eitaa logo
انجمن ادبی‌ دبیرستان دخترانه شاهد امام هادی(ع) ۱۴۰۳
97 دنبال‌کننده
187 عکس
25 ویدیو
2 فایل
◾انجمن ادبی دبیرستان دخترانه شاهد امام هادی(ع)،با هدف آشنایی دانش آموزان باموضوعات ادبی و برگزاری مسابقات و انواع فعالیت مربوطه◾
مشاهده در ایتا
دانلود
اعمال شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان... 🖤 M.ghabi sani
📚 مرد ابدی | مجموعه سه جلدی از زندگی و شخصیت شهید حسن طهرانی‌مقدم، پدر موشکی ایران ✅این کتاب به علاقه‌مندان به تاریخ معاصر ایران، دانشجویان رشته‌های تاریخ، علوم سیاسی و مطالعات دفاعی، خانواده‌های شهدا و رزمندگان و علاقه‌مندان به فناوری‌های نظامی پیشنهاد می‌شود. ✨«مرد ابدی» روایت مستندی از زندگی این فرمانده پرآوازه سپاه اسلام است که حاصل نزدیک به 12 سال مصاحبه و معاشرت با افرادی است که در مراحل مختلف زندگی او حضور داشته‌اند. این کتاب به بررسی ابعاد مختلف زندگی شهید طهرانی‌مقدم، از کودکی و انتخاب‌هایش تا فعالیت‌هایش در دوران جنگ و تلاش‌هایش برای توسعه توان موشکی ایران می‌پردازد. کتاب شامل بیش از 600 ساعت گفت‌وگو و تأمل در اسناد صوتی و تصویری شهید طهرانی‌مقدم و صدها سند مکتوب از اوست. 📖نویسنده: معصومه سپهری ناشر: شهید کاظمی ژانر: زندگی‌نامه و تاریخ معاصر ❇️معرفی کتاب H. Kahrazeh @Shahed_imam_Hadi
  وفا نکردی و کردم، خطا ندیدی و دیدم   شکستی و نشکستم، بُریدی و نبریدم   اگر ز خلق ملامت، و گر ز کرده ندامت   کشیدم از تو کشیدم، شنیدم از تو شنیدم   جوانی ام به سمند شتاب می شد و از پی   چو گرد در قدم او، دویدم و نرسیدم    مرا نصیب غم آمد، به شادی همه عالم    چرا که از همه عالم، محبت تو گزیدم   H. Kahrazeh @Shahed_imam_Hadi
⁉️کتاب چــــــــــی بخونیــــــم؟ نگاهش کن! انگار بهشت است! بیخود نیست کیانوش این همه جوان مانده. به خاطر این باغ است دیگر! کـــــدام باغ؟ «بــــــــاغ کیانوش» 📝🌿خلاصه داستان؛این رمان در زمان جنگ تحمیلی ایران و عراق در روستایی از توابع شهر همدان اتفاق می افتد. حمزه و عباس تصمیم می گیرند در روز جشن ازدواج پسر کیانوش به باغ او دستبرد بزنند. این ماجرا با سقوط یک هواپیمای بمب افکن عراقی در نزدیکی باغ هم زمان می شود. سقوط هواپیما و ورود خلبان آن به باغ کیانوش ماجراهای جالبی می آفریند. 📚کتاب باغ کیانوش نوشته‌ علی‌اصغر عزتی‌پاک یکی دیگه از رمان‌هایی که انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در قالب طرح «رمان نوجوان امروز» منتشر کرده. 📚این رمان جذاب و خواندنی برای دوستان 15 سال به بالا، بیش از 50 هزار جلد فروخته شده، تازه یک خبـــــر خوش اینکه شما میتونید کتابش رو بخونید و بعد فیلمش رو ببینید؛ چون یک کارگردان خوش ذوق بعد از اینکه علاقه‌ی مخاطبان به کتاب رو دید تصمیم گرفت فیلم باغ کیانوش رو بسازه که مدتیه در سینماهای سراسر کشور اکران شده H. Kahrazeh @Shahed_imam_Hadi
°•ترکیب ژانرها در بازآفرینی مدرن افسانه‌ها ترکیب ژانرها یکی از روش‌های خلاقانه و جذاب برای بازآفرینی افسانه‌ها و قصه‌های کهن است. این روش به نویسندگان این امکان را می‌دهد که داستان‌های آشنا را در قالب‌های جدید و متنوعی روایت کنند و به این ترتیب، جذابیت و تازگی بیشتری به آن‌ها ببخشند. با استفاده از این تکنیک، می‌توان به عمق بیشتری از مفاهیم و موضوعات پرداخته و در عین حال، مخاطبان جدیدی را جذب کرد. ✨ °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° ۱. وحشت افسانه‌ها معمولاً دارای عناصری از ترس و ماجراجویی هستند، اما می‌توان آن‌ها را به‌طور خاص در قالب داستان‌های وحشت روایت کرد. به‌عنوان مثال، داستان «بیژن و منیژه» می‌تواند به‌عنوان یک داستان گوتیک بازآفرینی شود. در این نسخه، بیژن به‌جای یک قهرمان شجاع، به یک شخصیت آسیب‌پذیر تبدیل می‌شود که در دنیای تاریک و ترسناک یک پادشاه خون‌آشام گرفتار شده است. این تغییر نه تنها به داستان عمق بیشتری می‌بخشد، بلکه می‌تواند به بررسی موضوعاتی مانند ترس از قدرت و ستمگری نیز بپردازد. 😱 ══════════════════════ ۲. علمی- تخیلی افسانه‌های کهن می‌توانند به دنیای علمی-تخیلی منتقل شوند و در این فضا، مفاهیم جدیدی را بررسی کنند. به‌عنوان مثال، داستان «رستم و اسفندیار» می‌تواند در یک دنیای بین‌کهکشانی روایت شود، جایی که رستم به‌عنوان یک جنگجوی سایبورگ با تکنولوژی‌های پیشرفته و سلاح‌های مدرن به نبرد می‌پردازد. این بازآفرینی می‌تواند به بررسی موضوعاتی مانند هویت انسانی، تکنولوژی و جنگ‌های فضایی بپردازد و به مخاطبان این امکان را بدهد که با چالش‌های جدیدی روبه‌رو شوند. 🚀 ══════════════════════ ۳. معمایی/جنایی افسانه‌ها می‌توانند به‌عنوان داستان‌های معمایی یا جنایی نیز بازآفرینی شوند. به‌عنوان مثال، داستان «ملک محمد» می‌تواند به‌عنوان یک پرونده جنایی مدرن روایت شود که در آن شخصیت‌های امروزی درگیر یک معما می‌شوند. این تغییر می‌تواند به بررسی موضوعاتی مانند فساد، عدالت و حقیقت بپردازد و به مخاطبان این امکان را بدهد که در دنیای معاصر با چالش‌های اخلاقی و اجتماعی روبه‌رو شوند. 🔍 ═════════════════════ ۴. فانتزی افسانه‌ها به‌طور طبیعی در قالب فانتزی روایت می‌شوند، اما می‌توان با ترکیب آن‌ها با عناصر دیگر، داستان‌های جدید و جذابی خلق کرد. به‌عنوان مثال، می‌توان داستان «سیندرلا» را در یک دنیای فانتزی با موجودات جادویی و قهرمانان غیرمعمول روایت کرد. در این نسخه، سیندرلا نه‌تنها به‌دنبال عشق است، بلکه باید با چالش‌های جادویی و موجودات خطرناک نیز روبه‌رو شود. 🧚‍♀️ ═════════════════════ با استفاده از این روش‌های ترکیب ژانر، می‌توان افسانه‌ها را به دنیای مدرن نزدیک‌تر کرد و به آن‌ها زندگی جدیدی بخشید. 🌟 M.ghani sani @Shahed_imam_Hadi
•°معرفی گرایشِ ایده پردازی و کار آفرینی ایده‌پردازی و کارآفرینی در زمینه ادبیات، فراتر از خلق صرف آثار ادبی، به معنای ایجاد ارزش‌های نوین و بهره‌برداری از ظرفیت‌های ادبیات در عرصه‌های مختلف است. در دنیای امروز، که فناوری و رسانه‌های دیجیتال نقش پررنگی ایفا می‌کنند، ادبیات نیز دستخوش تغییر و تحول شده و فرصت‌های جدیدی برای کارآفرینی در این حوزه پدید آمده است. • حوزه‌های کارآفرینی ادبی: ۱.انتشارات دیجیتال و صوتی: تولید و عرضه کتاب‌های الکترونیکی و صوتی با استفاده از پلتفرم‌های آنلاین. ایجاد اپلیکیشن‌های کتابخوانی و داستان‌گویی. راه‌اندازی پادکست‌های ادبی و نقد کتاب. ۲.آموزش آنلاین ادبیات: برگزاری دوره‌های آموزشی آنلاین نویسندگی، نقد ادبی و ترجمه. ایجاد وب‌سایت‌ها و اپلیکیشن‌های آموزشی ادبیات. تولید محتوای آموزشی ادبی در قالب ویدئو و پادکست. ۳.ادبیات و رسانه‌های دیجیتال: تولید محتوای ادبی برای شبکه‌های اجتماعی و وبلاگ‌ها. ایجاد بازی‌های رایانه‌ای و اپلیکیشن‌های تعاملی با محوریت داستان‌های ادبی. تولید فیلم‌ها و سریال‌های اقتباسی از آثار ادبی. ۴.خدمات ادبی: ارائه خدمات ویراستاری، ترجمه و نقد ادبی به صورت آنلاین. ایجاد پلتفرم‌های آنلاین برای ارتباط نویسندگان، مترجمان و ویراستاران. برگزاری کارگاه‌های آموزشی نویسندگی خلاق و داستان‌گویی. ۵.ایجاد کسب و کارهای نوین: ایجاد کافه کتاب های مدرن و طراحی مکان هایی که افراد در آنجا با ادبیات عجین شوند. طراحی بازی های فکری با محوریت داستان ها و شخصیت های ادبی. ایجاد تور های ادبی برای بازدید از مکان های ادبی و تاریخی. --------------------------------------------------- • نکات کلیدی برای کارآفرینی ادبی: ۱.شناسایی نیازهای مخاطبان: درک نیازها و خواسته‌های مخاطبان ادبی و ارائه محصولات و خدماتی متناسب با آنها. ۲.استفاده از فناوری‌های نوین: بهره‌گیری از فناوری‌های دیجیتال برای تولید، توزیع و بازاریابی آثار ادبی. ۳.تولید محتوای باکیفیت: ارائه محتوای ادبی باکیفیت و جذاب برای جذب مخاطبان. ۴.ایجاد برند شخصی: ایجاد برند شخصی برای نویسندگان و فعالان حوزه ادبیات. ۵.بازاریابی و شبکه‌سازی: بازاریابی موثر و ایجاد شبکه‌های ارتباطی با فعالان حوزه ادبیات. --------------------------------------------------- • چالش‌های کارآفرینی ادبی: ۱.رقابت با رسانه‌های دیجیتال: رقابت با سایر رسانه‌های دیجیتال برای جذب مخاطبان. ۲.حفظ حقوق مالکیت معنوی: حفاظت از حقوق مالکیت معنوی آثار ادبی در فضای دیجیتال. ۳.تامین منابع مالی: جذب سرمایه و تامین منابع مالی برای راه‌اندازی کسب‌وکارهای ادبی. ۴.تغییر سلیقه مخاطبان: انطباق با تغییر سلیقه مخاطبان و ارائه محصولات و خدماتی متناسب با آن. -M.ghani sani @Shahed_imam_Hadi
«معروفترین پدرهای دنیای ادبیات» -برخلاف شخصیت مادرها، تصویر پدرها در دنیای ادبیات تنوع زیادی دارد و نویسندگان نگاه‌های متفاوتی به رابطه پدر و فرزندی دارند. این، فهرستی است که من (احسان رضایی) از پدرهای خیالی در داستان‌هایی که خوانده‌ام، در ذهن داشتم و آنها را طبق الگوهای متفاوت رابطه با فرزندان، در چند دسته تقسیم کردم. قاعدتا به این سیاهه می‌شود اسم‌های دیگر هم اضافه کرد و آن فهرست کاملتر را برای مطالعات بعدی استفاده کرد. فعلا همین را داشته باشید: •پدرهای کشته به دست پسر: ادیپ، پدرش (لایوس) را می‌کشد/ ضحاک پدرش (مرداس) را می‌کشد/ «برادران کارامازوف» (جز آلیوشا) پدرشان را می‌کشند/ در «آتش بدون دود» یک مورد پدرکشی هست/ ولدمورت «هری پاتر» پدر ماگلش را کشته •پدرهایی که پسرشان را کشتند: اودیسه و تلگونوس/ رستم و سهراب (داستان دنباله‌هایی در مورد برزو، پسر سهراب و شهریار، پسر برزو هم دارد که با رستم می‌جنگند)/ گشتاسپ، اسفندیار را به جنگ رستم می‌فرستد و عملاً او را به کشتن می‌دهد/ پدر نیل در «انجمن شاعران مرده» آن‌قدر فشار می‌آورد که نیل خودکشی می‌کند (ن. اچ. کلاین‌بام) •پدرهای ناکام و خیرندیده از فرزند: پریام، پادشاه تروا/ فریدون در «شاهنامه»/ «شاه لیر» و دخترهایش (شکسپیر)/ پدر مقتولِ «هملت» (شکسپیر)/ «باباگوریو» و دو دخترش (بالزاک)/ «پدر خانواده» (دنیس دیدرو)/ بابای بازاروفِ جوان در «پدران و پسران» (تورگنیف)/ پدر رمان «ماهی بزرگ» (دانیل والاس) که بچه‌ها هیچوقت حرفهایش را باور نمی‌کنند/ اغلب پدرهای «آتش بدون دود» (نادر ابراهیمی) •پدرهای قدرتمند: «پدرخوانده»های ماریو پوزو/ پدر سارا کرو (فرانسیس هادسن بارنت) که خیلی خرپول است/ بابای جسی در «خداحافظ گری کوپر» (رومن گاری)/ لرد عزریل در «نیروی اهریمنی اش» (فیلیپ پولمن) •پدرهای سخت گیر: پدر تام (گدا) در «شاهزاده و گدا» (مارک تواین)/ دنتور و پسرهایش در «ارباب حلقه‌ها» (تالکین)/ پدر «خانواده تیبو» (روژه مارتن دوگار) •پدرهای بدون مسوولیت : تناردیه پدر در «بینوایان» (ویکتور هوگو)/ بابای اسکارلت «بربادرفته» (مارگارت میچل)/ هنچارد که «شهردار کاستربریج» هم می‌شود ولی فکر فروختن بچه‌اش رهایش نمی‌کند (تامس هاردی)/ دکتر هورنیکور «گهواره گربه» (کورت ونه‌گات) •پدرهای بی اهمیت: پدر مومو در «زندگی در پیش رو» (رومن گاری)/ پدر مخترع بوگیر کفش در «گودال‌ها» (لوییس ساکار) •پدرهای موثر در تربیت فرزند: بابای کیتی در «آنا کارنینا» و باقی کارهای تولستوی/ سروانِ «دختر سروان» (پوشکین)/ آتیکوس فینچ در «کشتن مرغ مینا» (هارپر لی) که خیلی از منتقدها او را بهترین تصویر پدر در دنیای ادبیات می‌دانند/ پدر راوی در «راستی آخرین بار پدرت را کی دیدی؟» (بلیک ماریسن) •پدرهای با شخصیت پیچیده: پراپسرو در نمایشنامه «طوفان» (شکسپیر)/ پدر سونیا در «جنایت و مکافات» (داستایوسکی)/ پدر نیک در قصه «پدرها و پسرها» (همینگوی)/ قصه‌های دن چاون/ «گاوخونی» (جعفر مدرس صادقی) •پدرهای شوخ: «قصه‌های بابام» (ارسکین کالدول)/ کمیک «قصه‌های من و بابام» (اریش اُزِر)/ داستان «ماجرای عمل لوزه کوچک بابام» در «شلوارهای وصله‌دار» (رسول پرویزی)/ پدر سعید در «دایی‌جان ناپلئون» (پزشکزاد)/ پدر مهاجرت‌کرده «عطرسنبل، بوی کاج» (فیروزه جزایری دوما) •پدرخوانده‌ها: پدر ژپتو در «پینوکیو» (کارلو کلودی)/ ژان والژان در «بینوایان» (ویکتور هوگو)/ «بابا لنگ‌دراز»ِ جودی ابوت (جین وبستر) •پدربزرگ‌ها: بابابزرگ نل (قصه «جعبه جواهر» چارلز دیکنز)/بابابزرگ «هایدی» (جوانا اسپیری)/ پدربزرگ سوفی در «راز داوینچی» (دن براون)/ باباجونِ علی فتاح در «من او» (رضا امیرخانی)
عطر در ايران باستان هنر گرفتن عطر از گل‌های مختلف و جای دادن آن در شيشه‌های ظريف و کوچک برای اولين بار در بين زرتشتيان در ايران اختراع شد، زيرا عطر نقشی مهم در تشريفات دينی زرتشتی داشت. در عهد ساسانيان در جلوی آتشکده‌ها دکان‌های عطرفروشی وجود داشتند تا به مومنين زرتشتی عطرهای خويش را بفروشند، بوهای خوشی مانند: راسن، هوگون، هوکرت و هدنپاک از عطرهای مراسم دينی زرتشتی ايران در عصر ساسانی بود. بعدها مسلمانان نيز اين سنت را به کار برده و جلوی مساجد بزرگ شهرهای اسلامی، دکان‌های عطر فروشی راه انداختند تا عطرها را به مسلمانان عرضه کنند. اين سنت امروزه نیز در شهرهای مذهبی ايران همچنان ادامه دارد.... کتاب: سهم ايران در تمدن جهان / حميد نير نوری
شکر لبی که مرا جان دهد بهر خنده دلم ربود بدان پسته شکر خنده رخش بگاه نظر گلشنیست در نوروز لبش بوقت سخن غنچه ییست در خنده اگرچه غنچه (لبی) ای نگار دایم باد دهانت چون گل اشکفته سر به سر خنده به روز هجر تو بر گریه خنده می آید مرا که بی تو بباید گریست بر خنده برای روز وصال وشب فراق تو بود مرا به عهد تو گر گریه بود وگر خنده چو آفتاب رخت دید ناگهان خورشید همی زند به لب صبح بر قمر خنده ز ما که مرده عشقیم خنده لایق نیست چو در عزای عزیزان ز نوحه گر خنده قضا کنیم به گریه اگر شود فاسد نماز عشق تو ما را بدین قدر خنده ز درد فرقت تو چشمم آنچنان تر نیست که بی تو بر لب خشکم کند گذر خنده تو خنده می زنی و عاشقان همی گریند ز ابر گریه عجب نبود از زهر خنده دهان پسته مثالت پر از شکر گردد چو اندر آن لب شیرین کند اثر خنده لبان تو ندهد جز بزر خشک دهان دهان تو نکند جز به لعل تر خنده گه وداع تو می گفت سیف فرغانی مرو که بی تو نیاید ز من دگر خنده 🌻 H. Kahrazeh @Shahed_imam_Hadi
‍"۵ فروردین سالروز درگذشت محمدابراهیم باستانی‌پاریزی" (زاده ۳ دی ‌۱۳۰۴ پاریز کرمان -- درگذشته ۵ فروردین ۱۳۹۳ تهران) تاریخدان، پژوهشگر، نویسنده و شاعر او سال ۱۳۲۰ در دانشسرای مقدماتی کرمان تحصیل کرد و سال ۱۳۲۶ در دانشگاه تهران در رشته تاریخ، تحصیلاتش را ادامه داد و دوره دکترای تاریخ را هم در دانشگاه تهران گذراند. با ارایه پایان‌نامه‌ای درباره «ابن‌اثیر» دانشنامه دکترایش را دریافت کرد. (در خاطرات ایشان آمده است که از نخستین ساکنان کوی دانشگاه تهران، واقع در امیرآباد شمالی بود.) وی کارش را در دانشگاه تهران از سال ۱۳۳۸ با مدیریت مجله داخلی دانشکده ادبیات آغاز کرد و تا سال ۱۳۸۷ استاد تمام‌ وقت آن دانشگاه بود و رابطه تنگاتنگی با این دانشگاه داشت. شوق نویسندگی او در دوران کودکی و نوجوانی در پاریز و با خواندن نشریاتی مانند حبل‌المتین، آینده و مهر، برانگیخته شد و اولین نوشته‌هایش را در سال‌های ترک تحصیل اجباری (۱۳۱۸ و ۱۳۱۹) در قالب روزنامه‌ای به نام باستان و مجله‌ای به نام ندای پاریز نوشت که در پاریز منتشر می‌کرد و دو یا سه مشترک داشت. اولین نوشته‌اش در جراید آن زمان، مقاله‌ای بود با عنوان «تقصیر با مردان است نه زنان» که در سال ۱۳۲۱ در مجله بیداری کرمان درج شد و پس از آن به‌عنوان نویسنده یا مترجم از زبانهای عربی و فرانسه مقالات بی‌شماری در روزنامه‌ها و مجلاتی مانند اطلاعات،  کیهان، خواندنیها، یغما، راهنمای‌کتاب، آینده، کلک و بخارا به‌چاپ رسید. اولین کتاب دکتر باستانی پاریزی پیغمبر دزدان نام دارد. وی ۶۶ عنوان کتاب تألیف و یا ترجمه کرده‌است. کتابهای او برخی شامل مجموعه برگزیده‌ای از مقالات وی هستند که به‌صورت کتاب جمع‌آوری شده‌اند و برخی از ابتدا به‌عنوان کتاب نوشته شده‌اند. از میان نوشته‌هایش هفت کتاب با عنوان «سبعه ثمانیه» متمایز است که همگی در نام خود عدد هفت را دارند، مانند خاتون هفت قلعه و آسیای هفت سنگ. بعدا کتاب هشتمی با عنوان هشت‌الهفت به این مجموعه هفت‌تایی اضافه شده‌است. به جز کتب و مقالات، وی شعر هم می‌سرود و اولین شعرش را در کودکی در روستای پاریز و در آرزوی باران سروده بود و  منتخبی از شعرهای خود را در سال ۱۳۲۷ در کتابی به نام «یادبود من» به چاپ رسانده‌ است. دکتر محمد بقایی "ماکان" در روزنامه شرق می‌نویسد: ملك‌الشعرای بهار گفته است اگر از نشاط اصفهانى فقط همين يك بيت مى‌ماند: طاعت از دست نيايد گنهى بايد كرد در دل دوست به هر حيله رهى بايد كرد بازهم به همين اندازه معروف مى‌شد. درباره استاد باستانى پاريزى هم بايد گفت اگر از او فقط غزل: "ياد أن شب كه صبا بر سر ما گل می‌ریخت" باقى مى‌ماند بازهم به‌همين اندازه معروف می‌شد. آرامگاه وی بنابر وصیت، در کنار همسرش در قطعه ۲۵۰ بهشت زهرا است. 🍁H. Kahrazeh @Shahed_imam_Hadi
دیوانه‌ی زنجیرهایم بود مردی که در من خواب خود را دید مردی که در من راه را گم کرد آن‌سوی شب مهتاب خود را دید مهتاب گفتم ماه من برگشت از پلّه‌های شعر بالا رفت روی همین بیتی که می‌بینید تصویر در مرداب خود را دید تصویرهای ماه در دستم با پلّه‌ها رفتیم بالاتر آنی که در من راهی او بود آینده‌ی بی‌تاب خود را دید [جنگل درون شاخه‌اش پوسید جوی حقیری در کنارش بود دریا کنار برکه‌ای خشکید در خواب‌هایش آب خود را دید] پشت قدم‌هایم خودم بودم روی قدم‌هایم خودم بودم پیش از قدم‌هایم کسی ماندو با من خودِ نایاب خود را دید یادت می‌آیم تا کنار در من می‌نشینم روبه‌رویم بود عکسی که از من برنمی‌داری در جست‌وجویش قاب خود را دید از پای بی‌راهم کسی آمد در پای بی‌راهم کسی برگشت رؤیای من هی گیج می‌خورد و در دست‌هایش تاب خود را دید روی تنم آهسته بالا رفت هی لیز خورد آرام تا پایین چشمی که از من برنمی‌داری ماهی شد و قلّاب خود را دید در کافه‌ای از خود جدا می‌شد یک تکّه سمت بعد راه افتاد یک تکّه‌اش جا ماند تنها شد آن دورتر پرتاب خود را دید رد ولیّ عصر غمگینی‌ست بین درختانی که می‌میرند می‌رفت پای بی‌سرانجامی دریا شد و گرداب خود را دید ما را بگیر ای شاخه‌ی محکم! حالا که جنگل در خودت داری پیچید در خود غرق شد دریا در برکه و تالابْ خود را دید 🦋H. Kahrazeh @Shahed_imam_Hadi