سردار سرتیپ دوم شهید حسین بهراد نصر (تختی املشی) فرزند پر افتخار گیلان حسین در ۱۶بهمن ماه ۱۳۵۳ که مصادف با ماه محرم بود در شهر تهران دیده به جهان گشود و در ساعت ۵/۵ صبح روز دوشنبه مهر ماه ۱۴۰۰ در شلمان دعوت حق را لبیک گفت ورخت شهادت پوشید در همان ساعت اولیه خبر شهادت سردار دلیر و شجاع سرتیپ حسین تختی بهراد نصر به حضرت آقا امام خامنه ای اطلاع داده شد. حسین در یک خانواده اصالتا گیلانی و مذهبی بدنیا آمد پدرش املشی و مادرش نیز لنگرودی بود . می توان گفت حسین هم فرزند املش است وهم فرزند لنگرود . سردارتختی بهراد نصر فرمانده شجاع تیم های عملیات ویژه مبارزه با مواد مخدر استان گیلان بود و همه عملیات ها را از نزدیک رصد می کردو حضوری فعال داشت. هر گاه به او گفته میشد که شما فقط ,دستور بدید لازم نیست در عملیات ها باشید لبخندی می زد و می گفت من مرد دستور نیستم من مرد عملیاتم و وقتی اصرار میشد محکم و قاطع می گفت مگر خون من از خون بقیه رنگین تر است او فرمانده ای شجاع ؛دلسوز وفداکار بود. حسین رزمی کار بود بدن بسیار آماده ای داشت یک تنه حریف چندین نفر بود بارهاشده بود که اراذل واوباش با قمه به او حمله می کردند ولی حسین شجاعانه و با دست خالی حریف آنها بود و آنها را مغلوب می کرد. چندین بار هم مجروح ودر بیمارستان بستری شده بود.حسین بسیار غیرتمند و جوانمرد بود در چندین عملیات دخترانی را که در چنگال سوداگران مرگ اسیر شده بودند رهانیده و به زندگی عادی وسالمی برگردانیده بود. حسین از کودکی با شرکت در هیئت های مذهبی و عزاداری آقا ابا عبدالله الحسین درس شجاعت وفداکاری را از مولایش سرور شهیدان آموخته بود . پدر‌حسین در روز های پیروزی انقلاب در اعتصابات و راهپیمایی های ضد رژیم حضوری فعال داشت وبرای دفن شهدای انقلاب در بهشت زهرا کمک می کرد. از آنجایی که پدر حسین راننده بلدوزر بود ودر راه آهن تهران کار می کرد از سنگر سازان بی سنگر ی بود که در جبهه خدمت می کرد . حسین برادر بزرگتری نیز دارد او چندین بار در جبهه دچار موج گرفتگی شده و از جانبازان دفاع مقدس می باشد. حسین پس از اخذ دیپلم و لیسانس به سربازی رفت ودر ستاد نصر ( مرکز اطلاعات راهبردی و استراتژیک وزارت دفاع) مشغول خدمت شد حسین در ستاد نصر مقالات مهم استراتژیک ودفاعی می نوشت به گونه ای که مورد توجهات فرماندهان قرار گرفت واز حسین خواستند که در آنجا بماند ولی دست تقدیر حسین را به سویی دیگر کشاند . روحیه رزمی عملیاتی حسین باید سیراب میشد پشت میز نشستن کار او نبود. روحیات رزمی پهلوانی و جوانمردی وغیرتمندی حسین موجب می شود که او به سمت فراجا کشیده شود لذادر‌ اوایل دهه ۸۰ به دانشگاه افسری نیرو انتظامی راه یافت .دروس تخصصی لازم را با نمرات بالایی گذراند وبخاطر نمرات بالایی که در دانشگاه نیرو انتظامی اخذ نموده بود در رسته اطلاعات و امنیت در فراجای تهران مشغول خدمت شد. در آنجا نیز به دلیل هوش و استعداد وتلاش بالایی که در این زمینه داشت وبولتن های اطلاعاتی که فراهم می کرد همواره مورد توجه فرماند هان عالی رتبه خود بود. حسین در سال ۱۳۸۵ از فراجای تهران به استان گیلان منتقل شد .مدتی رئیس اطلاعات و امنیت فراجای شهرستان لاهیجان ورودسر بود. سپس رییس پلیس اجتماعی شهرستان آستانه اشرفیه شد. حسین در خواست انتقال به دایره مبارزه با مواد مخدر میکند و در آنجا مشغول خدمت میشود. حسین در مواد مخدر فراجا استان گیلان شبانه روز در حال رصد و تعقیب و مقابله با قاچاقچیان مواد مخدر بود. حسین بیش از ۷۰ مورد تشویقی داشت که این تعداد از نظر فرمانده هان و کارشناسان نظامی بسیار قابل توجه است حسین عجوبه ای در طراحی عملیات بود همه این موارد حکایت از تلاش های مخلصانه و شبانه روزی این دلیر مرد خطه گیلان دارد . سرانجام پس از ۳شبانه روز تلاش بی وقفه وبی خوابی در عملیات انهدام یک باند قاچاق و برای امنیت و سلامت جامعه در سحر گاه دوشنبه ۲۶مهر ماه ساعت ۵/۵ صبح به دیدار حق شتافت و به خیل شهدا پیوست و به گفته خودش که عند ربهم یرزقون شد و تا ابد الگوی درخشانی شد برای فرزندان این آب و خاک و. تقدیر بر این شد که مزار شریف این سردار قهرمان ودلیر وجوانمرد در شهرستان لنگرود باشد.و همچون مدالی پر افتخار برسینه شهرستان شهید پرور لنگرود بدرخشد. حسین وقتی به همراه خانواده از تهران به شهرستان املش آمد در شهرستان املش درس خواند رشد و نمو کرد دوستان خوب وبا معرفتی پیدا کرد تحت تعلیم معلمان متعهد قرار گرفت و تبدیل به یک سرو تنومند برای سرزمینش شد لذا حسین افتخار املش است حسین همچون ستاره ای درخشان بر آسمان شهرستان شهید پرور املش می درخشد. سردار سرتیپ دوم شهید حسین بهراد نصر (تختی املشی) افتخار گیلان افتخار املش افتخار لنگرود جوانمردان هرگز نمی میرند. شهادت هنر مردان خداست. https://eitaa.com/shahedbhradnasr