eitaa logo
کانال شهید محمدعلی برزگر
9.3هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
6.5هزار ویدیو
1 فایل
ارتباط و سفارش کتاب از قفس تا پرواز (زندگینامه شهید محمدعلی برزگر): @ShahidBarzgar ولادت:۵'۳'۱۳۴۵ شهادت ومفقودیت:۱۰'۶'۱۳۶۵ عملیات:کربلای۲ فرمانده:شهیدکاوه منطقه شهادت:حاج عمران عراق تبلیغات شما👇 @Mahya6470 لینک کانال https://eitaa.com/24375683/10791
مشاهده در ایتا
دانلود
25.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
غدیر دوم ..... جنگ احزاب من علی ام.... نجات شما دست منه..... خداراشکر مولایم علی شد.....
وقتی برادران یوسف خواستند یوسف را به چاه بیفکنند، یوسف لبخندی زد! یهودا، یکی از برادران، پرسید: چرا خندیدی؟ این جا که جای خنده نیست! یوسف گفت: روزی در فکر بودم چگونه کسی می تواند به من اظهار دشمنی کند، با این که برادران نیرومندی دارم! اینک خداوند همین برادران را بر من مسلط کرد، تا بدانم که نباید به هیچ بنده ای به غیر خدا تکیه کنم. 📚
13.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این حکایت ارادت ما به امام زمانمان است... حرف این روزها..... عاقل باشیم چون عقیل.....
7.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚اللهم عجل لولیک الفرج✨˼‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💌ازحضور وفعالیت شما خوبان همیشه همراه بی نهایت متشکریم. 🕊دوستان جدید:ضمن خیرمقدم 👌پُستها هر ۲۴ساعت یکبار بارگزاری می‌شود. هدیه به امام زمان وشهدا صلوات التماس دعا.... 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرار روزانه... 💫اللهم عجل لولیک الفرج. هدیه به اهلبیت (ع) سلامتی وتعجیل درفرج امام زمان (عج) امام وشهدا؛شهیدبرزگر.. ۸صلوات محبت کنید... رفقا:حتما دعای فرج امام زمان عج (الهی عظم البلاء و...) روهم شده یکبار در روز بخونید. ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد... 👌رفقا پویش چله زیارت عاشورا شروع شده؛به نیت گره گشایی درامور 🆔@ShahidBarzegar65
دخترم رو تو کلاسهای تابستانی شهرک محل سکونت ما، یعنی شهرک ارتش تهران ثبت نام کرده بودم و تو کلاسها شرکت می کرد. یک روز یک گل سینه هدیه گرفته بود که عکس شهیدی روی اون  گل سینه بود. چندبار خواست برای من از این شهید بگه که اجازه ندادم. يعني خيلي مشغول بودم و حال و حوصله نداشتم شب بود ،گل سینه روی زمین افتاده بود. حواسم نبود پام رفت روی سوزن اون گل سینه و... حسابی خون آورد و دردم گرفت خيلي سر دخترم داد زدم. بعد از پانسمان زخم پام، گل سینه را برداشتم و باعصبانیت انداختم توی سطل زباله. آخر شب طبق روال هرشب، سریال ترکیه ای رو که می دیدم رو  دیدم و خوابیدم. سريال هاي ترکیه ای كه تأثير عجيبي در زندگي و حجاب من داشت. کلا سبك زندگي و حجاب خيلي ها با ديدن اين سريال ها تغيير كرده بود.منم مستثنی نبودم اما من اگر هر کار اشتباهی انجام دهم، ولي نمازم رو سر وقت می خونم. خوابم برد صبح زود بعد از اذان، نمازم را با دقت خواندم. هنوز كف پايم درد داشت. بعد از نمازصبح مشغول تسبیحات بودم که یه وقت احساس کردم یک جوونی روبروی من نشسته!! نفهمیدم خوابم یا بیدار، اما اون جوون که صورتش پیدا نبود، دو زانو روبرويم نشسته بود. من حيرت زده و با تعجب به او خيره بودم. به من گفت: اين سریال هایی که می بینی افسانه است. اما اما ما افسانه نیستیم. ما واقعيت هستيم. ما با شماییم باتعجب گفتم: شما کی هستی؟ گفت: تصویر و عکس من روی اون گل سینه ای بود که انداختی توی سطل آشغال. يكباره احساس كردم تك و تنها سر جانمازم نشسته ام! دادی زدم و شوهرم را صدا كردم. اما دقيق يادم بود كه آن جوان چی بهم گفت. دویدم و رفتم داخل سطل آشغال را گشتم. تصویر یک شهید روي گل سينه قرار داشت که زیر آن نوشته بود: شهید ابراهیم هادی من همين چند روز اخير، نام و تصوير شهید ابراهیم هادی را ديده بودم. خیلی برایم عجیب بود. به طور اتفاقی رفتم سر کمد کتابخانه. لابه لاي كتابها، کتابی را ديدم به نام سلام بر ابراهیم. کتابی در مورد همین شهید. شوهرم را صدا زدم و پرسیدم که این کتاب کجا بوده؟ گفت: چند روز پیش توی اداره به ما هدیه دادند. مشغول مطالعه شدم. طي چند روز، هر دو جلد کتاب را خواندم. خیلی عالی بود. چند روز بعد به بهشت زهرا رفتیم. این شهید مفقود و الاثره و هنور جنازه این شهید برنگشته اما یه قبر یادبود برای این شهید تو بهشت زهرا درست کردن ساعتی را در کنار مزار یادبود او بودم. مدت هاست ابراهیم هادی حقیقت زندگی من شده. دیگر سراغ افسانه های ماهواره نمی روم. بعد از خواندن كتابش، حجاب و نمازم نیز کاملا تغییر کرده. سلام خدا بر ابراهیم.
🌹 در زندگی دنبال کسانی حرکت کنید که هر چه به جنبه های خصوصی تر زندگی ایشان نزدیک شوید تجلی ایمان را بیشتر می‌بینید. هفته قوه قضائیه بر حق طلبان راه حقیقت وراستی گرامی باد.
14.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 با دیدن این فیلم برای عید غدیر سنگ تموم بذاریم🌸 حاجی الماسی.....
8.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 ما زمان را از دست بدهیم قسمتی از سخنرانی دکتر در البرز ✅ @jalili_saeed
8.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گلایه ازمولا.... به هر کسي برای درمان درد،پناه بردیم به ما آدرس علیﷺرا دادند...♥️🥲
۶تا رفیق لوتی در جنوب تهران بودیم. اهل مشروبات ودورهمی های ضد هم بودیم. یادمه همین ایام اغتشاشات بخاطر اخبار غلط غلوط رفقا؛احساس برعقل غلبه کرد و جوگیرشدیم . افتادیم زندان. هیچکس دنبالمون نیومد جز خانواده. قبل دستگیری خیلی وعده وعید به ما دادن؛اماهمش دروغ بود. ما توی بند سیاسی گیرافتاده بودیم ومعلوم نبودباچه حکم ومدت زمانی قراره محاکمه بشیم. یادمه ۴ماهی گذشت تا اینکه مادرو همسرم به زحمت والتماس یک قرارملاقات گرفتند. اونجا همسرم گفت: یک شهیدبرزگر هست خیلیا ازش حاجت گرفتن؛برات نذرسیب میکنم. پرسیدم:چی هست این نذرسیب؟! گفت:تا۴۰روز باید به امام حسین سلام بدی وبعداز حاجت رواشدن ۱۴تاسیب هدیه کنی. اون میدونست من اهل دعا ؛زیارت عاشورا ؛مناجات و...نیستم . شبا دیرترازهمه خوابم می برد؛این چله سیب اصلا ازذهنم بیرون نمیرفت.حس عجیبی به این شهیدپیداکرده بودم.اصلا دست خودم نبود. صبح حرفای خانومم رو با رفیقام درمیون گذاشتم وگفتم بیایین شیش نفره هر روز به امام حسین سلام بدیم. ۳تاازرفیقا قبول کردن؛۳تای دیگه به من خندیدن. ما ۳نفرطبق تاریخ ؛ سلام به ارباب بی کفن رو شروع کردیم. ۴۰روز تموم شد و یک هفته بعد به ما یک روز بند آزادخورد. خیلی خوشحال شدم انگاردلم داشت به شهیدقرص میشد. اومدم خونه یک زیارت عاشورا ازخانمم گرفتم وبرگشتم زندان. این بارهر ظهر زیارت عاشوراخوندم تا ۴۰روز. دقیقا ۲۱ روز بعدما ۳نفرباپرداخت جریمه؛تعهد از زندان آزادشدیم.اما اون ۳تارفیقی که مارومسخره کردند درزندان موندند.بااینکه هر۶نفرباهم بودیم. از زندان برگشتم.مشروب رو کنارگذاشتم. .نذرسیب رو هم اداکردم. به مولا خیلی مردی داداش.