فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توسل به شهید سید مرتضی دادگر جهت مشکلات مالی توسط مخاطبین پیشنهاد شد .
نیت کنید وبا ذکر صلوات به جمع ما در کانال عنایات و کرامات شهدا بپیوندید👇👇👇👇
@shahid54
شهيد هنيه با اصرار به زیارت مزار شهید سلیمانی در کرمان رفت و این نامه را به خط خود نوشت و بر مزار گذاشت:
حان اللقاء "
وقت دیدار رسیده...
نیت کنید وبا ذکر صلوات به جمع ما در کانال عنایات و کرامات شهدا بپیوندید👇👇👇👇
@shahid54
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹کرامات شهید سید مجتبی صالحی خوانساری
👌برای حاجت روایی، روزهای سه شنبه این ختم را انجام دهید:
✅ سه تا سوره مبارکه یس نذر شهید سید مجتبی صالحی بفرمایید
💌 هر سه شنبه، یک یاسین را تلاوت و به شهید بزرگوار هدیه بفرمایید
👈 سه شنبه اول یک یس
👈سه شنبه دوم یک یس
👈و سه شنبه سوم یک یس
🤲و ان شاء الله در آخرین سه شنبه حاجت روا شوید.
نیت کنید وبا ذکر صلوات به جمع ما در کانال عنایات و کرامات شهدا بپیوندید👇👇👇👇
@shahid54
دوستان و مخاطبین عزیز این توسل ویژه از طرف شهید صالحی خوانساری چند بار تو کانال گذاشتیم . منتها این سری مطلع شدم چند نفر از مخاطبین حاجت های خیلی بزرگی با این توسل گرفته اند . لطفا عنایت و توجه بیشتری داشته باشید .
امروز سالگرد شهید محسن دین شعاری عزیز هست 👇هدیه به روح شهید یک صلوات مرحمت بفرمایید
خاطره ای از شهید حاج محسن دین شعاری
شهید می دانست مزارش کجا خواهد بود
حاج محسن حال و هوای دیگری داشت گفت: با هم بر سر مزار شهدا نیز برویم وقتی وارد قطعه شهدا شدیم حاجی انگار دنبال چیزی میگشت علت سرگردانیاش را پرسیدم؟ گفت: میخواهم مزار شهید حاج علیرضا نوری را پیدا کنم. حاج علیرضا نوری قائممقام شهید لشگر ۲۷ بود که در عملیات کربلای ۵ و منطقه شلمچه به شهادت رسیده بود.
پس از کمی جستجو مزار شهید نوری را پیدا کردیم که در کنار او یک قبر خالی بود. حاج محسن با دیدن آن آرام نشست دستش را بر روی قبر خالی گذاشت و گفت: من را اینجا دفن کنید.
با تعجب گفتم: داری چی میگی؟
اما محسن آرام گفت: اینجا قبر من است.
جالب این بود که بعد از شهادتش با اینکه ما در دفن او سهمی نداشتیم اما نمیدانم برنامهها چطور ردیف شده بود که بچههای تخریب هماهنگ کردند و محسن را در همان جایی که پیشبینی کرده بود به خاک سپردند. یعنی به تعبیری محسن خانه آخرت خود را پیدا کرده بود.
یاد و خاطر همه حماسه سازان هشت سال دفاع مقدس گرامی باد...
نیت کنید وبا ذکر صلوات به جمع ما در کانال عنایات و کرامات شهدا بپیوندید👇👇👇👇
@shahid54
شهید می دانست زیارت قسمت ما نیست!!
برادر شهید محسن دین شعاری میگوید: معمولاً با هواپیما 24 ساعته به مشهد میرفتند و برمی گشتند، در آخرین سفری که تهران آمده بود، بلیتهایشان برای عزیمت به مشهد آماده بود.
وقتی حاج محسن به خانه آمد و بلیتها را دید گفت: «بلیتها حاضره دیگه اما فکر کنم این سری نتونیم بریما!»
حاج صمد هم با لبخند به او گفت: «مگه میشه؟ من بلیت گرفتم.»
حاجی پاسخ داد: «من چشمم آب نمی خوره این بار مشهد بریم.»
برادرم ادامه داد: «کار داری یا برنامهای هست؟»
حاج محسن لبخند همیشگیاش را کنار لبش آورد و گفت: «نه، من کارهام رو مثل همیشه انجام دادم و اومدم اما این دفه مشهدمون کنسله؛ من دارم بهت میگم»
حاج محسن لبخند همیشگیاش را کنار لبش آورد و گفت: «نه، من کارهام رو مثل همیشه انجام دادم و اومدم اما این دفه مشهدمون کنسله؛ من دارم بهت میگم!»
صمد هم گفت: «خیلی خُب شما داری این طوری می گی ولی من هم بلیت دارم که به من میگه رفتنی هستیم»
در همین بحث بودند که برادرم حاج عباس با یک جعبه شیرینی «قرابیه» از سوغاتیهای تبریز رسید که آنها را تا فرودگاه بدرقه کند و سه تایی باهم رفتند و ساعتی بعد حاج عباس آمد و گفت: «سوار هواپیما شدند و رفتند. انشالله سفرشان بی خطر باشه.»
حاج عباس تعریف کرد که تمام راه این دو تا برادر سر رفتن و نرفتن به مشهد بحث میکردند:
محسن در راه مرتب به حاج عباس میگفته: «حاج آقا ما یکی دو ساعت دیگه برمی گردیم! این شیرینی رو هم ببر خونه میایم با هم میخوریم.»
حاجی میگفته: «این حرفها چیه میزنی؟ شما که رفتنی هستید.»

هنوز دو ساعتی از رسیدن حاج عباس و تعریفهایش نگذشته بود که دوباره زنگ به صدا درآمد و رفتم در را باز کردم. پشت در محسن با لبخند زیبایش و صمد با سر پایین افتاده، ایستاده بودند و جعبه شیرینی هم دست محسن.
صمد تعریف کرد: «20 دقیقه در سالن انتظار نشستیم بعد و اعلام کردند ساکها را تحویل بدهید.»
ساکها را تحویل دادیم و اعلام شد مسافران پرواز تهران – مشهد سوار شوند و من به محسن گفتم: «آقا محسن داشته باشید داریم سواریم میشیم.»
محسن هم گفت: «باشه اما مشهد نمیریم.»
هردفه که کری می خوندم محسن میگفت: «مشهد نمیریم»
سوار هواپیما شدیم و من دائم حرف محسن را تکرار میکردم که «محسن مشهد نمی ریما!»
محسن هم جواب داد: «من دارم بهت میگم مشهد نمیریم.» همین طور که بحث میکردیم از بلندگوی بالای سرمان صدای خلبان را شنیدیم که گفت: «هواپیما نقص فنی دار و نیم ساعت دیگر پرواز میکنیم.»
محسن فوری گفت: «این اولیش!» منم گفتم: «خُب نگفت که پیاده به شین.» نیم ساعت بعد اعلام کردند، آماده پروازیم. ابروهایم را بالا انداختم و دوباره به حاجی گفتم: «حاج آقا داشته باش داریم میریم مشهد.» وقتی رسیدیم هواپیما یک دور زد و مهماندار گفت: «هوا مه آلود است و خلبان دید ندارد. حدود نیم ساعت در آسمان میگردیم اگر برج مراقبت اجازه نشست داد مینشینیم در غیر این صورت به تهران برمی گردیم.»
محسن شروع کرد: «صمد کجا می خو اییم بریم؟» گفتم: «فکر کنم وارد شهر شدیم.»
وقتی زیارت عاشورا میخواند آن را روضه خانم فاطمه (س) تمام میکرد، موقع روضه حضرت زهرا (س) صدای گریهاش بلند میشد و زار میزد
گفت: «برمی گردیم خونه. یعنی هنوز از خونه بیرون نیومده بودیم، بهت گفتما.» بعد از 20 دقیقه خلبان عذرخواهی کرد و گفت: «ید نداریم. به تهران برمی گردیم.»
حاج صمد بعدها تعریف کرد: «در مسیر خانه، محسن ریشهایش را توی دستش میگرفت و میخندید. هرز چند گاهی به جعبه شیرینی نگاه میکرد و میگفت: می شینیم تو خونه میخوریم، رفتیم و اومدیم دیگه.»
نیت کنید وبا ذکر صلوات به جمع ما در کانال عنایات و کرامات شهدا بپیوندید👇👇👇👇
@shahid54
کرامتی از شهید جانباز حاج اصغر عبد الهی
این خانم با خانواده ما در ارتباط بود، تا اینکه مدتی پس از شهادت حاج اصغر، شب جمعه ای به سر مزار آمد. پس از قرائت فاتحه گفت: حاج خانم باید مطلبی را با شما در میان بگذارم.
ایشان گفت: چند روز قبل، مادرم که همسر شهید است به شدت مریض شد، ایشان را در بیمارستان بستری کردیم. پزشکان گفتند باید برای عمل آماده شویم، ولی هیچ تضمینی برای بهبودی نیست.
از نگرانی بلافاصله راهی گلستان شهدا شدم. بر سر مزار پدرم اشک می ریختم و التماس میکردم که ما بعد از شما، به همین مادر دل بسته بودیم و... پس از کلی گریه و زاری، چشمانم سنگین شد و...
پدر را دیدم که گفت: مادرت باید این دوره بیماری را سر کند. اما اگر حاجتی داری برو سراغ شهید حاج اصغر عبداللهی که پاک وارد برزخ شده است. از او بخواه.
بلافاصله به سر مزار شهید عبداللهی رفتم و با التماس از ایشان خواستم تا نزد خدا واسطه شود.
به خانه برگشتم تا برای فردا و بیمارستان و عمل آماده شوم.
همان شب شهید عبداللهی را در عالم رویا دیدم که با دست اشاره کرد و بی مقدمه گفت: حال مادرت خوب شد!
صبح فردا وقتی تیم پزشکی آخرین آزمایش های را قبل از عمل انجام دادند، با تعجب اعلام کردند نیازی به عمل نیست و این مشکل با دارو درمان میشود!!
#جان باز
#کتاب
نیت کنید وبا ذکر صلوات به جمع ما در کانال عنایات و کرامات شهدا بپیوندید👇👇👇👇
@shahid54
مزار ایشان در گلستان شهدای اصفهان، جنب مزار شهیده زینب کمایی میباشد
زیارت قبر مطهر شهید حمید قبادی نیا در گلزار شهدای ابادان توسط یکی از مخاطبین خوب کانال. قبری که خیلی از اولیای خدا مخفیانه به زیاراتش می روند👆👆
یکی از دوستان شهید حججی را در عالم رویا دیده بود و گفته بود خبر از مشکلات مردم داری ؟ شهید گفته بود بله خبر دارم گفته بود چرا مشکلات مردم را حل نمی کنی ؟ شهید محسن گفته بود اخه مردم از من نمی خوان ؟ کسی از من بخواد قطعا مشکلش را کمک می کنم حل بشه . دوستان جهت عرض حاجت صلوات و یک فاتحه به روح شهید هدیه بفرمایید .
یا علی ع
دیدار با امام زمان عج
نیت کنید وبا ذکر صلوات به جمع ما در کانال عنایات و کرامات شهدا بپیوندید👇👇👇👇
@shahid54
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معجزه عشق
شهیدی که خدا را عاشق خود کرده بود.❤️
لحظات حیرت انگیز کلیپ زیر رو تقدیم به
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
خواهشا صد بار گوش کنید
نیت کنید وبا ذکر صلوات به جمع ما در کانال عنایات و کرامات شهدا بپیوندید👇👇👇👇
@shahid54
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نائب الزیاره همه شهدا در مشایه اربعین حسینی
نیت کنید وبا ذکر صلوات به جمع ما در کانال عنایات و کرامات شهدا بپیوندید👇👇👇👇
@shahid54
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍امام حسینم روز عاشورا نماز خوند...
🔸خاطره شهید مصطفی صدرزاده سید ابراهیم از نماز جماعتی که شهید حاج حسین بادپا در میان داعشی ها خوند انگار مثلاً اومده تو مسجد داره نماز می خونه...
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_حسین_بادپا
نیت کنید وبا ذکر صلوات به جمع ما در کانال عنایات و کرامات شهدا بپیوندید👇👇👇👇
@shahid54
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍شهیدی که به واسطه لقمه حلال پدر اهل مکاشفه بود...
#شهید_کاظم_عاملو
نیت کنید وبا ذکر صلوات به جمع ما در کانال عنایات و کرامات شهدا بپیوندید👇👇👇👇
@shahid54
شهید علیرضا دهقان منشادی.m4a
5.49M
شهیدی که مردم را میبره کربلا . هر که دارد هوس کرببلا بسم الله . شهید علیرضا دهقان منشادی😪😪😪😪😪😪😪😪😪
بسیار شنیدنی لطفا نشر دهید برای دیدن بقیه روایات شهدا به کانال ما بپیوندید 🔚
@shahid54
https://eitaa.com/joinchat/3330801947Cd7995e7fe3