4_5836838492017003577.mp3
21.59M
🤝صوت قرائت #دعای_عهد
🕗قرار صبحگاهی منتظران ظهور
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
5.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫💫چه کنیم تا حوائج معنوی را فراموش نکنیم؟
🎥#دکتر_میرباقری
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
▪️حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف خطاب به امام حسین علیه السلام عرض میکنند:
اگر زمانه مرا به تاخیر انداخت و دست تقدیر مرا از ياري تو بازداشت و نبودم كه با دشمنانت بجنگم،
(در عوض) هر صبح و شام بر تو گریه میکنم و بهجای اشک بر تو خون میگریم.
فَلَئِنْ أَخَّرَتْنِي الدُّهُورُ وَ عَاقَنِي عَنْ نُصْرَتِكَ الْمَقْدُورُ وَ لَمْ أَكُنْ لِمَنْ حَارَبَكَ مُحَارِباً وَ لِمَنْ نَصَبَ لَكَ الْعَدَاوَةَ مُنَاصِباً فَلَأَنْدُبَنَّكَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً وَ لَأَبْكِيَنَّ عَلَيْكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً
📚 زیارت ناحیه مقدسه.
#امام_حسین_علیه_السلام
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
22_Goriz_Az_Rajim_1401_06_07_Moharram_1444_aminikhaah.ir.mp3
23.8M
⭕️سلسله مباحث «گریز از رجیم»
✅جلسه بیست و دوم
🛑 چه چیز هایی انسان را از دین خارج میکند؟
🛑 اصل فعالیت شیطان در قوه خیال است
🛑آسیب های مربوط به شیاطین در زندگی
🛑 تقرب به ابلیس و تصرفات شیطانی
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
🔰 هفدهم) تفاوت پیامبر با حضرت ابراهیم علیهماالسلام
🔶 مجموعه لوح #نکات_ناب_قرآنی برشی از تفسیر #حجت_الاسلام_راجی در مسجد امام رضا علیه السلام دانشگاه فردوسی مشهد
🔷 هر روز یک موضوع
__________________
💠 اندیشکده راهبردی سعداء
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
18.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ جایگاه و اهمیت نماز
🔶 یک نکته از یک جزء
🔸 #جزء_هفدهم
🔹 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی در حرم مطهر رضوی در ماه رمضان ۱۴۴۴
____________________________
💠 اندیشکده راهبردی سعداء
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
8.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
«صبر ایوب»
در روایات آمده، حضرت ایوب نبی، فردی خداپرست و بسیار شاکر بود.🤲📿
دارای همسر و فرزندان، ثروت، اموال بسیار و مراتع، دام و طیور بیشمار بود.
شیطان در مورد ایوب نبی به پروردگار اعتراض کرد که شکرگزاری ایوب بخاطر نعمتهای زیادی است که به او دادی، اگر اینها را ازو بگیری، دیگه ایوب شکرگزاری نمیکنه!
پروردگار به شیطان فرمود: بهت اختیار میدم بنده خوب ما رو آزمایش کنی!
اختیار همه اموال و داراییهای و... ایوب برای تو !
شیطان دست بکار شد👿
همه اموال و فرزندان او را به نابودی کشید. اما در این مدت ایوب نبی هیچ ناراحت نشد، و اصلا ناسپاسی به درگاه خداوند نکرد.💯
اینبار شیطان سلامت حضرت را نشانه گرفت و از خدا بیماری حضرت را درخواست کرد.
ایوب بسختی بیمار شد. مرض سختی که بدنش بدبو و چرکین شده بود،🤒🤧 طوریکه مردم شهر از ترس اینکه خودشان گرفتار این مرض نشوند، ایوب را از شهر بیرون کردند.🤛👋
همسر وفادارش، خیلی دلسوز و مهربان بود و او را همراهی می کرد.
زندگیشان به سختی و فلاکت می گذشت. همسرش برای امرار معاش، به هر دری میزد و تلاش می کرد. تا اینکه یک روز شیطان خودش را به همسر ایوب نشان داد و بهش پیشنهادی داد:
گفت من شوهرت را شفا میدم ولی بشرطی که تو بهش بگی من خوبش کردم !😼😈
همسر ایوب...
ادامه دارد...
🎙 | قاری: استاد صدیق منشاوی
📖 | سوره مبارکه صاد آیات ۴۱ تا 44
🎶 | #مقام_رست و فرود در #مقام_بیات
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
🌺سبک زندگی قرآنی :🌺
🍂 نمازگزار واقعی باشید. 🍂
🔶إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعاً
إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً
وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً
إِلَّا الْمُصَلِّينَ
الَّذِينَ هُمْ عَلَي صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ
(معارج/١٩ تا ٢٣)
⚡️ترجمه :
به يقين انسان حريص و كم طاقت آفريده شده است.
هنگامى كه بدى به او رسد بى تابى مى كند. و هنگامى كه خوبى به او رسد مانع ديگران مى شود و بخل مى ورزد. مگر نمازگزاران، آنها كه پيوسته نمازها را به جا مى آورند.
❌راه نجات از اخلاق ناپسند، مداومت به نماز است.
💥زیرا طبع مادّى انسان به سوى حرص و بخل ميل دارد ولی نماز و ياد خدا آن را مهار مى كند.
💥انسان بدون نماز مضطرب است.
🍁البته آثار نماز، در گرو مداومت بر آن است.
#سبک_زندگی_قرآنی
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر
💗#رمان_ابوحلما💗 💗#قسمت_نوزدهم💗 در طرف دیگر بیمارستان دختر جوانی با روپوش سفید از اتاق
💗#رمان_ابوحلما💗
💗#قسمت_بیستم💗
(یک ماه بعد-بیمارستان فوق تخصصی مغز و اعصاب)
محمد سرش را پایین انداخته بود و دستهایش را در جیب های بغل شلوارش گذاشته بود. عباس نفسش را با شجاعت بیرون داد و گفت:
-یه بار...ترکش خمپاره حاج احمد رو شدید زخمی کرده بود....احمد متوسلیان
مرد سرسختی بود. بچه ها به زور بردنش بیمارستان صحرایی، کارش به اتاق عمل و جراحی کشید اما نمیذاشت بیهوشش کنن میدونی چرا؟
محمد به آهستگی سرش را بالا آورد نگاهش را از روی شانه های عباس پرواز داد تا به چشمان مصممش رسید. عباس ادامه داد:
-میگفت: می ترسم موقع به هوش اومدن ناخواسته اطلاعات عملیاتو به زبون بیارم. بی هوشش نکردن! همونطور عمل شد.💔
+عمو عباس میخوای بگی ... چون دکترش گفت عمل دوم خطرناک تره...بدون بیهوشی...
-آره پسر اگه بیهوشش کنن ممکنه هیچ وقت دیگه...
بعد دستی بر شانه محمد زد و گفت: حالا دیگه یه لحظه هم مهمه
محمد تاملی کرد و بعد با گام های بلندش همراه عباس شد. عباس از راهرو عبور کرد و برگه های مقابل پرستار را برداشت بعد کمی جلوتر چند ضربه به در اتاق دکتر زد و وارد شد. دکتر از جایش بلند شد و رو به محمد پرسید:
بلاخره تصمیم گرفتی؟
محمد به نشانه تایید سرش را تکان داد و برگه ها را از عباس گرفت همانطور که آنها را پر میکرد پرسید: کی عملش میکنید آقای دکتر؟
دکتر همانطور که به دست محمد خیره شده بود پاسخ داد:
همین فردا ولی...بهتون گفتم که ممکنه حین انجام عمل به هوش بیاد!
عباس نفسش را با کلافگی بیرون داد و گفت: مگه نگفتید هر لحظه براش مهمه؟
دکتر اخمی کرد و گفت:بازم به خون احتیاج دا...
هنوز جمله اش تمام نشده بود که محمد و عباس هردو جلو آمدند.
در طرف دیگر بیمارستان بخش مراقبت های ویژه، حسین روی یک تخت سفید آرام خوابیده بود و با کمک دستگاههایی که به سر و دهان و سینه اش متصل بودند، نفس میکشید. کم کم در قسمت نوک انگشتان پایش احساس سری کرد به مرور درکی شبیه مور مور شدن و قلقلک تمام تنش را در برگرفت بعد به آهستگی حس کرد سبک می شود. همانطور که دراز کشیده بود اول پاهایش آزاد شد بعد دستانش تا اینکه به گلویش رسید. صداهای اطراف را مبهم می شنید چشم هایش هنوز اطراف را می دیدند اما قدرت تکان خوردن نداشت. خواست مشتش را بازکند اما نتوانست در آن لحظه به تمام معنا احساس ناتوانی و عجز می کرد. انگار بین زمین و آسمان معلق مانده بود. مثل زخمی که سر باز کرده باشد نتوان سرش را پوشاند و نه برای خلاصی از آن درد سرش را برداشت! به یکباره ذکری طوفانی با صدای هم سنگر قدیمی اش در خاطرش منعکس شد: "سبحان الله" انگار ذره ذره وجودش این ذکر را از تسبیحِ📿 تار و پودش گذراند و ناگاه به سبکی و لطافت افتادن یک برگ گل، از جسمش فاصله گرفت. خودش را دید که روی تخت افتاده، عباس را که با دکتر بحث میکرد دید و محمد را که روی صورت حلما آب می پاشید و می گفت: آروم باش برای بچه خطرناکه اینقدر گریه میکنی...به خدا توکل کن...
🍁نویسنده ؛بانو سین.کاف🍁
ادامه دارد....
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
قرب به اهل بیت ۲۰.mp3
16.01M
❓ چرا اینقدر بلا میاد سر من؟
چرا فقط من ؟
مجموعه #قرب_به_اهل_بیت (علیهماالسلام) ۲۰
#استاد_شجاعی | #استاد_عالی
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr