eitaa logo
کانال شهید محمدعلی برزگر
9.1هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
6.1هزار ویدیو
1 فایل
ارتباط و سفارش کتاب از قفس تا پرواز (زندگینامه شهید محمدعلی برزگر): @ShahidBarzgar ولادت:۵'۳'۱۳۴۵ شهادت ومفقودیت:۱۰'۶'۱۳۶۵ عملیات:کربلای۲ فرمانده:شهیدکاوه منطقه شهادت:حاج عمران عراق تبلیغات شما👇 @Mahya6470 لینک کانال https://eitaa.com/24375683/10791
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شاید که ما را می آزماید به فراق😭 هرقدمی که برمی داریم برای کربلا رفتن... فراموش نکنیم چه خونهایی درآرزوی کربلایی شدن ریخته شد چه جوانهایی به خاک افتادندتاجز مولامون حسین (ع) جلوی احدی سرخم نکنیم... حالا ارباب:درسته نالایقم ؛ ماجامانده ها ازپاموندیم؛ ازدل که نموندیم؛ماهم دل داریم؛زیارت لازمیم.دلم لک زده واسه کربلات؛ دلم تنگه واسه حرم امیرالمومنین (خانه پدری بچه شیعه ها) کربلائیها...التماس دعا. خداگواهه این متن رودیشب سحر نوشتم...به ۲ساعت نرسیدبرادرشهیدنجم الدین...بهم پیام داد ...داشتم زیارت میکردم یادتون افتادم...نائب الزیارتونم... چیزی نداشتم بگم جزاینکه: خدامادرتونو با۲شهیدش مهمان سفره اباعبدالله کنه....انشالله فک نمیکردم...آقا ازراه دورم ؛ جواب آدم روسیاهی مثل منو بده... کسانیکه که جامونده هارو اونجادعامی کنید انشالله...خیردنیا آخرت ببینید... آقاجواب محبتتون روبده... "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
13.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کاش میشدپوشیدن عیوب هم روهم یادبگیریم "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
🍂 6⃣مدیریت مرحوم ابوترابی در اسارت 🌸پیگیری برای حل مشکلات اسرا 🔹تشویق اسرا به تحصیل علم تأکید بر تحصیل اسرا، از دیگر مؤلفه‌های رفتاری حجت‌الاسلام ابوترابی به حساب می‌آید، حسن طاهروردی در‌این‌ باره می‌گوید: حاج‌آقا برای ادامه تحصیل اسرایی که تحصیلاتشان زیر‌ دیپلم بود، از طریق صلیب‌سرخ، در‌خواست کتاب‌های درسی ایرانی داد و الحمدلله این کار خیلی هم موفقیت‌آمیز بود و نتیجه‌اش را بعد از اسارت دیدیم، کسانی که به‌طور مثال مدرک تحصیلی سوم راهنمایی داشتند، موفق به اخذ دیپلم شدند و به دانشگاه‌ها راه یافتند، سید احمد قشمی آزاده دوران دفاع مقدس با اشاره به این مؤلفه رفتاری می‌گوید: حاج آقا اسرا را به روش‌های مختلف مشغول می‌کردند و آموزش می‌دادند تا کمترین آسیب و آزاری از سمت عراقی‌ها به اسرا وارد شود، به عنوان مثال کتاب‌های کلاسیک درسی را در اردوگاه به اسرا آموزش می‌دادند، به گونه‌ای که برخی از اسرا بعد از اسارت تحصیل خود را ادامه دادند و به مدارج بالای علمی رسیدند. تاریخ شفاهی خاطرات آزادگان🍂 "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
6.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جࢪعه اے حال خوب همࢪاه با بغض دلتنگۍ😭 "شهیدبرزگر"💫 @shahidBarzegar65
اگه میخوای دختر حاج قاسم باشی.... توی مسیر حاج قاسم باشی ..... باید مجاهد باشی.... باید مبارز باشی..... اولین مبارزه هم مبارزه با نَفسته..... سخته ولی شدنیه...... دختر حاج قاسم قراره مبارزه کنه با دشمنی که حاج قاسم ازش گرفت..... همان دشمنی که برای رفتن حاج قاسم هلهله کرد دقیقا همان دشمن برای برداشتن حجاب تو هلهله و پایکوبی می کنه.....پس پا روی نَفست بذار و برای مبارزه با دشمنان حاج قاسم روسریت را محکم سر کن...... بسم الله این مسیر میطلبد و سلاح تو توست.... "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
27.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تا آخرگوش کنیدخیلی قشنگه پاداش زائران اربعین... "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
ﻣﺮﺩ آهسته ﺩﺭ ﮔﻮﺵ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺗﺎﺯﻩ ﺑﻪ ﺑﻠﻮﻍ ﺭﺳیدﻩﺍﺵ چنین ﻧﺠﻮﺍ ﮐﺮﺩ: ﭘﺴﺮﻡ، ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺯﺩﯼ ﻧﮑﻦ! ﭘﺴﺮ ﻣﺒﻬﻮﺕ ﺑﻪ ﭘﺪﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ، ﺑﺪﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﮐﻪ ﺍﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺳﺖ ﮐﺞ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ...! ﭘﺪﺭ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩ ﻭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ: ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺭﻭﻍ ﻧﮕﻮ، ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﮔﻔﺘﯽ ﺻﺪﺍﻗﺖ ﺭﺍ ﺩﺯﺩیدﻩ‌ﺍﯼ! خیانت ﻧﮑﻦ، ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﮐﺮﺩﯼ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺩﺯﺩیدﻩﺍﯼ! ﺧﺸﻮﻧﺖ ﻧﮑﻦ، که ﺍﮔﺮ ﮐﺮﺩﯼ ﻣﺤﺒﺖ ﺭﺍ ﺩﺯﺩیدﻩاﯼ! ﻧﺎﺣﻖ ﻧﮕﻮ، که ﺍﮔﺮ ﮔﻔﺘﯽ ﺣﻖ ﺭﺍ ﺩﺯﺩیدﻩﺍﯼ! بی حیایی ﻧﮑﻦ، که ﺍﮔﺮ ﮐﺮﺩﯼ ﺷﺮﺍﻓﺖ ﺭﺍ ﺩﺯﺩیدﻩﺍﯼ! ﭘﺲ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻓﻘﻂ دزدی نکن "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
6.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مادرخیلی مقدسه... اما به پدراتونم زنگ بزنید گهگاهی پدرا خیلی کم توقعند ......💔 اگرتوی این دنیانیستن...هفته ای یه بار بزاریدصداتونوبشنوه.... مادرا....مثل مدادمی مونن...ذره ذره عمرشون کوتاه میشه... اما پدرا...مثل خودکارمی مونن... صبورن...هیچی نمیگن... گله نمیکنن... یه وقت می بینی یهو جوهرعمرش تموم شد ورفت.... "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
فرشتگان از خداوند پرسیدند: خدایا تو که بشر را آنقدر دوست داری چرا غم را آفریدی ؟ خداوند فرمود : غم را به خاطر خودم آفریدم ! چون این مخلوقِ من؛ تا غمگین نباشد به ياد خالقش نمى افتد. "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تا آخربخونیدخیلی زیباست حاج محمد مرزوق حائری نوحه خوانی است که نزدیک به ۱۳۰ سال پیش توسط هیئت بزاز از عراق به ایران می‎آید برای بار اول هیئت بزاز از او درخواست می‌کند تا به ایران بیاید اما او قبول نمی‌کند برای بار دوم او به درخواست هیئت بنی فاطمه برای مهاجرت به ایران پاسخ مثبت می‌دهد خود او می‌گوید که در خواب امام حسین علیه‌السلام را می‌بیند که به او می‌گوید هر جا که باشی با ما در ارتباط هستی اما ما یک سری شیعیان در ایران داریم که بهتر است به آنجا بروی در نتیجه حاج مرزوق در حدود سال ۱۲۷۰ به ایران می‌آید او پدر نوحه ‎خوانی معاصر در ایران است و بسیاری از آداب و رسوم‎هایی که اکنون در هیئت‎ها انجام می‎شود منتسب به ایشان است سینه زنی تهرانیهای قدیم تا قبل از نقل مکان مرحوم حاج مرزوق حائری از کربلا به تهران اینگونه بود که اصطلاحاً سه ضرب و بی وقفه سینه می زدند بدین ترتیب اساساً « دم سرپا » و «زمینه خوانی» در تهران رایج نبود مرحوم حاج مرزوق بنیانگذار سینه زنی سنتی در تهران بوده است اوج تکامل این سبک، در دوره مرحوم شاه حسین و مرحوم ناظم شکل گرفت ایشان از بنیانگذاران سنت «چهارپایه» در شب‌های مسلمیه حرم عبدالعظیم حسنی علیه‌السلام بودند حاج مرزوق یکی از سوختگان وادی سیدالشهدا علیه‌السلام بود که عمری را در مقامات عالیه توسل و گریه به سر برده و مس گونه هایش به مدد کیمیای سرشک حسینی به طلای ناب مبدل گشته بود هنگامی که فرزند مرحوم حاج مرزوق از دنیا رفت خبر مرگ فرزند را در مجلس روضه امام حسین علیه‌السلام به او دادند اما او به جای قطع روضه خوانی به ادامه آن پرداخت و این را مهمتر دانست حاج مرزوق وقتی به خانه برگشت فرزند مرحوم خود را در دست گرفته و از امام حسین علیه‌السلام خواست که به حرمتش فرزندش را به او بازگرداند که در همان لحظه فرزند او با عنایات خاص سالار شهیدان چشم باز کرده و به زندگی برگشت یک روز حاج مرزوق به یکی از دوستانش به نام سید حسن پیغام می‌دهد که بیا حاج مرزوق با شما کار دارد آن موقع حاج مرزوق در بستر بیماری بود سید حسن می‌گوید: رفتم دیدم به هم ریخته فرمود: من آخر عمرم است سید حسن! می‌خواهم یه رازی را با شما در میان بگذارم دیروز مادرت زهرا سلام الله علیها را دیدم در تب داشتم می‌سوختم تو بیداری دیدم نه خواب گفت: تشنگی بر من غالب شد سه تا دختر داشتم، راضیه، مرضیه و فاطمه دختر اول را صدا زدم راضیه مقداری آب به من بده، دیدم یک بانوی مجلله با روبند سبز پدیدار شد حیا کردم آب نخواستم دختر دومم را صدا زدم: مرضیه! دوباره دیدم بی بی بلند شد آمد طرف من دختر سومم را صدا زدم: فاطمه بار سوم که شد خانم فرمود: حاج مرزوق سه بار من را صدا کردی؟ چه می‌خواهی؟ گفتم بی بی جان! من حیا کردم حرف بزنم فرمود: حاج مرزوق عمری نوکری کردی حالا وقتش است ما جواب بدهیم سرم را پائین انداختم، فرمود: تشنه هستی؟ از زیر چادر ظرف آبی بیرون آورد، نوشیدم به گوارایی این آب تا حالا نخورده بودم طبق عادت بچگی گفتم: صلّی الله علیک یا ابا عبدالله دیدم صدای گریه بی بی بلند شد فرمود: حاج مرزوق دلم گرفته برایم روضه بخوان گفتم خانم دکترها منعم کردند از روضه خواندن، ولی چون شما می‌فرمائید چشم چه روضه‌ای بخوانم؟ فرمود: روضه علی اصغر حسین را بخوان کربلایی احمد (میرزاحسینعلی تهرانی) و جناب شیخ رجبعلی خیاط در خصوص ویژگی‌های اخلاقی حاج مرزوق نکات بسیاری را بازگو کرده اند یکی از اهل معنا در خصوص برزخ ایشان می‌فرمود: حاج مرزوق را در جوار آقا بزرگ تهرانی دفن کردند یکی از مؤمنان در عالم رؤیا آقا بزرگ را مشاهده می‌کند و به وی می‌گوید: چقدر خوب است که حاجی مرزوق را نزد شما دفن کرده‌اند! آقا بزرگ در پاسخ می‌فرماید: این گونه هم که فکر میکنی نیست به محض آنکه حاج مرزوق را اینجا دفن کردند، آقا امام حسین علیه السلام او را برداشتند و با خود بردند ✍️ منبع: جام و عقیق "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا