#نهجالبلاغه
💎حضرت علی علیه السلام میفرمایند:
🔰اِضاعَةُ الفُرصَةِ غُصَّةٌ.
⏰«از دست دادن فرصت مايه غم و اندوه است»
#حکمت۱۱۸
🍃خواندن این دعا از جمله اعمال شب جمعه است
◼️ده مرتبه بگو:
🔵يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرَى سَجِيَّةً وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَى فِي هَذِهِ الْعَشِيَّةِ
🔴اى خدايى كه فضل و كرمت بر خلق دايم است و دو دست عطا و بخششت به جانب بندگان دراز است اى صاحب بخشش هاى بزرگ
درود فرست بر محمد و آلش كه در اصل خلقت و فطرت بهترين خلقند اى خداى بلند مرتبه در همين شب گناه ما را ببخش.
9.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴شب زیارتی امام حسین(ع)
🍃کربلا دلم دوباره بیقراره
🍃هوای دیدن تو داره
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🌷 #شب_جمعه
🌷 #شبتون_حسینی
🌷 #التماس_دعا
♨️ @Maddahionlin 👈
حسین جان
ز قیل و قال جهان خستهام تو میدانی
دلم هوای شبِ جمعه ی حرم دارد ...
#ماراببریدکربوبلا😭
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#شب_جمعه💔
کانال شهید اسماعیل کرمی👇
eitaa.com/shaheed_esmaeil_karami
12.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ویژهی شب جمعه و بدون شرح
#به_افق_شب_جمعه
#شب_زیارتی_ارباب
❥︎°•♡شـࢪحدݪتنـگ❥︎°•♡
دݪگيࢪ ڪه شـدے از زمـانہ
تـعـطیـݪ ڪن زنـدگے ࢪا
بـࢪس بـه داد ِ دلَـت ...♡
بـگـو : . . .༄︎
حـسـین ، حـسـین ، حـسـین❥︎°•♡
بـعـد مـیـشـود مـأمـنـے بـࢪاے دݪـت ...ꨄ
همہ دوࢪم زدن آقـاامـاتـو دوࢪم بـودے ツ
الھمالرزقناگوشہاۍازڪربلاꨄ❥︎
#شب_جمعه
🌹شهید زین الدین:👇
هرگاه شب جمعه شهدا را یاد کردید آنها شما را نزد اباعبدالله(ع) یاد میکنند.
یاد#امام_و_ همه شهدای عزیزمون و سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و سردا شهید اسماعیل کرمی 🌹🌹🌹
🌺🍃الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 🍃🌺
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ 🌹
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْن🌹
ِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْن 🌹
ِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ🌹
کانال شهید اسماعیل کرمی
@shaheed_esmaeil_karami
🍃مهربانم
امروز خیلی دلم گرفته بود.
یک بار نوشتم «خیلی»؛ ولی تو هزار بار بخوان «خیلی» را.
امروز خیلی گریه کردم، خیلی بیشتر از خیلی.
میدیدم که دور و بریهایم دل میسوزانند برایم.
شاید تو دوست داری که گاهی هم آدمی قابل ترحّم شوم
و مثل بچّه یتیمی که این و آن دست نوازش روی سرش میکشند
مرا هم نوازش کنند تا آرام شوم.
ولی مگر تو خودت هر چه غیر خودت را که آرامم میکرد، نگرفتی از من؟
تو که خوب میدانی دورۀ آرام شدنهایم
با هر چیزی و هر کسی غیر از تو تمام شده آقا!
وقتی نوازش میشوم و آرام نمیشوم، انگار که بیشتر آتش میگیرم.
امروز خیلی دلم گرفته بود.
یک بار نوشتم «خیلی»؛ ولی تو هزار بار بخوان «خیلی» را.
چه قدر خوب حس میکردم که اگر نسیمی صدای تو را به گوشم برساند
که میگویی میخواهی با من دوست بشوی
دل گرفتهام در یک آن، باز میشد.
گوشم را خیلی تیز کردم؛ ولی صدایی نیامد.
نمیخواهی با من دوست بشوی آقا؟!
پیش از این گفته بودم که گرفتن دل، نشانۀ حیات است
ولی نمیدانستم که گاهی تحمّل نشانۀ زندگی، این اندازه سخت است.
امروز هم گذشت و تو نگفتی که میخواهی با من دوست شوی یا نه
فردا میخواهی چه کار کنی؟
باز هم منتظر بمانم یا نه؟!
دوباره باید بار این همه دلگرفتگی را تاب بیاورم
بی آن که از تو بشنوم میخواهی با من دوست شوی یا نه؟
التماست میکنم خودت اگر نمیآیی
یکی از دوستانت را امشب به خوابم بفرست
تا به من بگوید که تو میخواهی با من دوست شوی.
بگو چگونه التماس کنم تا قبول کنی؟!
من به دل مهربانت امید بستهام.
شبت بخیر
محسن عباسی ولدی