💢توصیه مهم شهید ابراهیم هادی:
به فکرِ مثلِ شهدا مردن نباشید
به فکرِ مثل شهدا زندگیگردن باشید.🌱
نام خانوادگی:خسروی هاچه سو
نام پدر:سید الله کرم
تاریخ تولد:1309/05/27
استان تولد:آذربایجان غربی
شهر تولد:شاهین دژ
وضعیت تاهل:متاهل
تحصیلات:مشخص نشده
رشته تحصیلی:-
شهر تحصیل:-
شغل:خانه دار
بنام خدا
شهیده حاجیه خانم شرافت در سال 1309 در روستای هاچه سو از توابع شهرستان شاهین دژ دیده به جهان هستی گشود ایشان یکی از زنان محجبه روستا بودند که در تمامی مراسمات مذهبی شرکت فعال داشت.
حاج شرافت خسروی بانی و مربی خانواده بود که همگی جان شیرین خود را در راه اعتلای کلمه حق تقدیم انقلاب اسلامی و امام عزیزمان نمودند و خود نیز به هنگام زیارت خانه خدا و بهنگام اعلام برائت از مشرکین و انزجار و تنفر از ابر قدرتهای شیطان صفت در مورخه 66/5/9 جام شهادت را نوشید و به دیدار معشوق ازلی ستافت و پیکر مطهر ایشان با شکوه خاصی در روستای هولاسو در جوار دیگر شهیدان وی به خاک سپرده شد.
ایشان همسر و 4فرزند خود را تقدیم انقلاب کردند و خود نیز به هنگام زیارت خانه خدا و به هنگام اعلام برائت از مشرکین و انزجار از ابرقدرت های شیطان صفت در مورخه 66/5/9 جام شهادت را سرکشید
به گزارش گروه «حماسه و مقاومت» خبرگزاری فارس، نهم مرداد 1366، چهار روز مانده بود به عید قربان را به عنوان مراسم برائت از مشرکین انتخاب کرده بودند. مراسم کاملا با آرامش انجام شد و هیچ مشکلی پیش نیامد. اما نزدیک غروب هجوم وحشیانه مزدوران آل سعود به زئران شرکت کننده در این مراسم آغاز شد. طبق اسناد موجود فرماندهی این عملیات بر عهده مشاور امنیتی وزیر کشور که یک ژنرال آلمانی به نام «وگنر» بود صورت گرفت. بیش از 270 نفر از زائران ایرانی در این حادثه به شهادت رسیدند. بخشی از شهدای آن روز پدر، مادر و یا همسر شهدای سالهای دفاع مقدس بودند. عدهای هم از جانبازان دفاع مقدس هستند که به دلیل استفاده از ویلچر و یا عصا نتوانستند از دست دژخیمان سعودی بگریزند.
آنچه پیش روی شماست اسامی خانوادههای شهدا و ایثارگران حاضر در مراسم برائت از مشرکین سال 66 است که به شهادت رسیدهاند.
نذرآغا سلیمان دوخت (مادر شهید محمد عسگر عسگری)- زهرا چپ چاپ(مادر شهید)- فاطمه نیک (مادر 3 شهید)- حاجیه ربابه رنجبر ریزی(مادر شهید)- صفیه خانم گنجینیه(مادر شهید) - حاجیه فاطمه فتاحی(مادر شهید) - رقیه مردانی(مادر شهید) - زهرا کلاغ نشین(مادر شهید) - عذرا باب(مادر شهید) - فاطمه ورشابی(مادر شهید) - لیلا حسنی(مادر شهید) - صدیقه قصابی خلیل آباد(مادر شهید) - شرافت خسروی هاچه سو(مادر چهار شهید و همسر شهید) - گوهر سراجی(مادر شهید) - رقیه سلطان پریشانی(مادر شهید) -منور کفاشی زاده تهرانی(مادر سه شهید) - شهربانو قویدل(همسر شهید) - طاهره کبابیان(مادر شهید) - پروین کوثری(مادر شهید) - بی بی طاهره سروری(مادر اسیر) - خاتون عقیقی(مادر شهید) - اقدس استوار چولایی(مادر شهید) - حافظه سلیمان شاهی(مادر شهید) - حاجیه بیگم اسلامی(مادر شهید) - کبری تلخ آبادی(مادر دو شهید و همسر شهید) - کبری سبز علی قلعه میر زمانی(مادر شهید) - صدیقه موسویان(مادر دو شهید) - خدیجه محمد نیا(مادر شهید) - حاجیه فرح زور بخش(مادر شهید) - زهرا صادق زادگان(مادر شهید)- محترم اخلاقی(مادر شهید) - صدیقه جلوانی خوزانی(مادر شهید) - صغری وطن دوست سر مزده(مادر و همسر شهید) - زهرا دادرسان(مادر شهید) - هاجر حائری عراقی(مادر شهید) - سکینه عسگری باقرآبادی(مادر شهید) - سکینه احمدی(مادر شهید) - ربابه اکبرزاده رضایی(مادر شهید) - شاه زنان زمانی(مادر دو شهید و همسر جانباز دوپا قطع) - خدیجه مار نانی(مادر شهید) - زهرا حسینی (مادر شهید) - عصمت حسینی(مادر مفقودالاثر) - اقدس حسن زاده(مادر شهید) - محمد ابراهیم فخرایی(پدر اسیر) - رضا محمدزاده(پدر شهید) - محمدحسن متولی امامی(پدر شهید) - علی اکبر کثیری(پدر شهید) - حاج درویش جهانگیری(پدر شهید) - محمد ابراهیم پور(پدر اسیر) - مانده علی پور قاسمیان(پدر شهید) - یوسف اسماعیلی(پدر شهید) - نجفعلی اشکستانی(پدر شهید) - سید حسین حسینی جهانگیر(پدر شهید) - حسین مجیدی(جانباز قطع نخاع) - احمد زائری امیرانی(جانباز قطع دو پا) - مجید بابا زاده(جانباز قطع دو پا) - حجت الله شجاعی(جانباز قطع دو پا)
نثار ارواح مطهر شهدا صلوات. هدهد
زندگینامه شهیده شاخص راهیان نور فاطمه اسدی
بخش کوتاهی از زندگینامه شهیده فاطمه اسدی که به عنوان شهید شاخص راهیان نور سال 1401 معرفی شده است، منتشر شد.
به گزارش خبرنگار راهیان نور، شهیده شاخص راهیان نور فاطمه اسدی در سال ۱۳۳۹ در روستای ماموخ علیا متولد و بعد از ازدواج با شاه محمد محمودی صاحب دو فرزند شد. همسر نخستین بانوی شهید تفحص شده در کشور، مقنّی بوده و اوایل انقلاب برای چاه کنی به پادگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حسین آباد دیواندره رفت و اسیر دست یکی از گروهکهای معاند حاضر در منطقه شد.
شهیده اسدی روز هفتم شهریور سال ۱۳۶۱، وقتی برای ملاقات همسرش به روستای نرگسله رفت با جسم نحیف وی روبهرو شد؛ آثار شکنجه را به وضوح در جای جای بدن او دید و چشمان کبود شده و صورت زخمی او را مشاهده کرد؛ بنابراین با فریادی رسا، آنچنان که همه ساکنان روستا آن را بشنوند و انعکاس پژواک این فریاد را کوههای اطراف به همه برسانند لب به اعتراض گشود و با مزدور، اجنبی و فاسد خواندن عناصر ضدانقلاب هیمنه آنها را شکست.
گروهک تروریستی برای آزادی همسر این بانوی شهید ۲۰۰ هزارتومان پول طلب میکند و ایشان با فروش اموال و داراییها تلاش خود را انجام میدهد تا بهای آزادی شوهر را بپردازد، اما دموکراتهای ملعون زیر قول و قرار زده و بعد از یک ماه شکنجه، ناجوانمردانه این بانوی شهید را در کنار یک جوان بسیجی دیگر اسیر شده تیرباران میکنند.
شهید شاخص راهیان نور سردار جهادگر حاج عباس پورش همدانی
پسر شیرخواره این شهیده بزرگوار پس از شهادت مظلومانه مادر و اسارت پدر به دلیل بیسرپرستی و رسیدگی نشدن، وفات میکند و شوهرش نیز بعد از سه سال از زندان دولتو آزاد شد.
شاه محمد محمودی، همسر این بانوی شهید ماجرای اسارت خود و شهادت همسرش را اینگونه روایت کرد: «سال 1361 در روستای باقرآباد زندگی میکردم. از طرف سپاه و جهاد که در آن سالها در کنار دفاع از میهن به عمران و آبادانی در روستاها میپرداختند از من خواستند تا برای تأمین آب روستای حسین آباد سنندج چند حلقه چاه حفر کنم. در آن سالها حفرچاه با دست و بدون استفاده از امکانات امروزی انجام میشد. من ظرف چند روز کار را به خوبی انجام دادم و آب شرب مورد نیاز مردم روستا را تأمین کردم. زمستان همان سال که برف زیادی هم بر روی زمین جا خوش کرده بود سه نفر از اعضای گروهک ضد انقلاب مرا که در خانه بودم به جرم همکاری با نظام نوپای اسلامی دستگیر و چشم بسته از روستا خارج کردند.
هر چه گفتم شغل من حفاری است و حفر چاه در هیچ جایی از دنیا جرم نیست، کسی که به حرفم گوش نداد و متاسفانه بعضی از اهالی روستا هم که در آن روزها تحت تأثیر تبلیغات سوء ضد انقلاب قرار گرفته بودند، گروهکها را به این قبیل کارها تشویق میکردند! اسارت من در روستاهایی که در تصرف ضدانقلاب بود و سپس در روستاهای مرزی از جمله دوله تو و آلواتان دو سال به درازا کشید و در مدت دو سال اسارت بارها تصمیم به اعدام من گرفتند اما هر بار به دلایلی منصرف میشدند. در ماههای اول، همسرم فاطمه اسدی خیلی تلاش کرد تا مرا آزاد کند اما موفق نشد و یک بار ظاهرا با تهیه مبلغ 200 هزار تومان که در آن سالها مبلغ قابل توجهی بود، برای آزادی من اقدام میکند، چون نتیجه نمیگیرد به صورت لفظی با گروهکهای ضدانقلاب درگیر میشود و آنها ناجوانمردانه همسرم را که 22 سال بیشتر نداشت به شهادت میرسانند.»
❌ فتنه ای که قراره یکی دو ماه آینده در کشور رخ بده و همه فتنه ها و آشوب ها بر اساس و پایه ناامیدی شکل میگیره.
باید این وضعیت تغییر کنه.
شما عزیزان یه بار مهمی بر دوشتون هست.
✅ شما تنهامسیری ها باید مردم رو امیدوار کنید. هر جایی نشستید حتما به مردم امید بدید. هی بگید درست میشه
خوبی های انقلاب رو بگید. خوبی های رهبری عزیز رو بگید. هی مردم رو به رسیدن به زمان ظهور امیدوار کنید
💥✅ ما در دوره آخرالزمان هستیم و به ظهور بسیار نزدیکیم
در چنین شرایطی باید بیشتر از هر زمانی در طول تاریخ امیدوار باشیم و تلاش کنیم نه اینکه دست از تلاش بکشیم.
🔷 @IslamLifeStyles
هدایت شده از "پاراگراف"
📍من ۵۰ ساله دارم اسلام میخونم .بذار خلاصه اش را برات بگم : واجباتت رو انجام بده ،به جای مستحبات تا میتونی به کار مردم برس !کار مردم رو راه بندار اگر قیامت کسی ازت سوال کرد ،
بگو فاضل گفته .
مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی
شب ازدواج و آغاز لحظه های شروع یک زندگی نوین برای هر زن و مردی شیرین و خاطره انگیز است.
بسیاری این لحظه های شیرین را به انواع گناه می آلایند و فکر می کنند این کارها مجاز است.
امام علی(ع) در شب عروسی، فاطمه زهرا(س) را نگران و گریان دید، پرسید:
چرا ناراحتی؟
حضرت زهرا(س) پاسخ داد: پیرامون حال و رفتار خویش فکر کردم.
به یاد پایان عمر و قبر خود افتادم که امروز از خانه پدر به خانه شما منتقل شدم و روزی دیگر از اینجا به طرف قبر و قیامت خواهم رفت.
پس تو را به خدا سوگند می دهم که بیا: تا به نماز بایستیم و با هم در این شب خدا را عبادت کنیم.
فرهنگ سخنان فاطمه (س) ص40
نامه دوم
فاطمه جان! عزیزم! دوستت دارم! دعا میکنم امتحاناتت را بهخوبی پشت سر بگذاری و حالت هر روز از دیروز بهتر باشد! من هم به یادت خواهم بود، امیدوارم تو هم مرا یاد کنی! امیدوارم فاصلۀ جسمهایمان، قلبهایمان را به هم نزدیکتر سازد تا بتوانیم عاشق شدن را پیدا کنیم.
شنیدی میگویند زندهبودن فاصله گهواره تا گور است و زندگی کردن فاصله زمین تا آسمان؟ امیدوارم هر روز آسمانیتر شوی! تو هم مرا دعا کن. خداوند قلبهایمان را به رنگ خود درآورد و پاکمان کند!
عباس دانشگر