فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◽️از دعاهای امیرالمومنین #امام_علی علیهالسلام:
🌼 خداوندا!
ظهور او را پایان غمها قرار ده،
و با دستان او آشفتگی امّت را سامان ببخش!
✨السلامعلیکیاامیرالمومنین
✨السلامعلیکیااباصالحالمهدی
#امام_زمان
اللهمعجللولیکالفرج
5.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شما مکالمهی تلفنی شهید سید ابراهیم رییسی را با فرزند شهید مدافع حرم مسلم خیزاب میشنوید:
12.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 برسون به حاجقاسم سلام مارو
▪️نماهنگ سید شهیدان خدمت با صدای ابوذر روحی
🔳 بخوانید و از بزرگواری رئیس جمهور شهیدمان شگفت زده شوید...
▪️بابت تولیت حرم مطهر امام رضا علیه السلام یک ریال هم برنداشته بود. وقتی من به عنوان تولیت حرم جایگزین ایشان شدم، به او گفتم: تمام حق تولیت شما آماده ی تحویل به شماست؛ به دوستان حرم گفته ام در آن تصرف نکنند، تا به شما تقدیم کنیم. اما آقای رئیسی فرمودند: من این پول را نمی گیریم و نمی خواهم. گفتم: حق شماست؛ با آن چه کنیم؟ ایشون گفتند: اگر میشه چند زمین از طرف حرم معین کنید، و با پول حق تولیت من برای مردم چند درمانگاه بسازید... و ما هم اینکار را انجام دادیم و شهید رئیسی با پولی که حق مسلّم خودش بود؛ برای مردم چند درمانگاه ساخت...
👤خاطره ای از زندگی رئیس جمهور شهید سیدابراهیم رئیسی
🗣 راوی: حجت الاسلام مروی( تولیت حرم امام رضا) در یک برنامه تلویزیونی
خاکریز خاطرات ۶۲
📎 #سیره_شهدا
📎 #طلبه_شهید
📎 #طلبه_خدمتگزار
📎 #رئیسی
📎 #سید_شهیدان_خدمت
یاد خدا ۷۶.mp3
12.74M
مجموعه #یاد_خدا ۷۶
#آیتالله_ناصری | #استاد_شجاعی
فرمولی که شما را از شیطان حفظ میکند!
( در این پادکست یک قاعدهی مهم برای مراقبت از انتخابها، ارتباطها، افکار و رفتار ما، از شر شیطان را خواهید آموخت!)
9.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگه اعصاب بچه نداری، به «بهشت» فکر هم نکن!
#کلیپ | #استاد_شجاعی
✨﷽✨
🌼دو کلام حرف حساب
✍هفت یا هشت سالم بودم، با سفارش مادرم برای خرید میوه و سبزی به مغازه محل رفتم. اون موقع مثل حالا نبود که بچه رو تا دانشگاه هم همراهی کنن! پنج تومن پول داخل یه زنبیل پلاستیکی قرمز رنگ که تقریباً هم قد خودم بود با یه تکه کاغذ از لیست سفارش... میوه و سبزی رو خریدم کل مبلغ شد 35 زار. دور از چشم مادرم مابقی پول رو دادم یه کیک پنج زاری و یه نوشابه زرد کانادا از بقالی جنب میوه فروشی خریدم و روبروی میوه فروشی روی جدول نشستم و جای شما خالی نوش جان کردم.
خونه که برگشتم مادر گفت مابقی پولو چکار کردی؟ راستش ترسیدم بگم چکار کردم، گفتم بقیه پولی نبود... مادر چیزی نگفت و زیر لب غرولندی کرد منم متوجه اعتراض او نشدم. داشتم از کاری که کرده بودم و کسی متوجه نشده بود احساس غرور میکردم اما اضطراب نهفته ای آزارم می داد. پس فردا به اتفاق مادر به سبزی فروشی رفتم اضطرابم بیشتر شده بود. که یهو مادر پرسید آقای صبوری میوه و سبزی گران شده؟ گفت نه همشیره. گفت پس بقیه پول رو چرا به بچه پس ندادی؟ آقای صبوری که ظاهراً فیلم خوردن کیک و نوشابه از جلو چشمش مرور میشد با لبخندی زیبا روبه من کرد گفت : آبجی فراموش کردم ولی چشم طلبتون باشه. دنیا رو سرم چرخ میخورد اگه حاجی لب باز میکرد و واقعیت رو می گفت به خاطر دو گناه مجازات می شدم، یکی دروغ به مادرم یکی هم تهمت به حاج صبوری!
مادر بیرون مغازه رفت. اما من داخل بودم. حاجی روبه من کرد و گفت: این دفعه مهمان من!
ولی نمی دونم اگه تکرار بشه کسی مهمونت میکنه یا نه؟! بخدا هنوزم بعد 44 سال لبخندش و پندش یادم هست! بارها باخودم می گم این آدما کجان و چرا نیستن؟ چرا تعدادشون کم شده آدمهایی از جنس بلور که نه كتاب های روانشناسی خوندن و نه مال زیادی داشتن که ببخشند؟ ولی تهمت رو به جان خریدن تا دلی پریشون نشه...!
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
https://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دردم از یار است و درمان نیز هم
🎙 استاد عالی
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
https://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e