eitaa logo
هر روز با شهدا
70.8هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
2.3هزار ویدیو
19 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/Ut6.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸خیلی به پاک بودن و حلال بودن متعلقاتش اهمیت می‌داد. از مهمترین ویژگی‌های اخلاقی‌اش چشم پاکی‌اش بود. گاهی اوقات من و مادرم تو خیابان از کنارش رد می‌شدیم و اصلاً متوجه ما نمی‌شد. برای ازدواج یکی از مشاور‌های اصلی‌اش بودم. به اخلاق هم آشنا بودیم و ملاک‌های هم را می‌شناختیم. خیلی به حجاب اهمیت می‌داد، به نجابت و اخلاق هم همینطور. شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
💬 | متن پیام: کانال شما رو عاشقانه دوست دارم و بهم آرامش عجیبی میده تورو خدا برای دخترم دعا کنید که دوماهه سخت مریضه هر مطلبی از هر شهید وامقامی که میخونم براشون صلوات میفرستم اجرتون با سید الشهدا ✍️ضمن آرزوی سلامتی برای فرزند شما در کانال ذیل با هشتگهای ارائه شده، راهکار شفای بیماری وجود دارد. 🌹@kavasayat🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰اخلاق نیکو 🔹علی یک اخلاق قشنگی داشت. اگر متوجه می شد غریبه ای هم مشکل دارد، قلبا افسوس می خورد. انگار که رفیق خودش است. می گفت: ای خدا کاش می شد برایش یک کاری کنیم. اگر خودش نمی توانست کمکی کند، با اطرافیان صحبت می کرد... شهید🕊🌹 🌷@shahedan_aref
فصل اول : خداحافظ بهار! قسمت چهارم وضع مالی دایی خیلی خوب بود؛ درست برعکس ما که وضعیت مالی بدی داشتیم. خانه یکی بودیم، اما سفره ناهار و شاممان جدا بود. هرچه داشتیم و نداشتیم دور هم داخل اتاق خودمان می خوردیم و لب به شکایت باز نمی کردیم. گاهی تکه ای نان خشک و یک کاسه دوغ، غذای چند روز ما بود. سال به سال رنگ برنج و گوشت را نمیدیدیم. غیرت مادرم اجازه نمیداد سربار کسی باشیم و دایی کمکمان کند. دایی هم که به خوبی اخلاق خواهرش دستش آمده بود، زیاد اصرار نمی کرد. دایی یک پسر به نام رضا و پنج دختر داشت. ارتشی و طرفدار سرسخت شاه بود. سه دخترش را فرستاده بود خانه ی بخت و چند نوه قد و نیم قد هم داشت. بچه های دایی اهل درس و مدرسه بودند، اما مادرم به ما اجازه درس خواندن نمیداد و میگفت: «دوست ندارم بچه هام پاشون به مدرسه ی بی حجابا باز بشه! » روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان 📙 🌷@shahedan_aref
••♥️🌿•• چهل، عدد “کمال” است، و انسان، کمال خویش را از سرچشمه‌های جوشان و زلال عاشورا تا اربعین یافته است... درسی که اربعین به ما می‌دهد زنده نگهداشتن یادِ حقیقت و خاطره‌ی شهادت در مقابل طوفان تبلیغات دشمن است شهید🕊🌹 🌷@shahedan_aref
💬 | متن پیام: سلام وقتتون بخیر ممنون از کانال خوبتون ببخشید من یه خانمم که دوست دارم در فضای مجازی مطالب شهدایی رو نشر بدم الان مدتیه بدلیل فعال بودنم یکی از ادمین های یه کانال مذهبی بهم پیشنهاد همکاری داده منم برای رصای خدا قبول کردم اما الان مدتی که یکی از ادمین ها ،که آقاست بهم پیام میده اون اوایل بابت همکاری ازم تشکر میکرد... ✍سلام ارتباطتونو قطع کنید ایشونم مسدود کنید، وظیفه ای در این زمینه نداری.
🔶از عشریه یاد گرفتم! آن شب مسئول شب بودم. نیمه شب آقا مجید با واکس رفت طبقه بالا پوتین ها را مخفیانه واکس بزند. از او پرسیدم چرا این کار رو میکنید؟خود بچه ها فردا این کار رو انجام میدن. جواب داد از عشریه یاد گرفتم نیمه شب بیدار میشد و سرویس های بهداشتی رو تمیز میکرد..... راوی:همرزم شهید شهید مدافع حرم پاسدار ابراهیم عشریه 🔸هم دوره شهید قره محمدی در دانشکده افسری اصفهان🔸 شهید مدافع حرم🕊🌹 🌷@shahedan_aref
🔹اگر ابراهیم با شخصی دوست میشد که آن شخص اشتباهاتی داشت، دیگران به او اعتراض میکردند. اما ابراهیم نقاط مثبت رفتاری شخص مقابل را مطرح میکرد و نقاط ضعف را مطرح نمیکرد. او بدون اینکه حرفی بزند و امر و نهی کند، با عمل، کاری میکرد که طرف مقابل، اشتباهاتش را ترک کند. 🔹ابراهیم به این دستور اهلبیت دقیقا عمل میکرد که میفرمایند: «مردم را به وسیله ای غیر از زبان، به سوی خدا دعوت کنید.» شهید🕊🌹 🌷@shahedan_aref
🔸ای عزیزانی که زیر تابوت مرا گرفته اید و قدم در گورستان آستانه نهاده اید از عاقبت کسانی که در اطراف تان در زیر زمین پوسیده اند عبرت بگیرید. ‌‌شهید 🕊🌹 🌷@shahedan_aref
: شهید مدافع حرم سید محمد حسین میردوستی در سال ۱۳۷۰/۴/۱۳ در شهرستان شاهرود در خانواده ولایتی به دنیا آمد آخرین فرزند خانواده بود، فرزند چهارم دارای دوخواهر ویک برادر بزرگتر پدرش از جانبازان دفاع مقدس عمویش سید مجتبی میردوستی درسال ۶۱ وداییش علی اصغر میر شاهی در سال ۶۶ در دفاع مقدس به شهادت رسیدند آقا سید محمد حسین عضو یگان ویژه سپاه صابرین وبا برادر بزرگترش همکار بودند، برادرش اقا محمد قاسم در سال ۹۲ از ناحیه چشم جانباز شدند آقا سید محمدحسین متاهل ودارای یک فرزند پسر به نام سید محمد یاسا بود سال ۹۴ داوطلبانه عازم سوریه شد ودر عملیات محرم در حلب سوریه روز تاسوعای حسینی به شهادت رسید پدر آقا سید محمد حسین بعد از شهادت فرزندش ۳ سال در سوریه همرزم شهید سردار حاج قاسم بود وجانباز شدند مزار شهید بهشت زهرا قطعه ۵۰ است شهید مدافع حرم🕊🌹 🌷@shahedan_aref
💌 🌱آدمی نیمه ابلیس و نیمه الهی است .. باید با تزکیه و جهاد از بُعد شیطانی خود هجرت کند و یکسره الهی شود. شهید🕊🌹 🌷@shahedan_aref
﴾﷽﴿ . میگن رفیقِ شهید، شهیدت می‌کنه... اما نگفته بودند گاهی انقدر شبیه هم میشوند که آدم حیرت میکند... . چقدر شبیه هم بودید؛ هم دانشگاهی، همکار، هم‌ رزم، دوست مگر چقدر با هم انس داشتید؟ چی بین‌تان رد و بدل شده بود؟ در کدام طبقه‌ی آسمان با هم وعده کرده بودید؟ . هر دو جوانِ بیست و شش هفت ساله هر دو مدافعِ حریم آل الله هر دو غیور و شجاع اما؛ اوجِ تمام این شباهت‌ها در شهادت شماست که جز خداوند هیچکس راز پنهانِ آن را نمی‌داند... انگار سرنوشت تاریخ ۱۳ را برای هر دو شما انتخاب کرده بود. یکی ۱۳ آبان و یکی ۱۳ دی... . اما شهادتتان... نمی‌دانم برای نحوه‌ی شهادتتان به کی متوسل شدید؟ چه دعایی خوانید؟ دست به دامان کدام امام شدید؟ در کدام مجلس روضه، حاجت روا شدید؟ که هر دو مثل هم در میانِ آتش راهی به گلستان بهشت پیدا کردید. . فقط این را می‌دانم که از هر طرف نگاه می‌کنیم شبیه روضه‌ها شده اید... . آتش و دستی جدا بدنی که اربا اربا شده بود... . و حالا سرنوشتی که حالا هر دوی شما را هم‌سفره‌ی اربابتان حسین(ع) کرده بود. . رفاقت خوبه بهشتی باشه مثل روح‌الله مثل وحید❣🌷❣ 🌷@shahedan_aref
♨️نمازشب در سیره شهدا 💠توصیه‌های شهید مجتبی کلاهدوزان به همسرش 🔸هر وقت خواستی توی زندگیت نذر کنی، نذر کن ده شب نماز شب بخونی. 🔸یکی دیگه هم اینکه سحرخیز باش بچه ها رو هم از همین الان عادت بده به سحرخیزی و نماز شب. شهید🕊🌹 🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💬 | متن پیام: سلام چرا تبیلغهای الکی تو کانالتون میشه اما ما میگیم توی کانالتون پیام شهدا باشه میگین نمیشه ✍️سلام محتوای کانال درباره شهداست و پیام شهداست. کی و کجا گفتیم نمی شود. این کانال تبلیغات هم ندارد به جز آخر شب. اداره کانال هزینه دارد. 🌷@shahedan_aref
💌 اے مـــردم، دنيــا پركاهی ارزش ندارد زياد سنگ دنيــا را بـہ دل نزنيد، زياد حرص دنيا را نخوريد، فڪر آخـــرت باشيم اعمال خــود را در نظر بگيريم ببينيم آيــا با اين اعمال می تــوانيم در روز قيامت روبرروے پيغمبر بايستيم روبـــروے ائمه اطهار و شهدا بايستيم. شهید 🌷@shahedan_aref
فصل اول : خداحافظ بهار! قسمت پنجم یک روز بعدازظهر با سحر، دختر کوچک دایی رفتیم سر چاه آب بکشیم. مادرم با خواهش و التماس من راضی شد همراهش بروم. جز برای شستن لباسها و آب آوردن، حق بیرون رفتن از خانه را نداشتم. تماشای مردم کوچه و خیابان، و ماشین ها برایم جذاب بود. رسیدیم سر چاه، طناب از دست دختر دایی سُر خورد و سطل افتاد داخل چاه. کاری از دستمان برنمی آمد؛ دست از پا درازتر برگشتیم خانه. دایی کمی بدخلقی کرد و سر همه غر زد. مادرم دستم را گرفت و با خود به داخل اتاق برد. نگاه تندی به من کرد، از آن نگاه هایی که هزار جور حرف و کنایه پشتش بود. در اتاق را چهار قفله کرد و یک دل سیر کتکم زد. گفت: «تو باعث شدی داییت ناراحت بشه! بهت گفتم نرو، اما گوش ندادی. » جانش برای برادرش در میرفت. عشق عجیبی به هم داشتند! فردایش رفتیم حمام عمومی. مادرم کبودی های تنم را که دید، به گریه افتاد. زد پشت دستش و گفت: «الهی که دستم چلاق بشه! من این بلا رو سر تو آوردم زهرا جان؟! » سرم را پایین انداختم و چیزی نگفتم. از اشک هایش معلوم بود از کار دیروزش ناراحت شده. همان شد اولین و آخرین کتک خوردن من از مادر دلنازکم. از آن روز به بعد هیچوقت دست روی من بلند نکرد. من هم حواسم را جمع میکردم تا حرف مادرم را زمین نگذارم و جز چشم چیزی نگویم. روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان 📙 🌷@shahedan_aref
هیچ وقت از سوریه سوغاتی نمی‌آورد، می‌گفت: من از بازار شام خرید نمیکنم، بازاری که حضرت زینب(س) رو به اسیری بردند خرید کردن نداره... یه صلوات برای مدافع حرم بی‌بی، شهید روح‌الله قربانی بفرستیم. شادی روح همه شهدا صلوات...❣ شهید مدافع حرم🕊🌹 🌷@shahedan_aref
من سخت‌ترین کار زندگی‌ام درس خواندن است از درس متنفرم! اما چه می شود کرد که این درس خواندن تکلیف من است و قطعاً همه تکلیف‌های انسان سخت و طاقت‌فرساست پس من برای مبارزه با نفسم، می‌جنگم و درس می‌خوانم و این تلخی و سختی را تحمل می‌کنم تا تکلیفم را انجام داده باشم شهید🕊🌹 🌷@shahedan_aref
🔰 گزیده ای از وصیت نامه شهید مدافع حرم شهید حسین محرابی؛ هر خانمی که چادر به سر کند و عفت ورزد، و هر جوانی که نماز اول وقت را در حد توان شروع کند، اگر دستم برسد سفارشش را به مولایم امام حسین (ع) خواهم کرد و او را دعا می کنم. باشد تا مورد لطف و رحمت حق تعالی قرار گیرد.. من مانند کسی هستم که سوار تاکسی شده و به مقصد می رسم ولی پولی ندارم، از خدا خجالت می کشم، ولی به لطف و رحمت خدا امیدوارم... شادی روح همه شهدا صلوات...❣ شهید مدافع حرم🕊🌹 🌷@shahedan_aref
شهید ابراهیم همت من زندگي را دوست دارم ولي نه آنقدر که آلوده اش شوم و خويشتن را گم و فراموش کنم علي وار زيستن و علي وار شهيد شدن, حسين وار زيستن و حسين وار شهيد شدن را دوست مي دارم شهادت در قاموس اسلام كاري‌ترين ضربات را بر پيكر ظلم، جور،شرك و الحاد مي‌زند و خواهد زد. ببين ما به چه روزي افتاده ايم و استعمار چقدر جامعه ما را به لجنزار کشيده است ولي چاره اي نيست اينها سد راه انقلاب اسلاميند ؛ پس سد راه اسلام بايد برداشته شودند تا راه تکامل طي شود. ملت ما ملت معجزه گر قرن است و من سفارشم به ملت تداوم بخشيدن به راه شهيدان و استعانت به درگاه خداوند است تا اين انقلاب را به انقلاب حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) وصل نمايد و در اين تلاش پيگير مسلما نصر خدا شامل حال مومنين است. شهید🕊🌹 🌷@shahedan_aref
• خواندن شده بود کار هر روزش... شلمچه بود که چشماش مجروح شد. کم کم بیناییش رو از دست داد، با این حال زیارت عاشورا خواندنش ترک .. باضبط صوت هم زیارت عاشورا گوش می داد هم روضه.... توی ماه محرم حالش خراب شد. پدرش می گفت : « هرروز می نشستم کنار تخت برایش زیارت عاشورا می خواندم... اما روز عاشورا یه جور دیگه زیارت عاشورا خواندیم... 10 صبح بود که از من پرسید: بابا! حرّ چه روزی شهید شد؟ گفتم: روزعاشورا... گفت: دعاکن من هم امروز حٌرّ امام حسین بشم... ظهر که شد، گفت: بابا! بی قرارم... بگو مادر بیاد... بعد هم گفت: برایم سوره ی بخون، سوره ی امام حسین(علیه السلام)... شروع کردم به خوندن ... به آیه «یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه» که رسیدم، خیلی گریه کرد.. گفت: دوباره بخوان... 13 یا 14 بار براش خواندم... همین جورگریه می کرد... هنوز سیر نشده بود، خجالت کشید دوباره اصرار کنه... گفت: بابا! مادر نیومد؟ گفتم: نه هنوز گفت: پس خداحافظ قرآن رو گذاشتم روی میز برگشتم انگار سالها بود که جون داده... شهید🕊🌹 🌷@shahedan_aref
🔹چشماش مجروح شد و منتقلش کردن تهران 🌷محسن بعد از معاینه دکتر پرسید: آقای دکتر مجرای اشک چشمم سالمه؟ میتونم دوباره با این چشم گریه کنم؟ دکتر پرسید:برای چی این سوال رو می پرسی پسر جون؟ محسن گفت: چشمی که برای علیه‌السلام گریه نکنه به درد من نمی خوره! شهید🕊🌹 🌷@shahedan_aref