eitaa logo
عنایات و کرامات شهدا
3.6هزار دنبال‌کننده
227 عکس
263 ویدیو
37 فایل
امروز زنده نگاه داشتن یاد و نام شهدا کمتر از شهادت نیست بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی می کند.لطفااززمان ورودبه کانال تازمان خروج ازکانال شهدا را با ذکر صلوات یادکنید💠 ارتباط با خادم کانال @aliyazdi54 https://eitaa.com/joinchat/3330801947Cd7995e7fe3
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید که در نوشتن کتاب زندگی نامه اش کمک می کرد . شهید یونس زنگی آبادی قسمت اول
به زودی ....
اینم خوش سلیقگی یکی از مخاطبین کانال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این هم قسمت دوم کلیپ بسیار عجیب شهید حاج یونس زنگی آبادی
یکی از مخاطبین چندین مدت قبل یک فایل فشرده برام ارسال کردند من ندیده بودم . امروز اتفاقی باز کردم این دو صفحه اومد در مورد این شهید ‌ ؛عجیبه نزدیک عید غدیر ؛نام شهید ؛زمان شهادت شهید؛ زمان تولد شهید ؟! به راستی قبول ندارید شهدا ما را میبینند؟؟👆👆👆👆👆
به بهانه مراسم یادواره شهید علی کسایی امروز در 🔹ﺷﻬﻴﺪﻱ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻋﻴﺪ ﻏﺪﻳﺮ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎ اﻣﺪ ....ﺩﺭ ﻋﻴﺪ ﻏﺪﻳﺮ اﺯﺩﻭاﺝ ﻛﺮﺩ و ﺩﺭ ﻋﻴﺪ ﻏﺪﻳﺮ ﺷﻬﻴﺪ ﺷﺪ 👇 🌷عروسی را به خاطر خانواده شهدا ظهر گرفتیم. ظهر روز عید غدیر. گفتم علی ناهار بخور. گفت روزه ام! گفتم: روز عروسیت! گفت: نذر داشتم,اگر روز عروسیم عید غدیر بود روزه بگیرم! گفت: الان دعات مستجابه, من دعا می کنم,امین بگو! دست هامو بردم بالا. گفت : خدایا همان طور که عیدغدیر به دنیا امدم, عید غدیر ازدواج کردم, شهادتم را عید غدیر بذار! گفتم: آمین. از آن به بعد هر عید غدیر منتظر شهادتش بودم. عید غدیر ۶۶ شهید شد. ☝🏻️ راوی همسر شهید 🌾🌷🌾 استاد نهج البلاغه، شهید حاج علی کسائی تولد: 1334- شیراز-عید غدیر سمت: مسئول عقیدتی سیاسی، مرکز آموزش پیاده ارتش استان فارس شهادت: -عید غدیر 🌷
با اجازه از مخاطب کانال گذاشتم
اینم داستان عنایت شهید حاج علی محمدی رفسنجان به یکی از مخاطبین کانال شب جمعه مهمان شهید بشید با صلوات
اینم کلیپ شهید حاج علی محمدی پور نوق رفسنجان
فراز هایی از مناجات نامه و وصیت نامه شهید حاج علی محمدی پور
قسمتی دیگر از وصیت نامه شهید حاج علی محمدی پور
عکسی زیبا از شهید حاج علی محمدی پور
حاج علی کنار حاج قاسم
عنایت شهدا به یکی از مخاطبین خوب کانال التماس دعا برای فرج مولانا حجت
عنایت شهید هادی پیران
شهید هادی پیران نفر وسط
ممنون از همه عزیزانی که شهدای مختلف را جهت گرفتن حاجت معرفی کردند ‌. در مجموع شهدای زیر بیشترین کرامت را عزیزان دیده اند و ازشون حاجت گرفتند . حاج قاسم عزیز . ابراهیم هادی . جواد الله کرم . نوید صفری . عبد المهدی مغفوری . حمید قبادی نیا. سید رضا حسینی . زینب کمایی. حسین بواس ‌ . سید احسان حاجی حتمی لو. عباس دانشگر . رسول خلیلی . محمد رضا دهقان امیری. نذر سیب محمد علی برزگر. شهید رجبعلی ناطقی‌ .یونس زنگی ابادی . احمد علی نیری‌. مجید اقای قربانخوانی. خواهشا برای این شهدا صلواتی هدیه کنید .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهیده زینب کمایی فرزند جعفر قلی مستجاب الدعوه هستند خیلیییییی صاحب کرامات هستند توی گلزار شهدای اصفهان دفن هستند.
کاری که باعث شنیدن صدای تسبیح موجودات شد. در مورد شهید احمد علی نیری از بچه گی با احمد بودم. یک روز بهش گفتم: دلیل اینکه در سالهای اخیر شما در معنویات خیلی رشد کردی؛ اما من نتوانسته ام به گردپای شما برسم. نمی خواست جوابم دهد. اصراش که کردم، حاضر شد بگوید: یک روز با بچه های مسجد رفته بودیم اردوی دماوند. بچه ها که مشغول بازی بودند، یکی از بزرگ ترها کتری را بهم داد و جایی را با انگشت نشانم داد و گفت: آنجا رودخانه است. برو از آنجا آب بیاور تا چایی درست کنیم. راه زیاد بود. نزدیکی های رودخانه صدای آب و نسیم خنکش را احساس می کردم. از لای بوته ها تا چشمم به رودخانه افتاد، سرم را پایین انداختم. همانجا نشستم. بدنم شروع کرد به لرزیدن. نمی دانستم چه کار کنم. عده ای از دختران مشغول شنا بودند. در آن خلوت که جز خدا هیچ کس نبود زمینه گناه برایم فراهم بود. همانجا خدا را صدا زدم و گفتم: خدایا کمکم کن. الان شیطان به شدت وسوسه ام می کند که نگاه کنم؛ اما من به خاطر تو از این گناه می گذرم. برگشتم و رفتم از یک جای دیگر کتری را پر کردم. آمدم پیش بچه ها و شروع کردم به آماده کردن چایی. چشم هام پر از اشک شده بود. ظاهرش از دود چوب ها بود و باطنش حالم از این داستان منقلب بود. در همان حال خیلی با خدا مناجات کردم. خیلی با توجه گفتم: "" یاالله یالله "" به محض تکرار نام خدا همه اشیای پیرامونم از سنگریزه ها و کوه و درختان یک صدا می گفتند: سبوح قدوس رب الملائکة و الروح؛ پاک و مقدس است خداوندی که پروردگار روح و فرشتگان است. با شنیدن این صدا تمام بدنم شروع کرد به لرزیدن. در آن غروب با بدنی لرزان به هر طرف که میرفتم از همه ذرات این عالم آن صدا را می شنیدم. از آن موقع به بعد کم کم درهایی از عالم بالا به رویم باز شد. در آخر هم بعد از تأکید بر رازداری، گفت: این ها را گفتم تا بدانی انسانی که ترک گناه می کند چه مقامی پیش خدا دارد. راوی: دکتر محسن نوری کتاب عارفانه؛ خاطرات شهید احمدعلی نیری؛ نویسنده و ناشر: گروه فرهنگی و انتشارات شهید ابراهیم هادی. صفحه ۲۷-۲۹٫ مزار شهید احمد علی نیّری : گلزار شهدای بهشت زهرا (س) تهران قطعه ۲۴ ردیف ۷۶ شماره ۳۲ 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊