شهید حبیب وکیلی
تاریخ ولادت: ۱۳۴۸
محل ولادت: دزفول
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵
محل شهادت: کربلای ۴ در رودخانه اروند 🌷
در سیمای آرام و خندانش ، ایمان و در نگاهش جز امید دیده نمیشد،وارسته و قانع ، ساکت و متواضع، دقیق و عمیق، خوش خلق و متین ، صمیمی و مهربان بوددر فعالیت های مذهبی پرشور و پر حرارت حضور داشت ، شوق فراوانی به مطالعه داشت، می آموخت و می اندوخت و به دوستانش عرضه میکرد، روحی به عظمت دریا و بیانی به لطافت و صراحت نسیم و قلبی به شفافیت آئینه.
حبیب زود آمد و زود پر کشید. این جسم و کالبد ضعیف چه روح بزرگی را تن پوش شده بود. او آخرین کسی بود که از مسجد بیرون می رفت و تا پاسی از شب را به فعالیت در مسجد سپری می کرد. خاطرش آرام و دلش بی قرار و چشمانش همیشه بارانی بود. بیاد ندارم که روزی مرتکب غیبت شود بلکه با غضب معترض آنانی بود که غیبت می کنند.. نماز شب و عبادت او طوری بود که مادرش می گفت: وقتی جای خالی او را در بستر خالی دیدم و صدای ناله او را از زیر زمین شنیدم، فهمیدم که از میان خانواده ما رفتنی است و این خانه برای او تنگ و تاریک است. 🌷
وصینامه👇
همیشه قرآن را در منزل بخوانید زیرا که منزلی که در آن قرآن خوانده شود ، رزق و روزی در آن زیادمیشود .سعی کنید همیشه با هم باشید و به یکدیگر احترام بگذارید ، نمازتان را به جماعت و اول وقت بخوانید و کوشا باشید که با افراد متدین و با نماز رفت و آمد کنید و دیگران را به خدا نزدیک کنید .برایم دعا کنید و به خانواده ام تبریک بگویید که این امانت را دو دستی تقدیم خداوند کردند.
شادی روح همه شهدا صلوات...❣
شهید#حبیب_وکیلی🕊🌹
🌷@shahedan_aref
📸 انتشار برای نخستین بار/ دستخط شهید مصطفی صدرزاده...
🔰 عملیات نظم در خانواده:
۱_با اعضای خانواده تمام احترام رعایت شود (در اوج محبت).
۲_باید حداقل هفته یک مرتبه برای همسر گل خریده شود.
۳_ساعت خوابیدن و بیدار شدن همیشه باید یکی باشد.
۴_لباس های شخصی خود را حدقل بشورم.
۵_ظرف های داخل آشپزخانه به محض رویت باید شسته شود.
۶_هرگونه ریخته و پاش در منزل باید به سرعت جمع آوری شود.
۷_باید در خانه همیشه نان تازه باشد.
۸_وضعیت لباس فرزند وهمسر باید کنترل شود و زمانی برای خرید ماهانه یا سالانه مشخص شود.
۹_بخشی از حقوق به خود همسر داده شود.
۱۰_به هیچ وجه سر همسر و فرزند نباید داد کشید.
۱۱_دیدار پدر و مادر و فامیل بسیار حساب شده و طی زمان بندی باشد.
۱۲_باید برنامه های منزل از یک هفته قبل تنظیم شود.
۱۳_باید زمان تفریح همسر و فرزند کامل منظم و مشخص شده باشد.
🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
کتاب #عارفانه زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری قسمت صد و دوم ( ادامه قسمت قبل ) روزهای اول جنگ ب
کتاب #عارفانه
زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری
قسمت صد و سوم ( نامه )
یکی از کارهای زیبایی که احمد آقا برای دوستان و شاگردانش انجام می داد نوشتن نامه بود. این نامه ها سرشار از ارشادات عرفانی و معرفتی بود.
در ادامه نامه ای که را که سال 1362 برای آقای ماشاءالله محمدشاهی ارسال شده است، به اختصار می خوانیم؛
اما به اعتقاد همه دوستان این نامه ها گویی برای امروزهی ما نگارش شده. پس وقتی به این نامه ی عارفانه نظر میافکنید به این دیدگاه باشید که احمد آقا این نامه را برای ما نوشته است.
بسم الله الرحمن الرحیم
وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً (سوره اسراء :79)
و قسمتی از شب را (از خواب برخیز) و قرآن (و نماز) بخوان این یک وظیفه ی اضافی برای توست.
امید است پروردگارت تو را به مقامی در خور ستایش برساند.
مردی از امیرالمومنین ع از پاداش آن که شب به پا خیزد تا (نماز و قرآن) بخواند پرسید. آن حضرت در جواب مرد فرمودند: مژده اش بده که هرکس یک دهم شب را با اخلاص به خاطر جلب رضای پروردگار نماز بگذاردپروردگار به فرشتگانش میفرماید: از برای بنده ی من بنویسید پاداشی به شماره هر چه نی و خار و چراگاه و... است.
کسی که یک نهم شب را نماز بگذارد
پروردگار به او دعای مستجاب عطا می فرماید و روز قیامت نامه عملش را به دست راستش می دهد.
کسی که یک هشتم شب را نماز
بگذارد، در روز رستاخیز از قبرش که بیرون می آید صورتش مانند شب چهارده است و به همراه امان یافتگان از صراط می گذرد.
کسی که یک هفتم شب را نماز بگذارد
از توبه کنندگان محسوب می شود و گناهان گذشته او آمرزیده می شود.
کسی که یک ششم شب را نماز بگذارد
با ابراهیم خلیل در جایگاه مخصوصش همراهی می کند.
کسی که یک پنجم شب را نماز بگذارد
در صف مقدم پیروزمندان قرار می گیرد. تا آنکه چون باد از پل صراط می گذرد و بدون حساب داخل بهشت می شود...
ادامه دارد ...
با کسب اجازه از ناشر کتاب ( انتشارات شهید هادی )
امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شهید#احمدعلی_نیری🕊🌹
🌷@shahedan_aref
🌹نام : سید محسن
🍃نام خانوادگی : طاهری ششکی
🌹تاریخ تولد : ۱۳۷۷/۰۷/۲۴
🍃نام پدر : سید ناصر
🌹محل شهادت : بندر لنگه (هرمزگان)
🍃مکان شهادت : پاسگاه برکه سفلین
🌹تاریخ شهادت : ۱۳۹۸/۰۹/۱۶ {مصادف با وفات حضرت معصومه (س)}
شهید#سیدمحسن_طاهری_ششکی🕊🌹
🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
☘ سلام بر ابراهيم ۱☘ 💥 قسمت هشتاد و پنجم : فكه آخرين ميعاد ( بخش دوم) 👤 راوی: علي نصراللهی حاجي
☘ سلام بر ابراهيم ۱☘
💥 قسمت هشتادو پنجم : فكه آخرين ميعاد ( بخش سوم)
👤 راوی: علي نصرالله
همه آماده حركت به سمت فكه بودند.
از دور ابراهيــم را ديدم. با ديدن چهره ابراهيــم دلم لرزيد. جمال زيباي او
ملكوتي شده بود!
صورتش ســفيدتر از هميشــه بود. چفيه اي عربي انداخته و اوركت زيبائي
پوشــيده بود. به ســمت ما آمد و با همه بچهها دســت داد.
كشيدمش كنار و
گفتم: داش ابرام خيلي نوراني شدي!
نفس عميقي كشــيد و با حســرت گفت: روزي كه بهشتي شهيد شد خيلي
ناراحت بودم. اما باخودم گفتم: خوش به حالش كه با شــهادت رفت، حيف
بود با مرگ طبيعي از دنيا بره.
اصغر وصالي، علي قرباني، قاســم تشــكري و خيلي از رفقاي ما هم رفتند،
طوري شده كه توي بهشت زهرا سلاماللّهعلیها بيشتر از تهران رفيق داريم.
مكثي كرد و ادامه داد: خرمشهر هم كه آزاد شد، من ميترسم جنگ تمام
بشه و شهادت را از دست بدهم، هرچند توكل ما به خداست.
بعــد نفس عميقي كشــيد وگفت: خيلي دوســت دارم شــهيد بشــم. اما،
خوشگلترين شهادت رو ميخوام!
بــا تعجب نگاهش كــردم. منتظر ادامه صحبت بودم که قطرات اشــك از
گوشه چشمش جاري شد.
ابراهيم ادامه داد: اگه جائي بماني كه دســت احدي به تو نرســه، كسي هم
تو رو نشناســه، خودت باشي وآقا، مولا هم بياد سرت رو به دامن بگيره، اين
خوشگلترين شهادته.
گفتم: داش ابرام تو رو خدا اين طوري حرف نزن.
بعد بحث را عوض كردم
و گفتم: بيا با گروه فرماندهي بريم جلو، اين طوري خيلي بهتره. هر جا هم كه
احتياج شد كمك ميكني.
گفت: نه، من ميخوام با بسيجيها باشم.
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهيم ۱👉🏻
شهید #ابراهیم_هادی 🌹🕊
🌷@shahedan_aref
💬 | #پیام_جدید
متن پیام:
سلام وقت بخیر،روز سی و یکم زیارت عاشورا به اسم شهید محمد معماریان بوده چرا عوضش کردید؟!!!
سلام مخاطب گرامی !
الان و این چند روز هیچ کدوم از اسامی شهدا تغییر نکرده
همون اوایل چله بدلیل تولد شهید معماریان اسم این شهید بزرگوار و شهید حسین خرازی جابجا شد
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌷 خاطرات شهید همت:
🌿 به زحمت جارو را از دستش گرفتم.
داشت محوطه را آب و جارو می کرد. کار هر روز صبحش بود.
ناراحت شد و گفت: بذار خودم جارو کنم، این جوری بدی های درونم هم جارو می شود.
🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
🌹🍃 #چله_شهدایی سی و یکمین روز از چله زیارت عاشورا به نیت شهید#حاج_حسین_خرازی🕊🌹 ❤️ اَلسَّلامُ عَ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊شهید مجید پازوکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس لشکر ۲۷ محمدرسولالله (ص) بود که پس از پایان جنگ در قالب یک نیروی تفحص در مناطق عملیاتی دفاع مقدس ماند و عاقبت در هفدهم مهرماه ۱۳۸۰ بر اثر انفجار مین برجای مانده از دوران جنگ تحمیلی به شهادت رسید
🖌شهید پازوکی عاشق شهادت بود. بعد از پایان جنگ به کردستان رفت تا ادامه جهاد بدهد. آنجا در درگیری با ضد انقلاب دو نفر از دوستانش شهید شدند و یک ترکش هم به گردن حاج مجید خورد. با این مجروحیت یک مورد دیگر به کلکسیون مجروحیتهای آقا مجید اضافه شد. ایشان از اوایل دهه ۷۰ به عنوان تخریبچی وارد یگان تفحص شد. ما کار تفحص را از اواسط سال ۶۹ یا اوایل سال ۷۰ شروع کردیم. مجید پازوکی و علی محمودوند جزو اولین تخریبچیهایی بودند که داوطلبانه به یگان تفحص آمدند. حاجمجید با آنکه انواع مجروحیتها را داشت، آدم خندهرو و شوخطبعی بود. با وجود ۶۰ درصد جانبازی، اخمش را نمیدیدیم و با روحیه بالایی کارش را انجام میداد.
❣شهید پازوکی با وجود ۶۰ درصد جانبازی که داشت، میتوانست در تهران بماند و کارهای ستادی انجام بدهد. اما اصلاً در قید و بند دنیا نبود. میگفت وقتی به مناطق عملیاتی میآیم حال و هوای جبههها را میگیرم و باعث میشود روحم تازه شود. اصلاً اهل شهر ماندن نبود. میتوانم بگویم تنها دغدغه دنیاییاش نحوه تربیت صحیح دو پسرش بود. دوست داشت آنها ولایتمدار بار بیایند و در خط انقلاب باشند. شهید پازوکی خودش نمونه واقعی یک سرباز مکتبی و یک انقلابی به تمام معنا بود.
شهید#مجید_پازوکی🕊🌹
🌷@shahedan_aref
🌹🍃 #چله_شهدایی
سی و دومین روز از چله زیارت عاشورا به نیت شهید#مجید_پازوکی🕊🌹
❤️ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ ❤️
❤️ وَ عَلى عَلىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ❤️
❤️ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ❤️
❤️ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ❤️
برای همه گرفتارا دعا کنید🙏
🌷@shahedan_aref