eitaa logo
هر روز با شهدا
57.1هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.2هزار ویدیو
19 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/Ut6.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
🎥 فیلم صدا و سیما 🔹برنامه تلویزیونی فصل ایستادگی ویژه برنامه سفیر محرم در خصوص زندگینامه پاسدار شهید مدافع حرم اصغر الیاسی گوشه ای از زندگی پاسدار شهید مدافع حرم ، اصغر الیاسی از رزمندگان لشگر عملیاتی ده حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام استان البرز کاری از گروه تلویزیونی روابط عمومی سپاه امام حسن مجتبی علیه السلام استان البرز جهت دیدن فیلم در خبرگزاری بسیج البرز بر روی لینک زیر کلیلک نمایید 👇👇🙏 basijnews.ir/00dyph جهت دیدن فیلم با کیفیت در آپارات کانال فصل ایستادگی بر روی لینک زیر کلیلک نمایید 👇👇 https://www.aparat.com/v/1jMYQ شهید مدافع حرم🕊🌹 🌷@shahedan_aref
گـذرِ ثانیه هـا هر چه جلوتر می رفت  بیشتر بینِ حرم حوصله اش سر می رفت  بُغض می كرد یتیمانه به خود می پیچید  در عسل خواستن آری به برادر می رفت  تا دلِ عمّه شود نرم بـه هـر در مـی زد  با گلِ اشك به پا بوسیِ مـعجر می رفـت  دیـد از دور كه سر نیزه عمـو را انداخت  مثـلِ اِسپند به دلسوزیِ مَجمر مـی رفت  دیـد از دور كه یـوسف ز نـفس افتاد و  پنجه­ ی گرگ به پیراهنِ او وَر می رفـت  رو به گـودالِ بلا از حـرم افتـاد به راه یـازده سـاله چه مـردی شده مـاشاءالله دید یـك دشت پِـیِ كُشتـنِ او آمـاده  تیر و سر نیزه و سنگ از همه سو آمـاده  دید راضی است به معراجِ شهادت برسد  مطمئن است و به خون كرده وضو آماده  آه، با كُنده­ی زانو به رویِ سینـه نشست  چنگ انـداختـه در طرّه­ی مو، آمـاده  هیچكس نیست كه پایش به سویِ قبله كِشد  ایـن جـگر سوخته افتاده بـه رو آمـاده  ترسشان ریـخته و گـرمِ تعـارف شده اند  خنـجـر آمـاده و گـودیِ گلـو آمـاده  بازویـش شـد سپرِ تیـغ و به لـب وا اُمّاه یـازده سـاله چه مـردی شده مـاشاءالله  زخـم راهِ نفسِ آیـنـه در چنگ گرفت  درد پیچید و تنش نبضِ هماهنـگ گرفت  استخوان خُرد ترك، دست شد آویز به پوست  آه از این صحنه­ ی جانسوز دلِ سنگ گرفت  گوهـرش را وسـطِ معـركه­ ی تاخت و تاز  به رویِ سینه­ ی پا خورده­ی خود تنگ گرفت  با پدر بود در آغوشِ پُر از مِـهـرِ عـمـو  مزدِ مشتاقیِ خود خوب از این جنگ گرفت  بـاز تیر و گلـو و طفل به یـك پلك زدن  باز هم چهره­ ی خورشید ز خون رنگ گرفت  🌷@shahedan_aref
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥 قسمت شصت و پنجم : تابستان شصت و یک ✔️راوی : مرتضی پارسائیان 🔸ابراهيم در تابستان 1361 که به خاطر مجروح شدن تهران بود، پيگير مسائل آموزش و پرورش شد. در دوره هاي تكميلي ضمن خدمت شركت كرد. همچنين چندين برنامه و فعاليت فرهنگي را در همان دوران كوتاه انجام داد. *** 🔸با عصاي زير بغل از پله هاي اداره كل آموزش و پرورش بالا و پايين میرفت. آمدم جلو و سلام كردم. گفتم: آقا ابرام چي شده؟! اگه كاري داري بگو من انجام ميدم. گفت: نُه،كار خودمه. بعد به چند اتاق رفت و امضاءگرفت. كارش تمام شد. ميخواست از ساختمان خارج شود. پرسيدم: اين برگه چي بود. چرا اينقدر خودت را اذيت كردي؟! گفت: یك بنده خدا دو سال معلم بوده، اما هنوز مشكل استخدام داره، كار او را انجام دادم. پرسيدم: از بچه هاي جبهه است؟! گفت: فكر نميكنم، اما از من خواست برايش اين كار را انجام دهم. من هم ديدم اين كار از من ساخته است، براي همين آمدم. 🔸بعد ادامه داد: آدم هر كاري كه میتواند بايد براي بنده هاي خدا انجام دهد. مخصوصاً اين مردم خوبي كه داريم. هر كاري كه از ما ساخته است. بايد برايشان انجام دهيم. نشنيدي كه حضرت امام فرمودند: «مردم ولي نعمت ما هستند.» * 🔸ابراهيم را در محل همه ميشناختند. هركسي با اولين برخورد عاشق مرام و رفتارش ميشد. هميشه خانه ابراهيم پر از رفقا بود. بچه هايي كه از جبهه مي آمدند، قبل از اينكه به خانه خودشان بروند به ابراهيم سر ميزدند. يك روز صبح امام جماعت مسجد محمديه (شهدا) نيامده بود. مردم به اصرار، ابراهيم را فرستادند جلو و پشت سر او نماز خواندند. وقتي حاج آقا مطلع شد خيلي خوشحال شد و گفت: بنده هم اگر بودم افتخار ميكردم كه پشت سر آقاي هادي نماز بخوانم. * 🔸ابراهيم را ديدم كه با عصاي زير بغل در كوچه راه میرفت، چند دفعه اي به آسمان نگاه كرد و سرش را پايين انداخت. رفتم جلو و پرسيدم: آقا ابرام چي شده؟! اول جواب نميداد، اما با اصرار من گفت: هر روز تا اين موقع حداقل يكي از بندگان خدا به ما مراجعه ميكرد و هر طور شده مشكلش را حل ميكرديم. اما امروز از صبح تا حالا كسي به من مراجعه نكرده! ميترسم كاري كرده باشم كه خدا توفيق خدمت را از من گرفته باشد! 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم  👉 شهید🕊🌹 🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 همت به روایت همسر: 🌿 با اون حال بد و سر دردی که داشت، حاضر نبود نماز اول وقت رو رها کنه. یادم میاد آنقدر حالش بد بود که وقتی نمازشو شروع کرد، کنارش ایستادم تا اگه وسط نماز خواست زمین بخوره، بتونم بگیرمش. صبحتون شهدایی....❣ 🌷@shahedan_aref
سی و چهارمین روز به نیت شهید🕊🌹 ❤️ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ ❤️ ❤️ وَ عَلى عَلىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ❤️ ❤️ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ❤️ ❤️ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ❤️ برای همه گرفتارا دعا کنید🙏 🌷@shahedan_aref
💬 | متن پیام: سلام... همسر من فرزند شهید است. پدرش مدیر آموزش و پرورش بود که سال 65 شهید شد. مادر و پدر من معلم بودند و همکار پدر او ولی صمیمیتی بینشان نبود. سالها بعد در سال 83 قبل از اینکه همسرم به خواستگاری من بیاید پدرم خواب دید شهید یعنی پدر همسرم برگه سفیدی را امضاء کرد و به او داد و خیلی برایش عجیب بود که پس از حدود بیست سال به کسی که صمیمی هم نبوده اینطور خوابی ببیند. چند روز بعد از خواب پدرم، همسرم درحالیکه شرایط کاری و تحصیلی مناسبی نداشت با مادرش به خواستگاری من آمدند! درحالیکه از قبل شهید یعنی پدر همسرم با امضاء خود در خواب به پدرم تضمین داده بود و نه خواستگارها از خواب اطلاع داشتند نه ما از خواستگاری احتمالی..! پدرم بالاخره قبول کرد و بعد از گذشت چند سال هم تحصیلات و هم کار همسرم ترقی یافت و تضمین شهید در خواب پدرم به واقعیت پیوست الحمدالله... سلام مخاطب گرامی! لطفا نام شهید را ذکر کنید یا اینکه نام کاربری را صحیح بفرستید. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
هر شب لباس پدرش را  به تن میکند و می خوابد، بلکه بوی پدر جواب دلتنگی هایش باشد 😭😭😭 حال و روز فرزندان شهدای مدافع حرم اینچنین است. ♥️عشق قیمت نداره♥️ محمد مهدی، فرزند شهید🕊🌹 🌷@shahedan_aref
🍃شهيد: محمدعلي قنواتي زاده 🌹تاريخ شهادت : 22/12/1363 در سال 1342نوگلي درگلزار ابادان شكوفا گرديد كه نامش را محمد علي نهادند.اين گل محمدي كه بعدها بر سر دفاع از بو ستان آل محمد (ص)و انقلاب اسلامي ايران پر پر گرديد . از همان بدو تولد شميم خوش شهادت را مي شد از گل رويش استشمام كرد . پس از سپري كردن دوران كودكي و نو جواني از انجا كه شهيد محمدعلي قنواتي زاده در زمان انقلاب محصل بود و سن كمي داشت اما با توجه به فهم بالا و گرايش شهيد به مسائل مذهبي و حركتهاي اصيل اسلامي با آرمانهاي انقلابي پرورش يافت و فعاليتهاي خود را متوجه كانون‌هاي مذهبي و مساجد كرده بود و در مراسمات عبادي حضور بسيار فعال داشت. بدليل وجود همين گرايشها، ايشان وارد سپاه مي‌شود و بعد از مدتي به جبهه اعزام مي‌شود و تا زمانيكه اعلام مي‌كردند نيازي به نيرو نيست، ايشان حاضر به ترك جبهه نمي‌شدند. شهيد قنواتي زاده اولويت اول فعاليتهاي خود را دفاع از اسلام و انقلاب قرار داده بود. زمانيكه شهيد قصد بازگشت به جبهه را داشت به برادر خود تاكيد مي‌كند كه از پدر و مادرم بخوبي نگهداري كن و از بچه‌ي شش روزه‌اش خداحافظي مي‌كند و راهي جهبه نبرد حق عليه باطل مي‌شود. سرانجام همانگونه كه خود همواره مي‌گفت: « قسم مي‌خورم كه لباس سبز كفنم باشد.» شهید 🕊🌹 🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
🍃شهيد: محمدعلي قنواتي زاده 🌹تاريخ شهادت : 22/12/1363 در سال 1342نوگلي درگلزار ابادا
نحوه شهادت : درتاريخ 14/12/1363در عمليات بدر در شرق دجله طي يك مبارزه شجاعانه بر اثر اصابت گلوله به قلبش، به مقام والاي شهادت نائل مي‌گردد. مادر شهيد درباره‌ي فرزندش مي‌گويد: او دنيا را نمي‌خواست ، من از او راضي هستم و راضيم به رضاي خدا. فرازي از وصيت نامه شهيد: « ملت مبارز و هميشه در صحنه، دست از ياري امام بر نداريد و همچنان پشتيبان اسلام و مجاهدين و مدافعين اسلام باشيد. ما بالاخره بايد زماني فداي اسلام مي شديم و سالهاست كه اين آروز را داشته ام. » شادی روح همه شهدا صلوات...❣ شهید 🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💬 | متن پیام: سلام مزارشهید عزیز عبدالمهدی مغفوری کجاست؟ سلام مخاطب گرامی! مزار شهید عبدالمهدی مغفوری در گلزار شهدای شهر کرمان است. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🖼 عکس نوشت| خواهرانم! حجابتان را حفظ کنید ✍ شهید محسن آهنی در وصیت‌نامه‌اش نوشت: «خواهرانم! شما حجابتان را حفظ کنید که کوبنده‌تر از سلاح مومن است.» شهید 🕊🌹 ادامه مطلب 👇 https://navideshahed.com/fa/news/552725 🌷@shahedan_aref
🌹حميد بري 🍃نام پدر : محمد 🌹دانشگاه : مركز تربيت معلم علامه 🍃طباطبائي سبزوار 🌹مقطع تحصيلي : كارداني 🍃رشته تحصيلي : زبان انگليسي 🌹مكان تولد : قوچان (خراسان رضوي) 🍃تاريخ تولد : 1348/02 🌹تاريخ شهادت : 1366/11/21 🍃مكان شهادت : ماووت عراق 🌹عمليات : بيت المقدس 2 شهید🕊🌹 🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃گفت‌وگو با دختری که ۹ سال قبل از رهبر انقلاب کلاه صورتی هدیه گرفته بود 🌹گفتگو با دختر شهید قاضی خانی ، از شهدای مدافع حرم دشت ورامین 🌷@shahedan_aref
💬 | متن پیام: باسلام وعرض ادب بنام خدای شهید برای شهید بیادشهید بنده مدت ۲۷سال است که درشهرستان دلیجان خادم الشهید هستم.خودم هم برادرشهیدمیباشم .خاطره زیادی ازشهداوبخصوص والدین متوفی شهدلدارم ابتداازشهیدعزیزم سرداررشیداسلام شهیدسیدنظام جلالی فرمانده طرح وعملیات لشگر۱۷علی بن ابیطالب علیه السلام برایتان میگویم.متن وصیت نامه وزندگی نامه وعکسهای شهیدرابه چه طریقی برایتان ارسال کنم که به اشتراک بگذارید.ممنون میشم راهنمایی کنید.درضمن پیروفرمایش رهبرفرزانه مان که فرمودندزنده نگه داشتن یادشهداکمترازشهادت نبیست.من هم به نوبه خودازتشکیل این مجموعه زیباکه یاداین عزیزان رازنده نگه میداریدبسیارسپاسگذارم.التماس دعا سلام مخاطب گرامی! ممنون از لطف شما🌹 آیدی خود را در پیام ناشناس قرار دهید با شما ارتباط میگیریم. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
اول مرداد سالروز شهادت دانشمند کم نظیر کشور ، شهید داریوش رضایی نژاد ، به دست عوامل رژیم صهیونیستی ، در سال ۱۳۹۰ ، گرامی باد. شهید هسته ای🕊🌹 🌷@shahedan_aref
کتاب زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری قسمت هفتاد و سوم ( ادامه قسمت قبل ) هر چند زیر بار این مسئولیت نمیرفت،اما با فرمان مسئول دسته مجبور شد جلو بایستد.اطاعت از فرمانده واجب بود. برادر نیّری انسان ساکت و ارامی بود.لذا به راحتی نمیشد به شخصیت او پی برد.بیشتر اوقاتی که ما مشغول صحبت و خنده و استراحت و...بودیم او مشغول قرائت قران و یا مطالعه میشد. در میان دسته ما یک نفر بود که بیش از بقیه با برادر نیّری خلوت میکرد.ان ها با یکدیگر مشغول سیر و سلوک بودند.علی طلایی هیچ گاه از احمد آقا جدا نمیشد. طلایی تنها پسر یک خانواده از شمال تهران بود،در یک خانواده مرفه بزرگ شده بود.خانواده ای که بعدها متوجه شدیم زیاد در قید و بند مسائل دینی نیستند! او اینگونه آمده بود و خدا احمد آقا را برایش قرار داد تا باهم مسیر کمال را طی کنند. هر چند که او چند سال بزرگ تر از احمد آقا بود،اما مثل مراد و مرید به دنبال برادر نیّری بود،او بهتر از بقیه احمد آقا را شناخته بود برای همین هیچگاه از او جدا نمیشد. ادامه دارد ... با کسب اجازه از ناشر کتاب ( انتشارات شهید هادی ) امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شهید🕊🌹 🌷@shahedan_aref
💢وصیت نامه جالب پلیسی که شهید شد 🔹با سلام به محضر آقا امام زمان (عج) و نائب بر حقش امام خامنه ای مدظله العالی پدر و مادر عزیزم، من آگاهانه پا به میدان گذاشته ام که خدمت در این لباس مقدس افتخاری بزرگ برایم محسوب می شود. 🔹از خداوند متعال خواهانم که اگر در راه برقراری نظم و امنیت و خدمت به مردم شریف و دفاع از وطنم کشته شدم و به افتخاری نائل آمدم که سال هاست آرزویش را داشته ام مرا با اباعبدالله حسین علیه السلام و شهدای کربلا محشور گرداند... 🔹شهید محمد توکلی از کارکنان پلیس دشتستان هفتم تیرماه 87 توسط افراد مسلح ترور گردید. شادی روح همه شهدا صلوات...❣ شهید مدافع امنیت🕊🌹 🌷@shahedan_aref
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥 قسمت شصت وششم : روش تربیت ✔️راوی : جواد مجلسي راد، مهدي حس نقمي 🔸منزل ما نزديك خانه آقا ابراهيم بود. آن زمان من شانزده سال داشتم. هر روز با بچه ها داخل کوچه واليبال بازي ميکرديم. بعد هم روي پشت بام مشغول کفتر بازي بودم! آن زمان حدود 170 كبوتر داشتم. موقع اذان که ميشد برادرم به مسجد ميرفت، اما من اهل مسجد نبودم. عصر بود و مشغول واليبال بوديم. ابراهيم جلوي درب منزلشان ايستاده بود و با عصاي زير بغل بازي ما را نگاه ميکرد. در حين بازي توپ به سمت آقا ابراهيم رفت. 🔸من رفتم که توپ را بياورم. ابراهيم توپ را در دستش گرفت، بعد توپ را روي انگشت شصت به زيبائي چرخاند وگفت: بفرمائيد آقا جواد! از اينکه اسم مرا ميدانست خيلي تعجب کردم، تا آخر بازي نيم نگاهي به آقا ابراهيم داشتم، همه اش در اين فکر بودم که اسم مرا از کجا ميداند! چند روز بعد دوباره مشغول بازي بوديم. آقا ابراهيم جلو آمد و گفت: رفقا، ما رو بازي ميديد؟ گفتيم: اختيار داريد، مگه واليبال هم بازي ميکنيد؟! گفت: خُب اگه بلد نباشيم از شما ياد ميگيريم. عصا راكنار گذاشت، در حالي كه لنگ لنگان راه ميرفت شروع به بازي کرد. 🔸تا آن زمان نديده بودم کسي اينقدر قشنگ بازي کند: او هنوز مجروح بود. مجبور بود يكجا بايستد. اما خيلي خوب ضربه ميزد. خيلي خوب هم توپ ها را جمع ميکرد. شب به برادرم گفتم: اين آقا ابراهيم رو ميشناسي؟ عجب واليبالي بازي ميکنه! برادرم خنديد و گفت: هنوز او را نشناختي! ابراهيم قهرمان واليبال دبيرستان ها بوده، تازه قهرمان کشتي هم بوده! با تعجب گفتم: جدي میگي؟! پس چرا هيچي نگفت! برادرم جواب داد: نميدونم، فقط بدون که آدم خيلي بزرگيه! چند روز بعد دوباره مشغول بازي بوديم. آقا ابراهيم آمد. هر دو طرف دوست داشتند با تيم آنها باشد. بعد هم مشغول بازي شديم. چقدر زيبا بازي ميکرد. 🔸آخر بازي بود. از مسجد صداي اذان ظهرآمد. ابراهيم توپ را نگه داشت و بعد گفت: بچه ها مي آييد برويم مسجد؟! گفتيم: باشه، بعد با هم رفتيم نماز جماعت. چند روزي گذشت و حسابي دلداده آقا ابراهيم شديم. به خاطر او ميرفتيم مسجد. يکبار هم ناهار ما را دعوت کرد و كلي با هم صحبت كرديم، بعد از آن هر روز دنبال آقا ابراهيم بودم. اگر يك روز او را نمیديدم دلم برايش تنگ ميشد. واقعاً ناراحت ميشدم. يک بار با هم رفتيم ورزش باستاني. خلاصه حسابي عاشق اخلاق و رفتارش شده بودم. او با روش محبت و دوستي ما را به سمت نماز و مسجد كشاند. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم  👉 شهید🕊🌹 🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 شهید همت: 🌿 در این چند صباحی که زنده ایم مرتب به وسیله‌ی خدا آزمایش می شویم و هر لحظه‌ی عمر ما آزمایش است. شکست هست، پیروزی هست، سختی هست، راحتی هست، همه چیز هست ولی آنچه بیش از همه مطرح است، خداست. عاقبتتون شهدایی🕊🌹 🌷@shahedan_aref
سی و پنجمین روز به نیت شهید🕊🌹 ❤️ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ ❤️ ❤️ وَ عَلى عَلىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ❤️ ❤️ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ❤️ ❤️ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ❤️ برای همه گرفتارا دعا کنید🙏 🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهیدی که سیل خانه‌اش را غیرقابل سکونت کرده بود 🔹شهید «حسن وحیدی» از کادر پلیس راهور امروز در حمله تروریستی محور خاش تفتان به درجه رفیع شهادت نایل شد. 🔹منزل این شهید والامقام در سیل اردیبهشت امسال بیشترین خسارت را دید به گونه‌ای که با نفوذ آب به داخل منزل٬این خانه غیر قابل سکونت شد شهیدمدافع امنیت🕊🌹 🌷@shahedan_aref
کتاب *شب بی قراری من* زندگی نامه شهید مدافع حرم به قلم شیرین زارعپور توسط نشر ۲۷ بعثت به چاپ رسید شهید مدافع حرم🕊🌹 🌷@shahedan_aref