eitaa logo
کانال شهید محمدعلی برزگر
8.9هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
6.1هزار ویدیو
1 فایل
ارتباط و سفارش کتاب از قفس تا پرواز (زندگینامه شهید محمدعلی برزگر): @ShahidBarzgar ولادت:۵'۳'۱۳۴۵ شهادت ومفقودیت:۱۰'۶'۱۳۶۵ عملیات:کربلای۲ فرمانده:شهیدکاوه منطقه شهادت:حاج عمران عراق تبلیغات شما👇 @Mahya6470 لینک کانال https://eitaa.com/24375683/10791
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢مالک اشتر لشکر امام حسین(ع) به تعبیر رهبری 🔹 گفت دختر عمو ! وقتی داخل اتاق عمل بودم آقا امیرالمومنین(ع) ، خانم فاطمه الزهرا (س) و آقا امام حسین (ع) وارد اتاق من شدند. 🔹 گفت آقا امیرالمومنین(ع) از روحیه بچه های جبهه از من پرسیدند و خانم فاطمه الزهرا(س) میگفتند به زنان امت بگویید که انقلاب را حفظ کنند که این انقلاب به انقلاب پسرم مهدی (عج) منتهی می شود. 🔹 چهلم هم دکترشان آمدند و میگفتند ما وقتی شهید عرب را بیهوش کردیم ، دیدیم که نمیتوانیم دستش را کنترل کنیم ، مرتب به سینه می زد و عزاداری می کرد. 🔹 دکتر می گفت : من دیگر کار نمی کردم خود به خود عمل انجام شد و هیچ اثری از جراحی نبود. گفت: من خودم پا را شکافتم اما بعد خودش بسته شد و فهمیده بودند که اتفاقی افتاده و بعد از او پرسیدند و تعریف کرده و گفته تا زنده ام به کسی نگویید... "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
6.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تصاویری از سه شهدای مدافع حرم در کنار هم: محمدحسین محمدخانی، محسن حججی و مصطفی صدرزاده شهید شهید شهید "شهیدبرزگر"💫 @shahidBarzegar65
تَوَكُل چه کلمه زيبايي ست تو و کُل"... وقتي "تو" ، "کُل" را داري .. به چه مي انديشي؟؟ ناراحت چه هستي ؟؟ وقتي با کُل ، هستي.. با کُلِ دنيا .. با کُل جهان هستي.. دلت قرص باشد.. چه زيباست "توکُل توکل يعني : اجازه دادن به خداوند که خودش تصميم بگيرد. تنها خداوندست که بهترينها را براي بندگانش رقم ميزند. فقط بخواهيم و آرزو کنيم، اما پيشاپيش شاد باشيم وايمان داشته باشيم که روياهايمان همچون باراني در حال فرو ريختن اند .پيشاپيش شاد باشيم و شکرگزار چرا که خداوند نه به قدر روياهايمان بلکه به اندازه ايمان واطمينان ما انسانهاست، که مي بخشد. "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادر برای همیشه شرمنده خوبی های تو هستم...♥️ ‌ ‌"شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آدمها جوری زندگی می‌کنند که انگار هرگز نمی میرند بعد جوری می‌میرند که انگار هیچ وقت زندگی نکردند گران باش تا بهایت‌ را پرداخت کنند آدمها چیزهایی را که مفت به دست بیاورند مفت هم از دست میدهند... ‌ ‌ "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
بازيهای کودکی درس داشت لي لی : تمرین تعادل درزندگی سرسره : سخت بالارفتن و راحت پایین آمدن هفت سنگ : تمرین نشانه گرفتن به هدف آلاكلنگ : ديدن بالا و پايين زندگي گل يا پوچ : دقت در انتخاب خاله بازي : آيين مهمانداري آسيا بچرخ : حمايت از همديگر و متحد شدن اما حالاچی؟؟؟!!! بازیهای الان ترس داره!!!! بازیهای رایانه ای؛گیمهای مجازی؛شرط بندی وهزار تا کارناجور.... که نه تنهابچه ها چیزی یادنمیگیرن که یابه سلامتیشون ویا هدف زندگیشون آسیب میزنه... پرخاشگرمیشن...منزوی وگوشه گیرمیشن...ازاجتماع فاصله میگیرن.. ازفن بیان وارتباطات اجتماعی محروم شدن وخیلی چیزای دیگه.... اینطوری نه رشدفیزیکی فکری واسشون میمونه...نه رشدروحی اجتماعی... يادش بخير، اون روزا..... ياد گرفتن زندگي چه ساده بود..... اماحالا سخت شده.... ناخواسته بچه هامون قربانی دنیای بی رحم مجازی شدند. خدایا:به دادِ اندیشه های ما ونسلهای امروزی برس.... "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
۹ماه میشد ازمحمدم بی خبربودم یکی ازشبها پیراهنش را روی صورت کشیدم وآنقدرگریه کردم که روی سجاده خوابم برد... ناگاه دیدم...شخصی نورانی روبه رویم ظاهرشدوپرسید:شما مادرشهیدمحمدعلی هستی؟ گفتم :خبری ازاوندارم.مگرشهیدشده؟ گفت:پسرت جزءشهدای گمنام است قراربود لابه لای صخره هابماند... اما به اذن خداوند پیکرپسرت به توبازمیگردد... باتعجب پرسیدم :چطوری؟؟! گفت :درمُشتم توجه کن... دیدم خون درکاسه مشتش می جوشد... بعدگفت:حالا دستت را کاسه وار زیردستم بگیر... بعدیک قطره ازآن کاسه خون درحال جوش را دردستم گذاشت... گفت:نگران نباش پسرت سرسفره امام‌حسین (ع)مهمان است... محمدعلی برمی گردد.... به چند روز نرسیدکه خبرازبازگشت پیکر محمدم را دادند... روایتگر:مادرشهیدبرزگر (مرحومه فاطمه راستگویی) جلد دوم کتاب ازقفس تاپرواز خاطرات پس ازشهادت دوستانی که پیام دادین تاخاطرات شهیدبرزگر رودرکانال شخصیتون بزاریدبایدبگم نشر وکپی مطلب آزاد ... "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در اطراف بصره مردی فوت کرد و چون بسیار آلوده به معصیت بود کسی برای حمل و تشییع جنازه او حاضر نگشت زنش چند نفر را به عنوان مزدور گرفت و جنازه او را تا محل نماز بردند ولی کسی بر او نماز نخواند بدن او را برای دفن به خارج از شهر بردند در آن نواحی زاهدی بود بسیار مشهور که همه به صدق و پاکدلی او اعتقاد داشتند زاهد را دیدند که منتظر جنازه است همین که بر زمین گذاشتند زاهد پیش آمد و گفت آماده نماز شوید و خودش نماز خواند طولی نکشید که این خبر به شهر رسید و مردم دسته دسته برای اطلاع از جریان و اعتقادی که به آن زاهد داشتند از جهت نیل به ثواب می‌آمدند و نماز بر جنازه می‌خواندند و همه از این پیش آمد در شگفت بودند بالاخره از زاهد پرسیدند که چگونه شما اطلاع از آمدن این جنازه پیدا کردید؟ گفت: در خواب دیدم به من گفتند برو در فلان محل بایست جنازه‌ای می‌آورند که فقط یک زن همراه اوست بر او نماز بخوان که آمرزیده شده زاهد از زن پرسید: شوهر تو چه عملی می‌کرد که سبب آمرزش او شد؟ زن گفت: شبانه روز او به آلودگی و شرب خمر می‌گذشت پرسید آیا عمل خوبی هم داشت؟ زن جواب داد آری سه کار خوب نیز انجام می‌داد: هر وقت شب که از مستی به خود می‌آمد گریه می‌کرد و می‌گفت خدایا کدام گوشه جهنم مرا جای خواهی داد؟ صبح که می‌شد لباس خود را تجدید می‌نمود و غسل می‌کرد و وضو می‌گرفت نماز می‌خواند هیچ‌گاه خانه او خالی از دو یا سه یتیم نبود آنقدر که به یتیمان مهربانی و شفقت می‌کرد به اطفال خود نمی‌کرد آری توجه به زیردستان آثار بخصوصی دارد یکی از آنها فریادرسی خداوند و آمرزش اوست در هنگام بیچارگی ما ↲کشکول شیخ بهائی "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65