eitaa logo
🌷 شهید علی قناعت 🌷
70 دنبال‌کننده
202 عکس
29 ویدیو
0 فایل
کانال عمومی #بسیجی_شهید #شهید_علی_قناعت #بندرانزلی #والفجر۴ #مریوان 🌷امروز فضیلت زنده نگهداشتن یاد و خاطره #شهدا کمتر از #شهادت نیست🌷. (مقام‌معظم‌رهبری) ⬅️ معرفی شهدای گرانقدر ⬅️ شما هم مبلغان آثار شهدا باشید @Hosein_ghanaat 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. .٫۰,..٫۰,..٫۰,..٫۰,..٫۰,..٫۰,..٫۰,..٫۰,..٫۰,..٫۰,..٫۰,..٫۰,. ☘ آیت الله مجتهدی تهرانی( ره )🎙 🌱 سه نوع روزه داریم... ۱- روزه عام ۲- روزه خاص ۳- روزه خاص الخاص .٫۰,..٫۰,..٫۰,..٫۰,..٫۰,..٫۰,..٫۰,..٫۰,..٫۰,..٫۰,..٫۰,..٫۰,. 👇 https://eitaa.com/shaheid_ali_ghanaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. حَول حَالِنَا بِظُهُورِ اَلْحُجَّة ┄┅═══✼🌸✼═══┅┄ 🌼 من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم 🌼 چشم بیمـار تـو را دیـدم و بیمار شدم  🌼فارغ از خود شدم و كوس اناالحق بزدم 🌼همچو منصور خریدار سر دار شدم  🌼غم دلدار فكنده است به جانم، شررى 🌼كه به جان آمدم و شهره بازار شدم  🌼درِ میخانه گشایید به رویم، شب و روز 🌼كه من از مسجد و از مدرسه، بیزار شدم  🌼جامه زهد و ریا كَندم و بر تن كردم 🌼خرقه پیر خراباتى و هشیار شدم  🌼واعظ شهر كه از پند خود آزارم داد 🌼از دم رند مى آلوده مددكار شدم  🌼بگذارید كه از بتکده یادى بكنم 🌼من كه با دست بت میكده بیدار شدم                                                          ✍امام خمینی(ره) ┄┅═══✼🌸✼═══┅┄ 👇 https://eitaa.com/shaheid_ali_ghanaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زندگینامه شهید تیرداد رجبی 〰♾〰〰♾🌷♾〰〰♾〰شهیدی که چادر مادرش به تابوتش گیر کرد شهید تیرداد رجبی در فروردین ۱۳۴۸ در روستای تربه بر بندرانزلی متولد شد ، با وضعیت بد اقتصادی که در خانواده ها در آن زمان وجود داشت تیرداد کوچک ما بزرگی بود در کمک به پدر و مادر در کارهای کشاورزی و منزل ، با اینکه کوچک و کم سن وسال بود حس تعاون و همکاری او مثال زدنی بود . در زمستان سال ۱۳۶۴ برای آموزش نظامی به عنوان یک بسیجی به منجیل رفت . درتابستان سال ۱۳۶۵ به کردستان و سپس منطقه جنگی حاج عمران واقع در عراق منتقل شد . بسیجی کوچک و عزیز ما در ۱۳۶۵/۶/۱۰به جان بر کفان شهید پیوست . البته در آن سال به خانواده اش اعلام شد تیرداد مفقودالاثر شده . غروب روز ۱۶ شهریور ۶۵ در همسایگی منزل تیرداد آقای مرتضایی شلوغ شده بود ، پدر و مادر تیرداد به منزل شهید شادمان مرتضایی رفتند ، بند دلشان پاره شد و هنوز پارگی آن التیام نیافته ، هنوز نام شهید ، نام مفقودالاثر و نام تیرداد دلشان را ریش ریش می کند . ☘〰♾〰〰♾🌷♾〰〰♾〰☘ 👇 https://eitaa.com/shaheid_ali_ghanaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☘〰♾〰〰♾🌷♾〰〰♾〰☘ تیرداد و شادمان دو دوست صمیمی بودند که با هم به منطقه اعزام شده بودند و شهادت یکی و بی خبری از دیگری شاید هزار معنا و هیچ معنا نداشت . شاید از فردای همان روز کلمه ی جستجو برای خانواده تیرداد معنا پیدا کرد ، جستجو در کجا ؟ در بین شهدا ،بیمارستان ها ، فیلم هایی که هلال احمر پخش می کرد ، و همه ی اینها قلب والدین را به درد می آورد ، بعد از چهل روز ساک تیرداد را آوردند ، در داخل ساک وصییت نامه نوشته شده بود ، تیرداد هفده ساله یک وصییت نامه کوتاه و مختصر نوشته بود. در قسمتی از وصییت نامه نوشته شده بود که پدر و مادر عزیزم اگر جنازه ام را نیاوردند اندوهگین نباشید. انگار می دانست که مفقودالجسد می شود . به هر حال سال ها از دوری تیرداد و پیکرش در زادگاهش گذشت . تا اینکه خبر رسید که در تهران در فلان منطقه اجساد شهدای مفقودالاثر پیدا شده و پدر و مادر وبرادر تیرداد به آن جا رفتند و دست خالی بر می گشتند . هنگامی که آزادگان سرآفراز بر گشتند ، پدر و مادر تیرداد همراه با عکس فرزندش به خانه ی آزدگان می رفتند و یا در کنار رادیو اسامی آزادگان را گوش می دادند تا نشانی از یوسف گم گشته خود پیدا کنند . خلاصه بعد از ۵ سال و ۱۱ ماه و ۴ روز تیرداد عزیز با استخوان هایی جدا از هم آمد. مادر شهید رجبی می گفت : از ۱۱۰ شهید عملیات کربلای ۲ ما نمی دانستیم که کدام تیرداد است ، چند بار از کنار تابوت ها که درونشان حاوی استخوان های جدا بود گذشتیم ، هر بار چادرم به یکی از تابوت ها گیر می کرد به گونه ای که بار آخر عصبانی شدم و گفتم چرا به چادرم گیر می کنی و… تا اینکه یکی از دوستان تیرداد که در عملیات با هم بودند می آید و از روی سجاده تیرداد که خون سرخش بر روی آن به سیاهی نشسته بود و سایر نشانه ها مشخص می شود که تیرداد عزیز در همان تابوتی قرار دارد که مدام به چادر مادرش گیر می کرد. تیرداد عزیز طی مراسم باشکوهی در تاریخ ۱۳۷۱/۵/۱۴ در حالی که استخوان هایش جدا بود و همچون سرور و سالارش حسین (ع) سر در بدن نداشت به روستای تربه بر بندرانزلی بازگشت. ☘〰♾〰〰♾🌷♾〰〰♾〰☘ 👇 https://eitaa.com/shaheid_ali_ghanaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا