eitaa logo
ݪَحظہ‌اے‌ِباشهڋا
237 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
550 ویدیو
147 فایل
کانال به لینک زیر انتقال یافت⇩ @rayehe_f
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام❤️ حرف های خوبی زدی ممنونم😍❤️ دقیقا حقیقت رو گفتی 👌 ما باید در زندگی رفیق شهیدامونم الگوی خودمون قرار بدیم تا از اونها رسم زندگی رو یاد بگیریم از پدر و مادر یاد میگیریم اما در کنارش از رفیق شهیدامونم باید یاد بگیریم و بیاموزیم❤️✨ ممنون عزیزجان💋
سلام گلم ❤️لطف داری✨ چشم
طنز شهدایی بزارم؟
1- محمد پاشو!..پاشو چقدر می خوابی!؟ -چته نصفه شبی؟بذار بخوابم.. -پاشو،من دارم نماز شب میخونم کسی نیست نگام کنه!!! یا مثلا میگفت:«پاشو جون من، اسم سه چهار نفر مومن رو بگو تو قنوت نماز شبم کم آوردم! مسعود احمدیان هرشب به ترفندی بیدارمان میکرد برای نماز شب..عادت کرده بودیم!
2- ماموریت ما تمام شد، همه آمده بودند جز «بخشی».بچه خیلی شوخی بود.همه پکر بودیم.اگر بود همه مان را الان می خنداند.یهو دیدیم دونفر یه برانکارد دست گرفته و دارن میان.یک غواص روی برانکارد آه و ناله میکرد.شک نکردیم که خودش است.تا به ما رسیدند بخشی سر امدادگر داد زد:«نگه دار!»   بعد جلوی چشمان بهت زده ی دو امدادگر پرید پایین و گفت:«قربون دستتون! چقدر میشه؟!!» و زد زیر خنده و دوید بین بچه ها گم شد.به زحمت،امدادگرها رو راضی کردیم که بروند!!
3- وقتی می رفتند پیش حاجی برای مرخصی، میگفت:«من پنج ساله پدر و مادرم رو ندیدم..شما هنوز نیومده کجا میخواین برین؟!»   کلی سرخ و سفید می شدند و از سنگر می آمدند بیرون.ما هم می خندیدیم بهشان.بنده های خدا نمی دانستند پدر و مادر حاجی پنج سال است فوت شده اند!!
4- بیست نفرهم نمی شدیم که صدای تانک هاشان آمد.حسن رحیمی فرمانده مان دادزد همه از سنگرها بیرون.فکر کردیم میخواهد فرمان حمله یا عقب نشینی بدهد.   -شروع کنید به سرو صدا کردن، هم دیگه رو صدا کنید زود باشید!   تکبیرها و داد و فریادها همان،عقب نشینی آنها همان..فکر کرده بودند خیلی زیادیم!
شهدایی فردا صبح پاشید بخونید قشنگه!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا