره آل عمران آیه ۱۹٠🌱
--------------------🌾-------------------
[••بسم ﷲ الرحمن الرحیم••]
سلام🖐
صبحت بخیــر رفیق🌻
امروز ←شنبه ←۸آبان ماه
ذکر امروز← یا ربّ العالمین
فعالیت امروز کانال هدیه به←
شهید علی خلیلی💚
-------------------🌾--------------------
[♥️] @shahadat_kh313
🌸🕊¦
روزمون رو شروع میڪنیم با سلام بر آقا مهدیِ فاطمه عجل الله فرجه💕
- اَلسَّلامُ عَلیڪَ یا حُجَّةَ اللهِ فی اَرضِه
- اَلسَّلامُ عَلیڪَ یا نورَاللهِ الَّذی ؛ یَهتَدی بِهِ المُهتَدون
- اَلسلامُ عَلیڪَ یا مولانا یا صاحب الزمان♡
💞¦ @shahadat_kh313
[💛🌻]
اَللّـهُمَّ اِنّي اُجَدِّدُ لَهُ في صَبيحَةِ يَوْمي هذا وَما عِشْتُ مِنْ اَيّامي عَهْداً وَعَقْداً وَبَيْعَةً لَهُ في عُنُقي لَا أَحُولُ عَنْها وَلَا أَزُولُ أَبَداً🌱
خدایا در صبح این روز و تا زندگی کنم از روزهایم، برای آن حضرت بر عهدهام، عهد و پیمان و بیعت تجدید میکنم که از آن، رو نگردانم و هیچگاه دست برندارم! 💛
「💚」
-
-
| ـهَر زمٰان بوۍ خمینۍ بھ سَـر مٰا اُفتد
| دور سیـد علۍ خامنهاۍ مۍگردیم!✌️🏻"
-
-
「🌿」 #رهبـرانھ
🦋أللَّھُـمَ_؏َـجِّـلْ_لِوَلیِڪْ_ألْـفَـرَجـ⛅️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جان فدای تو آقا جان
😍😍😍😍😍😍😍😍😍
عاشقتم آقا جان
ماترکنا یابن الحسین علیه السلام
#لبیک_یا_امام_خامنه_ای
#اللهم_احفظ_قائدنا_الامام_خامنه_ای_حفظه_الله
🌹بعد از ماه عسل مستقیم رفتیم دزفول. مجتمع مسکونی نیروهای هوایی. خانه ای بود بسیار شیک و مجلل. وسایل و جهیزیه من هم متناسب با آن. پرده های رنگارنگ، مبل و صندلی شیک و ظروف چینی و کریستال.
بعد از چند ماه زندگی در دزفول، حرف هایی در گوشم می خواند. مگر نمی شود در ظرف غیر کریستال آب خورد. چه اشکالی دارد که روی زمین بنشینیم. مگر حتما باید روی مبل باشد.
با اینکه وسایل زندگی ام را دوست داشتم، زندگی با عباس دوست داشتنی تر بود.
🌹گفتم: مهم این است که ما هر دو یکدیگر را دوست داریم. حالا این عشق می خواهد در روستا باشد یا شهر. برایم فرقی نمی کند.
این طرف و آن طرف که می رفتیم، وسایل مان را کادو می بردیم.
عباس از مادرم اجازه گرفته بود. مادرم گفته بود: من وظیفه ام تهیه این ها بوده، هر کاری که خواستید انجام دهید. اگر دل تان خواست آتشش بزنید.
از آن جهیزیه اعیانی دیگر چیزی نمانده بود. هر مدرسه ای که می رفتم، پرده ای هم همراه خودم می بردم و به کلاس ها می زدم. فقط مبل و صندلی اش مانده بود که آن را هم دادیم به جهاد سازندگی.
"شهید عباس بابایی🌿
✅ کتاب آسمان
@shahadat_kh313
•••﴾♥🌿﴿•••
+وعده شبانه، هرشب یک آیه🌱🌺
♥️|«نَحْنُ قَدَّرْنا بَیْنَکُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقینَ؛ عَلی أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثالَکُمْ وَ نُنْشِئَکُمْ فی ما لا تَعْلَمُونَ|♥️
ما در میان شما مرگ را مقدّر ساختیم و هرگز کسی بر ما پیشی نمیگیرد، تا گروهی را به جای گروه دیگری بیاوریم و شما را در جهانی که نمیدانید آفرینش تازهای بخشیم.
+سوره واقعه آیه ۶٠🌱