شاھنجف!"
تو نمیدانی ؛ شاید خدا بعد از این کاری کند . . ♥️
خدا گفت : نترسید ، من با شما هستم میشنوم و میبینم((=♥️
هدایت شده از مـعـࢪآج|••
مدتی هست که حیرانم و تدبیری نیست..
عاشق بی سر و سامانم و تدبیری نیست!
از غمت سر به گریبانم و تدبیری نیست..
خون دل رفته به دامانم و تدبیری نیست..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- فکرِ زنجیری کنید ای عاقلان . . !
هم اکنون آیهی ۸۳ سوره مائده :
«تَرَىٰٓ أَعۡيُنَهُمۡ تَفِيضُ مِنَ ٱلدَّمۡعِ . . »
چشم هایشان را میبینی که از اشک لبریز میشود..((=
هدایت شده از رواقِ دل ؛
وقارش به مادربزرگش خَدیجه میماند ،
حیایش به مادرش فاطمه ، حرف زدن و فصاحتش به پدرش علی ، صبرش به برادرش حسن و شجاعت و قوت قلبش به برادر دیگرش ، حسین :)
انگار کل خانواده را جمع کرده باشند یكجا کنارِ هم ، [ زینب ] . 🤍
شاھنجف!"
خدا گفت : نترسید ، من با شما هستم میشنوم و میبینم((=♥️
- لَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ فِي كَبَدٍ ؛
همانا ما انسان را در رنج آفریدیم . .
(آیه ۴ سوره بلد)
شاھنجف!"
مرا کسی به گمانم غلام میخواند دلم هوایی این نغمه و سروش شده
دلی که از همه دل ها بریده ام حالا
اسیر غمزه ی یک پیر کهنه پوش شده
برای اینکه علی بشنوم من از زهرا
ببین چگونه زبانم شبیه گوش شده
خدا کند که دگر تا همیشه خواب شوم
فدای خاک قدم های بوتراب شوم
شاھنجف!"
دلی که از همه دل ها بریده ام حالا اسیر غمزه ی یک پیر کهنه پوش شده برای اینکه علی بشنوم من از زهرا ب
دوباره باز هوای نجف به سر دارم
از اینکه بال ندارم ، دو چشم تر دارم
به جان مادر پیرم بدان که ممکن نیست
که دست از در این خانه ی تو بردارم
به خاطر نظر مهربان حضرت توست
میان این قفس سینه جان اگر دارم
همه مرا به خدا بنده ی تو می گویند
به جای کعبه ز بس بر رخت نظر دارم
امین مکه محمد ، ولی امیر تویی
دلیل واقعی خطبه ی غدیر تویی
شاھنجف!"
دوباره باز هوای نجف به سر دارم از اینکه بال ندارم ، دو چشم تر دارم به جان مادر پیرم بدان که ممکن نی
تو شاه هستی و من سائل درت هستم
گدای روز و شب دست قنبرت هستم
کبوترانه به سوی تو بال وپرزده ام
که باورت بشود من کبوترت هستم
میان اینهمه اسم و لقب که داری تو
هلاک نام خدایی حیدرت هستم
خداست شاهد حرفم که از طفولیت
همیشه ماهی آن حوض کوثرت هستم