کاش امسال جشن میلادت به میزبانی پسرت باشد...
ما همراهی کنیم و او تکبیر بگوید؛
ما مُحبّ شویم و او محبوب شود؛
ما عاشق شویم و او دلبری کند؛
ما سربازی کنیم و او قیام کند؛
ما پیروی کنیم و او فرمان دهد...
"چه زیبا می شود اگر این عید بگوییم به تبریک حضورش صلوات"🌼
✦السّلامُ عَلَیْڪَ یا صاحِبَ الزَّمانِ
✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ،
✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا شَریڪَ الْقُرْآنِ ،
✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ
#میلاد_امام_حسن_عسکری (ع)✨
#برهمگان_مبارڪ_باد💫 ✨
بعضی از دوستان اگه کربلا بودن بین حضرت عباس و اباعبدالله(علیهمالسلام) اختلاف ایجاد میکردند که چرا نباید نبرد نظامی کنید و...؟!
اما حضرت عباس(ع)فرمودند:
رفتن، ماندن لطف آنچه تو اندیشی
شمشیر یا مشک حکم آنچه تو فرمایی
دوست عزیز:
از امام جامعه جلوتر نرو که عاقبت خوشی نداره!
#طوفان_الأقصى
هیئت معظم امام زمان عجلاللهفرجه شریف🌺حسینیه شهیدمجیدزارعی
۱۴۰۰۰صلوات هدیه به آقا امام حسن عسکری علیه السلام🌺🌸🌸🌸آقا جاانم میلاد پدرتون مبارک🌸🍃🌸
veladat emam askari1402g.mp3
23.38M
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
#ولادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#تهران
#سال_1402
۱۴۰۲/۰۸/۰۲
سخنران:سرکار خانم اسدیان
موضوعات:
#هیأت
#ایران
#فلسطین
#اهلبیت
#امام_زمان_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#مراسم_اهلبیت
#محبت_مدام_به_کودک
#غزه
#نسل_کشی
#فرزندآوری
#جنگ_جهانی
#رضا_میرپنج
#سلام_یا_مهدی
هیأت
ایران
فلسطین
اهلبیت
امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف
مراسم اهلبیت
محبت مدام به کودک
غزه
نسل کشی
فرزندآوری
جنگ جهانی
رضا میرپنج
سلام یا مهدی
و...
یاعلی!...
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
👇👇👇👇👇
@shahid1338
f2r2tehran1401.mp3
46.74M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#فاطمیه
دهه دوم
روز دوم
#تهران
#سال_1401
۱۴۰۱/۱۰/۰۴
سخنران: سرکار خانم اسدیان
موضوعات:
#عمر_و_عاص
#فرخ_نژاد
#اعدام
#دزد
#محاکمه
#مردم
#عقل
#حجاب
#چادر
#شهادت
#حضرت_زهرا
#امیرالمومنین
#جهاد_تبیین
عمر و عاص
فرخ نژاد
اعدام
دزد
محاکمه
مردم
عقل
حجاب
چادر
شهادت
حضرت زهرا
امیرالمومنین
جهاد تبیین
و...
@shahid1338
۲۲،397,000=یاعلی تا نابودی اسرائیل ملعون باقیمانده✅
❌یاعلی رمز قیام قائم ماست
🌸#یاعلی_مولا_مددی
قدرتمندترین سلاحی که انسان تا به حال اختراع کرده است چیست؟
تصور نکنید بمب اتم یا هیدروژن است.
بلکه تلفن همراه است
تلفن همراه نیرویی است که نباید آن را دست کم گرفت.
آنقدر قدرتمند است که:
۱- تلفن ثابت را قطع کرد ۲- تلویزیون را کشت ۳- کامپیوتر را حذف کرد ۴- ساعت را از چرخش انداخت ۵- دوربین را بی رنگ کرد ۶- رادیو را از صدا انداخت ۷- چراغ قوه را خاموش کرد ۸- آینه را شکست ۹- روزنامه ها، مجلات و کتاب ها را پاره کرد ۱۰- بازی ویدیویی رو از بین برد ۱۱- کیف پول جیبی را محو کرد ۱۲- تقویم رومیزی و یادداشت را از میان برداشت ۱۳- کارت اعتباری را ساقط کرد.
و بدترین لطمه آن ، این است که :
۱- زوج های زیادی را از هم جدا کرد ۲- بسیاری از خانواده ها و دوستی های خانوادگی را از هم پاشاند ۳- دانش آموزان را بی رمق و آنها را از مسیر موفقیت دور کرد و مانند پر در مسیر باد قرار داد.
کم کم متوجه می شویم که چشم مان را هم کشته و ستون فقرات ما را شکسته و ذهن و فرهنگ ما را تغییر داده و خواهد کشت.
او در راه از بین بردن نسل بعدی ماست.
اگر مراقب خود نباشیم جان و روح مان را مچاله کرده و دل هایمان را سخت و سنگین خواهد کرد و کاری می کند که نسل های آینده پشیمان شوند در حالیکه پشیمانی سودی نخواهد داشت.
و قطعا در آینده نه چندان دور شاید به دنبال کنترل اذهان باشد.
پس بیائیم با استفاده صحیح از این سلاح ویرانگر هرگز دچار سانحه و پشیمانی نشویم.
#تبیین_استفاده_از_تلفن_همراه
@shahid1338
#داستان_کوتاه
م.اسدیان
نظرتون درمورد داستان کوتاه زیر:👇👇👇
مادر!
در رو باز کن...
انقدر با طمأنینه و آرامش این حرف رو زد که وقتی در باز شد اول مادر با روسری سفیدش سرش رو از لای در بیرون آورد تا ببینه واقعا کسی در زده بود؟
تا چشمش به پسرش افتاد با تعجب نگاه کرد؟
چند لحظه خشکش زد؟
پسر با لبخند جواب نگاه مادر رو داد.
–دعوت نمیکنی بیام تو مادر مهربونم؟
–بعد هفت سال... چه عجب؟
شاید هر کس دیگهای بود میگفت از ریش و یقهی لباست خجالت نمیکشی؟ باید مادرت هفت سال منتظرت بمونه؟ نامرد! چشم مادرت به در خشک شد، هرچی پیغام فرستاد جواب ندادی...
اما...
مادرست دیگر...
لبخند زد...
–خوش اومدی...
بلافاصله در رو باز میکنه و دستش رو به حالت دعوت عقب میکشه...
پسرش عین قدیم دوباره شیطنتش گل میکنه و با سر میره زیر یه خم مادر و با اون هیکل درشتش یهو مادر رو بلند میکنه و تا اتاق طبق معمول مادر داد میزنه من رو بذار زمین؛ من رو بذار زمین...
اما پسر مثل همیشه بلند میگه تا دعام نکنی نمیذارمت پایین...
مادر که میدونه آه و ناله فایده نداره دوباره میگه باشه، خدا خیرت بده، بذارم زمین...
وقتی پسر این حرف رو میشنوه با آرامشِ قدیم، مادر رو روی تخت میآره پایین...
مادر نفس نفس میزنه اما این حرکتها برای پسر قوی هیکل کاری به حساب نمیآد...
دوباره مثل هفت سال پیش صورت رو کف پای مادر میذاره...
میبوسه...
مادر که تازه سر دردش باز شده با صدای همراه با نفس نفس میگه:
تو قول داده بودی عروسی که میگفتی عاشقش شدی، من رو از تو جدا نکنه...
هفت سال نیومدی...
–مادر! به خدا من میاومدم، تو نبودی، تو من رو تحویل نمیگرفتی
_وا بحق چیزای نشنیده، من هفت ساله توی این خونه منتظرتم...
_یادته سال تحویل حالت بد شده بود، همه خانواده اومدن هی من رو صدا میزدی؟ من پیشت بودم ندیدی...
_وا...
_یادته نوه آخری زن عمو پسر شد، اسم من رو روش گذاشت، گریه کردی؟ من خودم اشکهات رو پاک کردم... خیلی وقتهای دیگه هم اومدم. من تا حالا دروغ گفتم؟
_بیمعرفت چرا یه طوری نمیاومدی که من درست ببینمت؟
بعد تا داشت موبایلش رو باز میکرد گفت: بذار زنگ بزنم بچهها بیان ببیننت...
_زنگ بزن...
–بچهها بیاید سیدحمیدم اومده...
پشتِ خط، یه صدایی با حیرت میگفت: چی میگی مادر؟
چند دقیقه بعد سراسیمه در میزنن، مادر در رو باز نمیکنه...
یکی میگه: یافاطمه زهرا کاش نمیرفتم دانشگاه، گفتم نرم حالش خوب نیست...
یه نفر از سرِ کوچه به سرعت خودش رو میرسونه، در حالی که داره بین دسته کلیدها دنبال یه کلید خاص میگرده...
هنوز نرسیده با استرس کلید رو داخل قفل میکنه، باز شد، همه میخوان زودتر داخل خونه بشن...
تا از حیاط رد شدن بوی عطر عجیبی وزید که بین این هیاهو گم شده بود و از ملحفهی سفیدی که روی صورت مادری که رو به قبله دراز کشیده بود و انگار هزار ساله خوابیده نور میبارید...
وقتی ملحفه رو کنار کشیدن تا ببینن چی شده، دیدن قاب عکس پسری که هفت ساله زیر عکسش زدن شهید مدافع حرم توی آغوش مادریه که الان دیگه با پسرش رفتهـ..
مادرست دیگر...
یاعلی!...
#گهر
@shahid1338