داستان...واقعی...بسیارعالی وشنیدنی
چرا حضرت یوسف 400 سال بعد توسط حضرت موسی تدفین شد
حضرت یوسف ـ علیه السلام ـ به قدری محبوبیت اجتماعی پیدا کرده و عزّت فوق العاده ای نزد مردم مصر داشت که پس از فوتش بر سر محل به خاک سپاریش نزاع شد. هر طایفه ای می خواست جنازه یوسف در محل آنها دفن شود، تا قبر او مایه برکت در زندگی شان باشد. بالاخره رأی بر این شد که جنازه یوسف را در رود نیل دفن کنند، زیرا آب رود که از روی قبر رد میشد مورد استفاده همه قرار میگرفت و با این ترتیب همه مردم به فیض و برکت وجود پاک حضرت یوسف ـ علیه السلام ـ میرسیدند.
🌷 حضرت یوسف ـ علیه السلام ـ را در میان رود نیل دفن کردند تا زمانی که حضرت موسی ـ علیه السلام ـ میخواست با بنی اسرائیل از مصر خارج شود. در این هنگام جنازه را از قبر درآورده و به سوی فلسطین آورده و دفن کردند، تا به وصیت حضرت یوسف ـ علیه السلام ـ عمل شده باشد.
🌺 آرامگاه منتسب به حضرت یوسف
جالب توجه این که: مدتی ماه (بر اثر ابرهای متراکم) بر بنی اسرائیل طلوع نکرد (هرگاه میخواستند از مصر به طرف شام بروند احتیاج به نور ماه داشتند و گرنه راه را گم میکردند)...
به حضرت موسی ـ علیه السلام ـ وحی شد که استخوانهای یوسف را از قبر بیرون آورد (تا وصیت او انجام گیرد) در این صورت، ماه را بر شما طالع خواهم کرد.
🍃 موسی ـ علیه السلام ـ پرسید که چه کسی از جایگاه قبر یوسف آگاه است؟
🌷گفتند: پیرزنی آگاهی دارد. موسی ـ علیه السلام ـ دستور داد که آن پیرزن را که از پیری، فرتوت و نابینا شده بود، نزدش آوردند.
حضرت موسی ـ علیه السلام ـ به او فرمود: «آیا قبر یوسف را میشناسی؟» پیرزن عرض کرد: آری. حضرت موسی ـ علیه السلام ـ فرمود: ما را به آن اطّلاع بده.
🌸 او گفت: اطلاع نمیدهم مگر آن که چهار حاجتم را بر آوری:
اول: این که پاهایم را درست کنی.
دوم: اینکه از پیری برگردم و جوان شوم.
سوم: آن که چشمم را بینا کنی .
چهارم: آن که مرا با خود به بهشت ببری.
🌼 این مطلب بر موسی ـ علیه السلام ـ بزرگ و سنگین آمد. از طرف خدا به موسی ـ علیه السلام ـ وحی شد، حوائج او را برآور. حوائج پیر زن برآورده شد.
آن گاه او مکان قبر یوسف ـ علیه السلام ـ را نشان داد. موسی ـ علیه السلام ـ در میان رود نیل جنازه یوسف ـ علیه السلام ـ را که در میان تابوتی از مرمر بود بیرون آورد و به سوی شام برد. آن گاه ماه طلوع کرد.
🌿 از این رو، اهل کتاب، مردههای خود را به شام حمل کرده و در آن جا دفن میکنند. جنازه یوسف ـ علیه السلام ـ را (بنابر مشهور) کنار قبر پدران خود دفن کردند.
اینک در شش فرسخی بیت المقدس، مکانی به نام قدس خلیل معروف است که قبر یوسف ـ علیه السلام ـ در آن جا است.
#علیرضا_ملاعباسی
نقل از پرهای معرفت
(1) تفسیر مجمع البیان، ج 5، ص 266.
(2) تاریخ انبیاء، سید هاشم رسولی محلاتی، ص324، به نقل از «اثبات الوصیة»، ص 38.
(3) علل الشرایع، ص 107؛ بحارالانوار، ج 13، ص 127.
اللهم عجل لولیک الفرج 💛
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥📝 از تولد تا شهادت از دید خودِ حاج قاسم
#بسیار_زیبا (علمداردیگری برای عمه سادات)
انگشتر سلیمان.
🆔@ShahidBarzegar65
💠#علاقهیعجیبشھیدبیضایۍبہدخترش
عشق «محمودرضا» به دخترش، مثل عشق همهی پدرها به دخترشان بود، اما محمودرضا پُز دخترش را زیاد میداد. یکبار در شهرک شهید محلاتی قرار گذاشته بودیم، آمد دنبالم و راه افتادیم سمت اسلامشهر. توی راه گفت: #ڪۆثر را برده آتلیه و ازش عکس گرفته. مرتب درباره ماجرای آن روز و عکاسی رفتنشان گفت. وقتی رسیدیم اسلامشهر، جلوی یکی از دستگاههای خودپرداز نگه داشت. پیاده شد. رفت پول گرفت و آمد، تا نشست توی ماشین گفت: «اصلا بگذار عکسها را نشانت بدهم» ماشین را خاموش کرد. لپتابش را از کیفش بیرون آورد و عکسهای #ڪوثر را یکییکی نشانم داد. درباره بعضیهایشان خیلی توضیح داد و با دیدن بعضیهایشان هم میزد زیر خنده🙂
شبی که برای استقبال از پیکر محمودرضا رفتیم اسلامشهر، چند نفر از مسئولان یگانی که محمودرضا در آن مشغول خدمت بود هم آنجا حاضر بودند. یکی از همان برادران به من گفت: «محمودرضا رفتنش این دفعه، با دفعات قبل فرق داشت و به من گفت: "فلانی #ایندفعهازڪۆثردلبریدهامومیروم." دیگر مثل همیشه شوخی و بگوبخند نمیکرد و حالش متفاوت بود...
--راوی: احمدرضا بیضایی (برادرشھید)
#شهیدمدافعحرم_محمودرضا_بیضایی🌷
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خانومای چادرپوش؛حواسمون هست⁉️
اشتباهی که مادرها ناخواسته مرتکب میشن و تاثیر منفی در روند تربیت دینی بچه ها میذاره
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ﺍﺯ فردی ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ :
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ دعا ﺑﻪ درگاه ﺧﺪﺍوند ،
ﭼﻪ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﯼ ؟
ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﻫﻴﭻ .
ﺍﻣﺎ ، ﺑﻌﻀﯽ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻡ ..
ﺧﺸﻢ ، ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ، ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ، ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﯽ ،
ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻋﺪﻡ ﺍﻣﻨﯿﺖ ، ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﭘﯿﺮﯼ ﻭ ﻣﺮﮒ .
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺣﺎلمان ﺧﻮﺏ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮔﺎﻫﯽ با ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻧﻬﺎ ،
خیال ﺁﺳﻮﺩﻩ تری داریم..
🆔@ShahidBarzegar65
#حرف حساب..
♦️هرگز نگو..
خسته ام..
زیرا اثبات میکنی ضعیفی..
👌 بگو..نیاز به استراحت دارم
♦️هرگز نگو..
نمی توانم
زیرا توانت را انکار میکنی
👌بگو....سعی ام را میکنم
♦️هرگز نگو
حوصله ندارم..
زیرا...برای سعادتت ایجاد محدودیت میکنی
👌بگو..باشد برای وقتی دیگر..
♦️هرگز نگو
شانس ندارم..
زیرا به محبوبیتت در عالم،
بی حرمتی میکنی
👌بگو..حق من محفوظ است!
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه زیبا گفت جلال آل احمد:
ﺍﯾﻦ ﺑﺮﺍﯾﻢ کافیست
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌کلام ولایت...حضرت عشق
📹 قیام حسینی، تبیین زینبی
🏴 سالروز وفات حضرت زینب کبری سلامالله علیها تسلیت باد.
🆔@ShahidBarzegar66
در جبهه هر بار که از مریم ۳ساله
و علی ۳ماهه اش صحبت میشد
میگفت آنها را به اندازهای دوست دارم
که جای خدا را در دلم تنگ نکنند..!💔
شهیدخلبان#احمد_کشوری🕊🌹
🆔@shahidBarzegar65
⭕️ نفوذ جاسوس انگلیسی در لباس روحانیت و اجتهاد!
🔸 یک همجنسباز ایرانیالاصل با نفوذ در حوزه نجف تا سطح اجتهاد پیش رفت! آنجا سید و مجتهد شد، به ایران آمد و در امتحان ورودی خبرگان هم قبول شد! حتی در لیست انتخاباتی بعضی از جناحهای سیاسی قرار گرفت اما سال ۱۳۹۴ در دقیقه نود شناسایی و دستگیر شد.
🔸 نامش سید سعید جلیلی چوبتراش معروف به سعید آلمحمد بود، چوب تراش یک جاسوس انگلیسی بود که تلاش داشت به مجلس خبرگان ایران نفوذ کند.
🔸 وی با آموزش هایی که در سازمان های جاسوسی انگلیس به ویژه در MI6 دیده بود، توانست در نجف تا درجه اجتهاد هم پیش برود.
او در مصاحبهای میگوید: من هدفم از شرکت در انتخابات مجلس خبرگان این است که اگر بتوانم نعلین آقا را جفت کنم
دشمنان ازهرلباسی سو استفاده میکنند حتی لباس پیامبر(ص)...
طلبه های مظلومی مثل آرمان را اشتباه نگیریم.
مراقب باشید.
🆔@ShahidBarzegar65
❤️ثروتمندی از پنجره اتاقش
به بیرون نگاه کرد و
مردی را دید که در سطل زباله
دنبال چیزی میگردد.
گفت، خداروشکرفقیر نیستم.
🦋مرد فقیر اطرافش را
نگاه کرد و دیوانهای با
رفتار جنونآمیز در خیابان دید
و گفت، خدارو شکر
دیوانه نیستم.
❤️آن دیوانه در خیابان
آمبولانسی دید که
بیماری را حمل میکرد
گفت، خدارو شکر بیمار نیستم.
🦋مریضی در بیمارستان دید
که جنازهای را به سرد خانه
میبرند.
گفت، خدارو شکر زندهام.
فقط یک مرده نمیتواند
از خدا تشکر کند.
❤️خدارو برای تمام آنچه که هستید
و دارید شاکر باشید
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداوندپرونده ای را که مردم مینویسد
نمی خواند...
پس توکلت.نیازت.لبخندرضای اوباشد وبس.
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای آسمان مهربانی...
تاریخ شرمسار بزرگی شماست..
شنیده ام برای خورشیدوماه وستارگانش
برای اهل حرم سنگ تمام گذاشته ای...
تورا چه بخوانم..ای زینت پدر..💚
وفات شهادت گونه ام المصائب حضرت زینب کبری(ع)بر امام عصر(عج) وشما مُحبّین اهلبیت تسلیت باد...
اللهم عجل لولیک الفرج...
یا ربّ الزینب
بحق الزینب
اشفع صدر الزینب
بظهور الحجه..ان شالله...الهی آمین🤲
التماس دعا
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرار روزانه...
به نیت نزول رحمت الهی
هدیه به اهلبیت (ع)
تعجیل درفرج امام زمان (عج)
وامام وشهدا مخصوصا شهیدبرزگر... ۳صلوات محبت کنید...
ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است
ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد...
"شهیدبرزگر"💫
🆔@ShahidBarzegar65
#داستان...خشم
مردی از باديه به مدينه آمد
و به حضور رسول اکرم رسيد
از آن حضرت پندی و نصيحتی تقاضا کرد
رسول اکرم به او فرمود: «خشم مگير»
و بيش از اين چیزی نفرمود
آن مرد به قبيله خويش برگشت
اتفاقاً وقتی که به ميان قبيله خود رسيد
اطلاع يافت که در نبودن او حادثه مهمی
پيش آمده
از اين قرار که جوانان قوم او
دستبردی به مال قبيلهای ديگر زدهاند
و آنها نيز معامله به مثل کردهاند
و تدريجاً کار به جاهای باريک رسيده
و دو قبيله در مقابل يکديگر صف آرائی
کردهاند و آماده جنگ و کارزارند
شنيدن اين خبر هيجان آور خشم او را
برانگيخت فوراً سلاح خويش را خواست
و پوشيد و به صف قوم خود ملحق
و آماده همکاری شد
در اين بين گذشته به فکرش افتاد
به يادش آمد که به مدينه رفته
و چه چيزها ديده و شنيده
به يادش آمد از رسول خدا صلی الله
علیه و آله پندی تقاضا کرده است
و آن حضرت به او فرموده
جلو خشم خود را بگير
در اندیشه فرو رفت که چرا من تهییج شدم
و به چه موجبی من سلاح پوشيدم و اکنون
خود را مهیای کشتن و کشته شدن کردهام؟
چرا بی جهت من برافروخته و خشمناک
شدهام؟! با خود فکر کرد الآن وقت آن است
که آن جمله کوتاه را به کار بندم
جلو آمد و رئیس وبزرگان صف مخالف را پيش خواند
و گفت: اين ستيزه برای چيست؟
اگر منظور غرامت آن تجاوزی است که
جوانان نادان ما کردهاند من حاضرم
از مال شخصی خودم ادا کنم
علت ندارد که ما برای همچو چیزی به جان
يکديگر بيفتيم و خون يکديگر را بريزيم
طرف مقابل که سخنان عاقلانه
و مقرون به گذشت اين مرد را شنيدند
غيرت و مردانگیشان تحريک شد و گفتند:
ما هم از تو کمتر نيستيم حالا که چنين است
ما از اصل ادعای خود صرف نظر میکنیم
هر دو صف به ميان قبيله خود بازگشتند
↲اصول کافی، جلد۲، صفحه۴۹۴
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوستان ببینید که شاهکار براتون پیداکردم...
همین الان تا حاج قاسم کلیدمیندازه
همه باهم به نیت فرج امام زمان(عج)و
گره گشایی از تمام مشکلات همه...
اللهم عجل لولیک الفرج...✨🤲
😍 لحظه باز کردن درب حرم مطهر حضرت زینب کبری(س) به دست شهید سلیمانی❣
🆔@shahidBarzegar65
فاﻃﻤﻪ ( ﺩﺧﺘﺮ ﺷﻬﯿﺪ ﻋﻤﺎﺩ ﻣﻐﻨﯿﻪ ) ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ:ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻦ ﯾﮏ ﺯﻥ ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﺧﺒﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺎﺑﺎ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺩﻭ ﺭﮐﻌﺖ ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪ ...
♦️ﻫﻤﻪ ﯼ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻣﺎﺩﺭ ﺁﺭﺍﻡ ﮐﺮﺩ، ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺣﺮﻓﯽ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﺰﻧﺪ، ﻭﻗﺘﯽ ﺩﯾﺪ ﺩﺭ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﺑﺎ ﭘﯿﮑﺮ ﺑﺎﺑﺎ ﺑﯽ ﺗﺎﺏ ﺷﺪﻩ ﺍﯾﻢ،
ﺧﻄﺎﺏ ﺑﻪ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺑﺎﺑﺎ ﮔﻔﺖ؛ ﺍﻟﺤﻤﺪﺍﻟﻠﻪ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪﯼ ﮐﺴﯽ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺳﺎﺭﺕ ﻧﮕﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺟﺴﺎﺭﺕ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ ...
♦️ﻫﻤﯿﻦ ﯾﮏ ﺟﻤﻠﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺁﺭﺍﻡ ﺷﺪﯾﻢ.
ﺑﻌﺪ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﻓﺖ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﺗﺸﯿﯿﻊ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭ ﻣﯽ ﺷﺪ، ﯾﮏ ﺳﺎﻋﺖ ﺩﺭ ﻗﺒﺮﯼ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎﺑﺎ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻣﺎﻧﺪ ﻭ ﻗﺮﺁﻥ ﻭ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪ ...
♦️ﺧﺒﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺟﻬﺎﺩ ﺭﺍ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺷﻨﯿﺪ ﻫﻤﯿﻦ ﻃﻮﺭ .. ﺩﻟﻢ ﺳﻮﺧﺖ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺮﺍﺩﺭﻡ ﺟﻬﺎﺩ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ ...ﻣﺜﻞ ﺑﺎﺑﺎ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ...ﺧﻮﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭﻟﯽ ﺟﺎﯼ ﺯﺧﻢ ﻫﺎ ﻭ ﭘﺎﺭﮔﯽ ﻫﺎ ﺑﻮﺩ ، ﺟﺎﯼ ﮐﺒﻮﺩﯼ ﻭ ﺧﻮﻥ ﻣﺮﺩﮔﯽ ﻫﺎ ...
♦️ﺗﺼﺎﻭﯾﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺎﺑﺎ ﻭ ﺟﻬﺎﺩ ﺑﺎ ﻫﻢ ﯾﮑﯽ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﯾﮏ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻪ ﻧﻈﺮﻡ ﺭﺳﯿﺪ ﻣﻦ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺗﺤﻤﻞ ﮐﻨﻢ ...ﺑﺎﺯ ﻣﺎﺩﺭ ﻏﯿﺮ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﻣﻦ ﻭ ﻣﺼﻄﻔﯽ ﺭﺍ ﺁﺭﺍﻡ ﮐﺮﺩ.
♦️ﻭﻗﺘﯽ ﺻﻮﺭﺕ ﺟﻬﺎﺩ ﺭﺍ ﺑﻮﺳﯿﺪ ﮔﻔﺖ :
ﺑﺒﯿﻦ ﺩﺷﻤﻦ ﭼﻪ ﺑﻼﯾﯽ ﺳﺮ ﺟﻬﺎﺩﻡ ﺁﻭﺭﺩﻩ؛ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﻪ ﺍﺭﺑﺎً ﺍﺭﺑﺎ ﻧﺮﺳﯿﺪﻩ .
🌷 هدیه به روح شهید والا مقام جهاد مغنیه صلوات🌷
اللهم عجل لولیک الفرج 🕋
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 ام داوود کیست و داستان اعمال ام داوود چیست؟!
داستان آزاد شدن داوود از زندان منصور دوانیقی
🎙️استاد#خانی
🆔@ShahidBarzegar65
#تلنگرانه...
پس از مرگِ انسان
قلب: ۵ دقیقه
مغز: ۲۰ دقیقه
پوست: ۲ روز
و استخوان تنها ۳۰ روز
سالم می مانند
اما کردار نیک تا ابد باقی می ماند!
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پشت هر حادثهای حکمتی است
که ما نمیدانیـم ...
به خدا اعتماد کن 🌱
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازخوانی خطبه زیبای امام سجاد علیه السلام در مسجد اموی شام در مقابل یزیدیان
باصوت زیبای یک کودک
(کلا عربی هست ولی بیشترش رومتوجه میشیم)
🇮🇷 اللهم عجل لولیک الفرج
🆔@ShahidBarzegar65
#داستان.. آرایشگری بنام صیانه😢
صیانه اسم آرایشگر دربار فرعون است که خداپرست بود،
صیانه یک روز که داشت موهای دختر فرعون را شانه میزد شانه از دستش افتاد،
وقتی میخواست شانه را بردارد،
فراموش کرد در دربار فرعون است و طبق اعتقاد قلبیاش، نام خدا را به زبان آورد
و همین کافی بود برای برملا شدن راز صیانه ...و فشارها و شکنجهها شروع شد اما حاضر نشد دست از خداپرستی بردارد،
حتی وقتی جلوی چشمانش، فرزندانش را در آتش انداختند و سوزاندند،
اما خدای یکتا را انکار نکرد و با فجیع ترین وضعی به شهادت رسید.
هدیه به روحش شاخه گل صلوات🌹
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ 📲
#شاه_کلیدی برای باز کردن
همــــه قفـــل هـــای زنــدگــی
بی حوصله ای؟دلت از دنیاگرفته؟
حس میکنی تنهاشدی؟
صدات به آسمون نمیرسه؟
🎙استاد شجاعی
🆔@ShahidBarzegar65